دلگرم
امروز: پنجشنبه, ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ برابر با ۱۶ ذو القعدة ۱۴۴۶ قمری و ۱۵ مه ۲۰۲۵ میلادی
آموزش استخراج وزن شعر فارسی در سه گام ساده
زمان مطالعه: 21 دقیقه
یادگیری اصولی وزن شعر فارسی با روشی گام به گام و کاربردی برای علاقمندان به شعر و ادبیات.

استخراج وزن شعر

اکنون که می دانیم وزن شعر چیست و علم عروض به چه چیزی می پردازد، می رویم سراغ اصل مطلب که همان آموزش وزن شعر فارسی است. در ادامه، سه گام ساده را بیان می کنیم که با طی آن ها می توانید وزن شعر را استخراج کنید. در گام نخست، باید شعر را صحیح بخوانیم، سپس در گام دوم آن را با در نظر گرفتن نکاتی تقطیع هجایی کنیم و در گام سوم ارکان و افاعیل عروضی اش را بنویسیم و به وزن شعر برسیم. در ادامه، با این گام ها و اصطلاحات آن ها آشنا می شویم.

گام نخست: صحیح خواندن شعر

گام نخست و اساسی در پیدا کردن وزن شعر خواندن آن به شکل صحیح و فصیح است. این توانایی به مرور زمان و با تمرین و تکرار در شما شکل خواهد گرفت. شنیدن خوانش شعر شعرای بزرگ توسط اساتید ادبیات و کسانی که در زمینه شعر تخصص دارند، می تواند بسیار کارساز باشد و شما را از ارتکاب و تکرار خطا محفوظ بدارد. برای مثال، سعی کنید غزل زیر را بخوانید، سپس با شنیدن خوانش سیدعلی موسوی گرمارودی، شاعر و حافظ پژوه معاصر، خطاهای احتمالی تان را بیابید و تصحیح کنید.

رواق منظر چشم من آشیانه توست
کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

به لطف خال و خط از عارفان ربودی دل
لطیفه های عجب زیر دام و دانه توست

دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوش باد
که در چمن همه گلبانگ عاشقانه توست

علاج ضعف دل ما به لب حوالت کن
که این مفرح یاقوت در خزانه توست

به تن مقصرم از دولت ملازمتت
ولی خلاصه جان خاک آستانه توست

من آن نیم که دهم نقد دل به هر شوخی
در خزانه به مهر تو و نشانه توست

تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین کار
که توسنی چو فلک رام تازیانه توست

چه جای من که بلغزد سپهر شعبده باز
از این حیل که در انبانه بهانه توست

سرود مجلست اکنون فلک به رقص آرد
که شعر حافظ شیرین سخن ترانه توستوزن شعر

گام دوم: تقطیع هجایی

همان طور که در ابتدا گفتیم، وزن شعر مربوط به آن چیزی است که تلفظ می کنیم و به گوشمان آهنگین به نظر می رسد. در زبان فارسی، مانند اغلب زبان های دنیا، نگارش و تلفظ یکسان نیست. بنابراین، برای شناخت وزن شعر فارسی باید سراغ واحدهای آوایی زبان برویم. این واحدهای آوایی همان هجاهایی است که در دوران مدرسه انجام می دادیم و به آن «بخش کردن» می گفتیم. دست چپ و راستمان را بالا و پایین می کردیم و مثلاً چنین می گفتیم: «آ  سِ  مان  آ بی  اَست».

«هجا» یا «بخش» یا «سیلاب» کوچک ترین واحد تشکیل دهنده گفتار است که با هر ضربه هوای ریه ادا می شود و شامل صامِت (همخوان) و مُصَوِّت (واکه) است. هجاها می توانند آهنگ یک زبان، قواعد شعری، الگوهای تأکید و... آن را دگرگون سازند.

بیت زیر را در نظر بگیرید. می خواهیم آن را هجابندی یا تقطیع هجایی کنیم (همان بخش کردن دوران مدرسه).

