نکاح موقت به چه معناست ؟
مُتعِه یا نکاح مُنقَطِع یا ازدواج موقت که به صیغه نیز معروف است، نوعی از ازدواج در مذهب شیعه است که در آن عقد ازدواج برای مدت معین و محدودی با مهریه ای معلوم، بین زن و مرد بسته میشود و با پایان آن رابطهٔ زوجیت خودبهخود منقضی میشود. در میان مسلمانان در مورد جواز این ازدواج اختلاف نظر است. اهل سنت، اباضیه و زیدیان آن را حرام و شیعیان امامی آن را مشروع و صحیح میدانند. برخی در تعریف متعه را ازدواج نمیدانند و معتقدند در شریعت اسلام ازدواج دو نوع تعریف نشده است.
متعه یعنی تمتع، درحالیکه هدف از ازدواج، تشکیل خانواده است. همچنین ادعا شده در برخی احکام و روایات شیعه این امر دارای اجر و ثواب می باشد.
متعه در قوانین ایران به پیروی از فقه امامیه به رسمیت شناخته شدهاست، اما در کشورهای اسلامی دیگر و کشورهای غربی چنین نهادی وجود ندارد. همچنین در کشور های مراکش، تونس، عراق، سوریه، و مصر که تحت تاثیر مکاتب تسنن هستند نکاح منقطع پذیرفته نشده است. در این نوع ازدواج زن با قرائت صیغهای، خود را برای زمانی معین و محدود به ازدواج مرد در میآورد.
فقهای امامیه به مشروع بودنِ ازدواج موقت پس از پیامبر(ص) معتقدند. این نوع ازدواج، در قانون مدنی ایران به رسمیت شناخته شده و ازدواج موقت در ایران به نام صیغه یا صیغه مَحرَمیت معروف است.
ازدواج موقت در اسلام
اسلام با تشریع قانون ازدواج موقت، در موارد ضروری و لازم که قانونی بس سهل و دارای مسئولیت های کم می باشد مشکل جوانان را حلّ کرده است و آن ها را از گرایش به سوی فحشاء و زنا و خیانت و بی بند و باری باز داشته است و لذا روایات معتبری از پیشوایان مذهبی اسلام وارد است که ثابت می کند که ازدواج موقت بیشتر برای ارضای غریزۀ جنسی در موارد لازم تشریع گردیده است.
یکی از این روایت معتبر را در ذیل میخوانیم.
امام باقر از علی علیهما السلام چنین نقل می کند: «اگر نکاح موقت به وسیله بعضی از خلفا منع نمی شد هیچ فرد مسلمانی مگر افراد خیلی پست مرتکب زنا نمی گردید.»
واضح است که عمل منافی عفت غالباً در مورد طغیان غریزه جنسی و عدم اشباع آن انجام می گیرد و ازدواج موقت بهترین طریق سالمی است که می تواند طغیان غریزه جنسی را فرو نشاند و در ضمن مسئولیت های ازدواج دائم را نیز ندارد.
از بعضی از روایات معتبر دیگر نیز استفاده می شود که مأمورانی از طرف پیامبر گرامی اسلام(ص) در آغاز اسلام که عصر شیوع مفاسد و طغیان غرائز جنسی بود در کوچه و بازار می گشتند و مردم را از ارتکاب گناه و اشباع غریزۀ جنسی از غیر طریق صحیح باز می داشتند و به آن ها گوشزد می کردند که پیامبر اسلام نکاح موقت را برای شما جایز کرده است از این راه سالم اقدام کنید و پیرامون روابط غیرمشروع و فساد نگردید.
علاوه بر این ها در روایات بی شمار دیگری آمده است که به طور صریح دلالت دارد بر این که ازدواج موقت در مواردی تشریع شده است که غریزه جنسی جوانان را تحت فشار قرار داده و آن ها را نزدیک به انحراف کرده است. در این گونه موارد است که شارع مقدس برای جلوگیری از بی بندوباری جنسی راه صحیح ازدواج موقت را پیش پای آنان قرار داده است.
از جمله از امام موسی بن جعفر علیه السلام راجع به متعه سؤال کردند حضرت فرمود: «متعه برای کسی که ازدواج نکرده، حلال است؛ تا بدین وسیله از طغیان غریزه جنسی جلوگیری کند و یا ازدواج کرده اما با وجود این، غریزه جنسی، او را تحت فشار قرار داده است. برای چنین افرادی جایز است ازدواج متعه را انتخاب کنند».
