متن روضه و نوحه سینه زنی وفات حضرت معصومه با مداحی حاج میثم مطیعی
روضه و توسل_شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها_قسمت اول
بسم الله الرحمن الرحیم
*السلام علیک یا بنت رسول الله
السلام علیک یا بنت فاطمه و خدیجه
یا امام کاظم یا موسی بن جعفر این مردم امشب آمدن به شما تسلیت بگن،یا امام رضا آجرک الله،آقا تسلیت ما رو قبول کن*
السلام علیک یا بنت امیرالمومنین
السلام علیک یا بنت الحسن والحسین
السلام علیک یا بنت ولی الله
*ای دختر ولی خدا،بی بی جان! ما که مدینه نمیتونیم بریم اگرم مدینه بریم نمیدونیم قبر مادرت کجاست" امشب آمدیم کنار تربت پاکت عزاداری کنیم،به سر و سینه بزنیم،امشب دلا مدینه ای شد*
السلام علیک یا بنت ولی الله
السلام علیک یا اخت ولی الله
السلام علیک یا عمه ولی الله
ای عمه جان جوادالائمه
السلام علیک یا بنت موسی بن جعفر
*بی بی امشب منو یادت نره،من مهمونتم...من بی آبروام اما شما پیش خدا آبرو داری
فان لک عندالله شانا من الشان
روز جزا منو یادت نره*
آمدی و بهشت را با خود
به دل این کویر آوردی
کوثرانه قدم زدی در شهر
خیرهای کثیر آوردی
*مدت حضورت در قم کم بود اما قم را تا قیامت آباد کردی*
آمدی و مشام هر کوچه
پر شده از شمیم احساست
یادگاری مادرت زهراست
عطر نام تو، نفحهی یاست
به لب مردمان غمدیده
با حضورت تبسم آوردی
آمدی با فرشتگان از راه
آسمان را سوی قم آوردی
با تو بوی بهشت پیچیده
دم به دم در فضای بیت النور
آسمان آمده به پابوسی
آمده تا حرای بیت النور
حرف رفتن که میزنی ناگاه
دل قم کوچه کوچه میگیرد
*بی بی جون وقتی حالت خراب شد حال مردم هم خراب شد؛این مردم با مردم مدینه فرق داشتن که گفتن دیگه داریم از زهرا راحت میشیم،ان شاالله یه روزی برسه که دیر نیست با نابودی آل سعود بین الحرمین مدینه بلند بلند گریه کنیم،هی صدا بزنیم*
یا فاطمه من عقده ی دل وا نکردم
گشتم ولی قبر تو را پیدا نکردم
یا زهرا ...
حرف رفتن که میزنی ناگاه
دل قم کوچه کوچه میگیرد
یا کریمی که دل به تو بسته
از فراق تو آه میمیرد
خاطر آسمانی ات انگار
گاه گاهی غبار غم دارد
بغض های شکستهی ناگاه
چشم هایی که دم به دم دارد
شعلهی آه و قلب بی تابت
در تب اشتیاق میسوزد
باز هم قصهی جدایی ها
جگرت از فراق میسوزد
چشم هایت دو چشمه کوثر شد
یاد داری وداع آخر را
روضه و توسل_شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها_قسمت پایانی
بی بی یادت میاد برادرت امام رضا همه رو جمع کرد فرمود:برای من گریه کنید؛گفتند:آقا بده؛پشت سر مسافر شگون نداره؛فرمود:مسافری که امید برگشت داره"
"یابن شبیب ان کنت باکیا لشئ فابک للحسین"
بی بی جونم لحظه های آخری که برادرت از مدینه میرفت گریه کردی،همه زن ها گریه کردن،برادرت با سلام و صلوات راهی شد،دلا بسوزه برا اون لحظه ای که غریب فاطمه اومد وداع کنه،یه صدایی بلند شد:مهلا مهلا،ای حسین...*
باز هم قصهی جدایی ها
جگرت از فراق میسوزد
چشم هایت دو چشمه کوثر شد
یاد داری وداع آخر را
دل خواهر چگونه تاب آورد
حسرت دیدن برادر را
زینب حضرت رضایی و
چشمهایی پر از شفق داری
*بی بی جونم بعضی از این مردم هنوز کربلا نرفتن*
این خادمان کوی تو گفتند میشود
از دست مهربان شما میتوان کربلا گرفت
