
انشا درمورد ثروت
در این مقاله از مجله اینترنتی دلگرم چند انشای زیبا و ادبی درمورد ثروت برای شما عزیزان آورده ایم که در ادامه تقدیم حضورتان خواهیم کرد.
انشا درباره پول و ثروت
ما می توانیم خوب درس بخوانیم و با علمی که به دست می آوریم به مردم خدمت کنیم و زندگی خود را نیز به رفاه برسانیم. مثلا یک پزشک با علم خود هم کار می کند و درآمد زیادی دارد و هم به دیگران خدمت می کند.
البته ثروتمندان زیادی هم هستند که زیاد درس نخوانده اند اما از ثروت خودشان برای پیشرفت علم استفاده می کنند زیرا می دانند که ثروت به تنهایی باعث آرامش و خوشبختی آدم ها نمی شود.
من نتیجه می گیریم که هم با علم می توان به ثروت رسید و هم با ثروت می توان علم آموخت و به پیشرفت علم نیز کمک کرد. پس هر دو خوب است و این بستگی به سعی و تلاش خودمان دارد و مهم این است که یاد بگیریم از هر دو به درستی استفاده کنیم. این بود انشای من …
انشا درمورد اهمیت ثروت در زندگی
مقدمه: انشای امروز ما در مورد اهمیت پول و ثروت در زندگی ما است، قطعا نقش ویژه ای در رفاه خواهد داشت و باعث می شود شما موفقیت های بزرگ تر و بهتری را کسب کنید،
حتی وقتی برای کاری تلاش می کنید اگر پول باشد درهای بسته زودتر باز می شوند و مشکلات بهتر حل می شوند.
تنه انشاء: با این حال پول در زندگی بسیار مورد نیاز است؛ نمیتواند چیزهایی مانند زمان، عشق و مراقبت حقیقی بخرد. اما به راحتی و با بهترین شرایط و هوشمندی هر چه تمام میتواند نیازهای بیرونی فرد را برآورده کند
و نیازهای درونی حسی بیش از ثروت و صرفا پول می خواهند. در حال حاضر، همه چیز به قدری پرهزینه و پر هزینه شده است که باید برای زندگی ساده خرید کنید و هزینه های اضافی را از زندگی خود حذف کنید.
و اگر پول نداشته باشی، یا اگر پس انداز نکنیم یا جان خود را از دست بدهیم چه خواهیم کرد. خطرات زیادی در این صورت زندگی را تهدید می کند و در واقع پس انداز کردن می تواند ایده آل ترین را برای جلوگیری از خطرات باشد.
نباید این موضوع را فراموش کنیم که انسان های پولدار معمولا ممکن است خیلی زود مغرور شوند و این قطعا اشتباه بسیار بد و بزرگی است.
نتیجه گیری: شکی نیست که پول برای زندگی سالم ما بسیار ضروری اس . پول تقریبا ً همه چیز برای ما برای زندگی فراهم می کند. اما صرفا پول پرست بودن یکی از بدترین اتفاقاتی است که ممکن است هر انسانی را درگیر خودش کند.
بهتر است شما هم اگر روزی ثروتمند شدید از این وضعیت خود را دور کنید.
انشا با موضوع پول و ثروت
من این انشا را با چند پرسش از خودم مینویسم. ثروت چیست ؟ راه رسیدن به ثروت چیست ؟ چرا می خواهم ثروتمند شوم ؟
ثروت یعنی فراوانی نعمت در تمام جنبه های زندگی، ثروت یعنی ارتباط آگاهانه و با آرامش با خداوند و ارتباط قشنگ با بندگان خداوند همراه با آرامش و عشق و مودت، یعنی ارتباط آگاهانه و همراه با عشق با خودم،
ثروت یعنی سلامت جسم و روح، ثروت یعنی بی نیازی مالی که هر آنچه اراده کردیم در همان زمان از بهترین تهیه شود ثروت یعنی دیدن زیبایی های جهان، ثروت یعنی خدا، خدا یعنی ثروت.
چرا می خواهم ثروتمند شوم ؟ چون می خواهم خداوند را بیشتر باور کنم چون میخواهم آدم باتقوا تری شوم به خداوند نزدیکتر شوم چون میخواهم از نعمت های خداوند که برای من خلق شده (آسمان و زمین را مسخر شما کردیم) کمال استفاده را ببریم ،
چون میخواهم آسایش داشته باشم و تمام دیدنی های دنیا را ببینم (قل سیرو فی الارض) چون میخواهم با خودم و کائنات و خداوند هماهنگ باشم چون می خواهم آرامتر و شادتر و خیر خواه تر باشم،
چون می خواهم لذت بیشتری از زندگی تجربه کنم ، چون می خواهم قدرت خلق کننده ای که خداوند در وجودم قرار داده به واسطه روحی که از خودش در من دمیده به نحو احسنت استفاده کنم.
چون می خواهم ذهن خلاقتر و پویاتری داشته باشم چون می خواهم دست خداوند باشم بر روی زمین برای گسترش جهان و اشاعه توحید چون میخواهم یکتا پرست باشم و توحیدی چون می خواهم شکرگزارتر و سپاسگزارتر باشم.
انشا در مورد علم بهتر است یا ثروت
من دوست دارم ثروت زیادی داشته باشم چون می توانم با آن هم خودم در رفاه باشم و هم به بقیه مردم کمک کنم.
با ثروت می توانم همه امکانات لازم را برای خود و خانواده ام فراهم کنم. من فکر می کنم اگر پول نباشد سلامت ما آدم ها هم به خطر می افتد. اگر کمی فکر کنیم متوجه می شویم که زمانی که هیچ فقیری در اطراف ما نباشد دنیا چقدر قشنگ تر می شود و همه خوشبخت تر هستند.
