شعر بزرگداشت شیخ بهایی
ضمن عرض تبریک به مناسبت فرا رسیدن بزرگداشت شیخ بهایی و روز معمار، در این مقاله از مجله دلگرم مجموعه ای از شعر بزرگداشت شیخ بهایی را آورده ایم. با ما همراه باشید.
شعر تبریک بزرگداشت شیخ بهایی
ساقیا! بده جامی، زان شراب روحانی
تا دمی برآسایم زین حجاب جسمانی
بهر امتحان ای دوست، گر طلب کنی جان را
آنچنان برافشانم، کز طلب خجل مانی
بیوفا نگار من، میکند به کار من
خندههای زیر لب، عشوههای پنهانی
دین و دل به یک دیدن، باختیم و خرسندیم
در قمار عشق ای دل، کی بود پشیمانی؟
ما ز دوست غیر از دوست، مقصدی نمیخواهیم
حور و جنت ای زاهد! بر تو باد ارزانی
رسم و عادت رندیست، از رسوم بگذشتن
آستین این ژنده، میکند گریبانی
خانۀ دل ما را از کرم، عمارت کن!
پیش از آنکه این خانه رو نهد به ویرانی
ما سیهگلیمان را جز بلا نمیشاید
بر دل بهایی نِه هر بلا که بتوانی
بزرگداشت شیخ بهایی و روز معمار مبارک
شعر روز بزرگداشت شیخ بهایی
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهدبسرآید شب هجــران تــو یـا نــه
ای تیـر غمـــت را دل عشــاق نشانــه
جمعی به تو مشغول تو غایب زمیانه
رفتم به در صومعـه عابد و زاهــد
دیدم همه را پیش رُخت,راکع و ساجد
در میکده,رهبانم ودرصومعه عابد
گه معتکف دیرم وگه ساکــن مسجـــد
یعنی که تو را مى طلبم خانه به خانه
هردرکه زنم,صاحب آن خانه تویی,تو
هرجا که روم, پرتو کاشانه,تویی, تو
در میکده و دیـرکه جانانــه تــوی,تــو
مقصودمن از کعبه و بتخانه تویی, تو
مقصود تویی, کعبه و بتخانه بهانه
بلبل به چمن زان گل رخسار نشان دید
پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید
عارف,صفت روی تو در پیر و جوان دیــد
یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید
دیوانه منم, من, که روم خانه به خانه
عاقل به قوانیـن خـــرد, راه تو پــویــد
دیوانه,برون از همه آیین تو جوید
تا غنچه بشکفته این بـاغ کــه بــویــد
هرکـس بـــه زبانی صفــت حمــــد توگوید
بلبل به غزلخوانی و قُمری به ترانه
بیچاره«بهایی»که دلش زار زغم توست
هرچندکه عاصی است,زخیل و خدم توست
امیــد وی از عاطفت دم به دم تــوست
تقصیـر «خیـالی» بــه امیــد کــرم تـــوست
یعنی که گنه را به از این نیست
روز بزرگداشت شیخ بهایی گرامی باد
شعر بزرگداشت شیخ بهایی و روز معمار
نان و حلوا چیست، دانی ای پسر؟
قرب شاهان است، زین قرب، الحذر
میبرد هوش از سر و از دل قرار
الفرار از قرب شاهان، الفرار
فرخ آنکو رخش همت را بتاخت
کام از این حلوا و نان، شیرین نساخت
قرب شاهان، آفت جان تو شد
پایبند راه ایمان تو شد
جرعهای از نهر قرآن نوش کن
آیهٔ «لا ترکنوا» را گوش کن
لذت تخصیص او وقت خطاب
آن کند که ناید از صد خم شراب
هر زمان که شاه گوید: شیخنا!
شیخنا مدهوش گردد، زین ندا
مست و مدهوش از خطاب شه شود
هر دمی در پیش شه، سجده رود
میپرستد گوییا او شاه را
هیچ نارد یاد، آن الله را
الله الله، این چه اسلام است و دین
شرک باشد این، به ربالعالمین
روز بزرگداشت شیخ بهایی مبارک
دیدگاه ها