در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم

ابتدا چند بار آن را مرور می کنیم تا به شکل صحیح خوانش با توجه به معنی برسیم. این بیت را به صورتی که با زبان می خوانیم، می نویسیم. همان خط عروضی که گفتیم:

دَران نَفَس کِ بِمیرَم دَرارِزویِ تُ باشَم
بِدانُ مید دَهَم جان کِ خاکِ کویِ تُ باشَم

خط عروضی با جدا کردن هجاها یا همان تقطیع هجایی به صورت زیر است:

دَ ران نَ فَس کِ بِ می رَم  دَ را رِ زو یِ تُ با شم

بِ دا  نُ مید دَ هَم جان کِ  خا کِ کو یِ تُ با شَم

اگر به هجاهای بیت بالا دقت کنید، می بینید که بعضی از آن ها سه حرف، برخی دو حرف و برخی دیگر یک حرف دارند. در ساده ترین تقسیم بندی، هجاهای یک حرفی را «هجای کوتاه» و هجاهای دوحرفی را «هجای بلند» می نامیم. هجای کوتاه را با علامت U و هجای بلند را با — نشان می دهیم. البته یک هجای دیگر به نام «هجای کشیده» نیز داریم. در عمل، آنچه از هجای کشیده حس می کنیم، معادل یک هجای بلند و یک هجای کوتاه است و به همین دلیل آن را با — U نمایش می دهیم.

البته دقت کنید که هجای کشیده دقیقاً معادل یک هجای بلند و کوتاه نیست و به دلیل اختلاف اندکی که با آن دارد، گوش هر دو را یکی می پندارد. اما نمی خواهیم با استثنائات خللی در روند کار ایجاد کنیم و هر جا هجای کشیده دیدیم، از — U استفاده می کنیم. در ادامه، با صورت دقیق تر و منسجم تر با دسته بندی هجاها آشنا می شویم.

گفتیم که هر هجا از صامت و مصوت تشکیل شده است. صامت حرف بدون حرکت مانند ن، ر، م و... است. مصوت نیز حرکتی است که به صامت می دهیم و خود به دو نوع کوتاه و بلند تقسیم می شود. مصوت های کوتاه همان فتحه، کسره و ضمه ( َ و ِ و ُ ) هستند. مصوت های بلند نیز به صورت «آ»، «ای» و «او» تلفظ می شوند.

برای مثال، اجزای واژه «معنا» به صورت زیر است:

معنا = صامت م + مصوت کوتاه َ + صامت ع + صامت ن + مصوت بلند آ.

با توجه به آنچه گفتیم، می توانیم هجاها در شعر فارسی را دسته بندی کنیم. هجاهای شعر فارسی را به صورت علمی مطابق دسته بندی زیر بیان می کنند:

    هجای کوتاه (U)
        صامت + مصوت کوتاه (مثل نِ، اُ)
    هجای بلند (—)
        صامت + مصوت کوتاه + صامت (مثل سَر)
        صامت + مصوت بلند (مثل پا)
    هجای کشیده (—U)
        صامت + مصوت کوتاه + صامت + صامت (مثل گُفت)
        صامت + مصوت بلند + صامت (مثل خار)
        صامت + مصوت بلند + صامت + صامت (مثل خواست)

  • نکته ۱: همان طور که گفتیم، هجاها مربوط به گفتار هستند. بنابراین، به شکل ظاهری کلمات کاری نداریم و آنچه مهم است تلفظ آن هاست. مثلاً اگر خوانش شعر ایجاب می کرد «امید» را با تشدید بخوانیم، آن را به صورت «اُم مید» تلفظ و هجابندی می کنیم. یا کلمه «خواب» به شکل «خاب» تلفظ می شود.
  • نکته ۲: کلماتی مانند «آب»، یک همزه در ابتدا دارند و به صورت ئاب (مثل خار) به زبان آورده می شوند. در هنگام تقطیع هجایی به این نکته توجه داشته باشید.
  • نکته ۳: کلماتی مانند بیابان و خیال را به صورت «بِ  یا  بان» و «خِ  یال» هجابندی می کنیم.
  • نکته ۴: پایان کلمات مختوم به «ه» ممکن است ملفوظ یا غیرملفوظ باشد و در هجابندی باید به آن دقت کنیم. مثلاً «ه» در «خانه» غیرملفوظ بوده و تلفظ آن «خانِ» است.