ازدواج موقت در اسلام نه تنها کوچک ترین ربطی با فحشاء ندارد؛ بلکه فقط برای جلوگیری از فحشاء و بی بند و باری جنسی و قانون شکنی و تعدّی به ناموس عمومی تشریع شده است. لذا در روایات معتبر می خوانیم که اگر مرد مسلمانی در میان ملت های غیرمسلمان واقع شده و غریزه جنسی او را تحت فشار قرار داده است؛ مطابق قوانین اسلامی می تواند با غیر مسلمان (اهل کتاب آسمانی) ازدواج موقت بکند تا به این وسیله از مفاسد و سایر انحرافات جنسی دور باشد.
نکاح منقطع در قرآن
این نوع از ازدواج خاص مذهب شیعه است و فقهای امامیه آن را بر اساس آیه ۲۴ سوره نساء صحیح میدانند که در آن آمده است: « مهر و کابین آن زنان را که از آنان بهرهمند شدهاید به عنوان واجب بپردازید»
این آیه به اتفاق مفسران شیعه و به قول گروهى از مفسران اهل سنت درباره ازدواج موقت نازل شده است.
اما فقهای عامه آن را نمیپذیرند و معتقدند این آیه در مورد استمتاع در ازدواج دائم است. مسلمانان در مشروع بودن متعه در دوره پیامبر(ص) اتفاق نظر دارند؛ ولی در این که این حکم شرعی بعد از پیامبر نیز باقی است یا نه، اختلاف دارند.
چهره ازدواج موقت از دیدگاه احادیث
درباره این قانون عالى نیز احادیثى از پیشوایان اسلام آمده است. براى نمونه:
عبدالله بن مسعود مى گوید: در یکى از جنگ ها همراه پیغمبر (ص) بودیم و چون زنان همراه ما نبودند و از جهت غریزه جنسى در فشار بودیم از آن گرامى پرسیدیم آیا براى ما جایز است کارى کنیم که غریزه جنسى در وجود ما به کلى از بین برود؟ (صحیح مسلم ج 3 ص 120) آن حضرت ما را از این کار بازداشت و اجازه داد که ازدواج موقت کنیم و این آیه را خواند: «یا ایها الذین آمنوا لا تحرموا طیبات ما احل الله لکم و لا تعتدواان الله لا یحب المعتدین؛ اى گرویدگان به اسلام، کارهاى پاکیزه اى که خدا براى شما حلال کرده بر خود حرام نکنید و تجاوز ننمایید که خدا تجاوز کنندگان را دوست نمى دارد.» (سوره مائده/ آیه شریفه 87 )
همچنین حضرت على (ع) می فرمایند: « اگر عمر، ازدواج موقت را نهى نکرده بود، جز انسان هاى بدبخت کسى به زنا دست نمى زد.» (وسائل ج 14 ص ٤٤٠ )
امام صادق (ع) می فرمایند: « هر کس ازدواج موقت را حلال نشمرد از ما نیست.» (وسائل ج 14 ص ٤٣٨ )
تعیین مدت ازدواج موقت
متعه (صیغه) شباهتها و تفاوتهایی با ازدواج دارد. مهمترین ویژگی آن تعیین مدتی است که با اتمام آن ازدواج بدون نیاز به طلاق به پایان میرسد. این مدت حداقل و حداکثری ندارد اما برخی معتقدند در صورتی که مدت ازدواج موقت از طول عمر معمول انسان فراتر باشد ازدواج به دائم تبدیل میشود.
مدت عقد را میتوان تمدید کرد، همچنین مرد میتواند از ادامهٔ آن صرفنظر کرده و به اصطلاح مدت باقیمانده را بذل کند و زوجیت را به پایان برساند یا طرفین میتوانند پس از پایان مدت آن را به ازدواج دائم تبدیل کنند.
شرایط عاقد در ازدواج یا صیغه موقت
ماده 1064 قانون مدنی :« عاقد باید عاقل و بالغ و قاصد باشد.»
عاقد به کسی گفته می شود که صیغه عقد ازدواج را جاری می سازد و کسی که صیغه را جاری می سازد باید دارای سه ویژگی باشد:
- عاقل باشد: کسی که صیغه عقد ازدواج موقت را جاری میسازد باید عاقل باشد، پس اگر شخص دیوانه، صیغه عقد را جاری سازد عقد باطل است.