اگر اربعین کربلا میخوای بری از همین الان بسم الله
ای حسین...*
دیدن غربت «ولی» سخت است
بانوی بی قرار حق داری
آمدی از مدینه تا ایران
برسانی چنین پیامت را
*بی بی آمد با برادرا،با خاندانش،در شهر ساوه دشمنان اهلبیت حمله کردن؛بی بی مریض شد؛فرمود من رو قم ببرید؛قم مرکز شیعیان ماست؛چه احترامی کردند؛موسی بن خزرج اشعری مهار ناقه ی بی بی رو گرفت؛شهر پر از سلام وصلوات شد؛همه مردم احترام کردن؛دلا بسوزه برا عمه ی سادات؛وقتی وارد شهر شام شد همه هلهله کردند؛به داغ دلش خندیدن؛به صورت برادرش سنگ زدن ای حسین...*
بانوی بی قرار حق داری
آمدی از مدینه تا ایران
برسانی چنین پیامت را
که تحمل نمی توانی کرد
لحظه ای غربت امامت را
سیرهی ناب فاطمی این است
راه را بر همه نشان دادی
تو شهید ولایتی بانو
در هوای امام جان دادی
سیرهی ناب فاطمی این است
مادرت پا به پای مولایش
محسنش جای خود، خود مادر
پشت در شد فدای مولایش
بین کوچه کبود شد بازو
ولی اسباب رو سپیدی شد
آه دست شکستهی مادر
*همه صدا بزنید یا زهرا ...*
شاعر: یوسف رحیمی
سینه زنی سنگین_شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها سال 94_کربلایی حسین سیب سرخی
[آبرومه،شدم گدای حضرت معصومه۲
آرزومه،(بشم فدای حضرت معصومه۲)]۳
(غم دیرینه ای دارم به سینه
ولی آرامش قلبم همینه)۲
زیارت میکنم من این حرم رو
به جای قبر مخفی در مدینه
تو حریمش شمیم یاس فاطمی پیچیده
پا ضریحش بیای تموم حاجتاتو میده۲
آبرومه،شدم گدای حضرت معصومه
آرزومه،(بشم فدای حضرت معصومه۲)
میباره بر سرم بارون رحمت
نشستم بر سر خوان کرامت
یقین دارم بی بی از زائرینش
شفاعت میکنه روز قیامت
این دعامه،معصومه اشفعی لنا فی الجنه
رو لبامه،معصومه اشفعی لنا فی الجنه
آبرومه،شدم گدای حضرت معصومه
آرزومه،(بشم فدای حضرت معصومه۲)
***
رضاجانم بیا دل بی قرارم
میان بسترم چشم انتظارم
امیدم اینه که لحظه ی آخر
سرم رو روی دامنت بذارم
دیگه امشب جونم رسیده برلبم میمیرم
دیگه امشب (به یاد عمه زینبم میمیرم۲)
آبرومه،شدم گدای حضرت معصومه
آرزومه،(بشم فدای حضرت معصومه۲)
بعیدا عن اخی تبکی عیونی
(دور از برادرم چشمانم اشک بار است)
و کل حوراء قلبی فی الشجونی
(و همچون زینب قلب من غمگین است)
ولکن مثلها ماء السرونی
(مانند حضرت من را اسیر نکردن)
ولا بلحبل قیدونی ...
(و با ریسمان من را نبستن)
عندموتی۲ ابکی لزینب عمتی المسبیه۲
(هنگام مرگم گریه می کنم برای عمه ی اسیرم)
بالاعلی صوتی۲ابکی لزینب عمتی المسبیه
(با صدای بلند گریه می کنم برای عمه ی اسیرم)
آبرومه،شدم گدای حضرت معصومه
آرزومه،(بشم فدای حضرت معصومه۲)
سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ شهادت اُختُ الرضا حضرت فاطمۀ معصمومه سلام الله علیها
تو رفتی و شد ، دلم کمطاقت
شده سهمِ من ، فراق و حسرت
الهی آخر فدات شه خواهر
چقدر تنهایی تُو شهرِ غربت
موندم من با غروبای مدینه
آخه خواهر چطور آروم بشینه
وقتی داره غریبیتُ میبینه،ای جانم
جانم جانم ، رضا رضا یا رضا ...
شدم راهی تا ، کنارت باشم
قرارم باشی ، قرارت باشم
نشد دیدارت نصیبم اما
امیدم این بود که یارت باشم
عمر یاسِت با اینکه خیلی کمه
اما جونم فدای رهبرمه
اشک چشمام میخونه یا فاطمه،یا زهرا
زهرا زهرا، یا زهرا یا فاطمه ...
