شعر برای فرزندم | مجموعه ای کامل از زیباترین اشعار در مورد فرزند

گلچین بهترین و زیباترین اشعار در مورد فرزند

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد فرزند برای شما تهیه نماییم. برای دیدن این اشعار به ادامه این مطلب از مجله دلگرم مراجعه نمایید.

شعر زیبا برای فرزند

فرزندم آرزویم این است :

نتراود اشک در چشم تو هرگز مگر از شوق زیاد

نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز و به اندازه هر روز تو عاشق باشی

عاشق آنکه تو را می خواهد و به لبخند تو از خویش رها می گردد

و تو را دوست بدارد به همان اندازه

شعر در مورد فرزند پسر

جان منی از این عزیزتر نمی شود

جان منی و خوش به حالت که مادرت

تو را مثل گوش ماهی هایی که خودش کنار دریا کشف کرده دوست دارد

برایت یک مشت بوسه میفرستم

باز هم هست

از این بوسه های عاشقانه برایت زیاد کنار گذاشته ام

شعر زیبا در مورد فرزند پسر

میگن شبا ، فرشته ها از آرزوی آدما ، قصه میگن واسه خدا

خدا کنه همین حالا رویای تو گفته بشه پیش خدا

شعری در مورد فرزند پسر

فرزند خوبم

امروز برایت اینگونه دعاکردم! خدایا !

بجز خودت به دیگری واگذارش نکن! تویی پروردگار او!

پس قرارده بی نیازی درنفسش ! یقین دردلش !

اخلاص درکردارش! روشنی دردیده اش! بصیرت درقلبش !

و روزى پر برکت در زندگیش. آمین

شعر در مورد نوزاد دختر

ای بهار آرزوی نسل فردا، دخترم

ای فروغ عشق از روی تو پیدا، دخترم

چشم و گوش خویش را بگشا کز راه حسد

نشکند آیینه ات را چشم دنیا، دخترم

شعر در مورد بچه پسر

مادر بودن، زیباترین شادی دنیاست

و نمی‌دانی من به خاطر تو

چقدر به اشک‌هایم لبخند زده‌ام !

شعر درباره فرزند پسر

فرزند خوب و مهربانم

آغشته به “تو” میشود

روحم ، نفسم ، بند بند وجودم

وقتی در حصار دستانت بوسه باران میشوم

شعری درباره فرزند پسر

دلایل بودنم را مــــــــرور میکنم هر روز!

هر روز از تعدادشان کــــــــم میشود!

آخرین باری که شمردمشان

تنها یک دلیل برایم مانده بود..!

آنهــــــــــم وجود تو بود فرزند نازنینم !!

شعر در مورد مرگ فرزند پسر

کوچک رویایی من

دنیا اگر خودش را بکشد نمیتوان

به عشق من به تو شک کند

تمام بودنت را حس می کنم

شعر در مورد پسر بچه ها

فرزندم، مهربان و ملایم باش،

اجازه نده دنیا تو را زمخت و خشن نماید…

به درد و رنج اجازه نده تو را بیزار نماید…

به تلخی ها اجازه نده، شیرینی زندگیت را، از تو بربایند

شعری زیبا در مورد فرزند پسر

با تمـام مـداد رنگـی هـای دنـیا

بـه هـر زبـانی که بـدانی یـا نـدانی !

خـالی از هـرتشبیه و استعـاره و ایهـام …

تنهـا یکــ جملـه برایـت خـواهـم نوشت :

دوستت دارم فرزند عزیز تر از جانم!