- بالغ باشد: کسی که صیغه عقد ازدواج موقت را میخواند باید بالغ باشد. به استناد تبصره 1 ماده 1210 قانون مدنی سن بلوغ در پسر پانزده سال تمام قمری و در دختر نه سال تمام قمری است. بنابراین چنانچه طفلصغیری صیغه را جاری سازد عقد باطل است.
- قاصد باشد: یعنی قصدش از جاری کردن صیغه ازدواج موقت این باشد که در مدت معین، پیمان زناشویی را منعقد مینماید. بنابراین اگر شخصی از روی مزاح و یا در حال مستی، صیغه عقد را جاری سازد این عقد باطل است.
در نتیجه کسی که صیغه عقد ازدواج موقت را جاری می نماید، چه برای خودش چه به وکالت از طرف زوجین یا از طرف یکی از زوجین یا ولی یکی از زوجین، باید دارای شرایط مذکور در ماده 1064 قانون مدنی باشد. لذا اگر دختر و پسری که نابالغ هستند یا عاقل نیستند و یا قصد نداشته باشند، صیغه عقد ازدواج موقت را جاری نمایند، این عقد باطل است.
تعیین مهریه در ازدواج موقت
در ازدواج موقت نیز مثل ازدواج دائم بایستی مهریه ای تعیین گردد و مقدار آن بسته به توافق طرفین است، اما برخلاف ازدواج دائم که تعیین مهریه را میتوان به بعد از ازدواج موکول کرد یا اصولاً توافقی بر آن نکرد، در ازدواج موقت عدم تعیین مهریه در زمان عقد موجب باطل شدن قرارداد میشود.
در نکاح دائم عدم وجود مهر یا ذکر نشدن مهر جایز است، اما در نکاح منقطع، عدم وجود مهر موجب بطلان عقد میشود. قانون بر وجود و مشخص بودن مهریهی زن در ازدواج موقت تاکید فراوان کرده و مطابق مواد ۱۰۹۵ تا ۱۰۹۸ قانون مدنی ترتیباتی داده که مهریهی زن در ازدواج موقت به هر ترتیب به وی تسلیم شود.
زن پس از جاری شدن عقد مالک مهر میشود و اتفاقاتی چون فوت زن در زمان ازدواج، عدم نزدیکی شوهر با وی تا اتمام مدت عقد و بخشیدن زمان عقد از طرف شوهر مهر را ساقط نمیکند.
در صورت عدم نزدیکی در زمان ازدواج٬ شوهر موظف به پرداخت نصف مهر است. اما در صورت امتناع همسر از پرداخت مهر، درخواست الزام وی از دادگاه مشروط بر اثبات وجود نکاح منقطع خواهد بود. در مواردی که زوجین خود یا توسط عاقدین فاقد دفتر صیغه را جاری میکنند و مدرک کتبی معتبر بر آن نزد زوجه موجود نیست، این اثبات کاری دشوار است.
نکته دیگر این که پرداخت مهریه در صیغه حتی در صورت عدم نزدیکی نیز بر مرد واجب است. یعنی درصورتی که طرفین مدت نکاح موقت را یک سال تعیین کنند و در این مدت بین آنها نزدیکی صورت نگیرد مرد باید کل مهریه را به زن بپردازد.
اما در صورتی که مرد با زن خود در ازدواج موقت نزدیکی نداشته باشد و مدت نیز به پایان نرسیده باشد و مرد مدت باقیمانده را بذل نماید میبایست نصف مهریه را پرداخت نماید.
تعلیق در ازدواج موقت
ماده 1068 قانون مدنی :« تعلیق در عقد، موجب بطلان است.»
تعلیق در لغت به معنی بلاتکلیف نهادن یک کار است به طوری که نفیا و اثباتا تصمیمی راجع به آن نگرفته باشد. مانند این که مرد به زن بگوید تو را به زوجیت خود برگزیدم اگر از سفر برگشتم یا این که زن به مرد بگوید خود را به عقد ازدواج موقت تو درآوردم اگر فردا هوا آفتابی باشد و ابر نباشد.
در مثالهای فوق چون عقد ازدواج موقت معلق به شرطی است که مجهول است لذا صیغه موقت باطل است.
ماده 1075 قانون مدنی :« نکاح وقتی منقطع است که برای مدت معینی واقع شده باشد.»
شرایط ازدواج موقت
در ازدواج موقت، رضایت طرفین و خواندن صیغه کافی است و نوشتن و شاهد گرفتن لازم نیست.
