چگونه با بی حوصلگی مبارزه کنیم ؟
با دلگرم همراه باشید تا با راه های مناسب برای درمان بی حوصلگی آشنا شوید.
چگونه با بی حوصلگی مبارزه کنیم
بی حوصلگی هنگامی روی می دهد که ما دیگر به اطرافیان، اشیای پیرامون خود وفعالیتهای روزمره خود علاقه مند نبوده و از آنها لذت نمی بریم. بی حوصلگیدر واقع فقدان تنوع و انگیزش در زندگیست.
یکی از خصوصیات انسان تنوع طلبی و نیاز به تغییر مداوم در شکل و نوعمحرکات بیرونی است. سازگاری حسی سبب می شود ما از فعالیتهای تکراری بهستوه آییم.
خیلی از ما روزها و زمان هایی را دچار بی حالی و بی حوصلگی هستیم که علت آن را به درآیا احساس افسردگی و بیهودگی می کنید؟
آیا از اینکه برخی اوقات بسیار تند مزاج و زود رنج می گردید، ناراحتید؟
شاید اکنون، زمان آن فرا رسیده باشد که نگاهی به نوشیدنی ها و غذاهای مصرفی تان بیندازید تا دریابید که آیا آنها اثرات مخربی در حالات روحی-روانی شما دارند و یا خیر؟
سازگاری حسی یعنی
کاهش حساسیت حواس زمانی که در معرض مداوم یکعامل محرک ثابت و تغییر ناپذیر قرار می گیرند.
مثلا پس از خرید یک تلفن همراه نو شوق و ذوق فراوانی داریم اما پس از گذشتیکی دو ماه همان تلفن همراه برایمان تکراری و ملال آور می شود.
همین عامل در روابط زن و مرد نیز مصداق دارد. اما باید آگاه بود که تنوعطلبی یک ویژگی ذاتی انسانها بوده و می بایست در برخی موارد آن را تحتکنترل درآورد و برایش محدودیت قائل شد. حتی اگر مردی همسر زیبایی هم داشتهباشد ممکن است خدای ناکرده به زنان دیگر مخفیانه نگاه کند حتی اگر آن زناننازیبا و زشت باشند.
چرا که نزد آن مرد زیبایی همسرش دیگر تکراری و عادیگشته و به عبارتی به چهره وی عادت کرده است. اما همین مرد باید مطلع باشدکه این دور باطل هیچگاه به کمال خشنودی منتهی نمی گردد.
بنابراین باید برای برخی امور در تنوع طلبی محدودیت قائل شویم و گرنهمجبور خواهیم شد همیشه بی حوصله و دلزده باقی بمانیم و طعم رضایت رانچشیم.
یکی از نکات بسیار مهم در روابط این است که زن و مرد هر آنچه کهدارند را یک باره رو نکنند. یعنی تمام مهارتها، خصوصیات اخلاقی و شخصیتی،آرزوها، اسرار، برنامه های آینده، هدفهای بلند مدت و کوتاه مدت و غیره. چون زمانی که مثلا دختری از تمام راز و رمز، مهارتها و شیرین کاری های یکپسر آگاه شود دیگر چیزی باقی نمی ماند که حس کنجکاوی دختر را نسبت به آنپسر برانگیزد و رابطه از هیجان و تب وتاب می افتد.
مانند فیلمی که وقتی ازابتدا تا انتهای آن را مشاهده می کنیم دیگر بندرت پیش می آید که بخواهیممجددا نگاهش کنیم اما اگر همین فیلم به صورت سریال نمایش داده شود همهیجانش بیشتر می شود و هم کنجکاوی بیننده برای سر درآوردن از ادامهداستان. اما این بدین معنا هم نیست که به طرف مقابلمان دروغ بگوییم وشخصیت اصلی خود را کتمان کنیم بلکه باید به گونه ای پیش برویم که در هر یکاز ملاقات هایمان یک سخن، مطلب، خبر یا برنامه تازه در چنته داشته باشیم. خلاصه باید پیش بینی ناپذیر باشیم.
اثرات زود گذر و روز به روز:
ثابت نگه داشتن سطح قند خون و کارکرد مطلوب دستگاه گوارش، دو عامل بسیار مهم مرتبط با غذا می باشند که به شما کمک می کنند تا احساس بهتری داشته باشید و پر انرژی تر باشید. اگر سطح قند خونتان به خوبی کنترل نگردد( مثلا با خوردن مقادیر زیادی شکر و شیرینی ها بالا برود) و دچار نوسانات متعدد در هنگام شبانه روز شود، این احتمال بیشتر خواهد بود که احساس نامطلوبی از خود داشته باشید.
وقتی به خیلی از افراد توصیه می شود که از مواد شیرین استفاده نکنند، می گویند پس از محدود نمودن مواد شیرین، دچار ضعف، بی حالی، حالت افسردگی و گاهی سردرد می گردند. غافل از آن که هر چقدر از این نوع مواد غذایی بیشتر استفاده نمایند، بروز مجدد این حالات برای آنان بیشتر خواهد شد.
عامل دیگر مرتبط با تغذیه که می تواند تاثیرات نامطلوب بر روحیه و رفتار شما بگذارد، نامساعد بودن وضعیت گوارشی ناشی از گرسنگی شدید به علت رژیم لاغری نامناسب ، و یا یبوست به علت دریافت ناکافی فیبر غذایی و آب می باشد که نتیجه آن، ایجاد یک احساس ناخوشایند خواهد بود که فعالیت های روزمره شما را مختل می نماید.
اثرات هفته به هفته و ماه به ماه:
مطالعات تحقیقاتی نشان داده اند که سلامت جسم و نداشتن بیماری ، به بهبود حالات روحی شما کمک خواهد کرد، مثلا برخی مواد مغذی مهم که در برخی غذاهای خاص وجود دارند، می توانند سطح هورمون های ارتقادهنده روحیه ی خوب را افزایش دهند.برخی مواد مغذی نیز از التهابات پیشگیری می کنند و در نتیجه گردش خون بهتر می شود و خون بهتر به همه اندام های بدن می رسد.
بدون شک، یک رژیم غذایی سالم برای قلب (مصرف فیبر زیاد و چربی اشباع کم) ، نقطه شروع خوبی برای بهبود حالات روحی شما می باشد. برعکس، مصرف یک وعده غذایی پُرچرب و یا با مواد قندی بالا، از لحاظ جسمانی می تواند موجب احساس ضعف و سنگینی در شما گردد. افرادی که چنین وعده های غذایی ای را مصرف می نمایند، مستعد ابتلا به احساس بد و خواب آلودگی پس از غذا هستند.
اساس تشخیص بی حوصلگی
پزشکان برای تشخیص درست نشانگان بی حوصلگی مزمن، یک سری معیارهایی را در نظر می گیرند، یکی از آنها وجود خستگی است، یعنی معمولا بیمار در انجام کارهای روزانه دچار ضعف، خستگی و ناتوانی است. در بعضی افراد هم حالت التهاب و درد مفاصل و عضلات وجود دارد، یا برخی افراد دچارتب و افزایش درجه حرارت می شوند.
