تعبیر خواب برای نوزاد زندگی خوب و حال خوب در اون دنیا است .خشنود تو بهشتیانه.انشالا همیشه شاد باشید تولدی دوباره
0
0
لیلا|۳ هفته پیش
سلام.خواب دیدم تو مراسم عزاداری امام حسین شوهرم یه پسر بچه ی نوزاد با لباسهای سبزبغل گرفته و داره تو مراسم تعزیه نقش بازی میکنه.بعدپسربچه رو آورد دادش به من .منم بش گفتم این بچه ی زهراس.(زهرا یکی ازهمکلاسیای دوران دبیرستانمه،بنده الان ۳۵ سالمه)بچه خییییلی ناز و خوشگل بود منم بغلش کردم وخیلی مراقبش بودم.
خواب دیدم دخترم سه سال و نیمه اش هست داره شیرمیخوره نمیدونم شیرمیخورد یاسینه ام تودهنش بود یهو متوجه شدم گفتم نخور من تورو از شیر گرفتم نداشتم بخوره از خواب پریدم میشه تعبیرش بگین ممنونتون میشم
سلام خواهرم متاهل ولی بچه نداره من خواب دیدم بچه خواهرم به دنیا اومده وقتی نوزاد رو دادن بغلم متوجه شدم به هر چیزی اطرافش واکنش خاصی نشون میده و یهو شروع به خندیدن کرد بعد دیدم که بچه به طرز عجیبی رشد میکنه و شروع به حرف زدن و راه رفتن میکنه توی و چهره اش مدام تغیر میکرد توی خواب ترسیدم و یادمه که قرآن روی میز دیدم و برش داشتم و گریه میکردم ولی اون بچه خیلی خونسرد نگاهم میکرد
درخواب دیدم که پسر بچه شیرخواریک ساله دارم ودرحین مشغول بودنم درمراسم عزاداری امام حسین علیه السلام شدم دیدم که بچه ام نیست هرچی دنبالش گشتم واز حاضران پرسیدم پیداش نکردم بلاخره رفتم سمت دستشویی دیدم بچه ام توی چاه دستشویی غرق شده ومرده. دستمو دراز کردم تا بچه ام رو دربیارم یه هویی آب دستشویی بالا اومد ودو دست ویک چهره بالباس وریش سفید مثل فرشتگان می ماند بچه ام را بیرون آورد وروی دستم گذاشت وبهم گفت که سلام اورا به محمد برسانم من شگفت زده شده بودم وهیچی رو نگفتم فقط گریه میکردم چون بچه ام را یافتم بعد که بچه امو نگاه کردم دیدم که زنده اس وتکان میخورد بچه ام رو باخودم اوردم و پیش جمع برگشتم وبرای پدرم که اسمش علی است تمام ماجرا را تعریف کردم بابام تا ماجرا را شنید صلوات فرستاد اما من گریه هام تمامی نداشت به شدت گریه می کردم وبعد از خواب بیدار شدم آیا تعبیر این خواب چی هس
من دیشب دو خواب دیدم تقریبا مشابه،اول یه خواب دیدم یه بچه ای دنبال کشتن منه و با چاقو میخواد بزنه تو قفسه سینم از دستش فرار میکردم اما دنبال من بود همچنان(اولش دیدم دختر بچه با یه کالسکه توی خیابونه بعد میاد سمت من داخل ماشینم و قصد کشت من رو داره ، اینم بگم که صورت این دختر بچه خونی بود که معمولا میگن خون توی خواب باطل میکنه خواب رو)اما بعد از این خواب دقیقا بلافاصله خواب یه دختر بچه زیبا رو دیدم که هم از من میترسید هم من از اون میترسیدم یادم نیست من رو با چه حرفی ترسوند اما به قدری ازش میترسیدم که به جلوی راهم نگاه نمیکردم فقط میدوییدم به سمت هر جایی که این دختر بچه زیبا نباشه،این دختر بچه تپل و پوست سبزه داشت اما توی خواب قبلی اون دختری که صورتش خونی بود سفید بود و لاغر ، این دختر بچه تپل من هر جا میرفتم با سرعت میدویید دنبالم ، بعد من یجایی قایم شدم که منو نبینه اما لامپ سوخت دقیقا همونموقع و من بدون اینکه پشت سرمو نگاه کنم از کمدی که داخلش قایم شده بودم اومدم بیرون دختر بچه محکم مچمو گرفت و در حالیکه نور سفیدی یهویی به سمت صورت دوتامون میتابید بهم گفت میای باهم بریم؟تعبیرش چیه😭
