سلام انسان ،آفربدگار زبانها هوایی رو که همه موجودات زنده تنفس میکنند متعلق به همه است. زبان متعلق به همه است. شما با هر کدوم حالت خوبه با همون بنویس. برای گوش من هر دو یک جور شنیده و یک معنی رو دارن. راحت باشین
در گوگل وقتی کلمات اشتباه تایپ شود، صحیح آنرا می نویسد، مثلا بزنید زغال صنعتی، بلافاصله اصلاح می کند آیا منظورتان ذغال صنعتی بود، یا بنویسید سغال، سریع می پرسد آیا منظورتان شغال است؟ پس به نظر شما که می گویید ذ و ظ و ص عربی است، صنعت رو هم از این به بعد بنوبسید سنعت. باید قبول کنید که بسیاری از کلمات ما انگلیسی، عربی، روسی و سایر ربانهاست و ما فکر می کنیم ایرانی است مثال کلمه بازار، شارلاتان. املت، خارجی است و ما فکر می کنیم ریشه ایرانی دارد. کمی تحقیق کنید
دانشمند بازار ریشه فارسی دارد، یعنی جایی که همه چیز دارد و تمام شود باز می آورند. بازآر =بازار ضمناً گوگل از کی تا حالا منبع شده؟ صنعت عربی هست نمیشه بنویسیم سنعت
ای آموزگار کسی نشی الهی چونکه اون و جامعه رو به فنا می دی
0
0
معصومه|۱ ماه پیش
نظرشخصی من اینه وقتی تلفظ زمثل زنبورزردسوزن دقت کنین هنگام گفتن این جملات جایی ک زروقرارمیدیم کجای زبان میچسبان وبرعکس ذغال رومثل ذاغ ذات و...کاملا مشخص میشه ک کدام واژه طریقه نوشتنش درسته.
انچه استاد دهخدا توضیح داده اند کامل و بنظر صحیح می باشد کتابهای درسی 1300 تا کنون که می بینیم ذغال با ذال نوشته می شود اما متاسفانه امروزه شاهد کلمات فراونی هستیم که شک بر انگیز است مثل تهران طهران و...
در تأیید حرف شما در فارسی «ز» بیشتر کاربرد دارد. البته احتمال ریشه زغال «زگال» بوده چون در لری وشاید هم کردی که کلمات نابتر و باستانی تری وجود دارد مشتقات کاربردی کلمه زغال داریم مثلا به زغال آخته یا گل کرده میگیم «ازگِل» جهت آشنایی بیشتر به خاکستر زغال می گیم «بیل»دقیقا مثل بیل کارگری تلفظ میشه به شراره و جرقه آتش می گیم «پریسکه»سکون ب به چوب یک سر آتش میگیم «چومَت» بیشتر اوقات به جای هیزم میگیم «هیمه»
0
1
منم با زغال موافقترم|۱ ماه پیش
منم با زغال موافقترم،چون حرف ذ بیشتر برای کلمات عربی هست مثل ذلک و در فارسی جای ندارد،گرچه تمام حروف فارسی هم از عربی وام گرفته شده،ولی کلمه زغال صحیح تر به نظر می رسد
انسان ساجد با سجده به درگاه پرودگار عالم سراج می شود و سراج کسی است که ساروج شده است و ساروج به کسی گویند که شارج شده است. کسی هم که شارج شد شجاع و جسور می شود و شجاعت نتیجهی ادامه مفاهیم این روند در جریان مفاهیم می باشد و نتیجه ی شجاعت در ساخت شخصیت انسان مانند چراغی در وجود انسان است که باعث نورانی شدن و روشن کردن محیط اطراف می شود. سجده؛ این کلیدواژه منشعب از مفهوم کلمهی ساج زاج زاغ زاگ ساق و مرتبط با کلمهی سراج سرج ساروج و شارج و نتیجه اینها ساق کشیدن و ساقه دار شدن می باشد.
سخت ترین سنگ ها که از آن برای پخت و پز نان بر روی شعله تراشیده می شود ساج گفته می شود. ساج سنگی و چدنی هم اکنون هم در حال استفاده می باشد.
سنگ ساج به سنگی گویند که ملات آن ساروج شده باشد. سنگ ساروج شده یعنی سنگی که تحت فشار و اعمال نیرو و یا یک فرآیندی برای سخت شدن، ملات آن شارج و شجاع و تقویت شده باشد. کلمه ساروج که در مکاتبات و معماری ایران باستان زیاد استفاده شده است در واقع ملات تقویت شده ی امروزی است. اگر هم با سخن خود کلمه بخواهیم پی به معنای کلمه ساروج ببریم در واقع کلمهی ساروج همان شاروج می باشد یعنی شارژ یا شارج شده. ملات ساروج ملاتی است که با یکسری از افزودنی ها به سیمان و یا گل و یا آهک باعث سخت و سفت شدن و مقاوم شدن آن در برابر فرسایش و فشارهای فیزیکی می شود.
