
کلیشه چیست تفکر دهم
گاما . واژهٔ کلیشه، واژهای فرانسوی است. در اصطلاح، کلیشه به نوشته یا تصویری گفته میشود که برای چاپ روی چوب یا فلز حک کنند. گفته میشود واژهٔ کلیشه از صدای چاپ به روش میخکوبی گرفتهشدهاست. بعداً این نامآوا به معنای تکراری درآمد.
کلیشه (فرانسوی: Cliché) یک اصطلاح، ایده یا عنصر از یک کار هنری است که به دلیل مصرف بیش از حد و مفرط معنای اصلی یا اثر خود را از دست میدهد و حتی آزاردهنده میشود. کلیشه عموماً در گذشته جمله یا مفهومی تأثیرگذار یا هنری بودهاست.
این اصطلاح بیشتر در فرهنگ مدرن و برای کار یا فکری که از قبل و با توجه به وقایع پیشین قابل پیشبینی است، استفاده میشود. کلیشه معمولاً کاربرد تحقیرآمیز دارد و ممکن است گاه تفکر قالبی باشد و حقیقت نداشتهباشد•
بیشتر عبارتهایی که امروزه به عنوان کلیشه از آنها یاد میشود در اصل به عنوان آثاری برجسته شناخته میشدند امّا قدرت و نفوذ خود را به خاطر استفادهٔ بیش از حد از دست دادهاند و تأثیر آنها کمرنگ شدهاست. همانطور که شاعر فرانسوی، ژرار دو نروال، گفتهاست «نخستین مردی که زن را زر دانست یک شاعر بود و دومین نفر، یک ابله».
کلیشه اغلب ترسیمی روشن از مفهومی تمثیلی یا اغراقشده است که خیلی وقتها از تجربههای روزمرهٔ آدمی سرمنشأ میگیرد. استفادهٔ ناچیز از کلیشه ممکن است مهم نباشد ولی استفاده از آن در نوشته یا سخنرانی میتواند نشانهٔ بیتجربگی و عدم خلاقیت باشد.
درسنامه آموزشی تفکر و سواد رسانهای کلاس دهم
کلیشه سازی
اگر رسانه یا رسانهها در بازنمایی واقعیت به شکل خاص اصرار بورزند و در طول زمان و به اشکال مختلف آن را تکرار نمایند، میتوانند آن بازنمایی را به «کلیشه» تبدیل کنند. به بیان دیگر، رسانه، راههای مجسّم کردن برخی گروهها، هویتها و موقعیتها را به ما میآموزد. زمانی که این تصوّرات با مردم ارتباط پیدا کند، با عنوان کلیشه تعریف میشود.
کلیشه سازی نوعی بازنمایی است که در آن، هر بار به یاد یک مفهوم، شخص یا گروه میافتیم، بلافاصله کلیشۀ ساخته شده توسط رسانهها در ذهن ما میآید و در قضاوت و تصمیم گیریهای ما نسبت به افراد و اتّفاقات پیرامونمان تأثیر میگذارد. با شنیدن عبارات زیر چه مفاهیمی در ذهن شما تداعی میشود؟
در سالهای اخیر شاهد بودهایم که گاهی مشاغل و یا گروههای مختلف به صدا و سیما نسبت به برخی فیلمها اعتراض کردهاند؛ مثلاً جامعهٔ پزشکی از مجموعهای تلویزیونی که آنها را افرادی پول پرست به تصویر کشیده بود، انتقاد، و در عمل، از ادامهٔ تولید آن جلوگیری کردند. آنها نگران بودند که با نمایش آن مجموعه، کلیشهای منفی از پزشکان در ذهن مردم جای بگیرد.
زمانی که یک شرکت تولید کنندهٔ تلفن همراه با مشاهدهٔ انفجار باتریها در محصولی از شرکت که در سطح وسیع توزیع شده، دستور جمع آوری آن محصول را میدهد، با این کار سعی میکند محبوبیت محصولات و کلیشهٔ مثبت نام تجاری خود را، با جمع آوری محصولات معیوب، نزد مخاطبان حفظ کند.
گفتوگوی کلاسی (صفحهٔ ۳۶ کتاب درسی)
با توجّه به بررسی و مطالعهای که در مورد بازنمایی رسانهها در موضوع خانواده کردهاید، اینک بگویید کدام یک از تصاویر زیر توسط رسانهها در مورد خانواده، نقشهای خانوادگی و فضای خانه، به کلیشه تبدیل شده است. دلایل و شواهد خود را ذکر، و مواردی نیز به آن اضافه کنید.
پدر به عنوان شخصیتی دلسوز که در کشاکش حوادث خانواده، نقش سپر بلا و سنگ زیرین آسیاب را بر عهده دارد.
پدر به عنوان شخصیتی دیکتاتور که بدون علم و آگاهی، دائماً حرف زور میزند.
مادر به عنوان فردی مهربان و فداکار که پناهگاه و محور عاطفی برای همۀ اعضای خانواده است. محیط خانه همراه با مبلمان و گفتوگو و دیدن تلویزیون، همراه با نشستن روی مبل و استفاده از میز ناهارخوری
آشپزخانۀ باز در محیط خانه در مقابل آشپزخانۀ جدا و دور از چشم میهمانان
فضای خانۀ روستایی یعنی فضاهای باز با رنگ سبز و زندگی در دل طبیعت
...................................................................................................................................................