امون از غربت ، امون از غمها
غریبه شیعه ، تویِ این دنیا
هنوزم خونها ، میریزه ناحق
به جرم عشق علی و زهرا
شده شورِ حق ، تو دلها برپا
برامون هر روز ، شده عاشورا
تو رگهاست خونِ بُریر و عابس
فدایی میشیم برای مولا
چل روز، رفته، ولی هنوز زاریا
داره، حال و هوای کرب و بلا
ذکر، لبهاست، عزیز زهرا بیا،یا مولا
مولا مولا، عزیز زهرا بیا ...
شاعر : یوسف رحیمی
بیشتر بخوانید::
غمگین ترین متن مداحی ترکی رحلت پیامبر صل الله
۱۲ متن نوحه شهادت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها (سری ۴)
روضه و توسل شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها
یک صبح مى شود که برایم دعا کنى؟
یا نیمه شب به شوق نمازم صدا کنى؟
مرغ دل از قفس تن به درکشى
در آسمان صحن و سرایت رها کنى
*بی وفا نباش،زود به زود برو قم،دست ادب رو سینه بذار،بگو:یا فاطمه...یه جوری گفتم یا فاطمه! یاد این شعر افتادم:
یا فاطمه من عقده ی دل وا نکردم
گشتم ولی قبر تو را پیدا نکردم
مدینه روضه میخوندیم با صدای آهسته؛آخه اونجا اگه بلند بلند گریه کنی بی احترامی میکنند،قانون مدینه همیشه همین بوده،وسط روضه یه پیرمرد آمد دست گذاشت رو شونم گفت:روضه خوان یه سوال دارم؛چند روزه دارم میگردم قبر مادرم رو پیدا نمیکنم،اگه بلدی به من بگو ... جدی میگفت ... خیلی جدی ...*
ما را به پادشاهى عالم در آورى
یعنى که در حریم بلندت گدا کنى
امروزه کاینچنین به کرامت زبانزدى
تا رستخیز بهرِ شفاعت چها کنى؟
تو زائر مدینه اى و طوس مى روى
ما را ببر که زائر قبرِ رضا کنى
*قربون کبوترای حرمت امام رضا،دلم تنگ شده برات،دلت مشهد نمیخواد؟ دلت هوای پنجره فولادش رو نکرده؟! حضرت معصومه رو التماس کن*
تو زائر مدینه اى و طوس مى روى
ما را ببر که زائر قبرِ رضا کنى
این جا که آمدى سخن از تازیانه نیست
*به نیت دیدن برادر از مدینه حرکت کرد،یادش میاد اون روزی که برادر میخواد از مدینه حرکت کنه،بی بی ها،دخترا، همه رو گفت بیاید برا من گریه کنید، آقا گریه پشت سر مسافر خوب نیست،
فرمود:گریه کنید! اون مسافری که به وطن برمیگرده پست سرش نباید گریه کرد...حضرت معصومه حرکت کرد با برادرا،خاندان،اهلبیت...شهر ساوه دشمنای اهلبیت اومدن،برادراشو کشتن،خاندانش رو کشتن...مریض شد این صحنه ها رو دید،قربونت برم...
فرمود:من رو قم ببرید،خدا روشکر یه جای نزدیک بود بهش پناه ببرید...آخه فرمود: از پدرم شنیدم که موسی بن جعفر فرمود:قم محل سکونت شیعیان ماست...راهی هم از ساوه تا قم نبود...فدای عمه جانت بشم...عصر روز یازدهم جایی رو نداشت بره...همه رو سوار کرد؛کجا میخوان ببرنت زینب؟
بی بی حضرت معصومه وارد قم شد؛مریضه؛مردم قم همه جمع شدن،همه احترام کردن؛همه دست ادب به سینه گذاشتن؛بزرگ خاندان اشعری آمد،خودش افسار مرکب بی بی رو گرفت؛پیرمرد پیاده میرفت بی بی سواره بود...آی بی بی!
میدونی شهر شام چه خبر بود؟همه جمع شدن اما کسی دست ادب به سینه نذاشت؛مردای شام دستاشونو مشت کرده بودن،سنگ آماده کرده بودند؛کسی دختر ناقه ی دختر علی رو هدایت نکرد؛بی بی همه تازیانه ها آماده بود...
خودم دیدم که عمه...
ای بی بی ای کاش من شهر شام بودم وقتی اون دستای نامرد بلند میشد یه دستو نیگه میداشتم میگفتم این دخترا تازیانه کم نخوردن...سیلی کم نخوردن...ای حسین....*
این جا که آمدى سخن از تازیانه نیست
حرفى ز بى وفایى و ظلم زمانه نیست
در دستهاى مردم شهر تو سنگ نیست
یعنى سلام مردم تو وحشیانه نیست
سیلى نزد کسى به رُخ داغدار تو
اینجا خبر ز خون دل و دردِ شانه نیست...
