فروغ احمدی کیست ؟
فروغ احمدی یکی از پرستاران بیمارستان اصفهان می باشد که عصرها با شعرخوانی برای بیماران کرونایی، به آنها امید میدهد.
فروغ احمدی پرستار بیمارستان الزهرای اصفهان هر شب از پشت میکروفون پیج اورژانس، برای بیماران و همکاران خود شعر میخواند، و طلب شفا و آرامش میکند.
شعر خوانی احساسی فروغ احمدی،پرستار بیماران کرونایی در بیمارستان الزهرای اصفهان
شعر خواندن یک پرستار برای بیماران
یک ویدیو از شعر خواندن یک پرستار و پخش موسیقی برای بیماران از بلندگوهای بیمارستان الزهرای اصفهان در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود.
این پرستار که فروغ احمدی نام دارد، یک شعر با نام پرستار از مرتضی مرادپور را میخواند که خودش هم پرستار است.
همکاران خانم احمدی پشت سر او گاهی با شعر خواندن او شوخی میکنند که واکنشهای متفاوتی را بین کاربران شبکههای اجتماعی داشته.
بعضی از آن انتقاد کردهاند و بعضی آن را یک شوخی بین همکاران دانستهاند.
فروغ احمدی با انتشار این ویدیو در اینستاگرامش نوشته:
"بچهها این ویدیو برای شیفت دیشبه
همچنان شلوغ همچنان دیدن درد و رنج مریضام و همچنان شاهد خستگی همکارام.
اولش خواستم این ویدیو رو ادیت کنم
برش بدم چون همکارام همینطور که سرگرم کار بودن به هر دری میزدن که منو بخندونن و من نتونم ادامه بدم.
اون همکار آقایی که بیشتر از همه داره اذیت میکنه تهدیدش کردم که من این شیطنتتو تو پیجم میذارما
اما بعد دیدم همین شیطنته چقدر قشنگه
همین روحیه که تو اوج اعصاب خوردی و کمبود نیرو و شلوغی و نبود دارو و ندادن حق و حقوقشون و حال بدیشون بازم استوارن
بازم میخندن
بازم میخندیم...
به نظرم این یه هنره..
شایدم دیوانگیه
چقدر این به به گفتنشون
این همدلی توی شیفتهای سنگین
و این بزرگواریشون رو دوست دارم
شعر از :مرتضی مرادپور"
بیوگرافی فروغ احمدی از زبان خودش
وقتی شعر خوانــدم چندنفر از همراهان بیماران درگیر با کرونا سمت من آمدند و اشــک ریزان می خواستند مرا به آغوش بکشند
«فروغ احمدی» پرستاری که شعرخوانی هایش التیام بخش بیماران شده است، از شعرخوانی های شبانه اش در اورژانس الزهرا می گوید:
🔹من متولد ۱۳۷۰ در شهرکرد هســتم و فارغ التحصیل در رشته پرستاری، برای معالجه مادرم که به بیماری کانسر(سرطان)دچار شــده بود از شهرکرد، راهی اصفهان شدم و جذب محیط بیمارستان الزهرا شدم و تصــمیم گرفــتم در اورژانــس بیمارستان الزهرا مشغول به کار شوم؛ ۴ سال هم هست که در بخش اورژانس بیمارستان الزهرا خدمت رسانی می کنم.
🔸شب ها وقتی که می دیدم از پشت پیج پزشک یا پرستاری فراخوانـده می شود و به یک شب خوش گفتن بسنده می شود، تصمیم گرفتم در محیطی که همه با رنج و درد سربه گریبانند، با شعرخوانی و دعا مردم را به طلب شفا از خداوند دعوت کنم.در ابتدا که تصمیم گرفتـم این کار را انجـــام دهــم مــردد بودم اما بازخورد بیماران و همکاران چنان مثبت بود که انگیزه مرا برای شعر خوانی و دعاگویی مضاعف کرد. همین چندشب گذشته، وقتی شعر خوانــدم چندنفر از همراهان بیماران درگیر با کرونا سمت من آمدند و اشــک ریزان می خواستند مرا به آغوش بکشند که هیجان زده شــدم و خــدا را شــکر کردم که توانستم از آلام این بیـماران بکاهــم. اورژانس بیــمارســتان الزهرا شــب های شلوغی را می گذراند و صدا به صدا نمی رسد اما زمانی که از خداونــد طلب شفا برای بیماران با زبان شعر می شوم، بیماران سرشار از احساس امید می شوند و این بازخورد مثبت را به من و همکارانم منتقل می کنند.
🔹روزهای سخت و طاقت فرسایی را پشت سر می گذرانیم و با صحنــه های غم انگیز بسیاری مواجه هستیم.بارها از شدت خستگی و دیدن مــرگ مــردم،
اشک ریختیم،شعرخوانی هایم به همکاران انگیزه داده تا توان خــود را هرچه بیشتر در خدمت به مردم به کار بگیرند، سعی می کنم شعرها و دعــای سریــع الاجابه را انتخاب کنم که به بیماران این پیام را برسانم که شفا را از خداوند طلب کنند. وقتی که حالم به خاطر بیماری مادرم خــوب نبود با خــواندن این شعرها و دعاها بهتر می شدم و سعی می کردم دیگران را هم سهیم کنم.
۵ دیدگاه