با ثروت می توان به پیشرفت علم هم کمک کرد، ما می توانیم مدارس بزرگ تر بسازیم و بیمارستان های مجهزتری راه اندازی کنیم. اما پدرم به من گفته است علم و ثروت در کنار هم هست که می تواند جامعه ما را از بدبختی و فساد نجات دهد.
علم و ثروت در کنار هم بیمارستان را راه اندازی می کند، علم و ثروت با هم مدرسه کامل ایجاد می کنند و علم به تنهایی هم می تواند پول ساز شود.
انشا طنز درمورد ثروت
مقدمه: اول از همه باید دو نکته را در همین مقدمه ذکر کنم: یکی اینکه قصد ندارم از ثروت معنوی و اخلاقی که مسلما بهتر از ثروت مادی است بنویسم، بحث این انشا درباره ثروت و فقر مادی است.
دوم اینکه ثروتمندان شریف بسیاری وجود دارند که با توانایی و زیرکی خودشان به ثروت و رفاه رسیده اند، اما در این انشا، منظور از ثروتمند، افراد سوء استفاده گری است که با سوار شدن بر شانه زحمتکشان و پا گذاشتن بر نردبان حق دیگران به ثروتی می رسند
که با اخلاق و انسانیت جور در نمی آید. حتما قبول دارید که این دسته افراد در جامعه ما و در کل دنیا، اصلا کم نیستند!
بدنه انشا: میگویند به هر چیزی که فکر کنید همان میشود. ما که خیلی به پولدار شدن فکر کردیم ولی به جایی نرسیدیم! همه انرژی های مثبت را به سمت خودمان جذب کردیم که بشود، اما باز هم نشد.
درس خواندیم، مدارک عالیه گرفتیم، کار و تلاش کردیم، حتی از ثبت اختراعی که کلی برایش زحمت کشیده بودیم و فسفر سوزانده بودیم چیزی دستگیرمان نشد. رفتیم سربازی و برگشتیم، پدرمان از کار افتاده شده بود.
رفتیم سر کار روزی ۱۲ ساعت کار کردیم، آخر سال پس اندازمان به اندازه یک ساعت مچی نشد. گفتند پولدارها ساعت زیادی کار و فعالیت نمی کنند، آنها باهوشند، مینشینند و سرمایه گذاری میکنند.
خواستیم به سبک ثروتمندان بنشینیم و پول در بیاوریم، دار و ندارمان را زدیم توی بورس و سهام خریدیم که آن هم ترکید. میگویند بورس بلدی میخواهد ما که بلد نبودیم.
میگویند باید صبور باشید که البته هستیم. چه کار دیگری میشود کرد اصلا؟ فعلا عصرها که از کارخانه میآییم، با پراید قسطی مسافرکشی میکنیم.
این ها حرف های دایی من است که جوان پر شر و شوری است اما جرات عاشق شدن ندارد! حالا بشنوید از پسرعمه خوش تیپم که عاشقان زیادی دور و برش هست اما فعلا قصد ازدواج ندارد:
ـ بابای من خیلی مهربان است، دست خیلی ها را گرفته و در کارخانه بند کرده، همین دایی جان شما مگر از سربازی که آمد، بیکار و بی حاصل نمیگشت؟ حالا سرش گرم کار است و آینده خوبی پیش روی اوست.
همین خوبی ها و خیرخواهی هاست که انرژی مثبت را به زندگی آدم میآورد. بله بله مدتی است حقوق کارگرها به تعویق افتاده، میدانم. پدر سرش شلوغ است و سرمایه گذاری جدیدی راه انداخته که خرج زیادی برایش داشته است.
تا این کار جدید خوب راه بیفتد کارگرها باید کمی صبر و تحمل کنند، دیر و زود دارد سوخت و سوز ندارد. بگذارید بنده خدا از خارج برگرد همه چیز را سر و سامان می دهد.
خب کمی کسالت داشت و باید استراحت می کرد تا کمی از استرس هر روزه کار فاصله بگیرد. مادرم هم این اواخر افسرده شده بود. این شد که تصمیم گرفتند مدتی را در یک منطقه خوش آب و هوا در نزدیکی کوه های آلپ سپری کنند.
بابا یک وام خوب هم گرفته که با آن چند قطعه زمین خریده، ساخت و سازش که تمام شد، ما بچه ها هم از در به دری خلاص می شویم و میتوانیم ویلای اختصاصی خود را داشته باشیم.
فعلا در طبقه بالا همین خانه سر میکنیم تا ببینیم چه میشود. ای وای دلار امروز بالا نرفته است و سرمایه ام خوابیده. واقعا که چقدر استرس برای بدن و سلامتی مضر است.
سرم درد میکند. با اجازه میروم استراحت کنم. شب کلی مهمان دارم. تو هم اگر خواستی بیا. ولی این بار آن دایی بی کلاس بی اعصابت را نیاور. آبرویم پیش دوستانم میرود.
نتیجه: نوشتن انشا مقایسه فرد ثروتمند و فقیر به زبان طنز، انشای تلخی خواهد بود. از هر زاویه ای که نگاه کنیم عدالت را نخواهیم دید. من میخواهم بزرگتر که شدم در دانشگاه رشته اقتصاد بخوانم.
شاید توانستم راه های تقسیم عادلانه ثروت را در جامعه پیدا کنم و البته امیدوارم قابل اجرا هم باشد.
همچنین بخوانید:
5 انشا از زبان خورشید مناسب برای پایه سوم تا هشتم
انشا صدای باران: 10 انشای زیبا و دلنشین درمورد صدای باران