حج تمتع : حج بر چه کسانی واجب است + شرایط وجوب حج
حج بر چه کسانی واجب است؟
ترک حج و به تأخیر انداختنش براى کسى که مستطیع باشد، بدون عذر شرعى، از گناهان کبیره است. به طورى که پیامبراکرم(ص) در مورد چنین کسى میفرماید: به دین یهود یا نصارى خواهد مرد. گر چه ظاهراً با مرده او برخورد اسلامى مىشود.
وجوب حج از ضروریات دین اسلام میباشد. ضروریات، احکامی هستند که انکار آنها با التفات به ضرورى بودنشان، بدون اینکه شبههاى برای شخص پیش آمده باشد، کافر است و ترک حج یا سبک شمردن آن به منزله کفر است.
ترک حج و به تأخیر انداختنش براى کسى که مستطیع باشد، بدون عذر شرعى، از گناهان کبیره است. به طورى که پیامبر اکرم(ص) در مورد چنین کسى میفرماید به دین یهود یا نصارى خواهد مرد؛ گر چه ظاهراً با مرده او برخورد اسلامى مىشود!
حج در تمام عمر یک بار بر فرد مستطیع واجب مىشود که(حَجة الاسلام( نام دارد. گر چه ممکن است به جهاتى مانند نذر، عهد، قسم، بطلان حج انجام شده و مانند اینها چندین بار واجب گردد و غیر از آن حج واجب، حج، عملی مستحب مىباشد.
وجوب حج با پیدا شدن شرایطش فورى است؛ یعنى باید در سال اوّل استطاعت انجام شود و اگر در سال اوّل عمداً و یا به جهت عذرى ترک شد، باید در سال دوّم و در صورت ترک در سالهاى بعد انجام گردد.
شرایط واجب حج
- بالغ باشد.
- عاقل و آزاد باشد.
- به واسطه رفتن به حجّ مجبور نشود کار حرامی را که اهمیتش در شرع از حجّ بیشتر است، انجام دهد.
- عمل واجبی را که از حجّ مهمتر است، ترک ننماید.
- مستطیع باشد.
- توشه راه و چیزهایی را که بر حسب حالش در سفر به آن محتاج است، دارا باشد.
- مرکب سواری یا مالی که بتواند آن را تهیّه کند، داشته باشد.
- سلامت مزاج و توانایی آن را داشته باشد که بتواند به مکه رود و حجّ به جا آورد.
- در راه مانعی از رفتن نباشد و اگر راه بسته باشد، یا انسان بترسد که در راه، جان یا عرض او از بین برود، یا مال او را ببرند، حجّ بر او واجب نیست؛ ولی اگر از راه دیگری بتواند برود، اگر چه دورتر باشد، در صورتی که مشقت زیاد نداشته باشد، باید از آن راه برود.
- به قدر به جا آوردن اعمال حجّ وقت داشته باشد.
- مخارج کسانی را که خرجی آنان بر او واجب است، مثل زن و بچه و مخارج کسانی را که مردم خرجی دادن به آنها را لازم میدانند، داشته باشد.
- بعد از برگشتن، کسب یا زراعت یا عایدی ملک یا راه دیگری برای معاش خود داشته باشد که مجبور نشود به زحمت زندگی کند.
آیاتی درباره حج
آیات متعددی در قرآن راجع به ابعاد گوناگون حج آمده که از باب تیمن به دو آیه از آنها اشاره میکنیم:
وَأَذِّن فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالً
وَعَلَى کُلِّ ضَامِرٍ یَأْتِینَ مِن کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ؛
و در میان مردم براى [اداى] حج بانگ برآور تا [زائران] پیاده و [سوار] بر هر شتر لاغرى -که از هر راه دورى مىآیند- به سوى تو روى آورند.
ان اول بیت وُضِعَ للناس للذی ببکه مبارکاً و هدی للعالمین
فیه آیات بینات مقام ابراهیم و من دخله کان امنا
و لله علی الناس حج البیت من استطاع الیه سبیلاً
و من کفر فان الله غنی عن العالمین
در حقیقت، نخستین خانهای که برای [عبادت ] مردم، نهاده شده، همان است که در مکه است و مبارک، و برای جهانیان [مایه] هدایت است.