...................................................................................................................................................
...................................................................................................................................................
................................................................................................................................................... .
کلیشه سازی مثبت
همان طور که مفهوم بازنمایی به خودی خود، نه مثبت است، نه منفی، کلیشه سازی و کلیشهها نیز مستقلاً نمیتواند مورد قضاوت قرار گیرد. یکی از نمونههای مثبت کلیشه سازی، بازنمایی اعتیاد در رسانهها است. معمولاً از معتادان، کلیشهای به صورت افرادی کثیف، بیمار، لاغر، در حال افتادن در جوی آب یا کنار خیابان با فقر مالی و خانوادهای نابسامان در رسانهها بازنمایی میشود، در حالی که در بخش مرفه جامعه و افراد به ظاهر تمیز و ثروتمند نیز با گسترش پدیدۀ سیاه اعتیاد روبه رو هستیم؛ ولی از آنجا که بخش مهمی از رسانهها، احساس مسئولیت اجتماعی میکنند در بازنمایی معتادان میکوشند جاذبهای حتّی حاشیهای و اندک نیز برای نسل جدید و جامعه ایجاد نکنند. رسانهها در بازنمایی، مرحلۀ آخر اعتیاد را نشان میدهند.
تکرار و تعمیم
فن «تکرار» در ایجاد کلیشه، نقشی کلیدی دارد. تکرار باعث میشود گیرندۀ پیام به طور ناخودآگاه به تعمیم دست بزند. روشن است همۀ افراد هر گروه، مثلاً ایرانیها یا پزشکان، یک گونه نیستند؛ ولی رسانهها با تکرار و ایجاد تعمیم در ذهن مخاطب، همۀ اعضای هر جمع را به یک گونه در ذهن گیرندگان پیام، قالب میزنند.
اینها دو تصویر از فیلم ضد ایرانی «۳۰۰» است که چهرههای ایرانیان را به عنوان افرادی وحشی و خون ریز به تصویر کشیده است. اگر چهرههای به تصویر کشیده شده در این فیلم یا فیلمهایی مانند آرگو، اسکندر کبیر و ... آنچنان در ذهن مخاطبان تعمیم داده شود که به عنوان نمایندۀ ایرانیان معرّفی شود، کلیشۀ مورد نظر ساخته شده و سازندگان فیلم در تخریب چهرۀ ایرانیان به هدف خود رسیدهاند.
شاید به نظر برسد که بازیهای رایانهای از این قاعده پیروی نمیکنند، اما با کمی دقت بر ویژگیهای قهرمانان و ضد قهرمانان، روند بازی و عوامل امتیاز آور، تکرار ویژگیها، رفتارها و سبک زندگی در بازیهای رایانهای قابل مشاهده است. کلیشهسازی در مجموعههای تلویزیونی نیز از این قاعده پیروی میکند.
گفتوگوی کلاسی (صفحهٔ ۳۸ کتاب درسی)
به نظر شما، چه کلیشهای از ایرانیان در ذهن مردم جهان توسط رسانهها شکل گرفته است؟ شما چه نمونههایی از کلیشه سازی ایران، ایرانیان و مسلمانان در صنعت سینمای جهان سراغ دارید؟
حال فیلم «معرّفی ایران» را ببینید. در این فیلم، ایران و ایرانی چگونه بازنمایی شده است؟
به نظر شما چگونه میتوان این گونه بازنماییها را در ذهن مردم جهان به کلیشۀ ذهنی آنها از ایرانیان تبدیل کرد؟
- آیا در ذهن شما، کلیشهای از مردم ژاپن یا چین یا امریکا وجود دارد؟ اگر آری، در مورد علّتها و چگونگی تشکیل آن و همچنین میزان واقعی بودنش در کلاس گفتوگو کنید. میتوانید این گفتوگو را به سایر ملّتها نیز توسعه دهید.
- فیلم «زود قضاوت نکن» و «باب اسفنجی» را مشاهده کنید؛ سپس بگویید تأثیر جنایات وهابیت و گروهکهای تکفیری مانند داعش در بازنمایی از اسلام در جهان چگونه بوده است. آیا این تصویر، به کلیشهای برای بازنمایی اسلام تبدیل شده است؟ آیا ایجاد کلیشه به منظور نمایش قساوت و خون ریزی و ترور، برای وهابیت و داعش، درست است؟
1- کلیشه سازی وقتی موفقیت آمیز خواهد بود که راه رسیدن اطّلاعات به مخاطبان به کلیشه ساز منحصر شود؛ یعنی تصویر دیگری توسط منبع دیگری به گیرندهٔ پیام منتقل نشود.
2- گروههای سیاسی با برجسته کردن رفتار منفی یک عضو گروه مقابل و تکرار آن به شکلهای مختلف، آن رفتار را به همهٔ اعضای گروه رقیب تعمیم میدهند و برای معرّفی گروه سیاسی رقیب خود، آن رفتار را کلیشه میکنند.
به نظر شما جایگاه تفکّر و ذهن هوشمند در چنین وضعیتی چه میتواند باشد؟
- برچسبها
- کلیشه