خود زن و مرد میتوانند صیغه عقد را بخوانند. ابتدا مدت عقد ( از یک ساعت تا چند سال ) و میزان مهر (مثلاً از هزار تومان تا …) را معین کنند و بعد صیغه عقد را بخوانند.
زن میگوید :
«زَوَّجتُکَ نَفْسی فی المُدَّهِ الْمَعْلوُمَه عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلوُم» (خودم را به تو تزویج کردم برای مدت معین با مهر معین.)
بعد مرد میگوید:
«قَبِلْتُ» (قبول کردم)
اگر خود مرد و زن نتوانند صیغه را به عربی صحیح بخوانند به هر لفظی که صیغه را بخوانند صحیح است. اما باید لفظی را بگویند که معنیزَوَّجْتُ و قَبِلْتُرا بفهماند.
نکات مهم در ازدواج موقت
زن در زمان اجرای عقد موقت، در حباله نکاح کس دیگری درنیامده باشد (همسر شخص دیگری نباشد)
همچنین زن هنگامی که می خواهد به عقد مردی در آید، اگر قبلا در عقد دیگری بوده و طلاق گرفته یا مدت عقد موقتش به سر آمده، مدت عده خود را نیز گذرانده باشد.
شرط دیگر آن است که زن زمانی که در عقد دیگری بوده، با مردی که قصد دارد در آینده با او ازدواج کند، زنا نکرده باشد؛ زیرا اگر مردی با زن شوهرداری زنا کند برای همیشه آن زن بر او حرام می شود.
در مادهی ۱۰۷۵ قانون مدنی٬ ازدواج موقت در قوانین ایران به رسمیت شناخته شده است. شرایط و ارکان اساسی نکاح منقطع (ازدواج موقت) عبارتاند از شرایط صحت نکاح دائم به اضافهی تعیین مدت مشخص و تعیین مهر معین برای زن. موانع ازدواج موقت نیز همان موانع نکاح دائم هستند.
نکاح دختر باکره
مطابق قانون در نکاح دختر باکره اعم از منقطع و دائم، اجازه ی پدر یا جد پدری لازم است. در صورت امتناع غیر موجه پدر از دادن اجازه، عدم حضور پدر در محل و غیرممکن بودن استیذان٬، دختر میتواند با معرفی مرد مورد نظر و شرایط نکاح از دادگاه مدنی خاص درخواست اجازهی ازدواج کند. (مواد ۱۰۴۳ و ۱۰۴۴ قانون مدنی) سن نکاح برای دختر نیز همانند ازدواج دائم ۱۳ سال است. در حال حاضر بسیاری از دفاتر و روحانیون و عاقدان، به دستاویز فتاوی برخی مراجع تقلید، صیغهی ازدواج موقت دختر بالغ را بدون اجازهی پدر و جد لازم نیست.
دختری که به حد بلوغ رسیده و رشیده است؛ یعنی مصلحت خود را تشخیص می دهد اگر بخواهد شوهر کند چنانچه باکره باشد باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد، ولی اگر باکره نباشد در صورتی که بکارتش به وسیله شوهر کردن از بین رفته باشد اجازه پدر و جد لازم نیست.
نفقه و تمکین در نکاح موقت
در نکاح موقت برخلاف ازدواج دائم نفقهای بر عهده شوهر نیست و از این باب نمیتوان شوهر را ملزم به پرداخت نفقه نمود؛ مگر این که طبق توافق طرفین یا شرط ضمن عقد نفقه بر عهده مرد قرار گیرد.
در مقابل در صیغه زن موظف به تمکین به شکلی که در ازدواج دائم مطرح است نمیباشد.
یعنی زن در ازدواج موقت برای خروج از خانه نیاز به اذن شوهر ندارد، حق تحصیل و انتخاب شغل را خواهد داشت و برای داشتن این حقوق نیازی به طرح شرط ضمن عقد ندارد.
به تصریح مادهی ۱۱۱۳ قانون مدنی: « در عقد انقطاع زن حق نفقه ندارد مگر این که شرط شده باشد یا آن که عقد مبنی بر آن جاری شده باشد.» اما حتی در صورت شرط نفقه٬ ترک انفاق شوهر عمل مجرمانه نیست و زن تنها میتواند از دادگاه الزام شوهر به دادن نفقه را درخواست کند.