براساس اینکه چه عاملی باعث نشانگان خستگی مزمن شده است، علائم خاصی مشاهده می شود. ممکن است در بدن فرد نقاط حساس به لمس وجود داشته باشد و با فشار بر هر نقطه بیمار احساس درد یا سوزش کند.
همچنین نشانگان خستگی مزمن موجب افسردگی بیماران می شود و افسردگی به علت خصوصیات و طبیعت خود، موجب تشدید بیماری زمینه ای می شود. از طرفی افسردگی به علت بیماری خستگی مزمن، باعث می شود بیمار کمتر انگیزه پیگیری و درمان خود را داشته باشد و در نتیجه کیفیت زندگی کاهش می یابد.
برخی افراد به علت ابتلا به این بیماری ممکن است دچار اضطراب شوند و اضطراب و نگرانی موجب شدت یافتن درد و ناراحتی این بیماران می شود و به همین علت بیماران در چرخه معیوبی قرار می گیرند که هر عارضه دیگری را تشدید می کند.
پیشگیری و درمان بی حوصلگی
این عارضه علت های مختلفی دارد و بسیاری از بیماران با سازوکارهای مختلفی در نهایت به این نشانگان دچار می شوند. با توجه به این موضوع، باید درمان هم چند جهت داشته باشد که شامل رفع علت زمینه ای در صورت وجود، نگهداری و مدیریت درد، خستگی و شرایط روحی روانی بیمار است.
مهم ترین اقدام، کنترل و رفع درد است. در ابتدا برای آنکه بیمار با کیفیت بیشتری به زندگی ادامه دهد، نیاز است تا داروهای مسکن مانند بروفن، دیکلوفناک یا استامینوفن تجویز شود.
با توجه به اینکه داروهای گروه بروفن ضدالتهاب نیز هستند، برای استفاده ارجح هستند بسیاری از افراد ترجیح می دهند دوره های مختلف ماساژ را بگذرانند تا به این وسیله درد خود را کمتر و شادابی و نشاط شان را بیشتر کنند، به همین علت، بسیاری از پزشکان توصیه می کنند که اینگونه بیماران، فعالیت متوسطی داشته باشند و ورزش هایی مانند پیاده روی، شنا و نرمش های خفیف را انجام دهند و با وجود درد و التهاب و افزایش درجه حرارت هرچه استراحت این افراد بیشتر شود، بیشتر احساس ناتوانی و ضعف می کنند.
بسیاری از بیماران، به علت طولانی مدت بودن ماهیت بیماری، روحیه ضعیفی دارند و احساس ناتوانی می کنند و به همین علت توصیه می شود تا با روش های رفتاری و شناختی نیز درمان انجام گیرد. این روش که CBT نامیده می شود، موجب اصلاح سبک زندگی بیماران و افزایش انگیزه آنان برای ادامه درمان مشکل شان می شود. از سویی استفاده از روش درمان رفتاری و شناختی موجب می شود تا عوارض رفتاری و روانی ناشی از ابتلا به نشانگان خستگی مزمن برطرف یا از آن پیشگیری شود.
در کشوری مانند آمریکا برای نشانگان بی حوصلگی مزمن که به علت بیماری مانند فیرومالژی به وجود می آید، از داروهایی مانند قرص گانفیزین استفاده می شود و باتاثیر بر فعل و انفعالات شیمیایی بافت همبند، موجب کاهش و رفع درد می شود. البته این موضوع هنوز در حد تحقیقاتی است و پزشکان امید زیادی دارند که این کار معمول شود.
چه غذاهای در ایجاد احساس نامطبوع در شما موثرند؟
همان طور که برخی غذاها به شما کمک می کنند تا احساس بهتری داشته باشید، برخی دیگر از غذاها هم می توانند باعث ایجاد احساس نامطلوب در شما شوند.
در این قسمت راهکارهایی برای کاهش اثرات مضر سه نوع غذا که می توانند در شما ایجاد احساس نامطلوب کنند، آورده شده است:
1- غذاهای غنی از چربی اشباع را کم مصرف کنید:
امروزه به خوبی معلوم شده است که چربی اشباع در بروز بیماری های قلبی و برخی انواع سرطان ها نقش دارد. هم اکنون شواهدی نیز وجود دارد که چربی اشباع در بروز افسردگی نیز نقش دارد.
ارتباط بین مصرف چربی اشباع و بروز افسردگی، در تحقیقی به نام "بهبود بیماری های عروق قلبی" مشاهده شد که در این تحقیق، 348 نفر در سنین 24 تا 81 سال شرکت کردند. در این تحقیق، کاهش مصرف چربی اشباع برای یک دوره بیش از 6 هفته ای، با کاهش افسردگی در افراد همراه بود.
2- از مصرف الکل خودداری نمایید.
این نوشیدنی در واقعیت دارای خاصیت افسرده کنندگی است. الکل، ماده شیمیایی ای است که پریشان کننده مغز است و تمام سلول های عصبی را تحت تاثیر قرار می دهد.
بسته به مقدار الکل مصرفی، وضعیت افراد به سرعت از احساس آرامش به سمت بروز احساسات ناخوشایند و اختلال در هماهنگی های بدن ، تغییر می کند.
3- با مصرف کافئین زیاد، خود را دچار پریشانی نکنید.
کافئین از دو طریق می تواند پریشانی و کج خلقی را افزایش دهد:
الف) مصرف کافئین به ویژه در اواخر روز، منجر به بروز اختلال در خواب شبانه می گردد و این اختلالات خواب ، زمینه احساس بد خلقی و خستگی را در طی روز ایجاد می نماید و چاره ای نخواهید داشت مگر اینکه مجددا با یک استراحت کافی در شب، این حالت را از خودتان دور کنید.
ب) کافئین همچنین در سوخت و ساز انرژی در بدن تاثیر می گذارد و باعث می شود سوخت و ساز شما افزایش یابد و از این طریق باعث بهبود خستگی خواهد شد، ولی مصرف طولانی مدت آن باعث تشدید حالت افسردگی خواهد شد.
برخی افراد بیشتر از بقیه نسبت به اثرات مضر کافئین حساس هستند. اگر شما از جمله ی افراد حساس به کافئین هستید، مصرف نوشیدنی هایی مثل قهوه، چای و نوشابه های کافئین دار (کولا) را کاهش دهید تا ببینید که آیا کاهش مصرف کافئین، به بهبود وضعیت روحی و سطح انرژی شما به ویژه در اواخر روز کمک می کند یا خیر؟
نکاتی کلی در درمان بی حوصلگی و کسالت
1 – قبل از هر چیز با توجه به تواناییها و استعدادهای خویش هدفی معقول و قابل دسترسی و مطابق با شرایط و امکانات موجود برای خود ترسیم کنید.
2 – به منظور رسیدن به هدف مورد نظر از یک برنامه مدون و جدول زمان بندی شدهای استفاده کنید و خود را مقید به انجام آن کنید.