بیشتر بخوانید::
متن و دانلود نوحه سینه زنی شهادت حضرت علی با صدای میثم مطیعی
۱۲ متن و دانلود نوحه شهادت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله (سری ۱)
متن روضه حضرت معصومه سلام الله علیها
ناگهان شهر قم از رنج و بلا عاری شد
حرکت از در و دیوار بر آن جاری شد
و به همراه همان ابر که باران آورد
مهربای ِ خدا در زد و مهمان آورد
ار تبار ِ گل و آیینه کسی آمده بود
مژده ای دل که مسیحا، نفسی آمده بود
آب در دست اگر هست زمین بگذارید
و به تعظیم در این خاک جبین بگذارید
دختری آمده از ایل و تبار ِ حیدر
از هر آنچه بنویسیم فراتر برتر
وصف او را نتوان گفت به یک منظومه
گفته معصوم به او فاطمه ی معصومه
*موسی بن جعفر دخترش رو خیلی دوست داشت، شیعیان آمده اند ازموسی بن جعفر سئوال کنند، آقا مدینه نیست، اراده کردند سئوالاشون رو بنویسند، تحویل خانواده بدهند،سفر بعد بیان مدینه تحویل بگیرن،ضرورته باید سریع برگردند،
فاطمه معصومه شش سال داره،کاغذ رو گرفت، جواب ها رو سریع نوشت، نامه رو گرفتند بین راه آقاشون رو دیدن،موسی بن جعفر نامه رو طلب کرد،آقا این طورشد،سئوالاتی داشتیم،دختر شما جواب داد،نامه رو گرفت، شروع کرد خواندن،
سه بار فرمود:"فداها ابوها" پدرش به فداش بشه، یه خانمی هم توی مدینه پدرش بارها فرموده بود: "فداها ابوها"*
وصف او را نتوان گفت به یک منظومه
گفته معصوم به او فاطمه ی معصومه
آفتابی که به سر چادری از شب دارد
جلوه ی فاطمه و هیبت زینب دارد
ذوالفقار ِ سخنش تیغ به کف می آید
از نفس هاش فقط عطر نجف می آید
آفتابی است که اعجاز فراوان دارد
چادر ِ فاطمی اش عطر خراسان دارد
*برادر براش نامه نوشته،آخه یه سال بیشتر نتونسته فراق برادر رو تحمل کنه، با برادرها و برادر زاده ها حرکت کرده بیان خدمت برادر*
به تماشای خدا آمده بود اما حیف
او به دنبال رضا آمده بود اما حیف
آمد اینگونه ولی هرچه که آمد نرسید
عشق همواره به مقصد نرسید
که اویس قرنی هم به محمد نرسید
عاقبت حضرت معومه به مشهد نرسید
قصه این بود و به وصفش قلم ما در ماند
داغ دیدار ِ برادر به دل ِ خواهر ماند
*برادرت رو ندیدی، یه خواهری هم کربلا اومد ای کاش برادرش رو نمی دید*
شمر مرو به قتلگه
فاطمه می کند نگه
قصه این بود و به وصفش قلم ما در ماند
داغ دیدار ِ برادر به دل ِ خواهر ماند
ماند تا آیینه ی مادر ِ دنیا باشد
حرم او حرم ِ حضرت زهرا باشد
صبح، شب می شد و شب نیز سحر هفده روز
*آخه وقتی رسیدن ساوه، دشمنای اهلبیت حمله کردند،جلو چشمای بی بی برادراشو پاره پاره کردند، مریض شد آمد قم هفده روز فقط زنده بود.*
صبح، شب می شد و شب نیز سحر هفده روز
چشم در راه برادر شد اگر هفده روز
دم به دم پلک ترش روضه مرتب می خواند
شک ندارم که فقط روضه ی زینب می خواند
*مثل تو به من تازیانه نزدن زینب،مثل تو من و اسیری نبردن زینب، اتفاقاً مردم قم اومدن با احترام من رو به بیت النور بردن، امان از اون خواهری که وقتی همه ی بچه هارو سوار بر ناقه کرد، همه رو سوار کرد، همه ی نامحرم ها دارن زینب و نگاه می کنند، "یا مُجیبَ المُضطَر، بحق المُضطَر، اَجب ِ المُضطُر" حسین.....*
بیشتر بخوانید::
متن جدید مداحی ترکی شهادت امام رضا
متن مداحی غمگین ترکی شهادت امام رضا
دیدگاه ها