نباید از وجود خودت فرار کنید بچە نماد از وجود شما هست ،،،تعبیر خوابت بە این معنی هست از وجود خودت میترسی ولی وجود شما میخواهد با تو باشد میخواهد از نور و شادی برخودار بشد ولی نفس شما ازش میترسد باید همراهش باشید از چیزی نترسی هرچی اون میخواد بهش باشید فرار نکن از چیزی
0
0
رامین|۱ ماه پیش
من خواب دیدم تو شب بارونی یه مادری بچه اش رو به من سپرد و رفت، انگار که نمیخواست بچه رو نگه داره، منم سریع رفتم دنبالش در خونش، یه چند تا زدم تو سرش😁 بچه رو تحویل خودش دادم
سلام .من خواب دیدم پسر خالم ک یک سال و نیمشه تپله رو بروم نشسته و یه پرستو اومد روی سرش نشست و پسر خالم میخندید بعد من دستمو بردم جلو اون پرستو اومد توی دست من و من توی خواب حس خوبی داشتمو احساس میکردم اون پرسو میخواد بهم بگه من از تو نمیترسم تورو دوست دارم .میشه بگین تعبیرش رو
معنی این هست وجود شما پینج شیش سال بزورگ شدە از شما هم راضی هست باید اینطوری که هستی کارهاتون پیش ببری
0
0
زهرا|۴ ماه پیش
میشه خواب من رو تعبیر کنید من خواب دیدم با برادرم داشتیم تو خیابان قدم میزدیم یک نوزاد قنداق شده در آغوش من بود من باهاش حرف میزدم و خیلی میخندید و بسیار خوشگل زیبا بود برادرم نوزاد را از من گرفت و تااومد با نوزاد حرف بزنه نوزاد خیلی گریه کرد برادرم هم عصبانی شد و بچه ها پرتاب کرد داخل خیابان و دوباره سمت بچه رفت به سمت دیگه پرتاب کرد من که خیلی ترسیده بودم التماس میکردم نکن ولی برادرم میگفت بزار بمیره و قصد کشتن بچه رو داشت بچه رو سریع برداشتم بردم تو یک ماشینی بچه یه ناله ای کرد ازش یه صدایی شنیدم و از خواب بیدار شدم
سلام من متاهل هستم ودو پسر کوچیک دارم که پسر بزرگم ۹سالشه ودیشب خواب دیدم باپسر کوچک وپدر ومادرم بیرون رفتیم مهمونی یکی از فامیل ومن هرچه قدر میگم پسر بزرگم تنهاست میترسه بذارین من برم پیشش میگن نه نمیترسه شام بخور بعد باهم بریم من میگفتم نه باید برم وگریه میکردم که شبه پسرم تنهایی میمیترسه لطفا تعبیر خواب من را بگید
سلام من خواب دیدم که شوهرم سه تا بچه برام اورده (یه دختر دوتا پسر) وگفته ازشون نگهداری کنم یکی از پسر هارو بقل گرفتم با من راحت بود خیلی خوشگل وتپل بودمادر بچه هام اومد پیشم میگفت نمیدونی این دختر چقدر منو اذیت کردا ولی بچه با اینکه کوچیک بود سواد خوندن نوشتن داشت وداشت نامه مینوشت من بچه هارو بردم بیرون دایی منو دید گفت مادرشو میشناسی این همه کار میکنه بجز مادری خدا بخیر بکنه اوردم خونه اونا خوابیده بودن نگاهشون کردم دختر طوری. خوابیده بود که انگار مادرشونه وازشون مواظبت میکنه لطفا تعبیر خواب منو بگید
سلام بزرگوار . من مرد و متاهل هستم و چندسالی میشه ازدواج کردم ولی تا الان دنبال بچه دار شدن نبودم و بچه نخواستیم اصلا.دیشب خواب دیدم یه پسر چندماهه دارم که خیلی خوشکله و تا نگاهش بهم میفتاد همش بهم لبخند میزد.تو بغل مادرزنم بود و من بغلش نکرده بودم.تعبیر خاصی داره؟ممنون و تشکر از شما و سایت خوب شما