3 – اگر افکار منفی و احساس ضعف و خودکم بینی باعث کم حوصلگی شما شده است، با به خاطر آوردن تواناییها و استعدادها و موفقیتهای گذشته خویش و توجه به نقاط قوت زندگی، یاس و نا امیدی نسبت به آینده را به امیدواری و خوشبینی نسبت به آینده تبدیل کنید.
4 – یاد خدا و توجه و توکل به ذات مقدس لایزال الهی و طلب کمک و یاری از او نقش موثری در ایجاد آرامش و امید به آینده دارد، بنابراین یاد و توجه و توکل به خداوند را در انجام کارها فراموش نکنید.
5 – باید علل و عوامل ضعف اراده خویش را بشناسید. توجّه کنید ضعف اراده غالبا در عدم اعتماد به بینش و تفکر، عدم شناخت خویش، با ارزش تلقى نکردن خود، عدم امنیت روانى، عدم تدبیر عقلانى در تشخیص امور و تمیز دادن امور از هم، شکستهاى گذشته و عوامل باز دارنده رشد و قوت نفس مانند محرومیت، سرزنش و رنجهاى مستمر ریشه دارد. زدودن هر یک از این عوامل در پرتو سرمایه گزارى و برنامه ریزى ممکن است.
6 – باید باور کنید مانند دیگر انسانها از توانمندىهاى بسیار برخوردارید. فراموش نکنید نقاط قوت انسان از نقاط ضعفش بیشتر است. تصمیم خوب در پرتو تکیه بر قوتها، جبران ضعفها و احساس توانمندى شکل مىگیرد.
7 – بکوشید براى هر رفتارى انگیزهاى قوى داشته باشید و به ویژه از آثار مثبت تصمیمگیرىها و رفتارهاى خاص خویش به طور کامل آگاه شوید.
8 – در موقعیتى که به سرزنش و متهم شدن به ناتوانى و ناپختگى مىانجامد، قرار نگیرید. براى تصمیمگیرىها و اقدامات خویش امنیت روانى فراهم آورید تا بتوانید به آرامى در برابر دیگران یا همراه آنان ابراز وجود کنید و برجستگى فکرى و فعالیت به جا را از طریق تصمیم آشکار سازید.
9 – در برابر اراده پولادین انسان همه سختىها آسان مىشود. به استقبال کارهاى به ظاهر دشوار بروید و به خود تلقین کنید مىتوانید در این امور درست تصمیم بگیرید و افتخار موفقیت در انجام آنها را به دست آورید.
10 – از خواب زیاد، پرخورى و دیگر اسباب تنبلى و سستى اراده بپرهیزید.
11 – تردید در تصمیمگیرى و تاخیر در عمل سبب از دست رفتن منافع معنوى و مادى فراوان مىشود و زیانهاى بسیار را به ارمغان مىآورد.
12 – تصمیمات به جا و پر ارزش گذشته خود را به یاد آورید و توجه کنید که چون گذشته براى انجام دادن کارهاى مهم آمادگى دارید.
13 – در تصمیمها و فعالیتهاى اسوهها دقت کنید، در همسانسازى و الگوپذیرى جدى باشید تا جرات انجام کار یابید و توان تصمیمگیرى و اجرا در شما تقویت شود.
14 – ورزش مستمر و منظم را که در تقویت اراده بسیار موثر است، فراموش نکنید.
15 – با تصمیمهاى آسان در کارهاى ساده، به تدریج خود باورى و توانمندى را در خویش پدید آورید و راه را براى تصمیمگیرى در امور مشکل و پیچیده هموار سازید.
۱۱ توصیه برای فرار از کسالت و بی حوصلگی
- خودتان را گرم کنید!
افرادی که احساس کسالت و بی حوصلگی میکنند، اغلب به صورت فیزیکی و روحی احساس سردی میکنند. تنها با گرم کردن اتاق، و یا پوشیدن لباس گرم اضافی، و یا حمام آب گرم، میتوانید روحیه خود را بالا ببرید.
- دکوراسیون خانه را تغییر دهید!
تعجب آور نیست که یک شکل بودن دکوراسیون اتاق و تغییر نکردن آن میتواند باعث گرفتگی جال شما شود. با تغییر جای مبلمان یا تابلوهای روی دیوار و یا عوض کردن جای گلدانها یا خرید یک گلدان جدید بیشک سرحالتر خواهید شد.
- به خودتان برسید!
از خودتان غفلت نکنید و به خودتان برسید. به آرایشگاه بروید، لباسهای دیگری بپوشید و در کل سعی کنید کمی در خود تفاوت ایجاد کنید.
- خرید کنید!
اگر کمی پول در جیب خود دارید، به نزدیکترین فروشگاه بروید و کمی خرید کنید. تاثیر خرید کردن را بر روی روحیه تان بسیار زودتر از آنی که فکرش را بکنید، خواهد دید. شاید این راهنمای خرید هم به دردتان بخورد.
- بیخیال رژیم غذایی شوید و هر آنچه دلتان میخواهد را بخورید!
نظر شما در مورد یک وعده غذایی کامل چیست؟ دانشمندان شواهدی محکم در ارتباط با تاثیر مستقیم رژیم غذایی بر افسردگی یافته اند. قبلا پستی با عنوان ۱۰۰ توصیه سلامت منتشر کرده ایم که توصیه میکنم آن را هم بخوانید.
- برای یک سفر برنامه ریزی کنید!
چیزی که در بسیاری از فرهنگها به یک آدم کسل و بی حوصبه توصیه میکنند، مسافرت است.مسافرت یا حتی یک گردش کوتاه میتواند از آدمی بیحوصله یک آدم شاد و پرنشاط بسازد.
- کتاب بخوانید!
یکی از دوستانم تعریف میکرد که هر وقت حوصله اش سرمیرود شروع به خواندن کتاب میکند و یا اینکه به وبگاه ایران آتا سری میزند و مطالب جدید آن را میخواند. شما هم میتوانید هنگام بیحوصلگی خواندن کتاب یا مجله را امتحان کنید.
- کارهای تعمیراتی یا تمیزکاری را انجام دهید!
چرا سعی نمیکنید خودتان را با چیزی سرگرم کنید؟ شستن ماشین و یا دوختن لباسی یک حس حرکت رو به جلو و موفقیت را در شما ایجاد میکند.
- با دوستانتان ارتباط برقرار کنید!
اینکه در انزوا بنشینید، فرصت خوبی برای کسالت هست که به شما نزدیکتر شود. با دوستانتان تماس بگیرید و احوالات آنها را جویا شوید. شاید با این کار آنها را هم از بی حوصلگی دربیاورید.
- شبها زود بخوابید!
دانشمندان بین دیر خوابیدن (که موجب اختلال در ساعت بدن میشود) و بی حوصلگی روابط محکمی یافته اند. این پست کمک میکند تا راحتتر تصمیم به زود خوابیدن بگیرید.
- عادتهای بدتان را کنار بگذارید!
عادتهای بدی چون سیگار کشیدن، استفاده از مواد الکلی، مصرف غذاهای فراوری شده، مصرف نوشابه های گازدار و ... علاوه بر اینکه برای سلامتی شما مضر هستند باعث اختلال در خلقیات شما نیز میشوند. قبلا لیستی از عادتهای خوب که میتوانید داشته باشید را لیست کرده ایم.