در آن، نشانههایی روشن است [از جمله ] مقام ابراهیم و هرکه در آن درآید در امان است و برای خدا، حج آن خانه، بر عهده مردم است؛ [البته بر] کسی که بتواند به سوی آن راه یابد و هر که کفر ورزد، یقیناً خداوند از جهانیان بینیاز است.
ولیمه حج : آیا ولیمه حج واجب است؟
روایاتی درباره حج
قال رسول الله(ص):
«أفضَلُ الأعمال ایمانٌ لا شَکَّ فیه وَ غَزوٌ لا غُلُولَ فیه و حَجُّ مبرورٌ
برترین اعمال، ایمانی است که تردیدی در آن نباشد، جهادی است که فریبی در آن نباشد و حجّی است که مقبول واقع شود».
قال رسول الله(ص):
الحج المَبرُور لَیسَ لَهُ جَزاءٌ إلا الجَنَّهِ
پاداش حجّ مقبول چیزی جز بهشت نیست»
روایت مفصل دیگری نیز از امام صادق(ع) نقل شده که در باب معنوی حج بوده و به موارد مبتلابهی اشاره دارد. تفصیل روایت که برای سهولت بهرهگیری به صورت قطعه قطعه تقدیم میگردد به این شرح است:
اذا اردت الحج فجرد قلبک لله من کل شغل شاغل و کل حجال حاجب
چون قصد حج کردى، قلبت را براى خدا خالى کن از هر شغلى که آن را فراگیرنده است و از هر پردهاى که آن را پوشانده است
و فوض امورک کلها الى خالقک و
توکل علیه فى جمیع ما یظهر من حرکاتک و سکناتک
و امورت را تماما بخالقت واگذار و در تمام آنچه از حرکتها و سکونهایت رخ مىدهد بر او توکل و اعتماد کن
و سلم لقضائه و حکمه و قدره و ودع الدنیا و الراحلة و الخلق
و اخرج من حقوق یلزمک من جهة المخلوقین
و براى قضا و حکم و قدرش، تسلیم باش و از دنیا و مردمان آن وداع کن و از حقوقى که بر گردنت از مدرمان است، با ادا کردن، بیرون آى
و لاتعتمد على زادک و راحلتک و اصحابک و قوتک و شبابک
و مالک مخافة ان یصیر ذلک عدوا و وبالا فان من ادعى رضا الله
و اعتمد على ماسواه صیره علیه و بالا و عدوا لیعلم
ان لیس له قوة و حیلة ولا لاحد الا بعصمة الله و توفیقه
و بر زاد و وسیله سوارى و یاران و قدرت و جوانى و مالت اعتماد مکن؛ زیرا ممکن است اینها دشمن و وبال بر گردن تو گردند، نه یاور تو! چه، هر کس مدعى خواستارى خشنودى خدا باشد و بر غیر او اعتماد کند، خدا آن غیر را وبال گردنش و دشمنش مىگرداند تا از این فکر شرک آمیز متنبه شود و بداند که نه براى او و نه براى کسى و چیز دیگر توانائى و وسیلهاى جز به حفظ خدا و توفیق او، وجود ندارد.
فاستعد استعداد من لایرجو الرجوع و احسن الصحبة
و راع اوقات فرایض الله و سنن نبیه و ما یجب علیک
من الادب و الاحتمال و الصبر و الشفقه و السخاء
پس براى سفر، مهیا شو، همانند مهیا شدن کسى که امید بازگشت را ندارد و در مسافرت با یاران، نیکو رفتار کن و کاملا مراعات کن وقتهاى نمازهاى یومیه و سنتهاى نبى اکرم(ص) و آنچه را که بر تو واجب است، از مودب بودن و تحمل نمودن سختىها و شکیبا و مهربان و سخاوتمند بودن.