سلام دوس دخترم در خواب دید ک یه پسر بچه تپل تو بغلش داره گریه میکنه و هر کاری میکنه گریش تموم نمیشه بعد یهو میبینه ک داره بهش میخنده یهو بچه پسر به زیباترین دختر بچه تبدیل میشه ک داره با یه پسر دیگه بازی میکنه
خواب یه پسر بچه شاید ۲ یا ۳ ماه تپل خیلی زیبا که با محبت بهم نگاه میکرد ولی در خواب میدونستم که این گرگ هستش ولی به من احتیاج داشت علیرغم ترسم بغلش کردم . ممنونم تعبیرش بگید
سلام من خواب دیدم یه حشره سفید به یه بچه تبدیل شد بچه لباس سفید تنش بود من بغلم گرفتم اون مادرشو میخواست منم فکر میکردم بچه خواهرمه ولی اینطور نبود اینم بگم خواهرمو نمیشناختم بچه اولش خوشگل بود ولی بعد از اینکه من نتونستم تو خونه مادرشو پیدا کنم بچه صورتش شبیه پیر مردا شد
سلام یک گوسفند بکشید ودعایزخم چشم براش بخونید تا از بلا دور باشه حتما اینکار کنید برای برادرم این خواب دیدم درگذشت
5
9
ملیحه|۲ سال پیش
سلام خواب می دیدم که از یه نوزاد که تو کالاسکه هست و نمی دونم بچه کیه نگهداری می کنم نمی دونم جنسیتش چی بود ولی به نظر پسر بود رو به روم یه نهر آب زلالی بود که ماهی های قرمز زیادی توش دیده میشد که همگی شنا می کردن بعد می بینم که تو قسمت پر عمق تر دخترم و زن برادرم در حال شنا کردن بودن منم خیلی دوست داشتم شنا کنم اما از اون بچه داشتم نگه داری می کردم و دستم بند اون بچه بود در نهایت تصمیم می گیرم که برا یه بار هم که شده تو اون آب شنا کنم اون بچه رو جاشو امن می کنم و شیرجه میرم تو آب وبا شنا خیلی سریع به اونور آبگیر می رسم وبعد دوباره به سمت برگشت به جای اولم میام با خودم فکر می کنم دخترم و زن برادرم هر چی شنا می کنن حالا حالا به اول و آخر آبگیر نمی رسن اما من زود اونور آب و این ور آب میرسم یکی دوبار دیگه شنا می کنم وقتی اونور اب می رسم می بینم اون بچه داره به من دست تکون میده منم بهش دست تکون می دم و شنا می کنم که دیگه برگردم پیشش و تنهاش نزارم که از خواب بیدار میشم ممنون میشم تعبیر شو بگید
یعنی من الان نشانه ی گره خوردن مشکلاتم احمق چون منم لاغرم الان کدوم بچه ای میشناسید که نشانه ی شادی باشه فامیل ما داره الان بدون پول و سرمایه افتاده یک گوشه من هرکس رو که میبینم بچه تپل داره بدبخت و آواره هست پس این اشتباهه و بچه ی لاغر بهتره
من خواب دیدم خالم بچه به دنیا اورده یه بچه به بچه های خالم اضافه شده خالم ۲ تا بچه داره ولی من از فاصله ی یکم دور دارم بچه هاشو میبینم ولی بهش مثل بچه های خودت اهمیت میداد تعبیرش چیه
سلام من خواب دیدم پدر مادرم رفتن بازار منم رفتم تو یه مغازه پیداشون کردم مغازه داره بهم گوجه فرنگی کباب شده تعارف کرد بابام هم تعریف کرد ازش و منم قبول کردم از اونجا اومدیم بیرون عین بچه ها راه می رفتم و می پریدم یهو سه تا پسر دیدم یادم افتاد کیف مدرسه همراهم بود گفتم کیفم نیست یهو از شونه پدرم افتاد انگار از اول پیشش بود به سختی کیف و از رو زمین برداشتم پدرم رفت پیش پسرا که کوچیک تر شده بودن و انگار یکیشون گم شده بود سعی کردم کمکش کنم هر کاری می کردم نمی تونستم شماره باباشو بگیرم یه بار تلفن از مدل بالا شد نوکیا یه بار گوشی هنگ می کرد بعدش من به شکمم نگاه کردم که یه برجستگی دراز مثل مار اما مار نبود از زیر سینه ام تا زیر شکمم بود بهش دست می زدم حتی از روی پوستم با دست گرفتمش میشه تعبیرش و بگین
