دلگرم
امروز: جمعه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۸ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی
مواردى كه انسان مى‏تواند معامله را به هم بزند-رساله امام خمینی
3
زمان مطالعه: 8 دقیقه
مواردى كه انسان مى‏تواند معامله را به هم بزند-معامله -احکام- احکام معامله- فسخ معامله- شرایط فسخ-خیار فسخ-مواردفسخ

خیار فسخ-احکام رساله امام خمینی

مواردى كه انسان مى‏تواند معامله را به هم بزند

معامله

2124 حق به هم زدن معامله را خيار مى‏گويند و خريدار و فروشنده در يازده صورت مى‏توانند معامله را به هم بزنند:

اول: آنكه از مجلس معامله متفرق نشده باشند، و اين خيار را خيار مجلس مى‏گويند.

دوم: آنكه مغبون شده باشند خيار غبن.

سوم: در معامله قرارداد كنند كه تا مدت معينى هر دو يا يكى از آنان بتوانند معامله را به هم بزنند خيار شرط.

چهارم: فروشنده يا خريدار مال خود را بهتر از آنچه هست نشان دهد و طورى كند كه قيمت مال در نظر مردم زياد شودخيار تدليس.

پنجم: فروشنده يا خريدار شرط كند كه كارى انجام دهد يا شرط كند مالى را كه مى‏دهد طور مخصوصى باشد و به آن شرط عمل نكند، كه در اين صورت ديگرى مى‏تواند معامله را به هم بزند خيار تخلف شرط.

ششم: در جنس يا عوض آن عيبى باشد خيار عيب.

هفتم: معلوم شود مقدارى از جنسى را كه فروخته ‏اند مال ديگرى است‏ كه اگر صاحب آن به معامله راضى نشود خريدار مى‏تواند معامله را به هم بزند يا پول آن مقدار را از فروشنده بگيرد، و نيز اگر معلوم شود مقدارى از چيزى را كه خريدار عوض قرار داده، مال ديگرى است و صاحب آن راضى نشود، فروشنده مى‏تواند معامله را به هم بزند يا عوض آن مقدار را از خریدار بگيرد خيار شركت.

هشتم: فروشنده خصوصيات جنس معينى را كه مشترى نديده به او بگويد، بعد معلوم شود طورى كه گفته، نبوده است، كه در اين صورت مشترى مى‏تواند معامله را به هم بزند، و نيز اگر مشترى خصوصيات عوض معينى را كه مى‏دهد بگويد، بعد معلوم شود طورى كه گفته، نبوده است، فروشنده مى‏تواند معامله را به ‏هم بزند خيار رؤيت.

نهم: مشترى پول جنسى را كه نقدا خريده تا سه روز ندهد و فروشنده هم جنس را تحويل ندهد، كه اگر مشترى شرط نكرده باشد كه دادن پول را تاخير بيندازد و شرط تاخير جنس هم نشده باشد، فروشنده مى‏تواند معامله را به هم بزند. ولى اگر جنسى را كه خريده مثل بعضى از ميوه‏ ها باشد كه اگر يك روز بماند ضايع مى‏شود، چنانچه تا شب پول آن را ندهد و شرط نكرده باشد كه دادن پول را تاخير بيندازد و شرط تاخير جنس هم نشده باشد، فروشنده مى‏تواند معامله را به ‏هم بزند خيار تاخير.

دهم: حيوانى را خريده باشد كه خريدار تا سه روز مى‏تواند معامله را به‏هم بزند خيار حيوان.

يازدهم: فروشند نتواند جنسى را كه فروخته تحويل دهد، مثلا اسبى را كه فروخته فرار نمايد، كه در اين صورت مشترى مى‏تواند معامله را به هم بزند خيار تعذر تسلم.

و احكام اينها در مسايل آينده گفته خواهد شد.

2125 اگر خريدار قيمت جنس را نداند يا در موقع معامله غلفت كند و جنس را گرانتر از قيمت معمولى آن بخرد، چنانچه بقدرى گران خريده كه مردم او را مغبون مى‏دانند و به كمى و زيادى آن اهميت مى‏دهند مى‏تواند معامله را به هم بزند، و نيز اگر فروشنده قيمت جنس را نداند يا موقع معامله غلفت كند و جنس را ارزانتر از قيمت آن بفروشد، در صورتى كه مردم به مقدارى كه ارزان فروخته اهميت بدهند و او را مغبون بدانند، مى‏تواند معامله را به هم بزند.

2126 در معامله بيع شرط، كه مثلا خانه هزار تومانى را به دويست تومان مى‏فروشند و قرار مى‏گذارند كه اگر فروشنده سر مدت پول را بدهد بتواند معامله را به هم بزند، در صورتى كه خريدار و فروشنده قصد خريد و فروش داشته باشند،معامله صحيح است.

2127 در معامله بيع شرط، اگرچه فروشنده اطمينان داشته باشد كه هرگاه سر مدت پول را ندهد خريدار ملك را به او مى‏دهد معامله صحيح است، ولى اگر سر مدت پول را ندهد حق ندارد ملك را از خريدار مطالبه كند، و اگر خريدار بميرد نمى‏تواند ملك را از ورثه او مطالبه نمايد.

2128 اگر چاى اعلا را با چاى پست مخلوط كند و به اسم چاى اعلا بفروشد، مشترى مى‏تواند معامله را به هم بزند.

