قرار عدم استماع دعوا چیست ؟
بخش مهمی از آرایی که در دادگاه ها صادر می شوند را قرارهای دادگاه تشکیل می دهند. یکی از انواع قرارها، قرارهای قاطع دعوا است که با صدور آن ها پرونده از دادگاه رسیدگی کننده به دعوا خارج می شود. از جمله انواع قرارهای قاطع دعوا ، قرار عدم استماع دعوی میباشد.
بر اساس قانون آیین دادرسی مدنی قرار عدم استماع دعوا در مواردی صادر می شود که دعوا با توجه به قوانین و مقررات غیر قابل استماع باشد. در این مقاله قصد داریم تا به بررسی قرار عدم استماع دعوا، نمونه قرار عدم استماع دعوا و آثار قرار عدم استماع دعوا بپردازیم .
«مفهوم کلی قرار عدم استماع دعوا آن است که دعوا با توجه به مواد قانون آیین دادرسی مدنی غیر قابل استماع (شنیدن)باشد.»
بر اساس بند ب ماده 332 قانون آیین دادرسی مدنی ، یکی از قرارهای قابل تجدیدنظر ، قرار عدم استماع دعوا است . بر اساس قانون آیین دادرسی مدنی ، موارد صدور قرار عدم استماع دعوا پیش بینی نشده است . اما مفهوم کلی قرار عدم استماع دعوا آن است که دعوا با توجه به مواد قانون آیین دادرسی مدنی غیر قابل استماع باشد. به عبارت دیگر ، قرار عدم استماع دعوا در مواردی صادر می شود که رسیدگی به ماهیت دعوا به علت مانعی که وجود دارد قانونا مجاز نبوده و یا بیهوده شمرده می شود؛ به گونه ای که اگر حتی موضوع مورد ادعای خواهان هم احراز شود، دادگاه نتواند آثار قانونی بر آن بار نماید.
نمونه قرار عدم استماع دعوا
به عنوان نمونه قرار عدم استماع دعوا، اگر دعوایی به خواسته پولی اقامه شود که خواهان در نتیجه قمار طلبکار شده است، دادگاه قرار عدم استماع دعوا صادر می کند؛ چون قمار باطل است و دعاوی راجع به آن مسموع نمی باشد. همچنین، قرار عدم استماع دعوا در صورتی که در تاریخ تقدیم دادخواست ، خوانده فوت کند نیز صادر می شود .
«قرار عدم استماع دعوا دارای اعتبار امر مختومه نیست، فلذا پس از صدور این قرار اقامه دوباره دعوا امکان پذیر است.»
آثار قرار عدم استماع دعوا
آثار قرار عدم استماع دعوا نیز مانند قرار رد دعوا است و با آن تفاوتی ندارد . بنابر این صدور آن دو به جای دیگری لطمه ای به حقوق اصحاب دعوا وارد نمی کند. به عنوان مثال، در هر دو مورد هزینه دادرسی پرداخت شده قابل استرداد نیست. همچنین از آن جهت که قرار رد دعوا و قرار عدم استماع دعوا دارای اعتبار امر مختومه نیستند، اقامه دوباره دعوا پس از صادر شدن این دو قرار ، امکان پذیر است.
شعب دادگاهها تصمیمات متنوعی را راجع به پروندههای موجود خود میگیرند، به تصمیمات دادگاهها «رای» گفته میشود. رای اعم است از قرار و حکم . ممکن است قاضی انواعی از قرارها را به مناسبتهایی صادر کند. ویژگی تمام قرارهای دادگاهها آن است که دخالتی در ماهیت دعوا ندارند. قرار رد دعوا و عدم استماع دعوا به عنوان دو قرار خارج کننده پرونده از جریان دادرسی در دادگاهها مطرح هستند آشنایی با این قرارها در روند دادرسی بسیار با اهمیت است .
تشابه و تفاوت عدم استماع دعوا و قرار رد دعوی
قانونگذار قرار عدم استماع دعوا را با قرار رد دعوا با هم در بند (ب) ماده ۳۳۲ قانون آیین دادرسی مدنی که ناظر به قرارهای قابل تجدیدنظر است، آورده است. شاید به این جهت که نتیجه هر دو قرار به زیان مدعی و به سود مدعیعلیه است. ولی این دلیل موجهی برای یکسانی این دو نوع از قرارها نیست، چرا که ماهیتا با هم فرق دارند.
قرار رد دعوا ناظر به مواردی است که یا به علت عدم رفع نقص نسبت به موارد اعلامی دفتر دادگاه، قرار رد دادخواست صادر میشود و یا این که دادگاه به دعوا رسیدگی کرده و به علت عدم رعایت مقررات قانونی قرار دعوا را صادر کرده است و حال آنکه در مورد قرار عدم استماع دعوا اصولا رسیدگی توسط دادگاه انجام نگرفته است و مبنای اتخاذ چنین تصمیمی از سوی دادگاه آن است که شرطی از شرایط اساسی اقامه دعوا وجود ندارد.
قرار عدم استماع دعوا در بند ب ماده ۳۳۲ قانون آیین دادرسی مدنی به عنوان یکی از قرار های قابل تجدید نظر مورد اشاره قرار گرفته است .
ماده ۳۳۲ قانون آیین دادرسی مدنی
« قرار های زیر قابل تجدید نظر است ، در صورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل درخواست تجدید نظر باشد :
- قرار ابطال دادخواست یا رد دادخواست که از دادگاه صادر شود .