سلام این خواب تعبیر نداره و از استرس و افکار شما هستش
4
8
sana|۲ سال پیش
من متاهلم ولی باردار نشدم سه سال خواب دیدم که بچه دار شدم دوتا بودن یکی مامانم ومامان بزرگم دارن ازش مراقبت میکنن من خیلی خوشحالم هی میرم میبوسمش باورم نمیشد من بچه دار شدم باخودم گفتم به ارزوم رسیدم دوتا بچه اوردم ولی این چرا یکمی بزرگه کسی ازش مراقبت نمیکنه فک کنم بچه ی من نیست من خیلی خوشحال بودم که بچه دار شدم باورمم نمیشد این بچه ی من
خواب دیدم ک مادرم بچه ب دنیا اورد پسر بچه من کنارش خواب بودم بلند شدم رفتم پیش مادر پدرم دیدم پدرم گفت چرا تا الان خواب بودی بچه گرسنه موند گفتم الان میارم مامان بهش شیر بده رفتم تو اون اتاقی خوابیده بودم بچه رو بیارم دیدم نیست اون ور تر یکی همشکل مادرم اما قد بلند تر و چهارشونه داره ب بچه شیر میده ترسیدم با گریه جیغ رفتم پیش مادر پدرم لال شده بودم یهو دیدم این زنه هم پشت سرم اومد گفت اها بگو پس منو دیدی هول کردی بچه گرسنه مادرم با هاش درگیر شد رفتم جلو گفتم تو جنی دیدم دستش رو گذاشت رو دستم گفت ببین گرمم از گرمایه دستش تنم مور مور شد زدمش یهو رفت رومو برگردوندم دیدم پدرم داره با بچه بازی میکنه مادرم جلو اینه وایستاده این خوابم ساعت ۴ بعداز ظهرم دیدم این خواب حالمو خیلی بد نکرد بیدارشدم از شدت ترس ولی بازم میترسم احساس میکنم اون زنه داره نگام میکنه
سلام من خانم مجردم خواب دیدم تو حرم امان رضا (ع)یه پسر بچه مریض سر راه گزاشتن با یه کاغد ک نوشته شده پسرم مریضه هر کس پیدا کرد ازش مراقبت کنه و بغلش کردم
نماد این هست وجود شما دلتون تنگ و بیمار هست ولی شما وجود خودتون مراقبت میکنید اینم خوب هست ولی وجود شما دلتون تنگ هست نماد از بچە بیمار ،،،،اینطوری ایدامه بده از خدا هم کمک بخوا که دل شما تیمار کند
0
0
شریفی|۲ سال پیش
سلام من خانم مجردم خواب دیدم خونم کثیف شده در حد چی بگم ک خودم توش گم میشدم داشتم خونمو تمیز میکردم از تو حیاط خونمون چهار تا بچه تازه بدنیا اومده پیدا کردم ک خواب بودن اول فک کردم مردن چون اصلن تکون نمیخوردن دوتا شونو انداختم اشغالی دوتا عه دیگه شو نگه داشتم بزرگ شون کردم پسر بودن فقط همون دوتا اون دوتاعه دیگه رو ک انداختم اشغالی رو نمیدونم پسر بودن یا دختر بچه ها ک بزرگ شده بودن صدا میکردن مامان 😍 خواب عالییی بود فقط خداکنه تعبیر شم خوب باشه بیزحمت تعبیرش کنید
سلام .من خواب دیدم میخوام برم مشهد زیارت امام رضا از طرفی پدر مرحومم آمده ویک کاغذ وآدرس به من میده ومیگه تو مشهد به این آدرس باید برم تا برقها را وصل کنند من خوشحال بودم که امشب که به حرم برم فرصت دارم تا صبح توی حرم زیارتنامه بخوانم .یک پسر بچه حدودا شش ماهه داشتم و میخواستم آن را به خانواده بسپارم تا در حرم تنها برم و بتونم راحتتر رازونیاز کنم .غروب شد ومن داشتم آماده رفتن میشدم .لطفا برایم تعبیر کنید.
