
معنی کلمات درس به درس فارسی سوم ابتدایی
لغات درس اول محله ی ما فارسی سوم ابتدایی
انتها : آخر ، پایان
بازارچه : بازار کوچک
بوستان : باغ باصفا ، جایی که گل های خوشبو در آن بسیار باشد .
ثبت نام : نوشتن اسم ، نام نویسی
نگران : دلواپس
عطمت : بزرگی ، شکوه
فیروزه ای : به رنگ آبی
قنادی : شیرینی فروشی
محله : قسمتی از یک شهر یا روستا
لغات درس دوم زنگ ورزش
نرم نرمک : آهسته
بحث : گفتگو
حرفه ای : کسی که در کاری مهارت دارد .
پیوسته : پی درپی ، پشت سرهم
آب تنی : شست و شوی بدن در آب ، شناکردن
باستانی : بسیار قدیمی
بلور : نوعی شیشه ی شفاف که برای ساخت طرف به کار می رود .
بیشه : جنگل
پونه ی وحشی : نوعی گیاه ، سبزی خوشبو مانند نعناع
جلب نظرکردن : جلب توجه کردن
تنگ : پارچ سفالی یا شیشه ای که در آن آب یا نوشیدنی دیگر می ریزند .
جنب و جوش : تلاش
حکیم : انسان دانا و خردمند
حیرت : تعجب
سفالی : ظرف یا اشیای گلی
شبیه : مانند
صنوبر : نام درختی زیبا ، نامی برای دختران
مآمور : آن که به فرمان کسی برای انجام کاری انتخاب شود .
ماهرانه : با مهارت
مربی : کسی که چیزی را یاد می دهد .
مهارت : توانایی انجام کاری به نحو شایسته
لغات درس سوم : آسمان آبی ، طبیعت پاک
آلودگی : کثیفی
جوی : گذرگاه باریکی که آب از آن می گذرد .
چشمه : جایی که آب از زیر زمین بیرون می آید .
دامنه ی کوه : بخش شیب دار پایین کوه
دلپذیر : پسندیده و دل خواه
دل نشین : خوشایند و پسندیده
روان : جاری
طبیعت : بخشی از هستی
طراوت : تازگی
غرق شدن : فرو رفتن و خفگی در آب
گردش علمی : گردش دسته جمعی دانش آموزان برای یادگیری پیزهای جدید
گزارش : شرح و بیان کارهای انجام گرفته
گویا : رسا ، آشکار
لذت : حالت خوشایند و خوب
محیط : مکان اطراف شخص یا چیز
نشاط : شادی
نظافت : تمیزی
نگریست : نگاه کرد
آشغال : زباله
قله : نوک کوه یا تپه
ایزد : خداوند
هم فکری : باهم در مورد موضوعی فکرکردن
لغات درس چهارم آواز گنجشک فارسی سوم ابتدایی
آزرده : رنجیده
آلودگی صوتی : هر صدای بدی که انسان را آزار دهد .
احوال پرسی : حال و احوال کسی را پرسیدن
اطراف : دور و بر
بی صبرانه : بدون تحمل
ترقه : نوعی بمب دست ساز کوچک
تشکچه : تشک کوچک
روزنامه دیواری : نوشته ای از مطالب گوناگون که دانش آموزان در مدرسه تهیه و بر روی دیوار آویزان می کنند .
سکوت : خاموشی
فرصت : وقت مناسب برای انجام دادن کاری
فشفشه : نوعی اسباب بازی که در آن باروت می ریزند و هنگام سوختن به هوا می رود و نور افشانی می کند .
مشورت : نظر دیگران را خواستن
منتظر : چشم به راه
منظم : مرتب و با نظم
نماینده : کسی که از طرف کسی یا گروهی کاری انجام دهد .
گوش خراش : صدای بسیار شدید و آزاردهنده
غصه : غم و اندوه
ناراضی : نا خشنود
لغات درس پنجم بلدرچین و برزگر
آشیانه : لانه ی حیوانات
انتظار : صبر
برزگر : کشاورز
خویشان : جمع خویش ، نزدیکان – بستگان
درو : برداشت ، کشت و چیدن گیاهان مثل گندم و برنج
دهقان : کشاورز
کشتزار : مزرعه ، زمین زراعت شده
صحرا : بیابان
لغات درس ششم فداکاران
آغوش : بغل ، میان دو دست
اشغال : جایی را به زور گرفتن
افتخار : سر بلندی
افتخار آفرین : کاری که باعث سربلندی می شود .
