زیباترین شعر ولادت امام جواد | اشعار کوتاه و بلند در وصف میلاد امام جواد
خیزید که امشب شب شادی و سرور است
خیزیـد کـه میــلاد تجلیگــه نــور است
هر لحظه هزاران شب شوق و شب شور است
از پـا ننشینیـد شـب صبـح ظهــور است
رخسـار خداونـد، عیان آمده امشب
یا باز، محمّد به جهان آمده امشب؟
این موهبت و لطف خداداد، مبارک
بر آل محمّـد شـب میـلاد، مبارک
این عید بود بر همه اعیاد، مبارک
میـلاد جـوادبـنرضا بـاد، مبارک
جود و کرم و لطف حق آغاز شد امشب
قرآن به روی دست رضا باز شد امشب
شعر ویژه میلاد امام جواد علیه السلام
ای ماه رجب بوسه بزن بر سر و رویش
ای مهر ببـر سجده به خاک سر کویش
ای لیلۀ قـدر این تـو و این طرۀ مویش
ای خلـق خـدا روی بیـارید بـه سویش
این باب کرم، باب دعا، باب مراد است
والله جواد است جواد است جواد است
شعر درباره ولادت امام محمد تقی الجواد (ع)
سلام حضرت باران سلام یا مولا
امام زاده ی سلطان سلام یا مولا
گدا برای تو بودن بهانه می خواهد
ظهور معرفتی عاشقانه می خواهد
شکوه حسن تو را آسمان نمی داند
سرود اوج تو را جز ملک نمی خواند
نگاه لطف تو را عالمی گدا بوده
فقیر منّت آیات هل اتی بوده
سحاب رحمت و رافت ، عطای بی منّت
جواد جود و کرم ، نور ذاتی عصمت
قنوت صبح دعا در نگاه شبهایت
نشسته خیره به هر لحظه ی تماشایت
به جان خریده ام آقا مدال دینت را
شکوه صبح طلایی کاظمینت را
رفیق نیمه شب از آسمان دعایم کن
برای صبح زیازت مرا صدایم کن
صدا کن ای تو مرا مقتدای زیبایی
سرود آبی گلواژه های دریایی
مدام معتکفم در حریم احسانت
نشسته ام به گدایی روح ایمانت
نشسته ام که امام الهدی مرا بخری
مرا خریده و تا وادی فنا ببری
شبیه رقص کبوتر کنار آینه ها
طواف می کنم این لحظه ها به دور شما
کنار شمع وجودت که حرف سرما نیست
تو هستی از چه بترسم که نار بر ما نیست
شعر درباره میلاد امام جواد
امشب شب عید است همه گل بفشانید
خود را به در بیت ولایت برسانید
از دست رضا عیدی خود را بستانید
این بیت بخوانید بخوانید بخوانید
انـوار الهی بـه فضا باد مبارک
میلاد جواد بن رضا باد مبارک
خورشید در آغوش سحر باد مبارک
در دست رضا قرص قمر باد مبارک
دیدار پسر بهر پدر باد مبارک
ای بحر شرف بر تو گهر باد مبارک
الحق که خداوند محمّد به علی داد
بر خلق، ولی داد، ولی داد، ولی داد
عید است و گشودند ز رحمت در دیگر
بر آل علی داده خدا گوهر دیگر
بر پا شده از شوق و شعف محشر دیگر
میلاد پیمبر شده یا حیدر دیگر؟
این عبد خدا سید و مولای عباد است
والله جواد است جواد است جواد است
در بزمِ وجود آمده جود از کرم او
عیسی شده عیسای مسیحا ز دم او
دلهای خدایی همه بیتالحرم او
اوصاف همه خلق جهان است کم او
ای جان همه عالم و آدم به فدایش
زیبد که ببینیم و بخوانیم رضایش
حرزی که بد از مادر او چون دُر مکنون
بخشید ز لطف و کرم خویش به مأمون
مأمون شد از این جود و جوانمردی ممنون
اوصاف کمالش ز حساب آمده بیرون
پیداست چو خورشید صفتهای خدایش
مـا را نرســد تـا کـه بگـوییم ثنـایش
والله قسم فوق مقام است مقامش
پیغامبران یکسره خوانند امامش
آرام دل و جان کلیم است کلامش
از هشت پسر، وز سه پسر باد سلامش
این ضامن خلق این پسر ضامن آهوست
این مظهر حق صـدرنشین حرم هوست
ای اهل کرم را عطش چشمۀ جودت
سرتا به قدم آیۀ تطهیر وجودت
بالید به خود سجده به هنگام سجودت
از ما صلوات و ز خداوند درودت
ما سائـل و آقایـی و لطف و کرم از توست
دل را نگشودیم به غیر، این حرم از توست
ای علم تو چون علم خدا نامتناهی
در موسم طفلیت به توفیق الهی
دادی خبر از جو و هوا و یم و ماهی
دشمن به کمالات تو داده است گواهی
وقت سخنت آمـده دانـش به تلاطم
دریا شده در قطرهای از علم شما گم
در ملک خدا مطلعالانوار شمایید
دست کرم خالق دادار شمایید
روشنگر چشم و دل بیدار شمایید
ما دایره و نقطۀ پرگار شمایید
والله قسـم مهـر شمـا آب حیـات است
هر کس به شما دست دهد اهل نجات است
بیمهر شما نخل عمل را ثمری نیست
بیسوز شما سینۀ ما را شرری نیست
جز کوی شما در همه عالم خبری نیست
جز باب عنایات شما هیچ دری نیست
ما مهـر شمـا را بـه دو عالــم نفروشیم
یک چشم زدن هم ز شما چشم نپوشیم