مجردم و دیشب خواب دیدم دختربچه دارم که تومغازه ای خرید میکنم دختربچم به حالت کنجکاوی به دسشویی مغازه میره و من صداش میکنم میترسه و سُرمیخوره میوفته توی کاسه دستشوی جیغ میزد که مامان نزار من بمیرم ودستشو دراز کردکه من بگیرم نتونستم نجاتش بدمو رفت داخل چاه دستشویی همچنان صدای جیغشو میشنیدم ک نزاربمیرم ازاون موقعه حالم خیلی بده میشه این خوابو تعبیر کنید.ممنون میشم
ببینید خواب شما سرشار از میام های بزرگی است بزرگی است شما در آینده ی نزدیک یا دور صاحب کودکی میشوی که میخاهی آن را سقط کنی این کار شر است و سرشار از بدی هاست
1
3
مهدی|۹ ماه پیش
ممکنه دچار گرفتاری کوچیک بشید صدقه بدید
0
1
عمران|۳ سال پیش
یه سوال من پسری مجرد هستم ۳۶سالمه خواب دیدم چند فردکه دیده، نمیشدند یه نوزاد پسر دادن بغلم که مخندید چند لحظه بعد دیدم پیش اون چند نفری که دیده نمیشدند واون بچه مرا به اسم کوچک صدا میکنه که از خواب بیدار شدم
سلام ، خواب ديدم دخترخالم كه خيلي ساله مرده يه نوزاد دختر بدنيا آورده و كنار هم خوابيده بوديم و تو بغل من بود بچه من به دخترخالم ميگفتم چقدر شبيه خودش شده بچه
من توی خواب یه عروسک خرس دیدم که من به سمت آن دویدم و به قصد کشتن او او را دنبال کردم و بعد خرس تبدیل به یک بچه شد و در خانه ی ما را قفل کرد و بعد به من نگاه کرد و من همان جا که ایستاده بودم احساس کردم چیزی تمام بدن من را گرفت و من نتوانستم حرکت بکنم و از خواب بیدار شدم چشم های آن بچه هم قرمز بود
باسلام اگر دختر مجردی در خواب مادر دو فرزند باشد یک کودک دوساله پسر که مریض باشد و دیگری نوزاد پسر تعبیرش چیست درخواب ازدواج کرده باشد پسری که مریض بود مشکل ظاهری نداشت اما بهش سرم وصل بود و مشخص بود بیماره هنوزم حسی که توی خواب داشتم حس مادرانه رو احساس میکنم تعبیرش چی میشه ساعت ۴ و نیم صبح دیدم
خواب دیدم پسر بچه ای حدودا چهار پنج ساله خانه پدرم هست بعدا فکر میکردم فرزند خودم هست و یکی از پاهاش قطع شده. خیلی کثیف بود ولی وقتی شستشو داده شد دیدم موهاش طلایی و لخت هست و خیلی جذاب و با یک پا آنقدر سریع میدوید و از روی پله ها و نرده ها پایین میپرید که میترسیدم چیزیش بشه. کلا جوری بود که مثل اینکه به من هم انرژی مضاعف میداد
سلام خدا قوت من چند شب پیش خواب دیدم که یه پسر بچه حدود 4 ساله با لباس سفید و چشم های قرمز من و از خواب بیدار کرد و گفت بیا باهام بازی کن گفتم تو کی هستی گفت من مردم من و کشتن اینجا خاکم کردن و گفتم اسمت چیه گفت پارسا و با عصبانیت گفت چقدر حرف میزنی بیا باهام بازی کن من داشتم فقط نگاش میکردم و گفتم من از هیچ چیز نمیترسم فرشته نگهبانم پیشاپیش من گام بر میدارد و راهم راهموار و کامیاب میگرداند یکدفعه در اتاقم وحشتناک شروع کرد به صدا دادن مثل اینکه یکی از بیرون میخواست به زحمت و عصبانی در و باز کنه یکدفعه خوابیدم دوباره هر چی گشتم نتونستم تعبیر خوابم و پیدا کنم میشه اگه کسی میدونه بهم بگه تعبیرش چیه اون پسر بچه فقط ازم میخواست باهاش بازی کنم ولی من فقط نگاش میکردم و اونم اول عصبانی بعد به حالت التماس میخواست فقط بازی کنه بعد که بیدار شدم خیلی دلم سوخت چرا باهاش بازی نکردم