بی ادعا : کسی که ادعایی ندارد .
پای کوبی : شادی کردن
پیشروی : به جلو رفتن
آزار می داد : اذیت می کرد .
تانک : خودروی بزرگ و سنگین جنگی که مسلسل و توپ داردو به کمک زنجیرهای زیر آن قادر به حرکت در مکان های مختلف است
غبار آلود : هوای پرگرد و خاک
جاودانه : چیزی که تا ابد بماند .
جلوگیری : پیشگیری
دلیرانه : شجاعانه
چوب دستی : عصا
رزمنده : مبارز
واقعه : اتفاق
ریزش : فرو ریختن
لبریز : پر
طراوت : تازگی
جنگ تحمیلی : جنگی که از طرف کشور عراق به ایران تحمیل شد و هشت سال طول کشید .
فانوس : نوعی چراغ نفت سوز
سرمشق : الگو
فداکار : از خود گذشته
اشتیاق : شوق و علاقه
کینه : دشمنی کسی را در دل داشتن
شریف : بزرگوار
مسدود : بسته شده
حتمی : قطعی
نارنجک : نوعی بمب دستی
دفاع : تلاش برای حفظ خود در مقابل دشمن
دلاورانه : شجاعانه
ناودان : لوله ای که آب پشت بام از آم پایین می آید .
هم نوعان : هم جنس ، افرادیس که از یک نوع هستند .
لغات درس هفت کارنیک
جوز : گردو
ارزن : دانه ی ریز خوراکی که غذای پرندگان است .
به بار آمدن : نتیجه دادن ، میوه دادن
سرحال : با نشاط
فرمانروا : حاکم
قرض گرفتن : پول یا چیزی را از کسی گرفتن و بعد از مدتی پس دادن
کاموا : نوعی نخ کلفت که با آن لباس های زمستانی می بافند .
عاقبت : سرانجام
بهانه : دلیلی که درست نیست .
غصه : غم و اندوه
عادت : آنچه بر اثر تکرار رفتار همیشگی انسان می شود .
آسیب : صدمه
اندر آن : در آن
لغات درس هشتم پیراهن بهشتی
جبرئیل : فرشته ی وحی
زمزمه : صدای حرف زدن آهسته ، پچ پچ
ضعیف : بی حال و ناتوان
عطر : بوی خوش
فوری : سریع
قامت : قد
لطیف : نرم و خوشایند
همهمه : سر و صدا ، شلوغی
سعادتمند : خوشبخت
قیام : بلند شدن ، ایستادن
غرق شدن : فرو رفتن و خفگی در آب
سکوت : خاموشی
کلام : سخن
لغات درس نهم بوی نرگس
بی انتها : بی پایان
جویبار : جوی بزرگی که از جوی های کوچک تشکیل شده است .
چشم نواز : زیبا و قشنگ
حوض : جایی برای نگه داری آب
دل نشین : خوشایند و پسندیده
زعفران : گیاهی خوش بو که ارزش غذایی و دارویی دارد .
فروغ : نور ، روشنایی
نغمه : صدای خوش ، سرود
عطر : بوی خوش
بلعید : خورد
قورت : فرو بردن
غایب : پنهان از چشم
لغات درس دهم یار مهربان
آزرده : رنجیده ، ناراحت
صمیمی : همدل و مهربان
غروب : پایان روز ، هنگام قرار گرفتن خورشید در افق مغرب
لذت : حالت خوشایند و خوب
مراقب : مواظب و نگهبان
معمولاٌ : بیشتر وقت ها
موضوع : آن چه درباره ی آن گفت و گو می شود .
لغات درس یازدهم نویسنده ی بزرگ
حاتم طایی : کسی که به بخشندگی شهرت دارد .
بزرگ همت تر : بخشنده تر
به حاجتی : برای کاری
خارکن : کسی که کارش کندن خار است .
پشته : تپه
سماط : سفره
گرد آمده اند : جمع شده اند .
حاصل : نتیجه ، سود
آرامگاه : قبر
جوان مردی : بخشندگی
احادیث : جمع حدیث ، سخنان پیامبران و امامان
حکایت : سخنی کوتاه که پند و اندرزی را بیان می کند .
امرای عرب را : برای فرمانروایان عرب
آرامش : آرام بودن ، آسودگی
حاجت : نیاز ، احتیاج
حفظ : نگه داری ، نگهبانی
خلیفه : جانشین ، نماینده ، حاکم
خواب گزار : کسی که خواب دیگران را توضیح می دهد .