و دیگر راه های درمان بی حوصلگی ...
افکار خود را روشن کنید
۱- مشکل اصلی را پیدا کنید. هر بار که تنبل میشوید، فکر کنید ببینید واقعاً چه اتفاقی افتاده است. تنبلی معمولاً علامت است نه خود مشکل. چه چیزی باعث شده انگیزه نداشته باشید؟ خستهاید، توان ندارید، ترسیدهاید، ناراحتید یا بیانگیزه شدهاید ؟ به احتمال زیاد مشکل کوچکتر از چیزی است که فکر میکنید و میتوانید راحت تر از چیزی که تصور میکنید، آن را پشت سر بگذارید.
اگر چیزی جلوی پیشرفت شما را گرفته است، تمام تلاش خود را برای ریشهکن کردن آن انجام دهید. در بیشتر موارد یک مشکل خاص وجود دارد. پیدا کردن علت بیانگیزگی تنها راه مقابله است. همین که مشکل را پیدا کردید، به شیوه موثر با آن مقابله کنید.
۲- بر مشکل واقعی تمرکز کنید.
حالا که درباره علت تنبلی خود فکر میکنید، بر آن تمرکز کنید. ممکن است راه حل سریعی برای آن وجود نداشته باشد، باید راهکارتان پایدار باشد. به موارد زیر توجه کنید:
•اگر خسته هستید، گه گاهی زمانی را به استراحت اختصاص دهید. همه به استراحت نیاز دارند. اگر برنامهتان طوری نیست که امکان استراحت داشته باشید، شاید لازم باشد چیزی را فدا کنید اما نتیجه بهر حال بهتر خواهد بود.
•اگر احساس میکنید دیگر توان ندارید، یک قدم به عقب بردارید. کارهای بزرگ را به کارهای کوچکتر تقسیم کنید. فهرستی از اولویتهای خود تهیه کنید و هر بار یکی از آنها را انجام دهید.
اگر ترسیدهاید فکر کنید از چه چیزی میترسید. قاعدتاً این کاری است که دلتان میخواسته انجام دهید. آیا از دستیابی به پتانسیلهای خود میترسید؟ یا از شاد نبودن علیرغم رسیدن به اهداف میترسید؟ به نظرتان ترستان چقدر منطقی است؟
•اگر ناراحت هستید شاید تنها پاسخ شما گذر زمان باشد. سوگ، ناراحتی، و غم به دلخواه ما از بین نمیروند. زخمها برای التیام به زمان نیاز دارند. اگر کمتر به خود فشار بیاورید که ناراحتیتان را کنار بگذارید، ممکن است تغییری که به دنبال آن هستید زودتر اتفاق بیفتد.
•اگر دچار ملالت شدهاید، چه چیزی در روزمره خود را میتوانید تغییر دهید؟ آیا میتوانید خود را در محیط متفاوتی قرار دهید، یا یک مشکل روحی دارید که باید بر آن غلبه کنید؟ چه تمهیداتی برای زندگی روزمره خود میتوانید داشته باشید؟ به احساسات خود فکر کنید، موسیقی، غذا، صداها، مناظر و غیره.
۳- سازماندهی کنید.
بههمریختگیهای اطراف ما حتی اگر فقط بصری باشند میتوانند مهارتهای انگیزشی ما را تا حد زیادی سرکوب کنند. هر چیزی را که میتوانید ساماندهی کنید. هر چیزی از میز، اتاق، ماشین و خانه گرفته تا برنامه روزمرهتان ، همه را سازماندهی و مرتب کنید.
•در ناخودآگاه ما وقایع زیادی میگذرد که آنها را در نظر نمیگیریم. از رنگ نامناسبی که جلوی چشممان است گرفته تا نور نامناسب اتاق و عدم تعادل در شکل و ظاهر محیط. با ساماندهی از این مزاحمتهای کوچک اما قدرتمند خلاص میشوید.
۴- به گفتگوی درون خود توجه کنید.
گاهی اوقات رفتارها افکار را ایجاد میکنند و گاهی برعکس است. از گفتگوی منفی درونی دوری کنید. گفتن این که "من چقدر تنبل و بیارزشم" کمکی به شما نمیکند بنابراین دست از این کار بردارید. شما کنترل گفتگوی درونی خود را دارید.
هر بار که میبینید کارهایتان را طبق استاندارد انجام نمیدهید، گفتگوی درونی خود را مثبت کنید: "صبح خیلی آهسته کار میکردم اما الآن وقت آن رسیده که فعالیت کنم. اکنون بعدازظهر است و دست به کار میشوم" . وقتی نتایج تغییر ذهنی مثبت و تأثیر آن بر تغییر دیدگاه خود را مشاهده کنید، شگفتزده خواهید شد.
۵- توجه کردن را تمرین کنید.
بسیاری از ما زمانی برای بوییدن گلها نمیگذاریم. با ولع غذا میخوریم تنها برای این که سراغ دسر برویدم، یا صرفاً سیرشده و بخوابیم. همیشه به جای این که به زمان حال فکر کنیم، به مرحله بعدی کار فکر میکنیم. وقتی شروع به زندگی کردن در زمان حال کنیم ، از فواید آن بهرهمند میشویم.
•دفعه بعدی که متوجه شدید در حال فکر کردن به گذشته یا آینده هستید، خود را به حال حاضر برگردانید. به مناظر اطراف خود، غذایی که میخورید یا موسیقی که میشنوید توجه کنید، بگذارید لذت زندگی و راه رفتن بر روی زمین را احساس کنید. گاهی اوقات متوقف شدن و آرام رفتن به ما انرژی میدهد تا از همه چیزهایی که در کنار خود داریم بهره ببریم.
۶- به فواید آن فکر کنید.
حالا که به حال حاضر متمرکزشدهاید، بیایید تمرکز خود را بر روی ایجاد یک زمان حال بهتر قرار دهید. چه میشود اگر از همین لحظه استفاده کنید؟ چه میشود اگر به جای هدر دادن صبح در رختخواب، برخیزید و ورزش کنید، کارهایتان را تمام کنید یا صبحانهای عالی درست کنید؟ چه میشود اگر عملاً همه روزهای شش ماه آینده را همین طور بگذرانید؟
عالی است. این افکار مثبت را در ذهن خود بپرورانید. باید درک کنید که همین که این عادتها را در خود ایجاد کنید، همه چیز برایتان راحت تر خواهد شد.
سرعت خود را زیاد کنید
۱- از رختخواب بیرون بپرید.
تحقیقات نشان میدهد به تأخیر انداختن زنگ بیدارباش خوب نیست. تصور میکنید اگر کمی بیشتر در رختخواب گرم خود بمانید بعداً با انرژی بیشتری بیدار میشوید اما اتفاقی که میافتد برعکس است. در واقع در طول روز بیشتر خسته خواهید بود. به جای این کار از رختخواب بیرون بپرید. ذهن شما سر نخهایی را دنبال میکند که بدن شما به او میدهد. اگر از رختخواب بیرون بپرید، ذهن شما آماده و مشتاق فعالیت میشود.
