20 متن نوحه سینه زنی دو ضرب و واحد از حسین فخری
متن مداحی نوحه حسین فخری حسین حسین بگو
به عشق میر کاروان به هر زمان به هر مکان
حسین حسین بگو حسین حسین بگو
حسین حسین بگو حسین حسین بگو
دل از حسین جدا مکن
رهه حسین رها مکن
سرود عاشقی بخوان
به عشق میر کاروان به هر زمان به هر مکان
حسین حسین بگو حسین حسین بگو
حسین حسین بگو حسین حسین بگو
متن مداحی حاج حسین فخری الوداع الوداع عاشورا 95
با وفا خواهرم الوداع الوداع
مهربان یاورم الوداع الوداع
الوداع ای زینب غم دیده خواهر الوداع
الوداع ای دختر زهرای اطهر الوداع
الوداع ای بانوی بی یارو یاور الوداع
با وفا خواهرم الوداع الوداع
مهربان یاورم الوداع الوداع
بین در این صحرا حسینت را نمانده یاوری
نیست در دشت بلا بهر حسین همسنگری
نه ابوالفضلی به جا مانده نه میر لشکری
داغ یاران خواهرم آتش به جانم میزند
تیر بر قلب منو بر استخوانم میزند
شعله ها یکباره بر روح روانم میزند
با وفا خواهرم الوداع الوداع
مهربان یاورم الوداع الوداع
مهربان خواهر بیا یاور و یار حسین
ای که هستی در مصیبت ها مددکار حسین
چون تو هستی با خبر از جمله اسرار حسین
با وفا خواهرم الوداع الوداع
مهربان یاورم الوداع الوداع
با وفا خواهرم الوداع الوداع
مهربان یاورم الوداع الوداع
بیشتر بخوانید::
دانلود ۵۱ نوحه سینه زنی دوضرب و واحد بوشهری با مداحی حسین فرخی
فخری؛ مردی که حنجره اش وقف امام حسین(ع) است
متن نوحه حسین فخری گهواره خالی قنداقه خونین
لایی لایی از سفر برگشته رودم
گهواره خالی ،قنداقه خونین
لایی لایی از سفر برگشته رودم
من در خِیام شاه شهیدان
از مرگ اصغر باآه وافغان
ای اصغر من آرام جانم
رفتی و بردی تاب و توانم
بعد از تو دیگر من نتوانم
ای بلبلان باغ پیمبر
ای کوکان باغ نبوت
گوید لایی لایی از بهر اصغر
لایی لایی از سفر برگشته رودم
گهواره خالی ،قنداقه خونین
لایی لایی از سفر برگشته رودم
متن مداحی نوحه حسین فخری بنشین تا به تو گویم زینب
بنشین تا به تو گویم زینب غم دل با تو بگویم زینب
بعد من قافله سالار تویی خواهر من
خولی و شمر به ما دشمن جان خواهد شد خواهر من
دختر حیدر کرار تویی خواهر من
خون ما جمله در این دشت روان خواهد شد
خواهرم اکبر و عباس و علی اصغر من
هدف نیزه و پیکان جفا خواهد شد خواهر من
جمله یاران حسین در سفر کرب و بلا
سر به کف جان به ره دین خدا خواهد شد خواهر من
خواهرم خون شهیدان به بیابان بلا
نهر جوشنده و پر شور و نوا خواهد شد خواهر من
چون که با دجله و با نهر فرات آمیزد
خواهرم خوب و نگر تا که چه ها خواهد شد خواهر من
موج توفنده و بران چو هزاران شمشیر
بی امان بر سر عدوان خدا خواهد شد خواهر من
چون که خون شهدا چشم عدو را بندد
بزم طاغوت و به یک لحظه عزا خواهد شد خواهر من
بعد من خواهر من باز و نما قصه ما
چو زبانت سپر آل عبا خواهد شد خواهر من
چون که بر نی سر پر خون حسینت بینی
خواهرم صبر و نما ظلم فنا خواهد شد خواهر من
لشکر خصم شما را به اسیری گیرد
شام غم مسکن و ماوای شما خواهد شد خواهر من
متن مداحی جدید حسین فخری بابای مظلومم حسین جان
در معرکه افتاده بودی
در خاک و خون جان داده بودی
بابای مظلومم حسین جان
دشمن سرت بر نیزه بنهاد
چشم چون چو بر نی بر تو افتاد
اینسان تورا حرمت شکستند