اصطلاح زغ در زغال در بسیاری از کلمات استفاده شده است زغ در مایعات به مفهوم غلیظ و در جامدات به معنی سفت و سخت و در رنگ ها به معنی پر رنگ. حتی در لهجه ها نیز که وقتی کسی مثلاً زبان ترکی یا کردی را به صورت خیلی غلیظ و قدیمی صحبت می کنند می گویند طرف کردِ زغ یا ترک زغ است. حرف غ یا ق در قوانین ایجاد کلمات قابل تبدیل به حرف (گ) می باشد یعنی زق یا زغ منشعب از کلمهی زاگ یا زاج می باشد اصطلاح زن زاج یا سنگ ساج کلماتی هستند که این مفهوم در اون جاری هست.
اینکه در زبان فارسی ذ تلفظ نمیشود و یا اینکه کلمه ای با این حرف شروع نمیشود خود دلیل بر صحت کلمه ذغال هست ، به هر دری میزنید تا یه جور زبان جدیدی یا نوشتاری جدید خلق کنید کاملا نمایان است !! بزارید مردم همینطوری که هستن ،راحت زندگی کنن شما دیگه انگولک نکنید
هوایی رو که همه موجودات زنده تنفس میکنند متعلق به همه است.
زبان متعلق به همه است.
شما با هر کدوم حالت خوبه با همون بنویس. برای گوش من هر دو یک جور شنیده و یک معنی رو دارن.
راحت باشین
از تلفظش اگه دقت کنی معلوم میشه که ذغال است نه زغال
وزباله صحیح تر است از ذباله
سیاه ترین رنگ در طبیعت رنگ پر زاغ است
تشبیه رنگ چوب سوخته به رنگ زاغ
بازار ریشه فارسی دارد، یعنی جایی که همه چیز دارد و تمام شود باز می آورند. بازآر =بازار
ضمناً گوگل از کی تا حالا منبع شده؟
صنعت عربی هست نمیشه بنویسیم سنعت
ای آموزگار کسی نشی الهی چونکه اون و جامعه رو به فنا می دی
قیمه درسته یا غیمه
مهم اینه که گوشت گرونه که نمیشه رو زغال کباب کنی یا تو خورشت قیمه بریزی
جهت آشنایی بیشتر
به خاکستر زغال می گیم «بیل»دقیقا مثل بیل کارگری تلفظ میشه
به شراره و جرقه آتش می گیم «پریسکه»سکون ب
به چوب یک سر آتش میگیم «چومَت»
بیشتر اوقات به جای هیزم میگیم «هیمه»
سجده؛ این کلیدواژه منشعب از مفهوم کلمهی ساج زاج زاغ زاگ ساق و مرتبط با کلمهی سراج سرج ساروج و شارج و نتیجه اینها ساق کشیدن و ساقه دار شدن می باشد.
سنگ ساج به سنگی گویند که ملات آن ساروج شده باشد. سنگ ساروج شده یعنی سنگی که تحت فشار و اعمال نیرو و یا یک فرآیندی برای سخت شدن، ملات آن شارج و شجاع و تقویت شده باشد.
کلمه ساروج که در مکاتبات و معماری ایران باستان زیاد استفاده شده است در واقع ملات تقویت شده ی امروزی است. اگر هم با سخن خود کلمه بخواهیم پی به معنای کلمه ساروج ببریم در واقع کلمهی ساروج همان شاروج می باشد یعنی شارژ یا شارج شده. ملات ساروج ملاتی است که با یکسری از افزودنی ها به سیمان و یا گل و یا آهک باعث سخت و سفت شدن و مقاوم شدن آن در برابر فرسایش و فشارهای فیزیکی می شود.
زغ در مایعات به مفهوم غلیظ و در جامدات به معنی سفت و سخت و در رنگ ها به معنی پر رنگ. حتی در لهجه ها نیز که وقتی کسی مثلاً زبان ترکی یا کردی را به صورت خیلی غلیظ و قدیمی صحبت می کنند می گویند طرف کردِ زغ یا ترک زغ است.
حرف غ یا ق در قوانین ایجاد کلمات قابل تبدیل به حرف (گ) می باشد یعنی زق یا زغ منشعب از کلمهی زاگ یا زاج می باشد
اصطلاح زن زاج یا سنگ ساج کلماتی هستند که این مفهوم در اون جاری هست.
من میگم زغال...!!
چون زاغ سیاه رنگ است..و اونم با زا نبشته میشه..همین وبس