اگر میتوانید واقعاً از رخت خواب بیرون بپرید. این کار باعث افزایش گردش خون میشود. ممکن است از این کار خوشتان نیاید اما اگر بتوانید خود را مجبور به این کار کنید، پس از آن خیلی سر حال تر خواهید بود.
اهداف دستیافتنی برای خود تعیین کنید. با تعیین اهداف قابل دستیابی، چشماندازی نسبت به آینده پیدا میکنید. اهدافی تعیین کنید که واقعاً الهامبخش شما باشند و مهارتها و استعدادهای شما را پرورش دهند. فهرستی از کارهایی که باید انجام دهید تنظیم کنید و در آن همه موارد کوچک و بزرگ را بیاورید و هر یک را از نظر زمان لازم برای دستیابی و اهمیت اولویتبندی کنید.
•معمولاً داشتن دفتر یادداشت روزانه مفید است، در این دفتر یادداشت، هر روز فعالیتهای مد نظر و این که چه چیزهایی در این مسیر به شما در رسیدن به هدف کمک کرده و چه چیزهایی مانع آن شده است را ثبت کنید تا بتوانید به خوبی آنها را مدیریت کنید.
•میتوانید از تخته یا برد تصویری استفاده کنید و همه اهداف و رویاهای خود را در آن بگذارید. میتوانید کارهای خلاقانه انجام داده و از تصاویر، مقالات مجلهها و غیره استفاده کنید. از این برد میتوانید به عنوان نقشهای برای رسیدن به اهداف استفاده کنید. هر روز پس از بیدار شدن به این برد نگاه میکنید و به اهدافی که در نظر دارید تمرکز میکنید. این کار به شما روحیه داده و الهامبخش شروع روزتان و تلاش در جهت اهداف خواهد بود.
•شاید برای همه افراد، برد تصویری الهامبخش نباشد، اما میتوانید راههای دیگری را امتحان کنید، مانند نقشه ذهنی، مجله، نمودار، قول دادن در حضور دیگران و صحبت کردن با دیگران درباره آن.
۳- فهرستی از اهداف، خواستهها و انگیزههایی که میخواهید به آنها برسید تهیه کنید.
این اهداف به شما قدرت میدهند بنابراین آنها را پیش روی خود داشته باشید تا همیشه در ذهنتان باشند و بر آنها تمرکز کنید. فهرستی از این خواستهها به شما انرژی میدهد. از این فهرست کپی بگیرید و در همه جا جلوی چشم بگذارید، روی در یخچال، بر روی میز کنار تخت، کنار کامپیوتر، جلوی آینه دستشویی و حتی روی در اتاق. آنها را هر جایی که جلوی چشمتان باشد بگذارید.
•با دیدن این فهرست و کارهایی که انجام دادهاید دیگر دلتان نمیخواهد متوقف شوید. وقتی واقعاً میبینید چه کارهایی انجام میدهید و چه تواناییهایی دارید احساس بسیار خوبی پیدا میکنید که باعث میشود به این کار ادامه دهید و اگر این کار را نکنید دلسرد شده و احساس بدتری پیدا میکنید.
۴- اهمیت و ارزش مشکل یا هدف را مرتباً بازبینی کنید
زمانی که هدفی تعیین کردید یا مسئلهای که باید از پس آن بر بیایید را مشخص کردید، بدون کوشش در جهت آن حرکت نمیکنید. بخشی از موفقیتِ هدفدار بودن یا پیدا کردن راه حل، بستگی به این دارد که به خود یادآور شوید چرا این هدف اهمیت دارد.
اگر بینش خود نسبت به هدف یا راه حل را از دست بدهید به سادگی از مسئله اصلی دور میشوید و به این ترتیب ادامه دادن سخت میشود و تنبلی شروع میگردد. ارزیابی منظم اهمیت و ارزش مسئله یا هدف، به شما کمک میکند تمرکزتان را بر آن حفظ کرده و تجدید نیرو کنید. برخی از مواردی که باید از خود بپرسید عبارتاند از:
• آیا این واقعاً چیزی است که بتوانم از آن چشمپوشی کنم یا حل نشده بگذارم؟
• آیا این هدف و یا مسئلهای است که با کمک فرد دیگر یا کمک گرفتن از بینشهای او بتوانم بهتر رسیدگی کنم؟
• آیا رویکرد من برای حل این مسئله یا دستیابی به این اهداف درست است؟
(گاهی اوقات لازم است رویکردهای جدیدی به کار بگیرید تا در مسیر مورد نظر باقی بمانید)
آیا در انتظاراتم کمالگرا هستم؟ (کمالگرایی ممکن است منجر به تعلل شده و خیلی زود منجر به عدم تلاش شود چون هیچچیزی از نظر فرد کمالگرا به اندازه کافی خوب نیست و نتیجه آن تنبلی است چون دستیابی به نتیجه کامل و بینقص، بسیار دشوار است. سعی کنید به دام این چرخه معیوب نیفتید و به جای کمالگرایی و تمرکز بر بینقص بودن کار و در نتیجه انجام ندادن آن، در حد توان تلاش کنید. )
۵- به خود بگویید که میتوانید کاری انجام دهید.
عمل همه چیز را تغییر میدهد. یک لحظه منفعل و سست هستید و لحظهای دیگر سخت تلاش کرده و اوضاع را تغییر میدهید چون تصمیم گرفتهاید و حرکت کردهاید. شما صرفاً چیزی که در گذشته بودهاید نیستید، بلکه همیشه میتوانید دوباره خود را بسازید و تغییراتی ایجاد کنید. فقط باید به آن فکر کنید و باور داشته باشید.
•اگر احساس میکنید گیر کردهاید، کاری کنید که از این حالت خارجشده، کار را ادامه دهید و به خود بگویید با وجود عادتهای قدیمی عدم تلاش و کرختی، از این لحظه فرد دیگری هستم و فعالیت میکنم. چیزی که به خود میگویید باید مربوط به زمان حال باشد، زبان شرطی، آینده یا گذشته نباید بخشی از گفتگوی شما را تشکیل دهد و هرگز نگویید "اگر". اگر مربوط به افرادی است که واقعاً نمیخواهند کاری انجام دهند.
۶- لباسهایتان را اتو کنید.
بیایید فرض کنیم که روی مبل لم دادهاید، به کامپیوتر زل زدهاید، و همه جداولی که میخواستید انجام دهید، بلافاصله خودشان ایجاد میشدند! دست از این فکر بردارید! به جای آن، کار ناچیزی انجام دهید، مثل اتو کردن لباسها. اتو را بیرون میآورید، میز اتو را باز میکنید، پیراهن خود را روی آن پهن میکنید، و پس از ۵ دقیقه اتو زدن با خود فکر میکنید: چرا دارم وقتم را با اتو کردن پیراهن تلف میکنم! اتو را زمین میگذارید. در مورد فعالیتتان کمی آگاهانهتر فکر کنید و سراغ کارهایی میروید که واقعاً میخواهید انجام شود.