شعر در مورد فرزند

پسرم ! وقتی که به تو نگاه میکنم

نمیتونم وجود خدا رو منکر بشم

آخه فقط خدا میتونسته

موجودی رو به زیبایی و حیرت انگیزی تو خلق کرده باشه

شعر در مورد فرزند دختر

فرزندان شیرین تر از جانم

دوست داشتنتان بزرگترین نعمت دنیاست

مرا شاد میکند و لبخند را به دنیایم هدیه میکند

حتی این روزها گاهی پرواز میکنم

من این دوست داشتن را بیشتر از هر چیز در این دنیا دوست دارم …

شعر در مورد فرزندان

فرزند هنر زاده ی جام و خم نیست

کار هنری میان مردم گم نیست

فریاد مزن ناله مکن آه مکش

میرد هنری که در دل مردم نیست

شعر در مورد فرزند صالح

نازنینم پسرم

عکس پر خنده ی دوران طفولیت تو

رو در روی منست

دل او سوی خداست

چشم او سوی منست

شعر در مورد فرزندم

من و پروانه فرزند شهیدیم

سحر شد سوی صحرا پر کشیدیم

میان باغ یک خورشید را ما

کنار سرو از نزدیک دیدیم

شعر در مورد فرزند ناخلف

برادرم

چرا نمی شناسیم ؟

در حیرتم

می دانم فرزند مادرمی

برادر برادرم

و خواهر خواهرم

اما

نمی شناسم و نمی

شناسمت

و در حیرتم

شعر در مورد فرزند و پدر

صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را

تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید

زیباترین شعر در مورد فرزند

مثل یک کویر نشین

اسبی داشته باشم

و عاشق یک ستاره باشم

شب که شد

تو در آسمان می‌درخشی

من مثل دیوانه ها

می‌تازم

می‌تازم

می‌تازم

تا جایی‌ که تکلیفِ شب را با ستاره‌اش روشن کنم

بگذار فرزندانِ ما بگویند

کویر نشین غریب عاشق می‌‌شود

عجیب می‌میرد

شعر زیبا درباره فرزند دختر

خانه‌یی آرام و

اشتیاقِ پُرصداقتِ تو

تا نخستین خواننده‌ی هر سرودِ تازه باشی

چنان چون پدری که چشم به راهِ میلادِ نخستین فرزندِ خویش است؛

چرا که هر ترانه

فرزندی‌ست که از نوازشِ دست‌های گرمِ تو

نطفه بسته است

شعر در مورد بچه دختر

من فرزند عشقم

مرا نجوا کرده‌اند

بوسیده‌اند

شعر درباره فرزند دختر

گل فرزند آدم خشت کردند

نمی جنبد دل فرزند آدم

شعر در مورد دختر بچه ها

مکن بد به فرزند مردم نگاه

که فرزند خویشت برآید تباه

شعر در مورد فرزندان شهدا

حرص فرزند آدم نادان

مثل مورچست در میدان

این یکی مرده زیر پای دواب

آن یکی دانه می برد به شتاب

شعر در مورد فرزندان حضرت زینب

کسی کز چشم بد فرزند خود را پاس می دارد

به فرزند کسان صائب به چشم بد نمی بیند

شعر درباره فرزند صالح

دلا دیدی که آن فرزانه فرزند

چه دید اندر خم این طاق رنگین

شعر در وصف فرزند دختر

چو خورشید و ماه تابناکیم ما

که فرزند این آب و خاکیم ما

شعر در وصف دختر بچه

مباش جان پدر غافل از مقام پدر

که واجب است به فرزند احترام پدر

شعر در وصف فرزند

صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را

تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید

شعر در وصف فرزند پسر

در عقل نمی گنجد در وهم نمی آید

کز تخم بنی آدم فرزند پری زاید

شعر در وصف فرزند از دست رفته

به از تو مادر گیتی به عمر خود فرزند

نیاورد که همین بود حد زیبایی

شعر در وصف فرزند ناخلف

کس درنیامدست بدین خوبی از دری

دیگر نیاورد چو تو فرزند مادری

شعر در وصف فرزند شهید

در هیچ زمانه ای نزادست

مادر به جمال چون تو فرزند

شعری در وصف فرزند

فرزند سرفراز خدا را چه عیب داشت

ای مادر فلک که سیه بخت زادیم

شعری در وصف فرزند پسر

چو شیری که از مهر فرزند زاید

زند جوش زان گونه از بر شکوفه

شعر زیبا در وصف فرزند

موسی چه کند گر نکند پیشه شبانی

تا بر سرش اندیشه فرزند شعیب است

شعر در وصف مرگ فرزند

فرزند بشر بدین روش نیست

حوری بچه ای تو یا پریزاد

شعر در وصف پسر بچه

پدر علاقه به فرزند خویشتن دارد

من از تعلق روی تو خصم فرزندم

شعری در وصف فرزند دختر

خمش کن همچو عشق ای زاده عشق

اگر چه گفت فرزند عظیمست

شعری در وصف تولد فرزند

مرد چونک به کف آورد چنین در یتیم

خاطر او ز وفای زن و فرزند گذشت

شعرهای زیبا در وصف فرزند

آتش فرزند ماست تشنه و دربند ماست

هر دو یکی می شویم تا نبود اختلاف

شعری زیبا در وصف فرزند

خانه و فرزند و بستر ترک کن

اسپ و استر زین و پالان الرحیل

اشعار زیبا در وصف فرزند

خیال شاه خوش خویم تبسم کرد در رویم

چنین شد نسل بر نسلم چنین فرزند فرزندم

شعر در وصف فوت فرزند