اکنون با هم چند مصراع را تقطیع هجایی می کنیم:

زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
زان یا رِ دِل نَ وا زَم شُک ریست با شِ کا یَت

شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشد
شَ بِ عا شِ قا نِ بی دِل چِ شَ بی دِ راز با شَد

بازت ندانم از سر پیمان ما که برد
با زَت نَ دا نَ مَز سَ رِ پِی ما نِ ما کِ بُرد

دریای شورانگیز چشمانت چه زیباست
دَر یا یِ شو رَن گی زِ چَش ما نَت چِ زی باست

فرقی میان طعنه و تعریف خلق نیست
فَر قی مِ یا نِ طع نِ وُ تَع ری فِ خَلق نیست

گام سوم: تقطیع به ارکان و افاعیل عروضی

معمولاً وقتی قواعدی برای یک موضوع تدوین می کنیم، نمادها و اصطلاحات واحدی را به کار می بریم تا بیان آن ساده تر شده و یکپارچگی بر آن حاکم باشد. اگر به تقطیع هجایی مثال های بالا دقت کنید، مشاهده خواهید کرد که در هر مصرع، مجموعه چند هجا تکرار شده است. به هریک از این مجموعه ها «رکن» می گوییم. مثال زیر این موضوع را به خوبی نشان می دهد.

من دوست می دارم جفا کز دست جانان می برم

طاقت نمی دارم ولی افتان و خیزان می برم ↓

مَن دوست می دارَم جَفا کَز دَستِ جانا می بَرَم

طاقَت نِمی دارَم وَلی اُفتانُ خیزا می بَرَم ↓

مَن│ دوست |می│ دا│ رَم │جَ│ فا│ کَز│ دَس│ تِ│ جا│ نا│ می| بَ│ رَم

─     ─ │ﮟ     ─    ─   ─   ﮟ   ─    ─     ─    ﮟ    ─   ─    ─    ﮟ        

طا│قَت│ن¸│ می│ دا│ رَم │و│َ لی│ اف│ تا│ نُ│ خی│ زا│ می│ بَ│ رَم

─    ─   ﮟ      ─    ─    ─   ﮟ   ─      ─   ─   ﮟ    ─     ─    ─    ﮟ    ─

حال این هجاها را به صورت چهار تا چهار تا  تقسیم می کنیم تا نظم موجود

در آن ها خود را نشان دهد:

  تن تن ت تن   │ تن تن ت تن│تن تن ت تن│ تن تن ت تن

   ─  ─ ﮟ ─    ⁄ ─ ─   ﮟ  ─ ⁄  ─ ─  ﮟ ─ ⁄   ─   ─ ﮟ ─

مَن دوست می│ دارَم جفا     │کز دستِ جا │نا می بَرَم

طاقت نِمی     │دارَم وَلی      │افتانُ خی    │زا می رَوَم  

به نمونه ی زیر هم توجه کنید .

باور مکن که من دست از دامنت بدارم           

شمشیر نگسلاند پیوند مهربانان ↓

با وَر مَکُن کِ من دَس تَز دامَنَت بِدارَم           

شَمشیر نَگسَلانَد پیوندِ مِهرَبا نا ↓

با   │ وَر│ مَ │کُن│ کِ │من│ دَس│ تَز│ دا │مَ│ نَت│ بِ│ دا│ رَم

  ─    ─   ﮟ    ─    ﮟ    ─    ─     ─    ─   ﮟ   ─    ﮟ  ─    ─

شم│   شیر   │نگ│سَ│ لا │  نَد │پی │ وَن│ دِ│ مِه│ رَ│ با │نا

  ─    ─│ ﮟ      ─    ﮟ   ─     ─     ─     ─   ﮟ    ─  ﮟ   ─   ─  

حال هجاهای این مصرع ها راهم به صورت سه تا چهار تا می توانیم تقسیم کنیم، هم به صورت چهار تا سه تا. توجه کنید.

