شرایط گرفتن استخاره با قرآن
آداب و شرایط صحیح گرفتن استخاره با قرآن
استخاره به معنای طلب خیز از خداوند است، و چون مؤمنین در مواردی خیرو صلاح کار خود را نمی دانند، به استخاره متوسل می شوند.
جایگاه استخاره در قرآن و احادیث
1-...وَعِندَهُ مَفاتِحُ الغَیبِ لایَعلَمُها اِلا هُو
...کلیدهای غیب نزد خداست و کسی جز او آنهارا نمی داند
2- امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرماید: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مرا به سوی یمن فرستاد؛ و به من سفارش کرد: یاعلی کسی که استخاره کند ضعیف و شکسته نمی شود...
3- از امام باقر (علیه السلام) روایت شده: ما استخاره را یاد می گرفتیم چنانچه سوره های قرآن را می آموختیم.
4- از امام صادق (علیه السلام) روایت شده: هر کس در امری، بدون استخاره داخل شود و به بلائی مبتلا شود، خدا او را در آن بلا اجر ندهد.
5- از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که حقتعالی می فرماید: از شقاوت بنده ام آن است که در کارهایش از من طلب خیر ننماید.
استخاره در اصل به معنای طلب خیر نمودن است. واژه استخاره در منابع حدیثی شیعه و سنی معمولا به دو معنا بکار رفته است: نخست :به معنای عام یعنی طلب خیر نمودن از خدا در تمام امور، اینکه برای مومن بهتر است در کارها و تصمیمات خود از خدا طلب خیر کند و در قلب و نیت و عملش امور را به خدا واگذار کند و از او بخواهد امورش ختم به خیر شود. طبق این معنا، استخاره به زمان و مکان و شرایط خاصی اختصاص ندارد. این استخاره در واقع نوعی دعا است نه مشاوره.
در حدیثی از امام صادق (ع) آمده است که فرمودند: یقول الله عز و جل: من شقاء عبدی ان یعمل الاعمال و لا یستخیرنی (وسائل الشیعه، ج8، ص79) استخاره به معنای خاص؛ در این معنا مومن با انجام یکسری اعمال در پی این است که بداند کاری که می خواهد انجام دهد آیا به خیر اوست یا نه. این استخاره در حقیقت نوعی مشورت با خداست. معمولا این نوع از استخاره میان عموم مردم شایع است. از دیرباز محققان زیادی در خصوص ماهیت و آداب و روش های این نوع استخاره کتاب ها و رساله ها نوشته اند.
شایسته است اشاره ای هم به تفأل داشته باشم. تفأل یعنی تعبیری خاص از آیات قرآن یا عبارات کتب بزرگان. در بیشتر روایات استخاره از واژه تفأل نیز استفاده شده و به نوعی مترادف و معادل آن استعمال شده است. استخاره و تفال به قرآن با هم تفاوتی ندارند و هر دو یک چیز است.
البته روایتی از امام صادق (ع) داریم که فرمودند: لا تتفال بالقرآن (کافی، ج2، ص629) که فقط همین یک روایت نقل شده و از نظر سند هم ضعیف است و برخی از علما وجه آن را بیان کرده اند (الوافی، ملامحسن فیض کاشانی، ج9 ، ص1409)
در روایات اسلامی تفال به معنای خاص دیگری نیز بکار رفته و از آن نهی شده است و آن معنای تشاءم (تعبیر به شوم کردن) است یعنی همان فال بد زدن و اینکه برخی از امور یا زمان ها و مکان ها نحس شمرده شود. در روایات از این تفال نهی شده است. البته این ربطی به تفال به معنای استخاره ندارد.
استخاره در روایات چه جایگاهی دارد؟
استخاره به معنای خاص آن نزد عموم فرقه های اسلامی مورد پذیرش است. روایات زیادی درباره آن وجود دارد و و نوعی اجماع از ناحیه محققان شیعه و سنی درباره آن می توان مشاهده کرد.