گر از فرزند آدم کس نماند

چه غم داریم با آدم بسازیم

شعر فرزند

همچو فرزند که اندر بر مادر میرد

در بر رحمت و بخشایش رحمان میرم

شعر فرزندم

شمس الحق تبریز دلم حامله توست

کی بینم فرزند بر اقبال تو زاده

شعر فرزند از دست رفته

تویی فرزند جان کار تو عشق است

چرا رفتی تو و هرکاره گشتی

شعر فرزند شهید

کز شاخ طرب حامله فرزند است

کو قره عین طرب انگیزانست

شعر فرزند خصال خویشتن باش

ای مشفق فرزند دو بیتی می گو

هردم جهت پند دو بیتی می گو

شعر فرزندان ایران

ماتم فرزند پیغمبر بود بر جمله فرض

گر یزیدی سیرتی این را نداند گو بدان

شعر فرزند

که هر چه در حق این خاندان دولت کرد

جزاش در زن و فرزند و خان و مان گیرد

شعر زیبا برای فرزند

نه هر که چشم و گوش و دهان دارد آدمیست

بس دیو را که صورت فرزند آدمست

شعر فرزند شهید برای پدر

تا نقش می بندد فلک کس را نبودست این نمک

ماهی ندانم یا ملک فرزند آدم یا پری

شعر فرزندان ایرانیم

ز بخت من ز دل تو سدیست از آهن

که آهن آید فرزند از زن و شو سنگ

شعر برای فرزندم

نهادم پای در عشق که بر عشاق سر باشم

منم فرزند عشق جان ولی پیش از پدر باشم

شعر تولد فرزندم

ای کرده بر پاکان زنخ امروز بستندت زنخ

فرزند و اهل و خانه ات از خانه کردندت برون

شعر زیبا برای فرزندم

نه از اولاد نمرودی که بسته آتش و دودی

چو فرزند خلیلی تو مترس از دود نمرودی

شعر عاشقانه برای فرزندم

آن کس که ترا شناخت جان را چه کند

فرزند و عیال و خانمان را چه کند

شعر در مورد فرزندم

جامه خوشتر بر تو یا فرزند

نی که فرزند خوشترست از آن

شعر عاشقانه فرزندم

از آن شهره فرزند کو را رسیده است

به قدر بلند برین محمد

شعر برای تولد فرزندم

نیستم فرزند او زیرا که من زو بهترم

جانور فرزند ناید هرگز از بی جان پدر

شعر تقدیم به فرزندم

به فرزند شادی ز پیری پر انده

تو را هم غم الفنج و هم غمگساری

شعر برای فرزند از دست رفته

هیچ نعمت بهتر از فرزند نیست

جز به جان فرزند را پیوند نیست

شعر در وصف فرزند از دست رفته

حاصل از فرزند گردد کام مرد

زنده از فرزند ماند نام مرد

شعر درباره فرزند از دست رفته

اینکه گفتم حال فرزند نکوست

کش به اصل خویش پیوند نکوست

شعر در مورد فرزند از دست رفته

دل از فرزند چون در بندت افتاد

که شیرین دشمنی فرزندت افتاد

شعر فرزند شهید برای پدرش

دگر آوازه فرزند بشنید

خروش مهر آن پیوند بشنید

شعر فرزند شهید در مورد پدر

چار فرزند طبیعت بند کن

اعتماد جان بدین صورت مکن

شعر درباره فرزند شهید

چه گر بودش مراد و شادکامی

نبودش هیچ فرزند گرامی

شعر برای فرزند شهید

شه قیصر برون آمد دگر روز

باستقبال فرزند دل افروز

شعر خوانی فرزند شهید

در جهان سخت تر ز آتش عشق

خشم فرزند سیدالوزراست

شعر فرزندان شهید

گرمایه فضلست بس کار نیست

فرزند فضلست آن چراغ زمن

شعر نو برای فرزندم

فرزندم
آنجا که به هر طریق
نمی توان
گره از بخت خواب الوده باز کرد
دیوانه وار
به سرنوشت بی اراده ی خویش
بخند .......

شعر زیبا برای فرزند

فرزندم
تنها یک نفر جائزالخطا بود و آنهم ؛
نام "آدم" داشت
من از سَر و سِر او
با خدا و شیطان
هیچ نمیدانم ..... اما:
تو انسان باش و
هرگز
خطا مکن ....

شعر نو برای فرزند

فرزندم
احساسی وجود دارد
که عظیم تر از آنست که در قاب واژه بنشیند
و کلمات ،
توان توصیف آن را ندارند
و دردی وجود دارد
که گرچه سهل ، بر زبان می آید .... اما
تحمل تاب سنگینی آن
نه در استواری کوه میگنجد!
و نه در بیکرانگی دریا!
احساس "دلتنگی" و
درد "بیکسی" را
خوب بخاطر بسپار ........

شعر برای فرزندم

فرزندم
کفتارها
به همان اندازه درنده خوی اند ؛ که شیرها...
اما شیرها ؛ سلاطین جنگلند و کفتارها ؛
مرده خوارانی منفور!
من از عدالت و حکمت هیچ نمیدانم ،
اما ؛
تفاوتها همیشه برایم : جنون آورند.....

شعر در مورد فرزند

فرزندم
زندگی طعم های متفاوتی دارد
شیرین
تلخ
و گاهی هم ؛ شور .....
اما زندگی برای من ، همیشه مزه ای متفاوت داشت ،
که هرگز نامی برای آن نیافتم
و آن این بود :
"من ؛
هر لحظه آرزوی مرگ داشتم
اما یک عمر
برای شادی دل دلبندانم
زیستم"

بیشتر بخوانید :

بهترین اشعار برای پایان سخنرانی

شعر برای برادر : ۳۰ شعر زیبا و عاشقانه در وصف برادر

شعر برای یار بی وفا : اشعاری غمناک و زیبا در وصف یار بی وفا