تن  تن  تَ│  تن ت تن تن │  تن تن تَ │تن ت تن تن

─   ─   ﮟ ⁄  ─ ﮟ ─ ─    ⁄   ─  ─  ﮟ ⁄  ─  ﮟ ─ ─

با   وَر مَ   │ کُن کِ مَن دس│تَز   دا   مَ │نَت بِ دا رم    

تن تن تَ تن │ ت تن تن │ تن تن تَ تن│  تَ تن تن

─ ─ ﮟ ─    ⁄   ﮟ   ─ ─ ⁄ ─  ─ ﮟ  ─ ⁄  ﮟ  ─ ─

با ور مَکن    │کِ مَن دَس│ تَز دامَنت    │ بدارَم

حال می بینیم که به راحتی می توانیم به جای اعلام چگونگی هجاها از

"تَ " و "تَن " استفاده کنیم. مثلا به جای این که بگوییم این وزن از یک هجای کوتاه و سه هجای بلند [ ﮟ─ ─ ─] تشکیل شده می توانیم بگوییم این وزن یا وزن این شعر از مثلا چهار بار [ تَ تَن تَن تَن] تشکیل شده است. البته از معیارهای دیگری هم می توان استفاده کرد. مثلا می توان از [دَ دَم دَم دَم ] استفاده کرد یا از ترکیب های هموزن آن ها مثل "نواها را" که می گوییم وزن این شعر از چهار بار "نواهارا" تشکیل شده است             [ نواهارا، نواهارا، نواهارا، نواهارا]. از طرفی  چون در صرف و نحو زبان عربی همه ی کلمات را با "فعل " می سنجند، در عروض عربی و فارسی هم وزن هجاهای جدا شده ی هر مصراع را (که نمایانگر نظم وزن هستند ) از "فعل " ساخته اند. مثلاً هموزن (ﮟ─ ─ ) فَعولن (= تَ تن تن) است. همچنین به جای ( ﮟ ─ ─ ─) از قالب هم وزنش "مفاعیلن" استفاده می کنند. این قالب ها را ارکان عروضی می گویند. مهم ترین قالب های عروضی را دکتر وحیدیان کامیار نوزده تا دانسته است، به شرح زیر :

الف- ارکانی که در آغاز و میان و پایان مصراع ها می آیند :

١- فاعلاتن = ─ ﮟ─ ─  = تن تَ تن تن

٢- فاعلن  = ─ ﮟ ─ =  تن ت تن

۳- مستفعلن = ─ ─ ﮟ ─  = تن تن تَ تن

۴- مفعولن = ─ ─ ─  = تن تن تن

۵- فع لن (= فاعل) ─ ─ = تن تن

۶- مفاعیلن = ﮟ ─ ─ ─ = تَ تن تن تن

۷- فعولن = ﮟ ─ ─ = تَ تن تن

۸- فَعَلاتن = ﮟ ﮟ ─ ─ = تَ تَ تن تن

۹- مفاعلن = ﮟ ─ ﮟ ─ = ت تن ت تن

١۰- فَعَلن = ﮟ ﮟ ─ = ت ت تن

١١- مفتعلن = ─ ﮟﮟ ─ = تن ت ت تن

ب – ارکان غیر پایانی که فقط در اول و میانه ی مصراع ها می آیند و در آخر مصراع ظاهر نمی شوند، به این دلیل که آخرین هجای آن ها کوتاه است. در حالی که آخرین هجای مصراع ها باید بلند باشد. از این جهت است که به آنها هجاهای غیر پایانی می گویند.

١- فاعلاتُ = ─ ﮟ ─ ﮟ = تن ت تن تَ

٢- فَعَلاتُ = ﮟ ﮟ ─ ﮟ = تَ تَ تن تَ

۳- مفاعیلُ = ﮟ─ ─ ﮟ = تَ تن تن تَ

۴- مستفعلُ = ─ ─ ﮟ ﮟ = تن تن تَ تَ

۵- مفعولُ = ─ ─ ﮟ = تن تن تَ

۶- مفاعلُ = ﮟ ─ ﮟ ﮟ = تَ تن تَ تَ

ج- ارکان پایانی که در پایان مصرع ها و در برخی وزن های خاص- که در آینده بحث خواهیم کرد- در پایان نیم مصراع ها می آیند .

1-   فَعَل = ﮟ ─ = تَ تن

٢- فع = ─ = تن

توجه ، گاهی از رکن پایانی یک وزن ، یک یا دو یا سه هجا کم می شود در این صورت وزن جدیدی از جنس وزن اصلی تولید می شود که یک یا دو یا سه هجای آخر آن حذف شده است .

