
شعر زیبای مرحوم افشین یداللهی
افشین یداللهی (زادهٔ ۲۱ دی ۱۳۴۷ در اصفهان – درگذشتهٔ ۲۵ اسفند ۱۳۹۵) ترانهسرا و پزشک متخصص اعصاب و روان اهل ایران بود.
شعر یک روز میآیی که من دیگر دچارت نیستم ، یکی از شعرهای زیبای مرحوم افشین یداللهی است که در ادامه مطلب برایتان آورده ایم .
یک روز میآیی که من دیگر دچارت نیستم
از صبر لبریزم ولی چشم انتظارت نیستم
یک روز میآیی که من نه عقل دارم نه جنون
نه شک به چیزی نه یقین ، مست و خمارت نیستم
شبزنده داری می کنی تا صبح زاری می کنی
تو بیقراری می کنی ، من بیقرارت نیستم
پاییز تو سر می رسد قدری زمستانی و بعد
گل میدهی ، نو می شوی ، من در بهارت نیستم
زنگارها را شستهام دور از کدورتهای دور
آیینهای رو به توام ، اما کنارت نیستم
دور دلم دیوار نیست ، انکار من دشوار نیست
اصلا منی در کار نیست ، امن ام حصارت نیستم
بیشتر بخوانید :
شعر کوچه فریدون مشیری و پاسخ آن توسط هما میر افشار.......!!
شعر زیبای آب را گل نکنیم، از سهراب سپهری + دکلمه خسرو شکیبایی
شعر زیبای عقاب و زاغ از دکتر پرویز خانلری
۱۰ تا از زیباترین و ناب ترین شعرهای بهاری از شاعران بزرگ
شعر: دوستان شرح پریشانی من گوش کنید از وحشی بافقی
مجموعه ای از بهترین اشعار کارو دردریان
دیدگاه ها