بر خیمه گاهت آب بستن
بابای مظلومم حسین جان
در خیمه گه آتش کشیدن
خشم خدا را برگزیدن
سر از تن پاکت بریدن
بابای مظلومم حسین جان
عباس کو اشکم ببیند
در خیمه گه پیشم نشیند
گل بوسه از رویم بچیند
بابای مظلومم حسین جان
در معرکه افتاده بودی
در خاک و خون جان داده بودی
بابای مظلومم حسین جان
متن مداحی وای علی لالایی وای از این تنهایی حاج حسین فخری
وای علـی لالایـی وای از ایـن تنـهایی
اصغرم ناله مکن حجت جانان منی
غنچه ام گریه مکن نو گل عتشان منی
سخت باشد پدرت را که قرین محنی
برلب آبم و تو تشنه لب باغ منی
من که گریان توام از تو که گریان منی
سوزمد از لعل تو چون
میزند تشنه لبی یاد تو بر اهل نجاب
شافع روز جفا غنچه ی گریان منی
ای اهل قوم ببینید که بی تاب شده
سوزد از تشنه لبی غنچه بی خواب شده
وای علـی لالایـی وای از ایـن تنـهایی
متن نوحه من نخل هل عطایم با صدای حاج حسین فخری
من نخل هل عطایم فرزند مجتبایم
ای باوفا عمو جان خون خدا عمو جان
چون سایه ی پدر را اکنون به سر ندارم
عمو منم یتیم و باشی تو غمگسارم
اکنون به جای بابا جان در رهت سپارم
من نخل هل عطایم فرزند مصطفایم
ای باوفا عمو جان خون خدا عمو جان
اذنم بده عمو جان تا رو کنم به میدان
پوشم سلاح بر تن از بهر حفظ قرآن
بر دشمنان بتازم چون زیغم خروشان
بابم حسن نوشته خط شهادتم را
بسته به بازوی من حرز سعادتم را
رنگین نموده با خون لوح ولادتم را
باید که دین او را سازم ادا عمو جان
ای باوفا عمو جان ای باوفا عمو جان
من نخل هل عطایم فرزند مجتبایم
ای باوفا عمو جان خون خدا عمو جان
چون بهر یاری دین فرمان رسیده ما را
تا جاودانه سازیم گلزار کربلا را
با جان و دل خریدار گشتیم این بلا را
من نخل هل عطایم فرزند مصطفایم
ای باوفا عمو جان خون خدا عمو جان
دانلود مداحی چراغ شام و سحرم با صدای حاج حسین فخری
چراغ شام و سحرم، ضیا قلب و بصرم
شبیه جد و پدرم، علی علی ای پسرم
فراق تو مشکل من، غم تو داغ دل من
سکوت تو قاتل من، چگونه جان در ببرم
به هفت نوبت که تو را، صدا زدم وا والدا
تو هم به یک یا ابتا، نشان شرار جگرم
حریر خون پیرهنت، غبار صحرا کفنت
فزونی زخم تنت، نمیرود از نظرم
نمانده جانی به تنم، نه قوتی در بدنم
نه جوهری در سخنم، ببین چه آمد به سرم
تنی که اعضای ورا، هزار قاتل ز جفا
ز یکدگر کرده جدا، چسان به خیمه ببرم
به خاطر خواهر خود، مبند چشمتر خود
بپوش زخم سر خود، که عمه آمد ز حرم
لب خموشم بنگر، سکوت کردم که مگر
به من تو یکبار دگر، پدر بگویی پسرم
به «میثمت» کن نظری، بزن بسوزش شرری
که من به چشم دگری، به نظم او مینگرم
متن نوحه هفتادو دو پروانه با صدای حسین فخری
هفتاد و دو پروانه ، پروانه ی فرزانه
شمع رخ حق دیدن ، رفتند چو مستانه
رفتند همه مه رویان ، لا حول و لا گویان
آن منزل توست نی این ، رفتند از این خانه
از ساغر دل داده ، مدهوش و افتاده
از پیر خراباتش ، تا کودک دردانه
پیراهن خود بینی ، از تن بدر آوردند
تا که نشود حایل ، بین خود و جانانه
رفتند چو کبوترها ، مستانه و بی پروا
باآنکه بدانستند ، دامی است و بی دانه
این نی که فنا باشد ، در عین بقا باشد
از کالبد خاکی ، تا کودک شش ماهه
خواهی که شوی کامل آن مرحله ها طی کن
این سلسله ها سالک ، خالی نکند شانه