در روایات استخاره روش های مختلفی ذکر شده است:
استخاره به قرآن (با بیش از 5 روش)، استخاره با تسبیح (با بیش از 6 روش)، استخاره با رقعه- برگ کاغذ- (با بیش از 9 روش)، استخاره با نماز و دعا (با بیش از 5 روش)، استخاره با بندق – گل خشک شده شبیه مهر- (با بیش از 4 روش)، استخاره با سنگ ریزه (با بیش از 5 روش) و استخاره به روش استشاره. شایع ترین نوع استخاره، استخاره با قرآن و تسبیح است که در کتب روایی درباره آنها صحبت شده و مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی نمونه های خوبی از روایات را بیان کرده است.
استخاره در چه اموری و در چه زمان هایی جایز است؟
آیا برای انجام همه امور می توان دست به استخاره زد؟
در این راستا باید گفت استخاره درباره واجبات و محرمات وجهی ندارد. حتی در امور مکروه نیز معنا ندارد؛ استخاره درباره امور بی اهمیت و پیش پاافتاده نیز صحیح نیست. همچنین در کاری که می توان با عقل و مشورت و علم به آن رسید، استخاره جایگاهی ندارد. بنابراین استخاره باید بعد از تعقل و مشورت و طی کردن راه حل های معمول مسائل و مشکلات باشد و اگر شخص به مرز تحیر و سرگردانی رسید آنگاه به استخاره رو آورد.
باید این نکته را مد نظر داشت که بیشتر روایات فقط به آداب استخاره پرداخته اند. در روایات استخاره، امام معصوم به نتیجه داشتن یا نداشتن استخاره اشاره ای نکرده و عمدتا بحث از خیر بودن یا نبودن و یا اقدام کردن و یا نکردن به میان آمده نه فراتر از آن. بنابراین استخاره گر نمی تواند کشف نفع یا ضرر مادی خود در قبال کار یا تصمیمش را از استخاره انتظار داشته باشد بلکه استخاره به مجموع خیر و مصلحت دنیوی و اخروی شخص در انجام یا ترک کار اشاره دارد.
پس مفهوم خوب آمدن استخاره این نیست که استخاره کننده در انجام آن کار حتما به نتیجه مطلوب خودش می رسد یا هیچ ضرری به او نخواهد رسید، بلکه به این معناست که آن تصمیم یا کار مورد نظر در مجموع به صلاح دنیوی و اخروی اوست و به خیر و سعادت او ختم می شود، اگرچه ممکن است با ضرر و بلا قرین باشد.
امام صادق(ع) فرمودند: "و لتکن استخارتک فی عافیه فانه ربما خیر للرجل فی قطع یده و موت ولده و ذهاب ماله.
چه کسانی صلاحیت انجام استخاره را دارند؟
اینکه درباره مطالبی که استخاره کننده از گذشته یا آینده شخص و یا از نحوه پیشرفت کار او بیان می کند توجه به این دو نکته مهم است: نخست آن که استخاره کننده گاه مطالب را از سیاق آیات استنباط می کند؛ این ممکن و مجاز است و به مرتبه روحی خاصی مشروط نیست. هر چند باید شرایطی که در روایات برای استخاره آمده را رعایت کند و مخصوصا اخلاص مورد تاکید است. استخاره کننده گاه در کنار استخاره به قرآن از نیروی باطنی و شهودی خودش کمک گرفته و مطالبی را از آینده خبر می دهد؛ این صورت تنها مخصوص اولیای الهی است و باید از افراد متظاهر و عوام فریب دوری جست. از آنچه گفته شد روشن می شود به چه کسانی باید برای استخاره مراجعه کرد.
آیا عمل به استخاره الزامی است؟
هیچ الزامی در عمل به آن نیست و ترک عمل به استخاره حرام نیست، هرچند علما گفته اند اگر استخاره کرد افضل و بهتر است برخلاف آن عمل نشود.
دیدگاه ها