
برگزیده خاص ترین شعرها در وصف ارتباط با معشوق
چگونه زخمهایت را بگشایم؟
چگونه دستانم،
مرهمی شوند بر شکافهای جان تو؟
چگونه صدایم،
در سکوتِ شبهای بیپناهت جاری شود؟
نجوا کن... زمزمه کن...
بگذار در انعکاس نگاهت
گم شوم.
اگر چشمانت دیگر توان دیدن ندارند،
من آینه میشوم،
روشنیات میشوم،
تمام جهان را
در نگاه تو میریزم.
اگر صدایت،
در چاهی عمیق گم شده،
اگر گلویت
در خفقانی بیپایان میلرزد،
من فریادت میشوم،
بیانِ حبسشدهات.
بگذار
با هم از تنهاییها عبور کنیم،
دست در دستِ زخمهایمان،
قدم بزنیم
تا جایی که سکوت
به آواز بدل شود
و زخمهایمان
شعر.
شاعر زهره ارشد
شعر در باب ارتباط
سخن راست گفتم، ز چه رنجور شدی.....
چو عیان کردم نهانت، زِ من سیر شدی.....
سیریِ کام تو از، تلخیِ ابیات نبود......
تلخیِ ذاتِ حقیقت، ز اشعار نبود....
شاعر علی اصغر محمدی له بیدی
شعر در مورد ارتباط با دوست
تویی که خود را دوست میپنداشتی،
رفیق میپنداشتی؛
ساده و بیآلایش.
شاید سادگیات،
در چشم دیگران
نشان از ناآگاهی بود،
یا فرصتی
برای بهرهبرداری از صداقت تو
و شاید هم باوری که خود در دل داشتی.
گاهی به این فکر میکنم،
آیا میتوانی خود را
به دقت نگاه کنی؟
آیا آنچه را که در عمق درونت
نهفته است، میبینی؟
تویی که خود را از همه چیز
مبرا میدانی،
و دیگران را در اشتباه میبینی؛
شاید در جستجوی چیزی باشی
که به دست نمیآید،
که در دسترس نیست.
شاید به دنبال سادهدلی باشی،
که در دنیای خوابهای بافتهشدهات
گم شود و
هیچگاه بیدار نشود.
اما خیالات، هیچگاه مسیر حقیقت را روشن نمیکنند.
من به این خیال نمیمانم؛
رنگها و لحظات
مدتیست که از من دورند،
و نامت در قلبم
در سکوتی آرام خفته است.
سرزنشت نمیکنم،
که تو آتشی بودی در تاریکی من،
آتش درونم را برافروختی
و مرا به مبارزهای برای بیداری کشاندی.
خوبی یا بدی
دیگر برایم بیمعناست؛
که تو زمانی،
برای من معنایی بودی.
و کاشها و آرزوهایم برای توست،
که من هم
برایت معنایی باشم؛
جرقهای برای گشودن چشمانت
به سوی روشنایی،
تا نوری که در درونت نهفته است،
را با تمام جان در آغوش کشی.
شاعر زهره ارشد
شعر بلند در وصف ارتباط با عشق
چه روزایی، چه رؤیایی
مَن تُو، آخ، چِه دَریایی
هَوای تُو، تو دِل ،دریا
چِقَدر ای عشق، تویی زیبا
شُدِه بارون، مَنم دَریا
دِلَم بی تُو، شُدِه تَنها
بِمون نزدیکتر اَز بارون
یِه غَم بیتُو، تو دُنیامون
چِشات ، مثل ،شبُ وَ دَریا
دِلم بارون، مَنُ فردا
نگاهم با تُو هَمراهَه
هَوای دل، تویی ،دُنیام
قَشَنگِه، آخ،دو چِشمانت
مَنُ یِک دِل،که حیرانت
نِگاهم میگه تا دُنیاست
دلم با تو ،تا فرداست
بِبار ای اَبر، بِزَن بَر خاک
بِبَر غَمها رو تا اَفلاک
بِزَن تا هَر دِلِ بیتاب
بِشِه عاشِق، بِه هَر مَهتاب
شَبُ بارون، یِه دِل تَنها
هَوای عشق، تو قَلبِ ما
چه روزایی، چه رؤیایی
مَنُ تُو، تویِ هَمین دَریا
چِشات ، مثل ،شبُ وَ دَریا
دِلم بارون، مَنُ فردا
نگاهم با تُو هَمراهَه
هَوای دل، تویی ،دُنیام
قَشَنگِه، آخ،دو چِشمانت
مَنُ یِک دِل،که حیرانت
نِگاهم میگه تا دُنیاست
دلم با تو ،تا فرداست
بِبار ای اَبر، بِزَن بَر خاک
بِبَر غَمها رو تا اَفلاک
بِزَن تا هَر دِلِ بیتاب
بِشِه عاشِق، بِه هَر مَهتاب
شاعر محمد ابراهیم امینی سرابی
شعر غمگین در مورد ارتباط
دستم نرسید تا بچینمت، انارِ سرخِ من
در دلم مانده حسرتِ چِشیدنت، انار سرخ من
در اوج در بالاترین شاخه، نشسته ای
هر کار کردم برای داشتنت، انار سرخ من
هر بار آمدم تا بچینمت، زمین خوردم
دستم شکسته بارها برای تو، انار سرخ من
دستم به تیشه و تبر نمیرود زیرا
ترسم بیوفتی و زخمی شود تنت، انار سرخ من
در سایه ی درخت تو نشسته ام، تا باد و طوفانی
به دامنم بی افکند تورا، انار سرخ من
گله نمیکنم از روزگار،. چون قامتم کوتاست
گویی که بهر تماشای تو آمده بودم، انار سرخ من
آن روز که تازه شکوفه کرده بودی، یادم هست
با عشق باغبانی کرده ام برای رشد تو انار سرخ من
یک شب به پای تو خواب برده بود مرا
دیدم که ز شاخه چیدم و چشیدمت، انار سرخ من
از خواب خوش که به سوی تو روان شدم
بر شاخه ندیدمت انار سرخ من
یک نانجیب رهگذر ، تورا چیده بود
حسرت به دل گذاشت و رفت انار سرخ من
اینک برای همیشه از دست دادمت
به خدا سپردمت انار سرخ من
شاعر میثم علی شاه
شعر رمانتیک در وصف رابطه
عشق را چشیدم
اما نمیدانستم
آنچه در جانم موج میزد و در
قلبم میرقصید،
عشق بود
یا سایهای که از آینه گذشت و وهمی گذرا.
علاقه را لمس کردم،
اما میان خطوط لرزان احساسم
نمیفهمیدم
او را میخواهم
یا بازتاب خودم را در نگاهش.
دوست داشتن،
واژهای بود
که از تنهایی گریختم به آن،
شاید
دوست داشتن را
دوست میداشتم،
شاید
دوست داشته شدن را.
و او،
آیا برای خودم بود؟
برای اعتمادِ شکستهام؟
یا برای آنکه دیگران ببینند؟
یا تایید چشمها،
برای صدای آدمها؟
هرچه بود،
گذشت.
و میان این عبورهای مبهم،
من
هیچگاه
دلم برای خودم
تنگ نشد.
شاعر کامیار علیزاده

دیدگاه ها