ثم اغسل بماء التوبه الخالعة ذنوبک
و البس کسوة الصدق و الصفاء
و الخضوع و الخشوع
و احرم من کل شىءیمنعک عن ذکر الله و یحجبک عن طاعته
سپس غسل کن با آب توبهاى که گناهانت را بریزد و بپوش لباس راستى و صفا و فروتنى و پروا داشتن را و احرام به بند از هر چیزى که تو را از یاد خدا باز مىدارد و از پیرویش مانع مىشود
و لب بمعنا اجابة صادقه صافیة
زاکیة لله تعالى فى دعوتک متمسکا بالعروة الوثقى
و طف بقلبک مع الملائکه حول العرش
کطوافک مع المسلمین بنفسک حول البیت
و هرول هرولة من هواک و تبرء من حولک
و قوتک و اخرج من غفلتک و زلاتک بخروجک الى منى
و تلبیه بگو، ولى لبیک تو اجابت صادقانه و صافى و خالص و پاکیزهاى براى خدا در دعوتش(براى حج) باشد؛ در حالى که چنگ افکنندهاى به ریسمان محکم خدا و طواف بده به قلب و باطنت همراه با ملائک به دور عرش خدا، همانطور که طواف مىدهى به نفس و ظاهرت با مسلمانان، به دور خانه کعبه و خارج شو از حول و قوت خود و درآى از فراموشى و لغزشهایت با در آمدنت به منى
و لایتمن ما لایحل لک و لا تستحقه و اعترف بالخطایا بعرفات
وجدد عهدک عندالله بوحدانیته و تقرب الیه و اتقه بمزدلفة و اصعد
بروحک الى الملاء الاعلى بصعودک على الجبل و اذبح حنجرة الهوى
و الطمع عند الذبیشة و ارم الشهوات
و الخساسة و الدنائة و الذمیمة عند رمى الجمرات و احلق العیوب الظاهرة
و الباطنة بحلق شعرک و ادخل فى امان الله و کنفه
و سره و کلائته من متابعة مرادک بدخول الحرم و دخول البیت
متحققاء لتعظیم صاحبه و معرفة جلاله و
سلطانه و استلم الحجر رضائا بقسمته
و خضوعا لعزته و دع ماسواه بطواف الوداع و اصف روحک
و سرک للقائه یوم تلقاه بوقوفک على الصفا
و کن بمرائى من الله تقیا نقیا اوصافک عند المروة
و هیچگاه آرزوى آنچه براى تو حلال نیست و استحقاق آنرا ندارى مکن و به اشتباهاتت اعتراف کن در عرفات و با خدایت در اقرار به وحدانیتش تجدید پیمان کن و به او تقرب جوى و برایش تقوا پیشه نما در مشعر الحرام و روحت را به سوى عرش نشینان حق(انبیاء و اولیاء و ملائکه مقرب) پروازده با بالا رفتنت به کوه و گلوى هواى نفس و آز را هنگام ذبح، قطع نما!
شهوتها را خست و پستى و بدى را از خود هنگام افکندن سنگ ریزه در منى، به دور افکن و عیبهاى ظاهرى و باطنى را با تراشیدن مویت از خود بزداى با ورود در حرم و خانه خدا، در امان، حفظ، حمایت، پوشش و یارى خدا درآى و از پیروى خاستههاى نفسانیت در حالى که به تمام جود عظمت صاحب خانه و جلالت و تسلط او را باور دارى، بیرون آى و آزاد شو و براى ابراز خوشنودى از
قسمت خدا و اعلان کرنش و فروتنى در برابر بزرگواریش دستت را به روى حجر الاسود بکش و ماسواى خدا را با انجام طواف وداع، ترک کن و با وقوف و ایستادن بر صفا، روحت و باطنت را براى ملاقات با خدا در روزى که او را ملاقات مىکنى، از کدورتها و چرکینیها، جلا ده و با رسیدن به مروه خود را در دیدگاه خدا تقوا پیشه و پاکیزه از گناهان و عیبها گردان!