ارث در نکاح منقطع
در ازدواج موقت ارث وجود ندارد. بنابر این با فوت هر یک از طرفین، طرف مقابل از او ارثی نمیبرد. البته اگر صیغه منجر به تولد فرزند شود آن فرزند از پدر و مادر خود ارث میبرد.
در مورد وضعیت ارث در ازدواج موقت اختلاف نظر زیادی وجود دارد و چهار دیدگاه متفاوت مطرح است.
- زن و شوهر از یکدیگر ارث نمیبرند مگر اینکه در هنگام عقد شرط توارث کنند. با توجه به اصل «المسلمون عند شروطهم» و برخی احادیث هم آن را تأیید کردهاند. این نظر را شیخ طوسی، محقق حلی، شهید اول و شهید ثانی داشتهاند.
- زن و شوهر از یکدیگر ارث نمیبرند و شرط توارث هم باطل است. با توجه به اینکه ارث یک حکم شرعی است و اثبات آن به دلیل نیاز دارد. برخی احادیث هم از این دیدگاه پشتیبانی میکند. اکثر فقهای متأخر این نظر را داشتهاند و برخی این را نظر مشهور دانستهاند.
- زن و شوهر از یکدیگر ارث میبرند مگر اینکه شرط عدم توارث کنند. شریف مرتضی این نظر را داشتهاست.
- زن و شوهر از یکدیگر ارث میبرند و شرط عدم توارث هم باطل است.
در قانون مدنی ایران با توجه به مادهٔ ۹۴۰ قانون مدنی که گفته « زوجین که زوجیت آنها دائم بوده و ممنوع از ارث نباشند از یکدیگر ارث میبرند.» مشخص میشود که در ازدواج موقت ارث وجود ندارد اما این که آیا میتوان شرط ضمن عقد توارث را کرد مشخص نیست. برخی حقوقدانان چنین شرطی را با توجه به اصل صحت صحیح ولی برخی سکوت قانون را به معنی نبود این امکان میدانند و تغییر در مقررات ارث را با توجه به اینکه به منافع افراد دیگر و مصلحت اجتماعی مربوط است از طریق قرارداد ممکن نمیدانند.
لذا مفهوم ماده فوق آن است که در نکاح منقطع، زوجین از هم ارث نمیبرند.
فرزندان حاصل از ازدواج موقت، مشروط بر ثبت شدن قانونی و محضری ازدواج، حقوقی درست همانند فرزندان حاصل از ازدواج دائم دارند، یعنی فرزندان مشروع پدر شناخته میشوند، پدر موظف به دادن نفقه و نگهداری آنان است و از پدر ارث میبرند.
اما مساله اینجا است که با توجه به عدم ثبت ازدواج موقت در محضر در اکثر موارد، جاری شدن صیغهی آن توسط زوجین یا عاقدان گمنام و فاقد دفتر، اثبات نسب برای فرزند حاصل از ازدواج موقت بسیار مشکل و اکثرا غیرممکن خواهد بود. در حال حاضر به وفور شاهد بیشناسنامه ماندن این فرزندان یا تضییع حقوق آنان مانند ارث هستیم.
ثبت نکاح موقت
بعد از بحثهای فراوانی که در مجلس برای نکاح موقت و ثبت یا عدم ثبت آن مطرح شد، ماده ۲۱ قانون حمایت خانواده مقرر میدارد:
نکاح موقت نیز تابع موازین شرعی و مقررات قانون مدنی است و ثبت آن در موارد زیر الزامی است :
- باردارشدن زوجه
- توافق طرفین
- شرط ضمن عقد
بنابراین ثبت نکاح موقت (صیغه) برای زن و مرد الزامی نیست و فقط در صورتیکه یکی از شرایط بالا به وجود بیاید، ثبت ازدواج موقت الزامی و اجباری میگردد.
ازدواج موقت تأسیس حقوقی است که با انجام برخی اصلاحات در آن، میتواند برای جامعه مفید باشد به شرط این که فرهنگ جامعه آماده پذیرش آن باشد.
عده در ازدواج موقت
بر اساس نظر مشهور مدت عدهٔ ازدواج موقت، دو بار پاک شدن از قاعدگی پس از پایان متعه است. برای اشخاصی که با وجود یائسه نبودن قاعده نمیشوند، این مدت ۴۵ روز است. اما اگر شوهر در اثنای ازدواج موقت بمیرد، بر اساس نظر مشهور عده همانند ازدواج دائم سه ماه و ده روز است.
