توکل و اعتماد بر خدا
یکی دیگر از نقطه های آغاز و مظاهر ایمان و مکارم اخلاق، توکل بر خدا و اعتماد به پروردگار متعال است. در قرآن کریم و روایت ائمه ی معصومین (ع) در ارتباط با توکل مطالب فوق العاده ارزشمندی آمده است که در این رساله به گوشه ای از آن اشاره خواهیم کرد.
توکل و اعتماد به خدا در قرآن
قرآن مجید در موارد متعددی توکل و اعتماد بر خدا را از ویژگی های افراد با ایمان می داند و می فرماید:
وَ عَلی اللهِ فَتَوَکَّلوُا اِن کُنتُم مُؤمنینَ
بر خدا توکل کنید اگر ایمان دارید.
وَ عَلی اللهِ فَلیَتَوَکَّلِ المُؤمِنُونَ
افراد با ایمان باید تنها بر خدا توکل کنند.
اِنَّمَا المُؤمِنُونَ الَّذینَ اِذا ذُکِرَ اللهُ وَجِلَت قُلُوبُهُم وَ اِذا تُلِیَت عَلَیهِم آیاتُهُ زادَتهُم ایماناً وَ عَلی رَبِّهِم یَتَوَکَّلونَ
مومنان تنها کسانی هستند که هر گاه نام خدا برده شود دلهایشان بیمناک می گردد و هنگامی که آیات او بر آن ها خوانده می شود ایمانشان فزونی می گیرد و فقط بر پروردگارشان توکل دارند.
توکل و اعتماد بر خدا چیست ؟
سَأَلَ النَّبِیُّ صَلَّ اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ جَبرَئیلَ : مَا التَّوکَّلُ عَلیَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ ؟ فَقالَ : العِلمُ بِأَنَّ المَخلُوقَ لا یَضُرُّ وَ لا یَنفَعُ وَ لا یُعطی وَ لا یَمنَعُ وَ استِعماُل الیَأس مِنَ الخَلقِ فَإذا کانَ العَبد کَذلِکَ لم یَعمَل لِأَحَدٍ سِوَی اللهِ و لم یَرجُ وَ لَم یَخَف سِوَی اللهِ وَ لَم یَطمَع فی أحَدٍ سِوَی اللهِ فَهذا هُوَ التَّوَکُّلُ
پیامبر گرامی اسلام (ص) تفسیر توکل را از جبرئیل سوال کرد، جبرئیل گفت:
معنای توکل این است که انسان یقین کند به این که سود و زیان و بخشش و حرمان به دست مردم نیست و باید از آن ها نا امید بود و اگر بنده ای به این مرتبه از معرفت برسد که جز برای خدا کاری انجام ندهد و جز او به کسی امیدوار نباشد و از غیر او نهراسد و غیر از خدا چشم طمع به کسی نداشته باشد ، این همان توکل بر خدا است .
شخصی به نام حسن بن جهم می گوید : خدمت امام هشتم (ع) رسیدم و عرض کردم : جانم به فدایت ، حد و مرز توکل چیست ؟
فَقالَ لی أن لا تَخافَ مَعَ اللهِ أحَداً . . .
فرمود : توکل آن است که با اتکای به خدا از هیچ کس نترسی …
در روایت دیگری علیّ بن سُوَید می گوید از امام هفتم (ع) در تفسیر آیه ی «وَ مَن یَتَوَکَّل عَلی اللهِ فَهُوَ حَسبُهُ» را پرسیدم ، فرمود :
اَلتَّوَکُّلُ عَلیَ اللهِ دَرَجاتٌ مِنها أن تَتَوَکَّلَ عَلیَ اللهِ فی اُمُورِکَ کُلِّها فَما فَعَلَ بِکَ کُنتَ عَنهُ راضِیاً تَعلَمُ أنَّهُ لا یَألوکَ خَیراً وَ فَضلاً وَ تَعلَمُ أنَّ الحُکمَ فی ذلِکَ لَهُ فَتَوَکَّل عَلَی اللهِ بِتَفویضِ ذلِکَ إلَیهِ وَثِق بِهِ فیها وَ فی غَیرِها .
توکل دارای مراتب گوناگون است . از جمله ی درجات توکل آن است که در تمام امورت بر خدا توکل کنی و از آن چه خدا نسبت به تو انجام داده راضی باشی و بدانی که خدا جز خیر و فضیلت برای تو نمی خواهد و نیز بدانی که در تمام این امور اختیار با اوست. پس با واگذار کردن امور به او بر خدا توکل داشته باش .
رسول گرامی اسلام (ص) فرمود :
ألطِّیَرَهُ شِرکٌ وَ ما مِنّا إلّا ، وَ لکِنَّ اللهُ یُذهِبُهُ بِالتَّوَکُّلِ
طیره [ : فال بد زدن ] شرک است و هیچ یک از ما نیست جز این که به آن مبتلا است اما خدا به وسیله ی توکل [ شومیِ ] آن را از بین می برد.