و استقم على شرط حجک هذه وفاء عهدک الذى عاهدت به مع ربک
و اوجبته له الى یوم القیامة و اعلم بان الله تعالى لم یفرض
الحج و لم یخصه من جمیع الطاعون بالاضافة الى نفسه لقوله تعاى
و لله على الناس حج البیت من استطاع اله سبیلا و لاشرع نبیه سنة
فى خلال المناسک على ترتیب ماشرعه الا للاستعداد و الاشارة الى الموت
و القبر و البعث و القیامة و فصل بیان السابقة من الدخول
فى الجنة اهلها و دخول النار اهلها بمشاهدة
مناسک الحج من اولها الى آخرها لاولى الالباب و اولى النهى
و به عهدى که با پروردگارت نمودى و براى او بر خود لازم نمودى تا روز قیامت، پایدار باش و بدان که خداى تعالى واجب نکرده حج را و مخصوص ننموده آن را از میان همه طاعتها و عبادتهایش به اضافه دادن به خود، در این آیه کریمه "براى خداست بر عهده مردمانى که توانائى مالى و جسمى دارند
حج بیت الله نمایند و تشریع نکرده پیامبرش، سنتى را در لابهلاى مناسک و اعمال حج با ترتیب خاصى که قرار داده، مگر براى مهیا نمودن و اشاره کردن به احوال مردن، قبر، برانگیخته شدن و هنگامه قیامت و تشریح و توضیح دادن ورود اهل بهشت را در بهشت و دخول اهل آتش را در آتش.
با ملاحظه مناسک و اعمال حج از ابتداء تا آخرش براى صاحبان مغزها و دارندگان عقلها.
حج در کلام بزرگان
امام خمینی(ره):
مراتب معنوی حج که سرمایه حیات جاودانه است و انسان را به افق توحید و تنزیه نزدیک می نماید حاصل نخواهد شد مگر آنکه دستورات عبادی حج به طور صحیح و شایسته و مو به مو عمل شود و حجاج محترم و روحانیون معظم کاروان ها تمام هم خود را صرف در تعلیم و تعلم مناسک حج کنند و برمساله دانان است که از همراهان خود مواظبت کنند که خدای نخواسته تخلف از دستورات نشود.
و بعد سیاسی و اجتماعی آن حاصل نمی گردد مگر آنکه بعد معنوی و الهی آن جامه عمل پوشد و لبیک های شما جواب دعوت حق تعالی باشد و خود را محرم برای وصول به آستانه محضر حق تعالی نمایید و لبیک گویان برای حق نفی شریک به همه مراتب کنید و از خود که منشا بزرگ شرک است به سوی او جل و علی هجرت نمایید.
ملا مهدی نراقی معتقد است هر کس که آهنگ حج کند، باید امور ذیل را رعایت کند:
- نیّتش را در این سفر برای خدا خالص گرداند و هیچ غرض دنیوی را در آن وارد نسازد. فقط برای امتثال امر الهی عازم حج شود.
- به درگاه الهی توبه کند؛ توبه ای خالص و حقیقی و خود را برای سفر آخرت مهیّا سازد.
- عظمت بیت و صاحب بیت را در نفس خود به یاد آورد و بداند که ترک خانواده و وطن و مفارقت از دوستان و شهر و دیار برای امر مهمی است، سفری که با همه سفرهای دنیا تفاوت دارد. توجه کند که به زیارت چه خانه ای می رود و صاحب این خانه کیست؟!
- قلب خود را از هر آن چه آن را مشغول می سازد، خالی کند و خود را متوجه خدا و سفر آخرت نماید.
- سعی کند که توشه سفرش از مال حلال باشد، در این سفر انفاق زیادی کند.
- خُلق خود را نیکو گرداند و به نیکی سخن بگوید و بر تواضعش بیفزاید. همسفر خوبی برای زائران دیگر باشد.
- در این سفر سادگی را پیشه سازد، از زینت دنیا بپرهیزد و از فخر فروشی و خودنمایی دوری کند.