•بدیهی است که لازم نیست حتماً لباس اتو کنید. میتوانید دوش بگیرید. فقط همین که بلند شوید و کاری انجام دهید گاهی اوقات سختترین مانع است و وقتی با کار کوچک و سادهای از این مانع عبور کنید، مسیر هموارشده و همه فعالیتهای دیگر برایتان راحت تر میشود.
۷- ورزش کنید.
فواید ورزش بیشمار است اما یکی از مهمترین فواید آن احساس پر انرژی بودن است. ورزش جریان خود شما را بهبود بخشیده و متابولیسم شما را افزایش میدهد و بدن شما در وضعیت پر انرژی قرار میگیرد که در تمام روز این حالت باقی میماند. اگر ورزش صبحگاهی برایتان دشوار است حتی ۱۵ دقیقه ورزش نیز خوب است. در تمام طول روز احساس انرژی و شادابی بیشتری خواهید کرد.
•ورزش بخش عظیمی از سالم بودن است. وقتی سالم باشید به طور کل احساس بهتری خواهید داشت. اگر در حال حاضر ورزش نمیکنید (به خصوص ورزشهای هوازی) سعی کنید آن را در برنامه روزانه خود بگنجانید. هدف حدود ۱۵۰ دقیقه ورزش در هفته است اما هر قدر میتوانید انجام دهید. وقتی ورزش میکنید تغذیه سالمتری نیز باید داشته باشید.
غذاهای بیارزش، مواد مغذی مورد نیاز بدن را برای فعالیت تأمین نمیکنند. بدنی که انرژی نداشته باشد به راحتی موجب احساس تنبلی و بیتفاوتی در فرد میشود. اگر نگران دریافت مواد مغذی توصیهشده روزانه یا سطح انرژی خود هستید، به پزشک مراجعه کنید.
۸- لباستان را عوض کنید.
گاهی اوقات انگیزهای برای زندگی نداریم بلکه فقط زندگی میکنیم. از شغل، وضعیت زندگی و یا روابطمان راضی هستیم اما به نوعی در دنیای کوچک خود در حال پوسیدن هستیم و فقط میدانیم باید سخت تر تلاش کنیم تا احساس بهتری داشته باشیم. سادهترین راه برای شروع تغییر چیست؟ لباس متفاوت بپوشید.
•چه پیک پیتزا هستید که دلتان میخواست در بورس سهام میبودید، یا فردی هستید که همیشه روی مبل لم میدهد و معتاد تلویزیون است و آرزو دارد در دوی ماراتون شرکت میکرد، تغییر لباس میتواند رفتار شما را تغییر دهد. اگر باور نمیکنید اینطور فکر کنید: فردی که کت و شلوار میپوشد را چطور میبینید؟ پس از مدتی این فرد وارد زندگی ای میشود که متناسب با لباسی است که میپوشد. پس اگر میخواهید بدوید لباس مناسب آن را بپوشید، چون در نهایت با خود به این نتیجه میرسید " چرا ندوم!"
وارد عمل شوید
۱- شروع کنید.
همه چیز از جایی شروع میشود، حتی اگر بیرون کشیدن منگنه از برگهای که باید مطالعه کنید باشد یا تمیز کردن شیشه جلوی اتومبیل برای بیرون آوردن ماشین از پارکینگ. وجود اینرسی اولیه (مقاومت در مقابل حرکت) برای انسانهایی که در مقابل وظایف یا وضعیتهای دشوار قرارگرفتهاند طبیعی است، و غلبه بر آن، فوراً درد دوری کردن از وضعیت دشوار را آرام میکند و همچنین راه این که در آینده چطور از عهده این وضعیت براییم را به ما نشان میدهد. وقتی کار دشوار را آهستهآهسته انجام میدهید، برای ادامه کار باانگیزه مانده و کمتر برایتان سخت به نظر میرسد.
•نمیتوانید انتظار داشته باشید که زندگی آسان باشد، زندگی اغلب دشوار و گاهی اوقات واقعاً دشوار است، اما شگفتانگیز، غافلگیرکننده، هیجانانگیز و پر از امید نیز هست. با تنبلی، خود را از احتمالات و امکاناتی که در زندگی وجود دارد محروم میکنید و این یک روند خود نابودی است. با بهبود نگرش خود نسبت به موارد ناراحتکننده روزمره و یادگیری تحمل و فائق آمدن بر آنها، توانایی و انعطافپذیری شما افزایش مییابد و سازندهتر میشوید. هر بار که کاری برایتان دشوار و نامطلوب به نظر رسید، فقط آن را شروع کنید و درباره آن بحث نکنید و عذر و بهانه نتراشید، با آن مبارزه نکنید فقط قدم به قدم با مسئله رو به رو شوید.
۲- آرامآرام پیش بروید.
کاری که میخواهید انجام دهید را حتماً به بخشهای کوچکتر تقسیم کنید. هرقدر وظایف کوچکتر باشند بیشتر قابل دستیابی بوده و شدنیتر به نظر میرسند. وقتی به شکلی فعالانه به دنبال راهی برای انجام کار یا رسیدن به هدفی باشید که باعث احساس کنترل در شما شده و روشی آرام را در پیش بگیرد، به جای احساس ترس، احساس توانایی میکنید. اغلب تنبلی به خاطر احساس خسته شدن از همه چیز و تسلیم شدن است چون موانع خیلی بزرگ به نظر میرسند. راهکار، اعتماد به قدرت قدمهای کوچک است.
این به این معنی نیست که نمیتوانید بین وظایف جابهجا شوید، مسلماً میتوانید، و همین تنوعبخشی از حفظ انگیزه و علاقه است، اما هر کار کوچکی را باید جداگانه انجام دهید و بین کارهای مختلف فاصلههای مشخص بگذارید و به دنبال این نباشید که کمی از اینجا و کمی از آن جا انجام بدهید. وقتی میخواهید از کاری سراغ کار دیگر بروید، نقطه انفصال مشخص داشته باشید تا هنگامی که بعداً دوباره به آن گردید، بتوانید از همان جا کار را ادامه دهید.
معمولاً گفته میشود افرادی که میگویند وقت ندارند، در واقع وقت خود را به شیوه ناموثر مصرف و تلف میکنند، مانند انجام چند کار همزمان. وقتی چند کار با هم انجام میدهد، بازدهی مغز انسان پایین میآید، چون فشار دائمی وجود دارد که چند کار را به صورت همزمان در ضربالاجل آنها انجام دهید، به عبارت دیگر انجام چند کار همزمان ذهن ما را کند میکند. برای افزایش کارکرد خود، کارها را به ترتیب اولویت انجام دهید.
۳- به خود انرژی بدهید.
شما مربی و منشأ الهام خود هستید. میتوانید با گفتن حرفهای انرژی دهنده و الهامبخش به خود و تأیید عملکرد، خود را وارد عمل کنید. به خود چنین چیزهایی میتوانید بگویید: "میخواهم این کار را انجام دهم"، "این کار را هم اکنون انجام میدهم" و "وقتی این کار انجام شد استراحت میکنم، برای تمام کردن این کار مستحق استراحت هستم". این حرفها را در صورت لزوم با صدای بلند به خود بگویید، با این کار انگیزه بیشتری پیدا میکنید.