- قرار رد دعوا یا عدم استماع دعوا
- قرار سقوط دعوا
- قرار عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا
مثالی در مورد عدم استماع دعوا
بهعنوان مثال مدعی در دعوای مطروحه ذینفع نیست، در حالی که به موجب ماده ۲ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی دادگاه وقتی به دعوایی رسیدگی میکند که از سوی شخص ذینفع در دعوا مطرح شده باشد و اگر غیر از این باشد، دادگاه قرار عدم استماع دعوا را صادر میکند، نه قرار رد دعوا، زیرا به اصل دعوا و ادعا رسیدگی نکرده است. مانند اینکه خواهری که شاهد عدم پرداخت نفقه خواهر خود از سوی شوهرش میباشد. او به دادگاه مراجعه و دادخواستی به آن مرجع تقدیمم میکند به این خواسته که مرجع قضایی شوهر خواهرش را به پرداخت نفقه زوجه خود ملزم و محکوم کند.
در اینجا اگر چه دعوا، در حقیقت دعوای به حقی است، ولی دادگاه به دلیل این که خواهر این خانم در دعوای مطرح شده نفعی ندارد و ذینفع یعنی خواهر این خانم خودش باید اقامه دعوا کند و یا وکیل دادگستری را برای اقامه این دعوا انتخاب کند ، طرح دعوا از سوی خواهر موصوف را دادگاه برخلاف ماده ۲۲ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی محسوب و ناگزیر به صدور قرار عدم استماع دعوا مبادرت میورزد .
مهمترین روش های سرعت به حل اختلافات عدم استماع دعوا
.اختلافات حقوقی و نقش داوری در حل و فصل آن مهمترین راه های سرعت به حل اختلافات عدم استماع دعوا را در ذیل به آن اشاره می کنیم
مورد احتمال دیگر برای صدور قرار عدم استماع دعوا، اقامه دعوای رفع تصرف عدوانی است از سوی مالک بر علیه سرایدار، خادم، کارگر و یا هر امین دیگر بدون ارسال اظهارنامه قانونی و ابلاغ آن به اشخاص مذکور . توضیح آنکه از شرایط اصلی و اساسی اقامه این نوع از دعوا آن است که مالک قبلا اظهار نامه قانونی مبنی بر رفع تصرف از ملک خود را برای خوانده دعوا ارسال کند و به او ابلاغ شود . این موضوع در ماده ۱۷۱۱ قانون آیین دادرسی مدنی ذکر شده است .
طبق این ماده ، سرایدار ، خادم ، کارگر و بهطور کلی هر امین دیگری ، چنانچه پس از ده روز از تاریخ ابلاغ اظهارنامه مالک یا ماذون از طرف مالک یاکسی که حق مطالبه دارد مبنی بر مطالبه مال امانی ، از آن رفع تصرف نکند ، متصرف عدوانی محسوب میشود . طبق تبصره این ماده ، دعوای تخلیه مربوط به معاملات با حق استرداد و رهنی و شرطی و نیز درمواردی که بین صاحب مال و امین یا متصرف قرارداد و شرایط خاصی برای تخلیه یا استرداد وجود داشته باشد ، مشمول مقررات این ماده نخواهند بود.
بنابر این وقتیی مالکی به طرح دعوای رفع تصرف عدوانی اشخاص یاد شده به عنوان امین بپردازد ، دادگاه به دلیل اینکه شرط اصلی پذیرفتن این دعوا یعنی ابلاغ اظهارنامه قانونی انجام نشده است، قرار عدم استماع دعوا را صادر خواهد کرد. البته مالک میتواند با رفع این نقیصه با ارسال اظهارنامه و ابلاغ آن به طرف و انقضای مهلت ده روز مقرر در قانون ، مجددا در دادگاه اقامه دعوا کند .
نکات قرار عدم استماع دعوا
هنگامی که یکی از ارکان طرح دعوای حقوقی با شرایط مندرج در قانون آیین دادرسی مدنی و قوانین موجد حق مفقود باشد و دادگاه ورود به ماهیت دعوا و با اصطلاح استماع دعوا را منطبق با قانون نداند، بدون رسیدگی در ماهیت موضوع، قرار عدم استماع دعوا را صادر مینماید. در مواردی مانند دادخواست استرداد مال امانی یا دعوای رفع تصرف ملک توسط سرایدار یا کارگر ، در صورتی که مالک قبل از تقدیم دادخواست و طرح دعوا، اظهارنامه قانونی ارسال نموده باشد، دعوای وی قابل استماع نیست، یا پدری که جهت مطالبه طلب فرزندش طرح دعوا نموده در حالی که فرزند اهلیت طرح دعوا را دارد، ذینفع محسوب نمیشود و در این گونه موارد قرار عدم استماع دعوا صادر می شود.
هر چند قرار عدم استماع دعوا حکم و قاطع دعوا نیست اما در قالب دادنامه به طرفین ابلاغ میشود. در صورتی که خواهان استدلال و توجیه دادگاه را قبول نداشته باشد و یا دادگاه در انطباق موضوع دعوا با رایی که صادر نموده دچار اشتباه شده باشد، خواهان یا مدعی میتواند ظرف بیست روز پس از ابلاغ قرار عدم استماع دعوا، اعتراض خود را به دادگاه تجدید نظر تقدیم نماید. قرار عدم استماع دعوا در هر صورت حضوری محسوب میشود چرا که دارنده حق اعتراض خواهان است، که دعوا توسط وی طرح شده است و کاملا روشن است که خوانده به قرار عدم استماع دعوا اعتراض نخواهد کرد.
بیشتر بخوانید:
دعوای خلع ید و دعوای تصرف عدوانی چیست ؟
دادگاه بدوی چیست ؟ آیا رای بدوی قابل اعتراض است ؟
دیدگاه ها