پیداست در آیینۀ تو روی محمّد
ریحانۀ ریحانه و بوی تو محمّد
خلق تو و خلق و تو خوی تو محمّد
پیداست در آیینۀ روی تو محمّد
در چشم رضا روی تو آیینۀ احمد
لبخند زد و نام تو بگذاشت محمّد
من قطره که افتاده به دامان یم توست
هر سو که نهم روی دلم در حرم توست
در حشر همه دار و ندارم کرم توست
هر بیت مرا نفخهای از فیض دم توست
بیمهر تو «میثم» دهنش باز نگردد
هرگـز بـه زبانش سخن آغاز نگردد
شعر کوتاه در مورد ولادت امام جواد (ع)
سـر تـا بـه قدم آینـۀ حسن خدایی
کارش ز همه خلق جهان عقدهگشایی
جان همگـان در قـدمش باد فدایی
جود آمـده بـر درگـه او بهـر گدایی
در وسعـت ملـک ازلـی نـور ببینید
ای چشم بد از ماه رخش دور! ببینید
شعر ولادت امام جواد
امشب به شبستان ولایت قمر آمد
خورشید جمالات خدا جلوهگر آمد
طوبـای تمنـای رضـا را ثمـر آمد
در بیت رضا بـاز رضای دگـر آمد
میـلاد جـوادبـن جـوادبـن جـواد است
این باب مراد است مراد است مراد است
شعر بلند در وصف میلاد امام جواد
نسیمی از سر زلفت بهار دنیا شد
تو آمدی و امیدی به عشق پیدا شد
تو آمدی و خبر آمد از سرادق عرش
زمین برای همیشه پر از مسیحا شد
درست مثل زمان تولد زهرا
مدینه مثل زمین های مکه زیبا شد
هزار حظ منزه به دیده اش آمد
همین که چشم ستاره به روی تو وا شد
و آسمان اگر امروز این همه بالاست
به پای قامت طوبایی شما پا شد
صدای پای کریمانه تو می آید
دلم به پشت در خانه تو می آید
تو نور عشقی و حق آفتابتان کرده است
دعای سبزی و حق مستجابتان کرده است
میان خیل هزاران هزار بخشنده
برای جود خودش انتخابتان کرده است
هزار و چهار صد سال می شود که خدا
مرا پیاله به دست شرابتان کرده است
تو را سرشته و ادغام کرده با قرآن
تو را نوشته و حالا کتابتان کرده است
قسم به کعبه برای شفاعت فرداست
اگر جواد الائمه خطابتان کرده است
خدا سرشته تو را تا که مثل نور کند
کریمی اش به کریمی تو ظهور کنتد
مسیح سبز نفس های تو حیاتم داد
شعاع نور ضریحت به جاده ام افتاد
برای آنکه خدا حاجت مرا بدهد
مرا نوشت و مرید تو را نوشت مراد
به روی صفحه پیشانی ام ملائک تو
نوشته اند سگ خانه امام جواد
چگونه لطف نداری به این اسیری که
غلام حلقه به گوش تو بوده مادر زاد
صدای اول عشق و صدای آخر عشق
تمام عشقی و ای عشق خانه ات آباد
رسیده است به روی مهت سلام رضا
علی اکبر در خانه امام رضا
تو آمدی پی اکرام و هم نشینیمان
جواب عاطفه باشی به مستکینیمان
تو آمدی ز طبق های آسمان پایین
و کردی از پی چشمانتان زمینیمان
چگونه دست توسل نیاوریم آقا
تو آمدی که همیشه گدا ببینیمان
تویی تو ماحصل چله توسل ها
تویی شراب طهورای اربعینیمان
تویی که حق خدایی به گردنم داری
تو آفریده شدی تا بیافرینیمان
تو را جواد و مرا آفریده ات کردند
قتیل آن دو کمان کشیده ات کردند
نگاه بی مثلت از تبار خورشید است
ضریح چشم قشنگت مدار خورشید است
کواکب از جریان تو نور می گیرند
طلوع نور شما تا دیار خورشید است
تو انعکاس جمال امام خورشیدی
شبیه آینه ای که کنار خورشید است
همین که سردی مان رفت و فصل گرما شد
به گوش خویش سرودم که کار خورشید است
قسم به حرمت خاک زمین کرب و بلا
به ان دیار که مهپاره بار خورشید است
جواب کودک خورشید سر بریدن نیست
جواب نور گلوی سحر بریدن نیست
بیا به تهنیت ثامن الائمه رویم
بیا به باغ که بار دگر تماشائی است
بهار و سبزه و گل برگ و بر تماشائی است
بیا به ساحت سبز چمن که ازگل سرخ
گرفته بار دگر زیب و فر تماشائی است
ز رنگ و بوی گلستان احمدی باشد
شکوفه زار بهاران اگر تماشائی است
گذشت شام سیاه و دمید نور سحر
بیا ببین که طلوع سحر تماشائی است
اگر سپهر ولایت شده است نورانی
جمال و جلوۀ شمس و قمر تماشائی است
ز کوچه های مدینه جواد می گذرد
ز فیض مقدم او رهگذر تماشائی است
اگر چه دیدن این گل بود تماشائی
به وقت جود و کرم بیشتر تماشائی است
بیا به تهنیت ثامن الائمه رویم
که در کنار پسر تماشائی است
چنان که جلوۀ خورشید و ماه روح فزاست
جمال این پدر و این پسر تماشائی است
دلم هوای حریمش نموده، همسفران
خدا نصیب کند این سفر تماشائی است
ندیده ای تو «وفائی» حریم پاکش را
به پیش دیدۀ اهل نظر تماشائی است
دیدگاه ها