وضعیت عده در ازدواج موقت با ازدواج دائم متفاوت است. مطابق مادهی ۱۱۵۲ قانون مدنی عدهی فسخ نکاح و بذل مدت و انقضاء آن در مورد نکاح منقطع در زن غیر باردار دو طهر (دو عادت ماهانه) است مگر این که زن با اقتضای سن، عادت زنانگی نبیند که در این صورت ۴۵ روز است. عده طلاق و فسخ نکاح و بذل مدت و انقضاء آن در مورد زن حامله، تا زمان وضع حمل است.
زن یائسه و زنی که با همسر خود نزدیکی نداشته نیازی به نگاه داشتن عدهی انقضا یا بذل مدت و فسخ نکاح ندارد اما عدهی وفات٬ در همهی موارد باید رعایت شود.
مطابق مادهی ۱۱۵۴ قانون مدنی :« عده وفات چه در دائم و چه در منقطع٬ در هر حال چهار ماه و ده روز است مگر اینکه زن حامل باشد که در این صورت عده وفات تا موقع وضع حمل است مشروط بر این که فاصله بین فوت شوهر و وضع حمل از چهار ماه و ده روز بیشتر باشد و الا مدت عده همان چهار ماه و ده روز خواهد بود.»
پایان ازدواج موقت
طلاق مخصوص نکاح دائم است و در ازدواج موقت وجود ندارد. (ماده ۱۱۳۹ قانون مدنی)
در نکاح موقت چیزی به نام طلاق وجود ندارد. بنابراین لازم نیست طرفین برای جدا شدن از یکدیگر به دادگاه مراجعه کنند. نکاح موقت صرفا بعد از تمام شدن مدت یا بخشش مدت از طرف مرد به پایان میرسد و زن حقی برای پایان دادن به مدت ندارد؛ مگر این که زن وکالت در بذل مدت را از مرد دریافت نماید. در غیر این صورت هیچ راهی برای زن وجود ندارد تا از همسر خود جدا شود. بنابراین بانوان باید با آگاهی از این مورد نسبت به ازدواج موقت اقدام نمایند.
ازدواج موقت به فوت یکی از طرفین، فسخ نکاح٬ بذل مدت از طرف شوهر و انقضای مدت معینشده منحل میشود. فسخ نکاح میتواند بر مبنای وجود عیوبی مشخص در زن یا مرد٬ یا عدم وجود صفتی که ضمن عقد شرط شده یا عقد بر آن واقع شده انجام گیرد.
عیوبی نظیر جنون٬ خصاء٬ عنن و عدم توانایی بر انجام عمل جنسی در مرد موجب حق فسخ برای زن خواهد بود.
عیوب موجود در زن که حق فسخ برای مرد ایجاد میکنند (چنانچه عیوب مزبور در حال عقد موجود بوده و پس از عقد ظاهر نشده باشند ) نیز عبارتاند از:« قرن٬ برص٬ جذام٬ افضاء٬ زمینگیری٬ نابینایی از هر دو چشم.» چنانچه هر یک از طرفین پیش از عقد به وجود عیب مزبور در طرف دیگر عالم باشد، حق فسخ نخواهد داشت.
شوهر میتواند در هر زمانی از ازدواج موقت٬ مدت باقی مانده را به زن ببخشد و عقد را منحل کند٬ چه زن به این امر راضی باشد چه نباشد. همچنین با انقضای مدت تعیین شدهی ازدواج موقت عقد منحل میشود. تنها راهی که به زن اختیار انحلال ازدواج موقت را میدهد٬ شرط ضمن عقد یا وکالتنامه مبنی بر داشتن حق بذل مدت از سوی شوهر است.
این وضع، در کنار موقتی بودن ازدواج و عدم دقت و بررسی وضع و اخلاق و شهرت همسر (حداقل به اندازهی نکاح دائم) زنان را در شرایط نا امنی قرار میدهد. چه بسا ممکن است زن پس از نکاح منقطع با سوء رفتار و آزار همسر مواجه شود، که در این صورت حتی نزد قانون نیز راه نجاتی ندارد.
منبع: کتاب مختصر حقوق خانواده | نویسنده : دکتر سید حسن صفایی، دکتر اسدالله امامی
بیشتر بخوانید:
آیا اجازه پدر برای ازدواج موقت دختر باکره لازم است ؟
اثبات ازدواج موقت در قانون چگونه است ؟
مطالبه مهریه در ازدواج موقت (صیغه) چگونه است ؟
دیدگاه ها