سلام من بااینکه ی دختره 19ماهه دارم امروز بعد از نماز صبح خواب دیدم ک یه بچه پسر تازه متولد شده زیبارو ب فرزندی قبول کردم و اون رو ب همه نشون میدم درست یادم نیست ولی انگار بچه لخت بود(تو خواب میدونستم ی دخترم دارم) ودنبال ی اسم میگشتم ک ب اسم دخترمم بیاد
سلام من خواب ديدم ك يكي از فاميلامون ك زندس مرده بعدش ميگن داييش مرده چند سالي ميشه مرده ولي همه ادماي اون جمع ك بيشترشون برام ناشناس بودن خيلي ناراحت بودن بعد ي تيكه ي مردي. ك من نميشناسمش با مامان من دعوا ميكنه و طرف قبل دعوا از من از طريق مامانش چايي نبات ميخواست از من منم تا شروع ب درست كردن بكنم ديگه دعوا ميشه بعد اين چند تا بچه تازه بدنيا اومده توي اتاق يعد خيلي كوچولو بودن و با منم خوب بودن مخصوصا يكيشون ك وقتي خواب بود ي جورايي از روي علاقه يدونه ميزنم به صورتش بيدار ميشه ك من فكر ميكردم گريه كنه ولي منو بوس ميكنه دوباره ميخوابه
سلام خسته نباشید طاعاتتون قبول ببخشید من خواب دیدم خالم بچه دار شده بچه پسره و رفتیم خونه ی بابابزرگم و فامیل اونجا بودن بچه همش تو بغل من بود بااینکه نوزاد بود بهش میگفتم اسم مامانم رو صدا کنه و اونم گفت خاله الهه همه تعجب کردن گفتن زود نیست برای حرف زدن؟ حرف زد؟ ولی من اصلا تعجب نکردم و حس غرور پیدا کردم وقتی گفتم بگو و اون گفت و از اینکه توی بغلم بود حس خیلی خوبی داشتم نمیخواستم از خودم جداش کنم یه پسر بچه ی ناز و زیبا و چشمای رنگی داشت و اصلا گریه نمیکرد همینجوری که خوابیده تو بغلم به چشمام نگاه میکرد از اینکه اونو توی بغلم گرفته بودم یه حس خیلی خوبی داشتم اصن دوست نداشتم بقیه بغلش کنن میشه لطفا تعبیرش رو بگین ممنون میشم🌹
سلام. خواب دیدم برادرم که فعلا مجرده، صاحب بچه پسر شده. منتها بچه رشدش بنظرم جلوتر بود و حرف میزد و در خواب متوجه شدم که بچه نابغه ست و هرچی یکبار بهش بگم سریع یاد میگیره.با ناباوری به برادرم و بقیه میگفتم که به والله نابغه ست. و به فکر این بودم که چطور باید یه بچه نابغه رو پرورش بدیم و میگفتم که باید با روانشناس حرف بزنیم. تعبیر این خواب چیه؟
سلام؛ ما چند ماهه که ازدواج کردیم و باردار نیستم و شوهرم در خواب میبیند که زن میانسال که می شناسیمش بهش میگه که تو بچه ات پسر است و اون بچه سبزه است؛لطفا تعبیرش چیه؟
سلام خواب ديدم تعداد زيادى بچه در حد ٢٠ عدد روى سر و گردنم هستند كه واژنم رو چنگ ميندازن كه سوزش غير قابل تحملى داشت احساسم اين بود كه بچه هامن و من از بدنيا اومدنشون جلوگيرى كردم
به عرض سلام! خواب دیدم که یک بچه بیگانه که در حدود ده سال داشته یک در حالت زحمی به خانه ما پناه میاورد. و ما زخم های شان را تاداوی میکردیم. لطفـآ تعبیر خوابم را بگوید ممنون تان
سلام مادرم در خواب دیده یه دختر بچه کوچک با چادر گل گلی از ماشینی پیاده شده قصد بالا آمدن از نردبانی است که به طرف پنجره راهرو ما است مادرم از دختر بچه میپرسد داری چی کار میکنی دختر بچه در جواب میگه از طرف بهزیستی اومدم صاحب این خانه کنار پنجره کبوتر زندگی می کند آنها دانه دارند ولی به کبوتر ها نمی دهند من برای آنها دانه یا همان غذا آورده ام. لطفا تعبیر خواب مادرم را بگویید