متن مداحی حسین فخری تیغ کم بود نیزه کم بود
ای خدا تیر مگر در کف دشمن کم بود
این همه سنگ چرا آوردن
تیغ کم بود نیزه کم بود
این همه سنگ چرا آوردن
نیزه باران تنش آه چرا
بسته از خون دهنش آه چرا
سنگ باران بدنش آه چرا
حجت حق خدا بر همه عالم بود
خفته بر خاک بیابان از چه
گشته پامال ستوران ازچه
سر نی سرش نمایان از چه
هر طرف راه به رویش بستند
آه پیشانی او بشکستند
به چه جرمی بدنش عریان شد
به کدامین گناه بدنش قربان شد
کشته بر آب روان عطشان شد
در وداع اش همه دل ها بشکست
طافت و صبر حرم رفت زدست
اشک بر دیده ره دیدن بست
تیغ کم بود نیزه کم بود
این همه سنگ چرا آوردن
این حسین بر همه خلق ولی
این جگر گوشه زهرا و علی
نیزه باران تنش آه چرا
بسته از خون دهنش آه چرا
سنگ باران بدنش آه چرا
متن مداحی من که نه دستی نه آبی از حسین فخری
من که نه دستی نه آبی نه علمدارم
دیگر چگونه توان رو به حرم آرم؟
فغان ز بی دستی امان ز بی آبی
نه در بدن قدرت…نه در دلم تابی
حسین من…نشسته در برابرم زهرا
سایه ی مرحمت فکنده بر سرم زهرا
به خاک گرم کربلا چو مادرم زهرا
لحظه ی جان دادن من شده پرستارم
فغان ز بی دستی امان ز بی آبی
من که نه دستی نه آبی نه علمدارم
دیگر چگونه توان رو به حرم آرم؟
فغان ز بی دستی امان ز بی آبی
نه در بدن قدرت…نه در دلم تابی
بیا ببین تو بر زمین پیکر خونینم
ببخش اگر نمیتوان نزد تو بنشینم
نشسته در حضور تو نبوده آئینم
نه نیرویی که حرمت ادب نگه دارم
فغان ز بی دستی امان ز بی آبی
من که نه دستی نه آبی نه علمدارم
دیگر چگونه توان رو به حرم آرم؟
فغان ز بی دستی امان ز بی آبی
نه در بدن قدرت…نه در دلم تابی
امام من…امیر من…رهبر و مولایم
بیا کنار علقمه نما تو پیدایم
خرد شده ز ضرب تیر و نیزه اعضایم
بیا که سر به روی زانوی تو بگذارم
فغان ز بی دستی امان ز بی آبی
من که نه دستی نه آبی نه علمدارم
دیگر چگونه توان رو به حرم آرم؟
فغان ز بی دستی امان ز بی آبی
متن نوحه حسین فخری شب عاشورا علمدار عباس است
ز غریب این غریبان ز هجوم وحشت و غم
به حریم اهل بیتم تو صحاب آشنایی
ز غریب این غریبان ز هجوم وحشت و غم
به حریم اهل بیتم تو صحاب آشنایی
علم به حق نشانت به زمین نمیشیند
که تو گرد سرفرازی که تو هور مرتضایی
تو حماسه ساز دوران تو سرامد شهیدان
تو معرف حقیقت تو نشان کربلایی
به وفا و عزم و غیرت به همیت و شجاعت
به زمان تو آخرینی به زمان تو ابتدایی
تو حماسه ساز دوران تو سرامد شهیدان
تو معرف حقیقت تو نشان کربلایی
به وفا و عزم و غیرت به همیت و شجاعت
به زمان تو آخرینی به زمان تو ابتدایی
علمدار عباسم علمدار عباسم
سپه دار عباسم سپه دار عباسم
علمدار عباسم علمدار عباسم
سپه دار عباسم سپه دار عباسم
متن نوحه ساربان حسین فخری
ساربان آهسته ران اینجا گلی گم کرده ام
آخر از نیتا گلی پژمرده را پیدا کنم
مثل بلبل در گوش او نجوا کنم
کربلا را با سرشک چشم خود دریا کنم
من در این وادی در این صحرا گلی گم کرده ام
ساربان آهسته ران اینجا گلی گم کرده ام
میبری صحرا به صحرا کوه به کوه ما را چرا
بی برادر راه شامم میبری تنها چرا
شرمت اما ناید از رخساره زهرا چرا
رو به شامم میبری اما گلی گم کرده ام
اشتران ای مرکبان زینب کبرا درنگ
