حکیم ابومعین ناصرین خسرو قبادیانی بلخی
حکیم ابومعین ناصرین خسرو قبادیانی بلخی در سال ۳۹۴ هجری قمری در بلخ تولد یافت. از اوان جوانی به تحصیل علوم و تحقیق ادیان و مطالعهٔ اشعار شعرای ایران و عرب پرداخت.
در دورهٔ جوانی به دربار غزنویان و سپس به دربار سلاجقه راه یافت. در سال ۴۳۷ هجری قمری خوابی دید و به قول خود از خواب چهل ساله بیدار شد، کارهای دیوانی را رها کرد و به سیر آفاق و انفس پرداخت.
پس از پیوستن به فرقهٔ اسماعیلیه و تبلیغ عقاید آنان، امرای سلجوقی در صدد کشتن وی برآمدند، پس به ناچار به بدخشان گریخت و سرانجام در سال ۴۸۱ هجری قمری در یمگان وفات یافت.
از آثار او می توان به سفرنامه، زادالمسافرین، وجه دین،خوان اخوان، دلیل المتحیرین، روشنایی نامه و دیوان اشعار اشاره کرد.
شعر روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست
روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست
واندر طلب طعمه پر و بال بیاراست
بر راستی بال نظر کرد و چنین گفت:
امروز همه روی جهان زیر پر ماست
بر اوج چو پرواز کنم از نظر تیز
می بینم اگر ذره ای اندر تک دریاست
گر بر سر خاشاک یکی پشه بجنبد
جنبیدن آن پشه عیان در نظر ماست
بسیار منی کرد و ز تقدیر نترسید
بنگر که ازین چرخ جفا پیشه چه برخاست
ناگه ز کمینگاه یکی سخت کمانی
تیری ز قضای بد بگشاد بر او راست
بر بال عقاب آمد آن تیر جگر دوز
وز ابر مر او را به سوی خاک فرو کاست
بر خاک بیفتاد و بغلتید چو ماهی
وانگاه پر خویش گشاد از چپ و ازراست
گفتا:عجب است این که زچوبی و زآهن
این تیزی و تندی و پریدن زکجا خاست!؟
زی تیر نگه کرد و پر خویش بر او دید گفتا:
ز که نالیم که از ماست که بر ماست!
ناصر خسرو قبادیانی
بیشتر بخوانید :
شعر زیبای عقاب و زاغ از دکتر پرویز خانلری
شعر روز وداع یاران مارا امان ندادند | تا بیکران معینی کرمانشاهی
شعر روزگار جوانی از حمیدرضا کاووسی
شعری از فردوسی به نام روزگار نامناسب مردم ناسازگار
شعر زیبای آب را گل نکنیم، از سهراب سپهری + دکلمه خسرو شکیبایی
شعر روزگار بی وفا | شعر زیبای روزگار بی وفا از اسامه یعقوبی
دیدگاه ها