2129 اگر خريدار بفهمد مالى را كه گرفته عيبى دارد، مثلا حيوانى را بخرد و بفهمد كه يك چشم آن كور است، چنانچه آن عيب پيش از معامله در مال بوده و او نمى‏دانسته، مى‏تواند معامله را به هم بزند يا فرق قيمت‏ سالم و معيوب آن را معين كند و به نسبت تفاوت قيمت ‏سالم و معيوب از پولى كه به فروشنده داده پس بگيرد، مثلا مالى را كه به چهار تومان خريده اگر بفهمد معيوب است، در صورتى كه قيمت ‏سالم آن هشت تومان و قيمت معيوب آن شش تومان باشد چون فرق قيمت ‏سالم و معيوب يك چهارم مى‏باشد مى‏تواند يك چهارم پولى را كه داده يعنى يك تومان از فروشنده بگيرد.

2130 اگر فروشنده بفهمد در عوضى كه گرفته عيبى هست، چنانچه آن عيب پيش از معامله در عوض بوده و او نمى‏دانسته، مى‏تواند معامله را به هم بزند يا تفاوت قيمت‏سالم و معيوب را به دستورى كه در مساله پيش گفته شد بگيرد.

2131 اگر بعد از معامله و پيش از تحويل گرفتن مال عيبى در آن پيدا شود خريدار مى‏تواند معامله را به هم بزند، و نيز اگر در عوض مال، بعد از معامله و پيش از تحويل گرفتن عيبى پيدا شود فروشنده مى‏تواند معامله را به هم بزند، ولى اگر بخواهند تفاوت قيمت بگيرند اشكال دارد.

مواردى كه انسان مى‏تواند معامله را به هم بزند

2132 اگر بعد از معامله عيب مال را بفهمد و فورا معامله را به هم نزند ديگر حق به هم زدن معامله را ندارد.

2133 هرگاه بعد از خريدن جنس عيب آن را بفهمد، اگرچه فروشنده حاضر نباشد،مى‏تواند معامله را به هم بزند.

2134 در چهار صورت اگر خريدار بفهمد مال عيبى دارد نمى‏تواند معامله را به هم بزند يا تفاوت قيمت بگيرد:

اول: آنكه موقع خريدن عيب مال را بداند.

دوم: به عيب مال راضى شود.

سوم: در وقت معامله بگويد اگر مال عيبى داشته باشد پس نمى‏دهم و تفاوت قيمت هم نمى‏گيرم.

چهارم: فروشنده در وقت معامله بگويد اين مال را با هر عيبى كه دارد مى‏فروشم، ولى اگر عيبى را معين كند و بگويد مال را با اين عيب مى‏فروشم و معلوم شود عيب ديگرى هم دارد، خريدار مى‏تواند براى عيبى كه فروشنده معين نكرده مال را پس دهد يا تفاوت بگيرد.

2135 در سه صورت اگر خريدار بفهمد مال عيبى دارد نمى‏تواند معامله را به‏هم بزند، ولى مى‏تواند تفاوت قيمت بگيرد:

اول: آنكه بعد از معامله تغييرى در مال بدهد كه مردم بگويند بطورى كه خريدارى و تحويل داده شده باقى نمانده است.

دوم: بعد از معامله بفهمد مال عيب دارد و فقط حق برگرداندن آن را ساقط كند.

سوم: بعد از تحويل گرفتن مال عيب ديگرى در آن پيدا كند، ولى اگر حيوان معيوبى را بخرد و پيش از گذشتن سه روز عيب ديگرى پيدا كند، اگر چه آن را تحويل گرفته باشد باز هم مى‏تواند آن را پس دهد، و نيز اگر فقط خريدار تا مدتى حق به هم زدن معامله را داشته باشد و در آن مدت مال عيب ديگرى پيدا كند، اگرچه آن را تحويل گرفته باشد مى‏تواند معامله را به هم بزند.

2136 اگر انسان مالى داشته باشد كه خودش آن را نديده و ديگرى خصوصيات آن را براى او گفته باشد، چنانچه او همان خصوصيات را به مشترى بگويد و آن را بفروشد و بعد از فروش بفهمد كه بهتر از آن بوده، مى‏تواند معامله را به هم بزند.


مسائل متفرقه

2137 اگر فروشنده قيمت‏ خريد جنس را به مشترى بگويد بايد تمام چيزهايى را كه به واسطه آنها قيمت مال كم يا زياد مى‏شود بگويد، اگرچه به همان قيمت ‏يا به كمتر از آن بفروشد، مثلا بايد بگويد كه نقد خريده است ‏يا نسيه.

2138 اگر انسان جنسى را به كسى بدهد و قيمت آن را معين كند و بگويد اين جنس را به اين قيمت بفروش و هر چه زيادتر فروختى مال خودت باشد، هر چه زيادتر از آن قيمت بفروشد مال دلال است. و نيز اگر بگويد اين جنس را به‏اين قيمت به تو فروختم، و او بگويد قبول كردم، يا به قصد فروختن جنس را به او بدهد و او هم به قصد خريدن بگيرد، هر چه زيادتر از آن قيمت بفروشد مال خود اوست.

2139 اگر قصاب گوشت نر بفروشد و به جاى آن گوشت ماده بدهد معصيت كرده است. پس اگر آن گوشت را معين كرده و گفته اين گوشت نر را مى‏فروشم،مشترى مى‏تواند معامله را به هم بزند. و اگر آن را معين نكرده، در صورتى كه مشترى به گوشتى كه گرفته راضى نشود، قصاب بايد گوشت نر به او بدهد.

2140 اگر مشترى به بزاز بگويد پارچه‏ اى مى‏خواهم كه رنگ آن نرود، و بزاز پارچه ‏اى به او بفروشد كه رنگ آن برود، مشترى مى‏تواند معامله را به هم بزند.

2141 قسم خوردن در معامله اگر راست باشد مكروه است، و اگر دروغ باشد حرام است.



این مطلب چقدر مفید بود ؟
5.0 از 5 (3 رای)  

دیدگاه ها

اولین نفر برای ثبت دیدگاه باشید !


hits