عرصه بر فرزند زهرا شد در اینجا تنگ تنگ
گوشم آرامش ندارد دیگر از آهنگ زنگ
کم کنید آهنگ جا فرسا گلی گم کرده ام
بی حسین ای ساربان آخر سفر ننموده ام
بی چراغ چهره ات شب را سحر ننموده ام
من که دور از روی او یک لحظه سر ننموده ام
میروم تنها ولی زیبا گلی گم کرده ام
یا مرا با خود نبر منزل به منزل ساربان
یا که سر را میزنم بر چوب محمل ساربان
آخر اینجا جسم پاکی مانده در گل ساربان
آفتابی یا مهی را یا گلی گم کرده ام
متن نوحه یه دشنه بر لب تشنه داره با مداحی حسین فخری
دشنه، بر لب تشنه
خنجر، بر تار حنجر
در خواب، کودک بی تاب
خاموش، طفل در آغوش
زینب، آیه ها بر لب
خواهر، داغ براد
عباس، بوی گل یاس
اکبر، لاله پر پر
بیدار، سینه تب دار
فریاد، این همه بیداد
هی هات، شام خراباد
گریان، محفل یاران
آتش، شعله سرکش
بستر، خیمه خاکستر
آدم، غرق در ماتم
بر لب، ناله های شب
متن نوحه تو خرابه های شام دختری نشسته بود
یکی بود یکی نبود
زیر گنبد کبود
تو خرابه های شام دختری نشسته بود
تو چشاش بلور اشک ، زنگ غم بود تو صداش
سینه مالامل درد ، خونی بود گوشواره هاش
دخترک روی زمین پاهاشو میذاشت یواش
ای خدا نگاه بکن ، جای خار کف پاش
نمی دونید بدونید دختر عاشق باباست
وقتی که زار می زنه ، یعنی دختر بی باباست
دختر زار و نحیف هی می گفت بابام کجاست
بوی آشنا رسید ، دید جلوش طشت طلاست
توی اون ویرونه ها درد دل داشت با باباش
کو عمو عباسمون به کجا رفته داداش
متن نوحه خواهر من (زینب) حسین فخری
چونکه خون شهدا چشم عدو را بندد
بزم طاغوت به یک لحظه عزا خواهد شد؛ خواهر من
بعد من قافله سالار تویئ ؛ خواهر من
دختر حیدر کرار توئی ؛ خواهر من
خون ما جمله در این دشت روان خواهد شد ؛ خواهر من
خولی و شمر به ما دشمن خواهد شد ؛خواهر من
خواهرم ! اکبر و عباس و علی اصغر من
هدف نیزه و پیکار جفا خواهد شد ؛خواهر من
جمله یاران حسین در سفر کرب و بلا
سر به کف ؛ جان به ره دین خدا خواهد شد ؛ خواهر من
خواهرم ! خون شهیدان به بیایان بلا
نهره جوشنده و پر شور خواهد شد ؛ خواهر من
چون که با دجله و با نهر فرات آمیزد
خواهرم ! خوب نگه تا که چه ها خواهد شد ؛خواهر من
موج طوفنده و غران چو هزاران شمشیر
بی امان بر سر عدوان خدا خواهد شد ؛ خواهر من
بعد من خواهر من باز نما قصه ما
چو زبانت سپر آل عبا خواهد شد ؛ خواهر من
چون که بر نی سر پر خون حسینت بینی
خواهرم ! صبر نما ! ظلم فنا خواهد شد ؛ خواهر من
اهل بیتم همه در سوگ پدر می گریند
ام کلثوم در آن دم به نوا خواهد شد ؛خواهر من
گر تو را مضطر و نالان و پریشان بینند
شاد و خندان دو لب دشمن ما خواهد شد ؛ خواهر من
لشگر خصم شما را به اسیری گیرند
شام غم مسکن و ماوای شما خواهد شد ؛ خواهرمن
این زمان نوبت شمشیر زبان می اید
تیز و بران به چون خون شهدا خواهد شد ؛ خواهر من
متن نوحه جنوبی آسمان غرق به خون از شفق تنگ غروب از حسین فخری
آسمان غرق به خون از شفق تنگ غروب
روشنی گشته و خونین شده در چنگ غروب
پرده شهپر مرغان زند آهنگ غروب
دل سودا زدگان هم شده همرنگ غروب
ای دلا هم همه باد وزان می شنوی
زجه و ناله اوراق خزان می شنوی
آه سودا زده نای شبان می شنوی
شکوه بلبل ناکام جوان می شنوی
بازآ بازآ بازآ هر آنچه هستی بازآ
گر گبر و یهود و بت پرستی بازآ