من خودم مجردم یه شب نیت کردم ک ببینم اینده منو عشقم چه میشه بهم میرسیم ایا یانه بعد شب ک خوابیدم یک پسر بچه ک راه میرفت اومد توی خوابم نمیدونستم ک بچه کیه بچها اذیتش میکردن من صداش میکردم مسیومد پیش خودم می وایساد ک کسی اذیتش نکنه اگ میشه لطف کنید جواب تعبیر خوابمو بگید اخه پیداش نکردم تو تعبیرخوابها
سلام.من خواب دیدم یه خانم دربیمارستان زایمان کردن ودو فرزند دوقلو بدنیا آوردن یکی از نوزادها بیماربودن وشوهر اون خانم باناراحتی اون نوزاد بیمار به من دادن یه جورایی انگاراز اینکارشون ناراحت بودن اون بچه رو به خونه آوردم ودادم به مادرشوهرم ک ازش مراقبت کنه اما اون آقامرتب احوال اون دختربچه رو ازمن میگرفت و بشدت پشیمون بود ومیخاست اون نوزاد ازمن بگیره. ممنون میشم معنی خوابم بهم بگید
سلام من متاهلم و دوتا بچه دارم خواب دیدم یه نوزاد دختر دارم که یک چشم داره به طوری که وسط دو تا ابروش فقط یه چشم داشت و توی یه جشنی بودم که پیزاهن مجلس تن نوزادم کرده بودم دیدم خرابکاری کرده به لباسش پس داده با دختر خواهرم رفتیم تو دستشویی بچه رو شستم و لای خشک کن پیچیدم و دختر خواهرم رو فرستادم براش لباس بیاره که همونطور که منتظر بودم از خواب پریدم میشه لطف کنید و زودتر تعبیرش رو بهم بگید
سلام من خواب دیدم یک پسر بچه که در خواب بچه برادرم بود آن هنوز نمیتوانست صحبت کند ولی وقتی با حرف می زدم شروع کرد به صحبت ولی آن پسر در واقعیت پسر برادرم نیست
من خواب دیدم داری یک فرزند پسر شدم حدودا ۴یا ۵ سال ومن دوستش داشتم ومیگفتم بچه پسر هم خوب است من خیلی دوست نداشتم در صورتیکه من یه دختر دارم ۱۴ ساله دارم وفرزندان پسر اصلا دوست نداشتم ولی توی خواب این پسر بچه رو دوست داشتم
5
13
ستاره|۳ سال پیش
سلام خواب دیدم ک در صحن حرمی جایی هستم و ی خدام داره برام توضیح میده اینجا چطوری میشه حاجت گرفت ک یهو ی بچه پسر حدود یک ساله تو دست و پا بود بغلش کردم ک آسیب نبینه ..دیدم موقع اقامه نمازه رفتم تو صف نماز و بچه ک خواب بود رو گزاشتم جلوم و آماده نماز شدم با خودم گفتم اوخی. این ب پناه نیاز داشت هااا ..بیدار شدم ..تعبیرش چی میشه
سلام من مجردم وهمیشه خواب ی پسربچه زیباوسفیدوشیرین زبان رومیبینم که منو مادرصدامیکنه ومنم بالذت نگاش میکنم و کاراشوانجام میدم بغلش میکنم میبرمش دستشویی توی خواب انگارواقعا بچه منه وحتی یک شب درخواب دیدم که مادرم یک پسربچه نوزاد رو به بغل من داد وبه من گفت یک سال بعدنه دوسال بعدنه سه سال بعد تویک پسرداری که اسمش مصطفی شربتی هستش،ممنون میشم تعبیربفرمایید
سلام من خواب دیدم در خانه دارم راه میروم و نوزاد در حال خارج شدن از رحمم بود واز پا بیرون می آمد من نشستم تا همسرم منو به بیمارستان ببره که نشد و بچه به دنیا آمد ولی بلد نبودیم بند ناف و از نوزاد جدا کنیم واماده شدیم لباس نوزاد و پوشیدم تا ببرمش دکتر جداگانه که نژاد پسر بود و منم ز خدا تشکر میکردم خیلی هم زیبا بود و همش میخندید و ورجه ورجه میکرد خیلی شلوغ بود خوابم دوباره دیدم جایی دیگه ام ولی نوزاد به دنیا اومده رو داشتم و سینه هام از شیر سفت شده و درد میکرد که به نوزادم شیر دادم وقتی نوزاد استراحت میکرد شیر من بصورت جحشی و مستقیم می پاشید خیلی زیاد شیر داشتم
6
15
میلاد|۴ سال پیش
