اهمیت توجه به بلوغ روانی
بلوغ روانی پس از بلوغ جنسی در انسان صورت میگیرد که با تغییر عادات همراه است. این عادات از قبیل:
- تغییر در روابط.
- تغییر در کارها.
- ترک بعضی عادتها (کنار گذاشتن ناهنجاریها البته روابط اجتماعی هم بر این ناهنجاریها تأثیر دارد و موجب کم یا زیاد شدن آنها میشود).
در طول زندگی یک انسان برخی اتفاقات نقطه عطف است که یکی از آنها بلوغ جسمی است. پس از اینکه فرد به بلوغ جسمی می رسد شرایط روحی او متفاوت می شود و تا زمانیکه بلوغ او کامل شود نوسانات روحی مختلفی را تجربه می کند. پس از جسمانی افراد لازم است تا به روانی برسند.
یکی از جملاتی که والدین به فرزند نوجوان و جوان خود می گویند این است که: بالغ شدی، بزرگ شدی، دیگه بچه نیستی، درست رفتار کن.
باید اشاره داشت که بلوغ روانی با بلوغ جسمانی کاملا متفاوت است و لزوما هر کسی که به بلوغ جسمانی رسیده به نرسیده است و نمی توانیم او را بزرگسال و بالغ و عاقل خطاب کنیم.
بلوغ روانی یعنی فرد خودش را می شناسد و نقاط ضعف و قوت خود را می داند و مسئولیت پذیری پیدا کرده است و می توان گفت که یکی از مهمترین نشانه های مسئولیت پذیری و شناخت خود است و این مسئولیت در زمینه های متفاوت گسترده می شود.
بلوغ روانی در سطوح فکری، عاطفی، اجتماعی، مالی، و بین فردی وجود دارد و عملکرد فرد این زمینه ها نشان دهنده بلوغ روانی او است.
انتظار می رود که با افزایش سن تقویمی، بلوغ روانی افراد نیز افزایش یابد ولی نکته اینجاست که سبک زندگی و ویژگیهای شخصیتی و تجارب افراد است که آنها را به سمت بلوغ روانی و رفتاری هدایت می کند.
برخی از افراد در ابتدای جوانی رفتارهای بالغانه از خودشان بروز می دهند که در مورد آنها گفته می شود که: با اینکه سن کمی دارد اما خیلی پخته رفتار می کند و عاقل است.
اما برخی دیگر هستند که از لحاظ رفتاری عملکرد کاملا نامتناسب با سن تقویمی خود دارند و حتی ممکن است در 40 سالگی رفتارهایی از خودشان نشان دهند که بیانگر نداشتن بلوغ رفتاری و روانی است.
فردی که به بلوغ روانی رسیده روی خودش متمرکز می شود و به رشد و هدفمندی و موفقیت خودش می پردازد و مسئولیت رفتارهایش را می پذیرد و به دنبال ایجاد تغییر اجباری در دیگران نیست.
برخی عوامل روند رشد را به تاخیر می اندازند و یا آن را با مشکل مواجه می کنند، مانند وسواس فکری، اختلالات اضطرابی ، افسردگی، اختلالات شخصیتی، کمبود اعتماد به نفس و عزت نفس، کمرویی و …
بنابراین لازم است تا ابتدا فرد روی خودش متمرکز شود تا بتواند بلوغ را در خود ایجاد کند و اگر با مشکلی روبرو است به درمان آن بپردازد.
صبر در بلوغ روانی
افراد بالغ آگاه هستند که به ندرت نتایج فوری دریافت می کنند. آن ها درک می کنند چیزهای خوب زمان می برد. به این ترتیب ، آن ها خوشحال هستند که صبر کنند تا نتایج مثبتی از تلاش هایشان دریافت کنند. همچنین مایل هستند زمان خود را صرف چیزهای عالی کنند تا چیزی که ارزش ندارد و زود تمام می شود.
این به این معنی است که یک فرد بالغ با دیگران صبور است. آن ها درک می کنند هر کسی زندگی، افکار و احساسات خود را دارد و بنابراین همیشه آنطور که انتظار دارند عمل نمی کند. به همین دلیل ، افراد بالغ، اطرافی نشان را به خاطر دلایل خود می بخشند.
بردباری و ذهن باز در بلوغ روانی
فردی که بالغ است دارای دیوارهای ذهنی نیست که مانع از دیدن جهان از طریق چشم افرادی که تجربیات متفاوتی دارند شود . آن ها درجه ای از لیبرالیسم دارند که به آن ها اجازه می دهد نسبت به دیگران مدارا کنند.
این لزوما به این معنا نیست که فرد بالغ همیشه با آنچه دیگران فکر می کنند یا باور دارد موافق است. تنها به این معنی است که آن ها ظرفیت احترام به تفاوت ها را دارند. آن ها می دانند که آن ها در جایگاه قضاوت دیگران نیستند در نتیجه یک ذهن باز دارند. این منجر به بحث های محترمانه و عقلانی می شود.
خوش بینی متعادل در بلوغ فکری و روانی
فرد بالغ به روش واقع گرایانه فکر مثبت دارند. آن ها می توانند بدون افراط خوشبین و مثبت بمانند. در حالی که می دانند چیزها همیشه با توجه به برنامه پیش نمی روند و چیزهای خوب نمی تواند به طور مداوم در زندگی اتفاق بیفتد، آن ها ذهن را مثبت نگه می دارند و احتمالات آینده را می بینند.
این افراد بالغ بد بینی و منفی بودن را رد می کنند ، چون این یک مسیر سریع برای ناراحتی و ناامیدی است. آن ها زمان برای هدر دادن چیزهای منفی ندارند.
از اختلالات روانی شایع در نوجوانی میتوان موارد زیر را نام برد:
- افسردگی ( عدم لدت بردن از زندگی و مهم نبودن چیزهایی که قبلا بااهمیت بودند)
- مانیا ( تجربه خلق بالا، احساس همهکار توانی، انجام کارهای پرریسک و خطرناک)
- مشکلات اضطرابی ( وجود احساس اضطراب و استرس و ایجاد اختلال در زندگی روزمره)
- بیاشتهایی عصبی ( عدم دریافت غذا به دلیل فشارهای روانی)
- اختلال بدشکل دیدن بدن ( تصور اینکه بدن دچار نقص است یا نقضهای کوچک بسیار بزرگتر به چشم میآیند)
- اسکیزوفرنی ( توهم، هذیان )
سطوح بلوغ روان:
بلوغ روانی در سطوح فکری، عاطفی، اجتماعی، مالی، و بین فردی وجود دارد و عملکرد فرد این زمینه ها نشان دهنده بلوغ روانی او است.
انتظار می رود که با افزایش سن تقویمی، بلوغ روانی افراد نیز افزایش یابد ولی نکته اینجاست که سبک زندگی و ویژگیهای شخصیتی و تجارب افراد است که آنها را به سمت بلوغ روانی و رفتاری هدایت می کند.
عوامل روند رشد بلوغ روانی:
برخی عوامل روند رشد را به تاخیر می اندازند و یا آن را با مشکل مواجه می کنند، مانند وسواس فکری، اختلالات اضطرابی ، افسردگی، اختلالات شخصیتی، کمبود اعتماد به نفس و عزت نفس، کمرویی و …
بنابراین لازم است تا ابتدا فرد روی خودش متمرکز شود تا بتواند بلوغ را در خود ایجاد کند و اگر با مشکلی روبرو است به درمان آن بپردازد.
منبع : گردآوری شده دلگرم
- برچسبها
- خود شناسی
- اختلالات روانی
دیدگاه ها