عالم ربّانی مولی احمد نراقی رحمه الله نیز درباره زیارت روزه مطهر نبوی میگوید:
«بدان که نفوس قدسیه، خصوصاً نفوس مقدّسه انبیا
و ائمه علیهم السلام هرگاه از ابدان شریفه خود رحلت نمودند
و دست از بدن برداشتند و صعود به عالم بالا نمودند
نهایت احاطه و غایت استیلا
بر این عالم از برای ایشان حاصل میشود و تمامی امور این عالم در نزد ایشان منکشف و ظاهر میگردد و تمکّن از تصرّف و تأثیر در این عالم، از برای ایشان حاصل میشود. پس هر که به قبور مطهره ایشان حاضر شد به جهت زیارت ایشان، بر او مطّلع میگردند
و از احوال زوّار مرقد مطهّرشان، استحضار تمام دارند و سؤالات و تضرّعات و توسّلات ایشان را میشنوند و نظر به رأفت و مهربانی ایشان نسبت به مخلصان، نسیم الطاف ایشان بر آنان میوزد. پس دامن شفاعت به میان میزنند و از خدا طلب حوائج ایشان را میکنند
و از درگاه الهی مسألت برآمدن مطالب و آمرزش گناهان ایشان را مینمایند و همین سرّ است در ترغیب به زیارت پیامبر صلّی الله علیه وآله و ائمه علیهم السلام؛ علاوه بر اینکه در زیارت ایشان، اظهار اخلاص و تجدید عهد ولایت است و باعث سرور ایشان و رواج امرشان و غمناکی دشمنان ایشان است...»
زیارت مدینه
از آنجایی که اماکن شریفهای چون روضه نبوی، قبرستان بقیع و... در مدینه منوره واقع شدهاند، حضور در این شهر و زیارت این اماکن مقدسه نیز از اجر و ثواب زایدالوصفی برخوردار است. برای آگاهی از این پاداش معنوی روایتی را از خود نبی مکرم اسام(ص) در ثواب زیارت مرقدمنورش ذکر مینماییم:
عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ
بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیٍّ علیهم السلام قَالَ:
قَالَ رَسُولُ اللهِ صلّی الله علیه و آله:
«مَنْ زَارَ قَبْرِی بَعْدَ مَوْتِی کَانَ کَمَنْ هَاجَرَ إِلَیَّ فِی حَیَاتِی
فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِیعُوا فَابْعَثُوا إِلَیَّ السَّلَامَ، فَإِنَّهُ یَبْلُغُنِی
حضرت صادق علیه السلام از پدران گرامی خویش علیهم السلام از امیرالمؤمنین علیه السلام از رسول خدا صلّی الله علیه وآله نقل میکند که فرمود: هرکس قبر مرا بعد از وفات من زیارت نماید، مانند آن است که در زمان حیاتم به سوی من مهاجرت کرده باشد. پس اگر به این کار قادر نیستید،(از راه دور) بر من سلام فرستید که آن سلام به من میرسد»
شرایط واجب شدن حَجَّة الاسلام
حج از ارکان دین و ترک آن از گناهان کبیره است. و به حکم اصل شرع، در طول عمر انسان جز یک بار واجب نمیگردد و در اصطلاح به آن حَجَّةُ الاسلام گفته میشود.
وجوب حج در صورتی است که انسان همه شرایطی که خواهد آمد را داشته باشد.
پس برای اشخاصی که واجد شرایط بوده و به حج واجب رفتهاند و نیز کسانی که شرایط وجوب آن برایشان فراهم نیست حج رفتن و تکرار آن مستحب است.
از آنجا که به هنگام احرام بستن، تعیین نوع حج و نیز تعیین واجب یا مستحب بودن آن در صورت توقف تعیین نوع حج بر آن، لازم و واجب است، به همین جهت دانستن شرایط وجوب حج برای تعیین آن از حیث حَجَّةالاسلام یا نذری و استحبابی بودن مهم و ضروری است.
اگر از این وجه صرف نظر شود، دانستن شرایط وجوب آن، از جهت دیگر نیز اجتناب ناپذیر میباشد؛ زیرا که حج استحبابی کفایت از حَجَّة الاسلام نمیکند پس بر کسی که حج انجام می دهد باید معلوم باشد حج که میرود بدان موظف است یا نه؟ تا بداند که در آینده وظیفهای متوجه او خواهد بود یا خیر؟
پیرامون شرایط وجوب حج در کتاب تحریرالوسیله ج 1 ص 340 و 341 چنین آمده است:
«القول فی شرائط وجوب حَجَّة الإسلام و هی أمور:
أحدها- الکمال بالبلوغ و العقل، ...
ثانیها- الحریة
ثالثها- الاستطاعة من حیث المال و صحة البدن و قوته
و تخلیة السرب و سلامته و سعة الوقت و کفایته.»