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صدبار اگر توبه شکستی بازآ
مرغ حق است که پرده جان می نالد
این خزان است کزو چرخ و زمان می نالد
از خزان گشتن گل دیده خلقت بگریید
دایه غم زده پیر طبیعت بگریید
متن نوحه عباس علمدار
ای جان به فدایت .. عباس علمدار ای جان به فدایت عباس علمدار
دل محفل پایت.. عباس علمدار دل محفل پایت .. عباس علمدار
ای ماه شب تار من عباس.. عباس علمدار ای یار وفادار من عباس.. عباس علمدار بگشای گره از کار من عباس .. عباس علمدار
بر خیمه تو غمخوار.. عباس علمدار سقا و عموی خیمه هایی.. عباس علمدار
حقا که علی مرتضایی.. عباس علمدار محبوب ملائک به سمایی.. عباس علمدار
ای بر حرمم یار.. عباس علمدار ای روشنی چشم تَرم تو.. عباس علمدار غم خوار همه اهل حرم تو..عباس علمدار
متن نوحه حسین فخری – بعد من قافله سالار تویی، خواهرم
بنشین تا به تو گویم زینب
غم دل با تو بگویم زینب
بعد من قافله سالار تویی، خواهر من
دختر حیدر کرار تویی، خواهر من
خون ما جمله در این دشت روان خواهد شد
خولی و شمر به ما دشمن جان خواهد شد، خواهر من
خواهرم! اکبر و عباس و علی اصغر من
هدف نیزه و پیکان جفا خواهد شد، خواهر من
جمله یاران حسین در سفر کرب و بلا
سر به کف، جان به ره دین خدا خواهد شد، خواهر من
خواهرم! خون شهیدان به بیایان بلا
نهر جوشنده و پر شور و نوا خواهد شد، خواهر من
چون که با دجله و با نهر فرات آمیزد
خواهرم! خوب نگر تا که چه ها خواهد شد، خواهر من
موج طوفنده و غرّان چو هزاران شمشیر
بی امان بر سر عُدوان خدا خواهد شد، خواهر من
چون که خون شهدا چشم عدو را بندد
بزم طاغوت به یک لحظه عزا خواهد شد، خواهر من
بعد من خواهر من باز نما قصه ما
چو زبانت سپر آل عبا خواهد شد، خواهر من
چون که بر نی سر پر خون حسینت بینی
خواهرم! صبر نما! ظلم فنا خواهد شد، خواهر من
اهل بیتم همه در سوگ پدر می گریند
ام کلثوم در آن دم به نوا خواهد شد، خواهر من
گر تو را مضطر و نالان و پریشان بینند
شاد و خندان دو لب دشمن ما خواهد شد، خواهر من
لشگر خصم شما را به اسیری گیرند
شام غم مسکن و مأوای شما خواهد شد، خواهرمن
این زمان نوبت شمشیر زبان می اید
تیز و برّان چو خون شهدا خواهد شد، خواهر من
متن سینه زنی ای شیعه مگر قتل شه کرببلا شد از حسین فخری
ای شیعه مگر قتل شه کرببلا شد – یا ماه عزا شد (2)
یا ماتم فرزند علی شیر خدا شد – در دشت بلا شد (2)
ای شیعه به سر زن که زنو ماه عزا شد – قتل شهدا شد
راس شه دین زیب سنان جلوه نما شد – در دشت بلا شد
ای شیعه مگر قتل شه کرببلا شد – یا ماه عزا شد (2)
یا ماتم فرزند علی شیر خدا شد – در دشت بلا شد (2)
چون آب به روی شه لب تشنه ببستند - دلها بشکستند
بسیار عزیزان حسین تشنه نشستند – در دشت بلا شد
ای شیعه مگر قتل شه کرببلا شد – یا ماه عزا شد (2)
یا ماتم فرزند علی شیر خدا شد – در دشت بلا شد (2)
یک غنچه گل بر سر دست شه مظلوم – آن کودک معصوم
مانند پدر یک شبه انگشت نما شد – در دشت بلا شد
ای شیعه مگر قتل شه کرببلا شد – یا ماه عزا شد (2)
یا ماتم فرزند علی شیر خدا شد – در دشت بلا شد (2)
از تیر جفا اصغر او غرق به خون شد زینب به فغان شد
این ظلم و ستم جمله ز اولاد زنا شد – در دشت بلا شد
۲ دیدگاه