
خاص ترین و غمگین ترین اشعار درباره چرخ گردون
در دل شب، نغمهای مینوازد
چشمانم خواب و خیال را میسازد
نسیم ملایم، بوی گل میآورد
دل را به سفر، به دوردستها میبرد
چشم انتظار صبحی روشنم
در دل تاریکی، امیدی روشنم
هر قطره باران، قصهای دارد
از عشق و شوق، دلی شاداب دارد
زندگی، گلیست در باغ زمان
با هر لبخند، میروید در جان
به یاد تو، روزها را میسازم
در آغوش خاطرات، عشق را مینوازم
شاعر سید مبین حسینی
شعر گلایه از روزگار
سرد میشود دستهایم
دقیق نمیدانم کدام فصل است
چشم هایم بسته میشوند
آنجا که نمیدانم کجای روز ایستاده ام
دهنم که بسته است
قلبم ایستاده ولی باز مغزم
بوی تو را ترشح میکند
پاهایم گره کور زده اند
ولی دنبال خیالت می دوم
انگشت هایم نمی توانند
چوب خط های زندگی را بشمارد
و از لای پنبه های گوشم
بوی کافور می رسد
و پارچه ای
که نمیدانم دقیق رنگش چیست
فقط شبیه موهایم در آینه است
تنم کرده اند.
زنی شیون می کند
مردی از پا درآمده
و جمعیتی که درد شاعری را حمل می کنند
خاک می ریزند
زیاد نیست حجمش
خیلی کمتر از خیال توست
الان جای رها شده م
مثل آن روزی ک از چشمت افتادم
نیستی
هضمش زیاد سنگین نیس
فشار قبرش
راحتر از بی تو بودن است .... .
یانار
شاعر سمیه معمری ویرثق
شعر در مورد زندگی سخت
پرسید شعر از کجا می آید؟
گفتم از:
شادی و لبخند کودک.....
غم دوری عشاق ز هم.....
بغض مانده در گلوی ابر به حرم گندمزار خشک....
بستن چشم به روی واقعیت.....
از نگاه حسرت آمیز گل.....
در سکوت کارگر وقت مزد.....
خنده ظاهر فریب دشمنان....
گر فرود آمد کلام از بام دل....
میزبان هر کلام شد، اهل دل.....
شاعر علی اصغر محمدی له بیدی
شعر چرخ گردون عاشقانه
ای گل نیلوفرم
ای همیشه روی خورشیدت بلند
ای همیشه بر تو مهتابت کمند
ای همیشه جاری و ساری به پایت نسترن
ای گل خوش آب و رنگ
من همیشه از رسایت شاد گردم
من همیشه بر لوایت عشق کردم
من همیشه سعی کردم تا که از دورت تماشایت کنم
من تلاشم بهر توست، زندهام از بهر تو
حیف که از من ربودند آن طراوتهای ناب
آه از این نامردمان، آه از این ناکسان
لعنت عالم بر این مردم بود،
تا تو در امن و امان مانی گل نیلوفرم
(2)
ای گل نیلوفرم
من برایت آرزوهای بلندی داشتم
در سرم شادی برایت کاشتم
من برایت گفتم از شور و نوای زندگی
من برایت خواندم از عشق و سرود زندگی
من همی خواهم که دامانت بپیچد بر درختی
کان درخت علم باشد ،و برش بار علیم
ای گل نیلوفرم، ای گل آزاد و تنها،
ای همیشه در برم
ای صفای زندگی در روی تو
ای وفای عشق در آغوش تو
عالمی بی تو هراسان میشود
در رسایت سارها دم میزنند
از محبت طرقهها جان میدهند
بلبل مست و حزین، با گل تو باز محرم میشود
(3)
ای گل نیلوفرم
ای همیشه بیقراری و تعجب از تو دور
ای به یادت قصههای من بلند
ای تو دائم در سرور و خرمی
آب در پای تو چون شربت بود
خاک در زیر لوایت همچو قند
ریشه ات از محکمی هم چون کمند
ای که بویت مستی هر رهگذر
تا به بویت با سلامی بگذرند
ای که پایت در چو خاکی استوار
تازتو دنیا بماند برقرار
ای گل نیلوفرم
ای همیشه در برم
تقدیم از غلامرضا مشهدی ایوز
(مکتوب علی)
شعر تلخ بازی روزگار
من در این دنیا آموختم کز بیگانگان
انتظار مهربانی نیست ای دلدادگان
هر چه در دنیا به رنج کشت کردی
تکدی از دگری سیرتت زشت کردی
عاقبت شکار و دوستی با صیاد
شیر بیشه سر سبز را دهد بر باد
پشت ید سوزاندم از این دم به بعد
جز خدا با کس نگویم احتیاجم تا ابد
این چنین است تو بر زرق فریبان منگر
هر چه در چنته به رنج خود برآری بنگر
هر که در تنهایی عالَم دچار یاس شد
گر خدا خواهد چو عالِم رتبه ای در راس شد
شاعر ابوالفضل قزاقی
۲ دیدگاه