بنا بر این؛ شرایط وجوب حج بنا بر فتوای امام خمینی ره عبارت است از:
- کامل بودن انسان به واسطه داشتن عقل و به بلوغ رسیدن، بنا بر این بر بچه، هرچند نزدیک بلوغ باشد، و بر شخص دیوانه واجب نیست.
- حرّ بودن یعنی برده نبودن
- استطاعت که آیه 97 سوره مبارکه آل عمران آن را چنین بیان کرده است:
فِیهِ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِیمَ
وَ مَنْ دَخَلَهُ کَانَ آمِناً وَ لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ
مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلاً وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ
مراد از استطاعت، داشتن توانایی مالی؛ و برخورداری از سلامت و قدرت بدنی؛ و باز بودن راه و امنیت مسیر؛ و وسعت وقت و کافی بودن آن برای حج است؛ پس در وجوب حج استطاعت شرعی معتبر بوده و قدرت عقلی داشتن کافی نمیباشد.
حج تمتع : حج بر چه کسانی واجب است + شرایط وجوب حج
نکته دیگری که در حصول استطاعت دخیل و شرط آن است، فراهم و تامین بودن هزینه افراد تحت تکفل انسان در طول سفر است.
امام خمینی ره در تحریر الوسیلة؛ در این باره چنین فتوا دادهاند:
یشترط فی الاستطاعة وجود ما یمون
به عیاله حتی یرجع، و المراد بهم من یلزمه نفقته لزوما عرفیا
و إن لم یکن واجب النفقة شرعا علی الأقوی.
یعنی: وجود چیزی که عائله انسان تا مراجعت وی از حج با آن امرار معاش کند، در استطاعت شرط است، و بنابر اقوی مقصود از عائله کسانی هستند که عرفا نفقه آنها بر او لازم باشد اگر چه شرعا واجب النفقة او نباشد.
رجوع به کفایت شرط دیگری است که بر اساس آن وجوب حج به هیچ وجه مشتلزم محتاج خلق شدن و دست نیاز به سوی دیگران دراز نمودن بعد از مراجعت نمیباشد؛ و امام خمینی ره بر خلاف بعض از فقهاء بدان قائل بوده و آن را در وجوب حج لازم و معتبر میداند.
این فتوا که به لحاظ اجتماعی و وضعیت اقتصادی و وضع و حال مردم با اصل کرامت انسان و حفظ و پاسداری از آن سازگاری بیشتری دارد، در کتاب الحج تحریر مسأله 39 از مسائل مبحث القول فی شرائط وجوب حَجّة الاسلام بدین شرح آمده است:
الأقوی اعتبار الرجوع إلی الکفایة من تجارة أو زراعة
أو صنعة أو منفعة ملک کبستان و
دکان و نحوهما بحیث لا یحتاج إلی التکفف
و لا یقع فی الشدة و الحرج، و یکفی کونه قادرا
علی التکسب اللائق بحاله أو التجارة باعتباره و وجاهته،
و لا یکفی أن یمضی أمره بمثل الزکاة و الخمس.
و کذا من الاستعطاء کالفقیر الذی من عادته ذلک و لم یقدر علی التکسب،
و کذا من لا یتفاوت حاله قبل الحج و بعده علی الأقوی،
فإذا کان لهم مئونة الذهاب و الإیاب و
مؤونة عیالهم لم یکونوا مستطیعین،
و لم یجز حجهم عن حجة الإسلام
رجوع به کفایت یعنی این که: شخص بعد از برگشت و مراجعت از حج، کاری یا چیزی که زندگی او را کفایت میکند داشته باشد، از قبیل تجارت، کشاورزی، صنعت، یا منافع ملکی مانند باغ و دکّان و مانند اینها، بطوری که بعد از برگشتن نیازمند دست دراز کردن جلوی مردم نباشد و به مشقت و سختی و حرج نیفتد.
در پایان تذکر این نکته لازم است که شرطیّت زاد و راحله و رجوع به کفایت در وجوب حج که به اختصار شرح آن رفت، اجمالا هنگامی است که انسان با صرف دارایی خویش و بدون دریافت کمک هزینه حج از دیگران به سفر برود، نه در حج بذلی که تمام یا قسمتی از هزینه حج و مخارج عائله از سوی شخص یا اشخاص دیگر تامین میگردد.
دیدگاه ها