بعداز دو یا سه روز بقدری پرزا آب شده بودند ک چنگ میزدم خودبخود جدا میشدند. آنقدر تمیز و خوشبو شده بود ک نگو.
حالا یک خاطره از سیرابی.
توی دوره عقد باردار شده بودم اما نمیدونستم کباردارم.
بلطف بوی سیرابی اوق زدم و مادرم فهمید باردارم و از اونجایی که دختر اگر دوره عقد باردار میشد مایه آبروریزی بود ، مادرم از خواسته های بالا بلندشون پایین اومدند و سریع بساط جشن عروسی رو چیدند تا شکمم بالا نیومده بریم سر خونه و زندگیمون. خلاصه سیرابی باعث شد از دوسال بیشتر تو عقد موندن و جدایی اجباری از همسرم خلاص بشیم.