برای برخی از افراد، خواندن آهنگین جملات انرژیبخش در طول روز همانند "من میتوانم، من میدانم" میتواند مفید باشد. میتوانید تصور کنید که یکسری از کارها را انجام دادهاید و حس پیشرفت و دستیابی به اهداف ناشی از آن را پیشبینی کنید تا انگیزه بگیرید.
۴- در صورت نیاز کمک بگیرید.
بسیاری از مردم از این که بخواهند از دیگران کمک بگیرند، یک ترس غیرقابلتوجیه دارند و تصور میکنند این کار اشتباه است. ممکن است این به علت یک تجربه برخورد غیر دوستانه در گذشته باشد، یا آموزش یا محیط به شدت رقابتی در کار، در هر صورت این نگرش ناسالمی نسبت به زندگی است. ما موجوداتی اجتماعی هستیم و بخشی از وجود ما به کمک و شراکت با یکدیگر بازمیگردد. باکمی تمرین میتوان من را به ما تبدیل کرد و این بخش بسیار مهمی از رشد و پایان دادن به تلاش و مبارزه تنهایی است.
•گاهی اوقات وقتی فرد دیگری در کنارمان باعث مسئول بودن ما باشد، نیروی محرک لازم برای عمل را به دست میآوریم. اگر با کاهش وزن دست و پنجه نرم میکنید، دوست ورزشی داشته باشید تا فشاری که از سمت او بر شما وارد میشود (فشاری که خودتان نمیتوانید به شیوه مناسب بر خود وارد کنید) باعث حرکت شما شود.
اطراف خود را پر از افرادی کنید که شما را حمایت کرده و باعث ایجاد انگیزه در شما شوند. وقتی درگیر روابطی باشیم که انرژیمان را هدر میدهد، طبیعی است که به تنبلی روی بیاوریم. افرادی در کنار خود داشته باشید که باعث احساس خوب در شما شده و بتوانید از آنها کمک بگیرید.
۵- واقعبین باشید.
تا زمانی که هنگام استراحت فرا برسد، استراحت نکنید. حتی اگر روی مبل نشستید، زمانی تنظیم کنید که به کار یا فعالیتهای دیگر مانند مطالعه و کارهای دیگر بپردازید. انضباط فردی، شامل انجام کارهایی که باید انجام شود در زمان مقرر میشود، چه برایتان جالب باشد چه نباشد. این سختترین بخش کار است. تعادلی بین سختگیری و مدارا با خود برقرار کنید و کار را بر لذت اولویت دهید.
وقتی مجبور باشید که برای پاداش صبر کنید و مستحق آن باشید، دریافت آن از همیشه شیرینتر است. در صورتی که پس از ده دقیقه کار دو ساعت تلویزیون تماشا کردهاید، تمام کردن آن برایتان سخت خواهدبود.
۶- هر قدم که برمیدارید، از خود تمجید کنید.
پیش از این که این کار را به عنوان خودبینی و تکبر در نظر بگیرید، به یاد داشته باشید که این غرور نیست بلکه حفظ انگیزه است. هر زمانی که یک مرحله یا هدف کوچک را به انجام رساندید، راهی پیدا کنید که خود را تشویق کنید. به این صورت، انجام یک کارِ یا هدف هر بار احساسِ بسیار خوبی به شما میدهد.
•با تبریک گفتن به خود، دستاوردهای خود را جشن بگیرید. مثلاً بگویید "آفرین، در مسیر موفقیت قرارگرفتهای، اگر این راه را ادامه بدهی موفق میشوی". از آنجایی که موفقیتهای بزرگ از موفقیتهای پیوسته و کوچک تشکیل میشوند (هر دستاورد کوچک باارزش است)، باید تلاش خود را تصدیق کنید.
انگیزه خود را حفظ کنید
۱- یاد بگیرید که برای هر تلاش یا کار کوچک، به خود پاداش بدهید.
پاداش گه گاهی برای کارها، انجام کار را شیرینتر کرده و به شما کمک میکند در مسیر خود باقی بمانید. اگر کاری را که روز پیش انجام ندادید یا کاملاً به آن بیمیل بودید، امروز انجام دادید، مستحق یک پاداش خوب هستید. با پاداش دادن به خود پس از هر نقطه عطف کوچک در مسیر رسیدن به هدف بزرگ، انجام این کارها را در خود تقویت میکنید.
بیشتر پاداشها ساده اما موثر باید باشند مانند طولانی کردن استراحت، تماشای فیلم، صرف هزینه بابت میان وعده پر کالری (هر مرتبه یک بار) یا موارد مشابه. پاداشهای واقعاً بزرگ را برای دستیابی به اهداف بزرگتر و کلی تر بگذارید. با استفاده از سیستم پاداش، به خود به ذهن خود یاد میدهید که فعالانه به دنبال انجام وظایف و کارها باشد تا پاداش بگیرد.
زمانهای استراحت یک الزام و پاداش هستند. نیاز به استراحت کوتاه و منظم برای تجدید نیرو و خلاقیت را با تنبلی اشتباه نگیرید. بدیهی است که در مقابل پاداش، تنبیه قرار دارد. انسان به تقویت مثبت بهتر واکنش میدهد و بهتر است از پاداش دهی برای تقویت استفاده کنید. تنبیه خود برای عدم دستیابی به اهداف، نتیجه معکوس داده و باورهای بدی که درباره خودتان داشتید(این که تنبل هستید و به درد هیچ کاری نمیخورید) را تأیید و تقویت میکند. این کار بیفایده است.
۲- هر هفته اهداف خود را بنویسید.
فهرستی از اهداف هفتگی به شما کمک میکند انگیزه خود را حفظ کرده و بر اهداف متمرکز بمانید. با انجام این کار تغییر اهداف غیرقابل اجتناب است. همچنین روشهایی که برای دستیابی به آن اهداف مناسبتر و کارامدتر هستند، مشخص میکنید. وقتی اهداف تغییر میکنند، در فهرست شما نیز باید تغییر کنند.
این فهرست را همه جا جلوی چشم بگذارید. آن را بر روی گوشی همراه، کامپیوتر و غیره قرار دهید. برای انجام این کار، آنها را نوشته و یک عکس از آن بگیرید و آن را پس زمینه گوشی قرار دهید. اهداف روزانه، ماهانه و حتی سالانه تعیین کنید تا هر روز نگاه متفاوتی داشته باشید.
۳- زندگی دادوستد معایب و مزایا است.
برای بهره بردن از هر مزیتی، هزینهای باید بپردازید. هزینه درد و رنج، معمولاً هیجانی، اغلب فیزیکی، و گاهی اوقات روانی است. درد اغلب شامل احساس طرد شدن یا قرار داشتن در شرایط و چالشهایی است که به نظر میرسد دیگران ندارند (معمولاً دیگران چالشهای خود را دارند که شما متوجه آن نیستید) . درد ممکن است موجب اجتناب ، منحرف شدن و گشتن به دنبال امنیت در حریم آرامش شود. برای فرا رفتن از حریم آرامش، باید پیش از این که بتوانید به فرصتها دست یابید، با رنج مواجه شوید.