مثلا اگر از آخر مفاعیلن ( ﮟ─ ─ ─ ) یک هجا حذف کنیم ( ﮟ ─ ─ = فعولن ) می ماند و اگر دو هجا حذف کنیم ( ﮟ ─ = فَعََََل )می ماند و اگر سه هجا کم کنیم ( ﮟ= "─" = فَ ) می ماند [ به این دلیل (فَ = ﮟ ) را نمی پذیرند که هجای پایانی مصراع ها نباید هجای کوتاه باشد.]

مراحل تقطیع شعر به ارکان  

برای تقطیع شعر به ارکان عروضی به مراحلی که طی کردیم نگاه می کنیم

الف ، شعر را درست می خوانیم

ب ، آن را به خط عروضی می نویسیم

ج ، سپس آن را به هجاهای تشکیل دهنده اش تقسیم می کنیم

د ، نظم موجود در آن را کشف کرده به ارکان تشکیل دهنده اش تقسیم می کنیم و قالب صوتی آن (ت تن...) را می نویسیم

ه ، حال که به اینجا رسیدیم به ارکانی که در بالا نوشته ایم مراجعه می کنیم و قالب عروض آنرا پیدا می کنیم و در باره ی رکن پایانی هم اگر هجا یا هجاهایی حذف شده باشد رکن مناسب را از میان ارکان اعلام شده پیدا می کنیم و می نویسیم .

حال ما تمام این مراحل را در ابیات زیر به شما نشان می دهیم.

مرنجان دلم را که این مرغ وحشی ز بامی که بر خاست مشکل نشیند ↓

مَرَنجا دِلَم را کِ ای مُرغ, وَحشی   ز, بامی کِ بَر خاست مُشکِل نِشینَد ↓

م  │ رَن │جا│ دِ │ لَم │را│ کِ│ ای│ مُر│ غ,│ وَح│ شی

ﮟ     ─    ─   ﮟ    ─    ─   ﮟ   ─     ─   ﮟ     ─     ─

زِ,│  با│ می│ کِ│ بَر│ خاست│ مش│ کِل│ ن,│ شی│ نَد

ﮟ   ─    ─     ﮟ    ─   ─ │ﮟ      ─     ─     ﮟ     ─     ─  

اگر توجه کنیم به این علائم (ﮟ─ ─ /ﮟ ─ ─/ ﮟ ─ ─/ ﮟ─ ─ ) می بینیم به صورت سه تا سه تا نظم می پذیرند و اگر به قالب هایی که در اختیار دارید مراجعه کنید خواهید دید که وزن این شعر از چهار تا فعولن پدید آمده است .

مرنجا    │  دلم را  │که ای مر│غ وحشی

ﮟ ─  ─ │ ﮟ ─ ─ │ ﮟ ─  ─ │ﮟ ─  ─

ت تن تن│ت تن تن│ ت تن تن│ت تن تن

فعو لن     فعو لن      فعو لن      فعولن  

می دانیم که در زبان فارسی واحد وزن شعر مصراع است و با در آوردن وزن یک مصراع وزن همه ی شعر معلوم می شود .

