
زیباترین اشعار با موضوع والدین
ای پدر، ز نور تو جان گرفتهایم
از مهر بیکران تو جان گرفتهایم
روز تو، روز عزت و افتخار ماست
هر لحظه، از دعای تو نان گرفتهایم
اما کجا به پایهٔ مرتضی رسیم؟
کز او به عالم ایمان گرفتهایم
آن شاه عدل و مهر، علی، اسوهٔ پدر
ما درس عشق از آن کریمان گرفتهایم
در روز پدر، به نام او کنیم سلام
زیرا که از دعایش امان گرفتهایم
ای مولا علی، تویی چراغ راه ما
ما سایه از حضور تو جان گرفتهایم
روزت مبارک ای پدر، ای چراغ عمر
ما از دعای تو آسمان گرفتهایم
شاعر امیرحسین قمچیلی
شعر سوزناک در وصف پدر
یکدم نمی رود یاد تو از یادم ای پدر
هم زنده به یاد تو وهم شادم ای پدر
اکنون که خود پدر و صاحب پسر شدم
قدردان توام با تمام دل و جانم ای پدر
ای شکسته ساقه تنت بعد مرگ مادرم
لیک هم پدر بودی و هم مادر از برایم ای پدر
چون قامتت خمیده بینم و دیده هایت تاریک
میرود به آسمان طنین داد و فغانم ای پدر
دستان تو امنیت است و نامت اعتبار من
چاره ی هر دردی ای دردت به جانم ای پدر
دیوار وجودم از سکوت تو ویرانه میشود
حرفی بزن که تویی مطلع دیوانم ای پدر
در سالیان گذشته با مایه جانت اما کنون
با ذکر مناحات میرسی به فریادم ای پدر
در هر زمان دست حمایتت غنیمت است
هم در گذشته و هم آینده و حالم ای پدر
ابراهیم سهیلی
شعر غمگین در مورد پدر آسمانی
(دلتنگ پدر)
بنام خدا
(تقدیم به پدر آسمانی ام)
پدرجان
دلتنگی ات را نیست پایان ای پدرجان
روز پدر ، دلتنگی ام گشته دو چندان
پیوسته خواهم بهرِ تو غفران و رحمت
آرامش و شادیِ روحت را ، زِ یزدان
(نژاد دی ماه 1403)
در آسمانها ای پدر ، روزت مبارک
ای پدرانِ مهربانِ آسمانی
در آسمانها روزتان، بادا مبارک
....................
تقدیم به پدران زحمتکش و فداکار هموطن
کوه استوار (پدر)
پدر در منزلت ، دُرِّ گران است
همی رنج وغمش، از ما نهان است
تمامِ دلخوشی هایش هماره
به فرزند و عیال و خانمان است
به غایت آرزو های بلندش
رفاهِ خانواده ، در جهان است
گرامی ، بین نزدیکان و مردم
فداکار و شریف و مهربان است
به نزدِ خاندان و ، خانواده
عزیز و مونس و بهتر زِجان است
به گاهِ مشکلات و تنگدستی ،
امیدش خالق روزی رسان است
مباد هرگز ، زِ دشواری هراسان
چو کوهی استوار و پرتوان است
شاعر ابراهیم جلالی نژاد
شعر احساسی برای پدر
من به تو نیاز دارم....
در آتش قلبم، تو آتش نشان منی.
در سفره ی نانم ، تو نانوای منی.
در دریای علمم، تو معلم منی.
در ساختمان قلبم، تو معمار منی.
در درد جانم،، تو طبیب منی.
در عدل تار و پودم، تو حکیم منی.
آری... من به تو نیازمندم
تو پدر منی.....
شاعر الناز جنت دوست
شعر غمناک درباره مادر
مادر
باز هم مادری از دار برفت.
از بر ما سوی دادار برفت.
آشنایان همه تنها شده ایم.
مهر و مادر بسوی یار برفت.
ما ندیدیم به رویش غم و اندوه ولی،
غم ما در دل خود داشت چو دلدار برفت.
شادی ما به دلش نور و رخش آینه بود.
آه بشکست دل و آینه رخسار برفت.
کوله بار غم ما را چه کسی می گیرد؟
او که جز او نبود هیچ خریدار برفت.
همدم این دل تنها چه کسی خواهد بود؟
مادری کو گله ام بود شنیدار برفت.
دست مادر که گهی بوسه زدیم،
گفت بگذار و رخ یار نگهدار و برفت.
گردهم بهر خداحافظی اش آمده ایم
یاد دارم که به ما گفت نگهدار و برفت.
آخرین شب که ز دیدار رخش واماندیم،
بازهم آمد و در خواب به دیدار و برفت.
ما همه خواب و چو او بر سر بالین بیدار
ماه رویش چو به شب گشت پدیدار برفت.
در پردیس خدا در شب بیداری او باز گشود
خواب بودم من و او بود چو بیدار برفت.
شاعر حمید هنرپیشه
شعر کوتاه در وصف پدر و مادر
خانه را باشد اگر نور و چراغی، مادر است
گرمی و لطف و صفایش همه یکجا پدر است
خانه ای کز این دو خالیست، تو مخوانش خانه
قصرِ نَمرود هم باشد، باز یک ویرانه است
شاعر کاوه اصغری
شعر بلندغمگین برای پدر و مادر
سلام بابای من حالت چطور است
بگو احوال مامانم چطور است
اگر جویا هم از احوال مایید
همه خوبیم دنیا بر قرار است
بهار بگذشت و سرسبزی بستان
گذشت پاییز و چندی است زمستان
روند روزها بدین سان ، ماه و هم سال
شود با یادتان دلهای ما شاد
به روی آسمان جمعند ستاره
شما را کاش می دیدم دوباره
تمام هستی ام ریزم به پایت
گَرَم صد جان می داشتم فدایت
ز مادر گو پدر ، آن یار دلسوز
فروغ راه ما ، دیروز و امروز
کند دل یاد او ، هر لحظه هر گاه
به نزد ما بیا گو ، گاه و بیگاه
پدر جان یادتان هست آن گذشته
چقدر بودیم شاداب و خجسته
همه سر خوش ز الطاف تو بودیم
مرید حسنِ کردار تو بودیم
تو خورشیدی بُدی ما هم به دورت
منور ما همه بودیم ز نورت
به خوش خویی بُدی بابا زبان زد
همیشه پیشه ات بود مهر و الفت
بهانه آه می گیرد دلم باز
دلم خواهد که باشد با تو دمساز
روزت مبارک پدر
تقدیم به تمامی پدران و مادران آسمانی
روحشان شاد
شاعر کلثوم پیکرستان

دیدگاه ها