شگفتی : تعجب
مجازات : تنبیه
مژده : خبر خوب
لغات درس دوازدهم ایران عزیز
زرخیز : دارای خاک حاصلخیز و معدن های با ارزش
خلیج : پیش رفتگی نسبتاٌ وسیع آب در خشکی
دل انگیز : خوب و زیبا
برازنده : مناسب ، شایسته
پهناور : گسترده ، وسیع
پرورد : پرورش داد
گسترد : پهن کرد
رونق : رواج
زاد : به دنیا آورد
زادگاه : محل تولد
طمع : زیاده خواهی ، حرص
حریص : طمع کار
نهراسیم : نترسیم
فریبا : بسیار زیبا
لغات درس چهاردهم ایران آباد
اتحاد : همبستگی
اهمیت : با ارزش و مهم بودن
باعث : دلیل
دفاع : تلاش برای حفظ خود در مقابل دشمن
دلاورانه : شجاعانه
رزمنده : مبارز
صمیمی : همدل و مهربان
مرزنشینان : کسانی که در مناطق مرزی کشور زندگی می کنند .
میهن : وطن ، کشور
هم فکری : با هم درباره ی موضوعی فکر کردن
گنجینه : گنج
ملی : مربوط به همه ی مردم کشور
مشورت : نظر دیگران را خواستن
حلوا : نوعی خوراکی که با آرد ، روغن و شکر تهیه می شود .
قل خوردن : غلتیدن
شبیه : مانند ، مثل
گریست : گریه کرد
کیهان : دنیا ، جهان ، عالم
لغات درس پانزدهم دریا
افق : کنار آسمان
پهناور : وسیع
تن : بدن
کبود : رنگ آبی تیره
ساحل : کنار دریا یا رود
غوطه : فرو رفتن در آب
زلال : روشن و صاف
دل گشا : خوش منظره و با صفا
می خیزد : بلند می شود
رام : آرام بودن
لغات درس شانزدهم اگر جنگل نباشد فارسی سوم ابتدایی
غرش : صدای بلند و ترسناک
زوزه : صدای بعضی از حیوانات مانند گرگ
کمین : پنهان شدن در جایی برای حمله ی ناگهانی
کرگدن : جانوری بزرگ با پوست کلفت با یک شاخ روی پوزه
حاشیه : کنار ، گوشه
مواد سمی : موادی که به بدن آسیب می رسانند .
ویران : خراب
اکسیژن : گازی در هوا که برای زنده ماندن موجودات زنده لازم است .
روان : رونده ، جاری
غمناک : غمگین
فراهم نهاده : آماده کرده
لغات درس هفدهم چشم های آسمان فارسی سوم ابتدایی
آثار : جمع اثر ، نشانه ها
آراسته اند : آرایش کرده اند
آسیب : صدمه
آفرینش : خلقت ، آفریدن
احسان : نیکی کردن
اشتیاق : شوق و علاقه
باشتاب : با عجله
بخشایش : لطف و بخشش
بدرقه کردن : کسی را همراهی کردن برای خداحافظی
برازنده : مناسب
براق : درخشنده
بی خیال : خونسرد
پاکزاد : از نژاد و نسل پاک
تاقچه : بر آمدگی یا فرورفتگی در دیوار برای گداشتن چیزی
جهیدن : پریدن
حاضر : آماده
حیرت : تعجب
خاص : ویژه
خلق : آفرینش ، مردم
خوش و بش کردن : احوال پرسی کردن
خیره شدن : با دقت به چیزی نگاه کردن
درست پیمان : وفادار
دهانه : لبه
رحمت : دل سوزی و مهربانی
رونق : رواج
زیارت : دیدار از آرامگاه امامان و بزرگان دین
ساخت و ساز : ساختن
سیل : جریان شدید آب که بر اثر بارش زیاد اتفاق می افتد .
عاقبت : سرانجام
عظیم : بزرگ
عنکبوت : نوعی حشره که تار می تند .
وارونه : به عکس
کنجکاوی : علاقمندی به دانستن چیزی
واضح : آشکار
لغزنده : لیز
واقعه : اتفاق
لیز خورد : سرخورد
مخفی : پنهان
مور : مورچه
نور افشانی : پراکنده کردن نور به محیط
کلمات هم خانواده فارسی سوم دبستان
نهاد چیست و چه تفاوتی با فاعل دارد ؟