از این جهت اینجا روی یک مصراع کار کردیم.. حا لا به بیت زیر توجه کنید

گر از دلبری دل به تنگ آیدت                  دگر غمگساری به چنگ آیدت ↓

گَ │رَز │دِل │بَ │ری │دِل │بِ │تَن │گا │یَ │دت

ﮟ    ─    ─  ⁄ ﮟ   ─     ─ ⁄ ﮟ   ─     ─⁄ ﮟ    ─

دِ  │گَر │غَم │گُ│ سا │ری│ بِ │چَن│ گا │یَ │ دَت

ﮟ    ─    ─  ⁄ ﮟ    ─     ─ ⁄ ﮟ   ─     ─  ⁄ ﮟ    ─  

اگر توجه کنیم این شعر هم همان وزن را دارد با این تفاوت که در رکن آخر

آن یک  هجا حذف شده است  

گَ │رَز │دِل │ بَ │ری │دِل │بِ │تَن │گا │یَ │دت

ﮟ   ─    ─  ⁄ ﮟ    ─     ─  ⁄ ﮟ   ─    ─ ⁄ ﮟ    ─

ت   تن  تن  │ ت   تن   تن│ ت   تن   تن│ ت   تن

فعولن               فعولن           فعولن         فعل  

اینک به نمون های زیر توجه کنید  

هر گز وجود حاضر غایب شنیده ای

من در میان جمع و دلم جای دیگر است ↓

هَر│ گِز│ وُ│ جو│ دِ│ حا │ض,│ ر,│ غا│ یب│ ش,│ نی│ د, │ای

─    ─   ﮟ   ─    ﮟ   ─    ﮟ    ﮟ   ─    ─     ﮟ     ─    ﮟ    ─

مَن│در│م, │یا   │ ن,│جَم│عُ   │ د,│لم   │ جا│ ی,│ دی│ گَ │رَست

─    ─   ﮟ   ─     ﮟ    ─    ﮟ    ﮟ    ─      ─    ﮟ     ─     ﮟ      ─

این وزن را هم دو جور می توان تقسیم به ارکان کرد به ترتیب زیر :

─    ─  ﮟ   ─│ ﮟ  ─ ﮟ   ﮟ│ ─  ─  ﮟ ─ │  ﮟ ─

تن  تن  ت  تن   ت  تن ت ت   تن تن ت  تن   ت تن

مستفعلن            مفاعلُ         مستفعلن      فعل  

─    ─  ﮟ │  ─ ﮟ  ─ ﮟ  │ ﮟ ─  ─  ﮟ │ ─  ﮟ  ─

تن تن ت      تن ت  تن ت   ت تن تن ت   تن  ت تن                     

مفعولُ          فاعلاتُ          مفاعیلُ         فاعلن  

دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد                 

ابری که در بیابان برتشنه ای  ببارد ↓

دی│ دا  │ ر, │ یا │ ر,│ غا│ یب│ دا│ نی│ چ,│  ذوق     │ دا│ رَد

─     ─    ﮟ     ─ ⁄ ﮟ   ─    ─ ⁄ ─     ─    ﮟ     ─ ⁄ ﮟ     ─   ─

اَب│ ری│ کِ│ دَر│ بِ│ یا│ با  │ بَر│ تِش│ ن,│ ای│ بِ│ با│ رَد

─    ─     ﮟ    ─ ⁄ ﮟ   ─   ─ ⁄  ─    ─    ﮟ     ─⁄  ﮟ   ─   ─

این وزن را به صورت سه تا چهار تا و هم به صورت چها رتا سه تا تقسیم می کنند  

دی دا   ر,  یا │ ر, غا یب│ دا نی چ, ذو│ق   دا  رَد

─  ─  ﮟ  ─ ⁄  ﮟ ─  ─ ⁄  ─ ─ ﮟ ─  ⁄ ﮟ   ─  ─

تن تن ت تن│ ت تن تن │تن تن ت تن │ت   تن  تن   

مستفعلن        فعولن        مستفعلن      فعولن  

دی دا ر, │ یا  ر, غا یب   │ دا نی چ, │ ذوق دا رَد

─  ─  ﮟ │  ─   ﮟ ─  ─  │   ─ ─ ﮟ│ ─ ﮟ ─   ─

تن تن ت   تن  ت  تن تن    تن تن ت  تن ت تن تن

مفعولُ        فاعلاتن           مفعول      فاعلاتن  

زنده شود هرکه پیش دوست بمیرد              

مرده دلست آن که هیچ دوست نگیرد

زن│ د│ِ شَ│ ود│ هر│ کِ│ پی│ ش,│ دوست│ بِ│ می│ رَد

─   ﮟ    ﮟ    ─ ⁄  ─    ﮟ     ─    ﮟ  ⁄   ─ ﮟ     ﮟ    ─  ⁄  ─

اگر توجه کنید این وزن را هم چهار تا چهار تا تقسیم می کنیم و در رکن

آخر آن فقط یک هجای بلند وجود دارد

زن دِ شَ ود│ هر کِ پی ش,│ دوست بِ می│ رَد

─ ﮟ ﮟ─   ⁄   ─  ﮟ ─  ﮟ   ⁄   ─ ﮟ ﮟ ─     ⁄  ─

تن ت ت تن    تن ت تن ت     تن ت ت تن      تن  

مفتعلن         فاعلاتُ           مفتعلن             فع

separator line

دیدگاه ها

اولین نفر برای ثبت دیدگاه باشید !


hits