سلام با یک نفر که الان نماینده مجلس خصومت دارم خواب دیدم اومده دیدنم و باهم صحبت و سلام کردیم و در آخر چند لباس گرمکن دست یک نفر فرستاد من گرفتم
سلام من خواب دیدم که به دیدن خاله ام رفته ام اما خاله ام کنار خاله دیگرم که خیلی وقت است فوت شده بود. وقتی به اونجا رفتم دست خالم که فوت شده بود یه پسر نوزاد خیلی خوشگل و کمی تپل بود که وقتی پرسیدم این کیه خالم گفت این بچه رو میخوام بدم به تو، من بچه رو بغل کردم و توی بغلم مشغول بازی کردن و خندیدن شد و من دائما میبوسیدمش و میگفتم خدایا شکرت.تعبیر خواب من چیه؟ و اینکه من در واقعیت یک دختر دارم که منتظر نتایج کنکورش هستم ممکنه تعبیر خوابم به او ربط داشته باشه؟
سلام.من خواب شلوغی دیدم.با کلی آدم کنار ی دریاچه بودم.یهو دیدم ی بچه ی شیرخوار خیلی کوچیک رو آبه و آب داره میبرتش...ترسیدم سریع پریدن تو آب و شنا کردم سمتش آب خیلی با سرعت داشت میبردش.منم با همه ی قدرتم دلشتم شنا میکردم زودتر بهش برسم تقریبا آخرای دریاچه تونستم بگیرمش از آب بیارمش بیرون.تیلی دوست داشتنی بود ولی نمیدونم دختر بود یا پسر.هرچقدر سعی میکردم براش شیر درست کنم نمیشد خراب میشد همش ولی د ر نهایت تونستم براش شیر درست کنم و بدم بهش و با خودم بردمش...ولی تو همه ی این لحظه ها خیلی د رم شلوغ بود و همشم عجله داشتم و بقیه منتظرم بودن...تعبیرش چی میتونه باشه؟کما اینکه خواهرزاده ی شش سالم دو هفته اس فوت شده...
سلام من خواب دیدم که تو خوابم ببیننده بودم و زنی که نمیشناختم با بچه ای کنار دریا بچه مرده بود ولی زن نفمیفهمید گذاشتش گاکله کنه دید مرده شو بغلش کرد ....حرکت کرد اومد جلوتر منم انگار نامرئی داشتم کنارش میومدم دوتا بچه عین همون بچه که مرده بودن کنار دریا افتاده بودن چشم و دهانشون ضربدر خورده بود و یکیش تکون خورد من فقط میدیدم و دستشو به سمت چشمش برد تا داشتم فکر میکردم که زنده شد دوباره مرد...دوتا بچه عین اون بچه مرده کنار دریا....رفتم اونور زنو دیدم که بچش انگار زندست داره میفرستش تو اب هرچی اومدم بگم تفرست غرق میشه نشد....دیکه چیزی یادم نیست از ای کابوس بیدار شدم...تو اون خواب این زن انگار هنسر یه دوست باشه که اون دوست از من عصبانی بود یا ناراحت ولی زنه کنار دریا بود و همسرش اصن اونجا نبود من وارد یه صحنه دیکه شدم و اومدن کنار اون خانم با بچه کنار دریا ولی با ابنکه من تو خواب متوجه شدم که بیننده هستم ولی حسی تو خواب یه طوری به اون زن نگااه میکردم انگار که خودم باشم ولی نه الان یا عجیب بدد تو رو خدا کمکم کنید
من خواب دیدم که با کسی خصومت دارم سلام کردم وبا آن هم صحبت شدم در جمع کن آن شخص یک شخص صاحب مقام است و بعد در پایان آن هم صحبتی یک شخصی از طرف او برام چند لباس بیرونی داد خواستم بدونم جریان خوابم چیه
سلام من خواب دیدم که به مراسم محفل که در خانه ی عمه ام برگزار میشد رفته بودم در حیاط اول مادربزرگم را دیدم که لباس های سیاه پوشیده سلام کرد و رفت همین که رفت یک پسر بچه سفید و تپل و زیبا با لباس های قرمز و تمیز آمد سمتم منم تا اونو دیدم رفتم پیشش و سعی میکردم بخندونمش اون هم خیلی میخندید و و صدا در می اورد خواستم بغلش کنم اما سنگین بود نتونستم بلندش کنم پیشش رفتم و بغلش کردم همچنان میخندید