نکته ی اساسی
با این که عالَم ، عالم اسباب است و انسان برای ادامه ی زندگی خود چاره ای ندارد جز این که با تسبیب اسباب و در ارتباط با مردم کارهای خود را انجام دهد ، اما نکته ی اساسی و مهمی که وجود دارد این است که انسان در عین این که باید در زندگی خود دنبال وسیله و سبب برود ، مسبب الاسباب را نباید فراموش کند بلکه باید وسایل و اسباب را پرتوی از ذات احدیت و اراده ی او بداند ، نه این که مخلوق را قادر و خالق را مقهور و مغلوب به حساب آورد ، چرا که:
وَ مَن یَتَوَکَّل عَلَی اللهِ فَهُوَ حَسبُهُ اِنَّ اللهَ بالِغُ اَمرِهِ قَد جَعَلَ اللهُ لِکُلِ شَیءٍ قَدراً .
هر کس بر خداوند توکل کند کفایت امرش را می کند . به درستی که خداوند فرمان خود را به انجام می رساند ، و خدا برای هر چیزی اندازه ای قرار داده است .
از این رو ، قرآن مجید در موارد متعددی مردم را به این مسئله توجه می دهد و می فرماید به دیگران اعتماد نکنید، در گرفتاری ها و سختی ها به خدا توجه کنید و به طور کلی امور خود را به خدا واگذارید و با اعتماد بر او دنبال فعالیت خویش بروید ، چرا که تمام کارها به دست قدرت اوست:
یا أیُّهَا النّاسُ اَنتُمُ الفُقَراءُ اِلَی اللهِ وَ اللهُ هُوَ الغَنِیُّ الحَمیدُ .
ای مردم ! همه ی شما نیازمندان به خدا هستید ، تنها خداوند هست که بی نیاز و شایسته ی هر گونه حمد و ستایش است .
قُل اَغَیرَ اللهِ اَتَّخِذُ وَلیّاً فاطِرِ السّمواتِ وَ الاَرضِ ؟ . . .
بگو آیا غیر از خدا را ولیّ خود انتخاب کنم در حالی که او آفریننده ی آسمان ها و زمین است ؟ . . .
وَ اِن یَمسَسکَ اللهُ بِضُرٍّ فَلا کاشِفَ لَهُ اِلّا هُوَ وَ اِن یُرِدکَ بِخَیرٍ فَهُوَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ
اگر خداوند زیانی به تو برساند هیچ کس جز او نمی تواند آن را برطرف سازد ، و اگر خیری به تو برساند ، او بر همه چیز توانا است .
وَ اِن یَمسَسکَ اللهُ بِضُرٍّ فَلا کاشِفَ لَهُ اِلّا هُوَ وَ اِن یُرِدکَ بِخَیرٍ فَلا رادَّ لِفَضلِهِ یُصیبُ بِه مَن یَشاءُ مِن عِبادِهِ وَ هُوَ الغَفُورُ الرَّحیمُ
و اگر خداوند [ برای امتحان یا کیفر گناه ] زیانی به تو برساند هیچ کس جز او آن را برطرف نمی سازد و اگر اراده ی خیری برای تو کند هیچ کس مانع فضل او نخواهد شد ، آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد می رساند ، و او غفور و رحیم است .
چرا در توکل باید از اسباب در عالم بهره برد؟
زیرا همه ی این اسباب ها از خدا پیدا شده است: این اسباب ها واجب الوجود نیستند و وجود ذاتی ندارند و همه چیز از خداست.
چه کارهایی را بر اساس معنای توکل باید به خدا واگذار و به او تکیه کنیم ؟
همه کارها را باید به خدا واگذار کنیم اما احتیاج به گفتن ندارد زیرا در دل و درون عملا به خدا توکل می کنیم. چون وقتی اعتقاد به خدا پیدا کردیم میدانیم ناظر بر اعمال است، می بیند و اطلاع دارد این توکل است. پس هیچ لحظه ای از زندگی نیست که آن را به خدا واگذار نکنیم. زیرا علم خداوند تمام عالم را فرا گرفته و بر تمام عالم احاطه دارد همه دیده ها و دل ها و عقیده ها را گرفته است و چیزی نیست که از خداوند مخفی باشد .
آیا درجات متوکلین متفاوت است؟
توکل کنندگان درجاتی دارند، قطعا توکل پیامبر با اصحابش متفاوت است. اگر چه قانون یکی است و تا شخص به اسباب دست نزند و از آنها استفاده نکند توکل بی معناست. اما آنچه که مسلم است در اعتماد به خدا افراد تفاوت دارند و در درجات متفاوتی قرار می گیرند که این خود تعیین کننده درجه توکل آنهاست
۱ دیدگاه