•ارزیابی کنید آیا مزایای بالقوه ای که به دنبال آن هستید برایتان ارزش این هزینه را دارد یا نه. اگر ارزشش را دارد (و غالب اوقات چنین است)، از بلوغ فکری همیشه در حال تکامل خود استفاده کنید تا نظم، استقامت و پشتکار و اراده لازم را ایجاد کنید و نیروی لازم برای دستیابی به نتایج درخشان را فراهم آورید. هیچکسی بدون تلاش و درد و رنج به هیچچیزی نمیرسد.
۴- این را بدانید که کار و تلاش شما ارزش آن را دارد.
بیشتر کارشناسان، متخصصان، و نوابغ توافق دارند که بیشتر دستاوردهای آنها، مربوط به ۹۹% تلاش و ۱% استعداد بوده است. استعداد بدون نظم و برنامه کسی را به جایی نمیرساند. عالی بودن در تحصیلات دانشگاهی، استقلال مالی، ورزش، کارهای هنری و روابط نیاز به کار و اندیشه پیوسته و پایا دارد که حتی بهترین ما را از نظر هیجانی و جسمانی تحت فشار قرار میدهد. خواسته شما برای بقا و پیشرفت باید به خواست شما به رنج و کار و تلاش تبدیل شود و هر دوی اینها لازم و مفید است.
نمیتوانید یک شبه یک تاجر، دونده، آشپز یا کارمند عالی شوید. بارها و بارها شکست خواهید خورد و این امری طبیعی است. این به این معنی است که شما هنوز در حال پیشرفت هستید.
۵- در مسیر خود باقی بمانید.
گاهی اوقات حرکت در مسیر سخت تر میشود، و بعضی از مواقع برگشتن به کار پس از پاداش کمی سخت است. در چنین مواقعی باید از پتانسیلهای درونی خود استفاده کنید و اهداف خود را به یاد بیاورید تا بر آنها متمرکز بمانید. در چنین شرایطی از این احساس موفقیت در خود به بهترین شکل استفاده کنید و به محض اینکه پاداش تمام شد، از آن برای شروع کار دیگری بهره ببرید.
•پس از اتمام یکی از وظایف یا اهداف، هر چقدر برای شروع دوباره کار بیشتر تعلل کنید، شروع سخت تر میشود. احساس مشغول به کار بودن و احساس خوب ناشی از دستیابی به اهداف را به یاد بیاورید. هر چه زودتر کار را دوباره شروع کنید بیشتر احساس اعتمادبهنفس میکنید و زودتر این احساسات خوب دوباره تکرار میشوند.
۶- تسلیم نشوید.
پیدا کردن انگیزه یک چیز است و حفظ آن در حین سختی به خصوص در مواجهه با مشکلات پیشبینینشده چیز دیگری است. باید بدانید که وقفه و اختلال اغلب بدون دلیل ایجاد میشود و تلاشهای شما را خراب میکنند. به جای این که بگذارید عقبنشینی انگیزه شما را از بین ببرد، ببینید چرا چنین چیزی اتفاق افتاده و نگذارید شما را دلسرد کنند. شما تنها نیستید و متمرکز ماندن بر غلبه بر چالشها، یکی از بهترین راههای مواجهه با مسئله و بازگشت به مسیر است.
•به خود یادآوری کنید چقدر میخواهید به هدف خود دست بیابید، و در صورت نیاز کمک بگیرید، و فهرستی از اهدافی که پیش از این به آنها دستیافتهاید تهیه کنید، و از تسلیم شدن خودداری کنید.
توصیهها مهم
•وقتی احساس تنبلی میکنید آب سرد بنوشید. آب، مغز شما را تحریک کرده و تمایل به حرکت و انجام کار را افزایش میدهد.
•خود را با افرادی احاطه کنید که به شما روحیه میدهند، چه از طریق رسانهها، تکنولوژی یا چیزهای دیگر. عشق، پشتیبانی، و دلگرمی از دیگران میتواند قوای درونی شما را تقویت کند.
•از تکنیک ۲۰/۱۰ استفاده کنید. تکنیک ۲۰/۱۰ به معنی ۲۰ دقیقه انجام کار (نظافت، مطالعه و غیره) و سپس ۱۰ دقیقه استراحت است. ۴۵/۱۵ نیز به همین صورت است یعنی ۴۵ دقیقه کار و ۱۵ دقیقه استراحت. در صورت لزوم ابتدا با ۱۰/۵ شروع کنید و به تدریج پیش بروید.
وقتی به این فکر میکنید که کاری را انجام دهید یا نه، با خود فکر کنید "کاری را که باید انجام بدهم انجام میدهم، تا بتوانم کاری را که میخواهم انجام بدهم انجام دهم".
اگر کار نمیکنید یا نیازی ندارید که اول صبح خانه را ترک کنید، زنگ بیدارباش بگذارید تا در ساعت مناسب بیدار شوید (مثلاً ساعت ۸). پیش از رفتن باید دوش بگیرید، لباس بپوشید و ظاهر خود را مرتب و آراسته کنید.
•از غذاهای شکری و به خصوص غذاهای حاوی شربت ذرت با فروکتوز بالا اجتناب کنید چون این مواد غذایی باعث میشوند بدن به جای چربیها، قندها را بسوزاند. قندهای غیرطبیعی (بدون فیبر) ممکن است افزایش کوتاه مدتی در انرژی ایجاد کنند اما سپس قند خون افت کرده (به خاطر ترشح انسولین) و احساس خستگی و گرسنگی میکنید. غذاهای بد میتوانند رفتارهای تنبلی ایجاد کنند.
انجام مدیتیشن، میتواند با بهبود هوشیاری و آگاهی شما نسبت به حال حاضر، به کاهش تنبلی کمک کند چرا که شما به تنفس، حالت بدن، و پنج حس خود و نیز ظرفیت کنترل و تمرکز افکار ، هیجانات و انرژی مثبت توجه میکنید.
•تکلیف خود با تلویزیون را روشن کنید. باید سختی بکشید تا به نتیجه برسید. با کنار گذاشتن تلویزیون ناگهان زمان خیلی زیادی در اختیار شما قرار میگیرد که میتوانید همه اهداف و مقاصد هیجانانگیز خود را دنبال کنید و وسوسه دائمی تماشای تلویزیون را کنار بگذارید.
وقتی کانال تلویزیون را عوض میکنید تا به جای تمام کردن کارهایتان، برنامه بعدی را تماشا کنید، دوباره فکر کنید "آیا من تمایل دارم که لذتهای آنی و فریبنده را دنبال کنم، یا این اکراه نسبت به کار ناشی از تمایل من به اجتناب از تجربه دردناک است. برای غلبه بر تنبلی یا تعلل، سعی کنید که "اجتناب از تجربه دردناک" یا "دنبال کردن لذت آنی" را امتحان کنید و سپس به آرامی از آنها عبور کنید.
گردآوری شده ی مجله ی اینترنتی دلگرم
مرجان امینی
- برچسبها
- بی حوصلگی
- کسلی
- درمان کسلی
۳ دیدگاه