دلگرم
امروز: چهارشنبه, ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ برابر با ۰۱ ذو القعدة ۱۴۴۶ قمری و ۳۰ آوریل ۲۰۲۵ میلادی
تفاوت های اساسی بین ازدواج موقت (صیغه) با زنا در چیست ؟
زمان مطالعه: 20 دقیقه
ازدواج موقت که در اسلام به آن صیغه نیز میگویند نوعی نکاح مدت دار است که با تعیین مهریه زن و مرد برای مدتی با خواندن صیغه محرمیت حلال هم میشوند در نظر برخی افراد صیغه همانند زنا برای رفع نیاز جنسی است. با دلگرم همراه باشید تا به برسی تفاوت های این دو...

زنا چیست ؟

 

زنا یکی از گناهانی کبیره ای است که قانون اساسی نیز مجازات های سنگینی برای آن در نظر گرفته است. این مجازات‌ها تنها در صورتی قابل اعمال هستند که اسناد محکمی برای اثبات وقوع این فعل حرام وجود داشته باشد.

زنا به نزدیکی بین زن و مرد (شامل آمیزش جنسی مهبلی و مقعدی) بدون ازدواج اطلاق می‌شود. یعنی مرد و زن نامحرمی بی آن که عقد دائم یا موقت بخوانند با هم از راه جلو یا پشت نزدیکی نمایند و دخول صورت بگیرد.

یعنی آلت مرد در آلت زن یا مقعد داخل گردد و دخول هم به مقدار ختنه‌گاه صورت بگیرد. اگر نزدیکی و دخول صورت نگیرد، به آن زنا نمی‌گویند. بنابراین هر چند لمس و یا دیدن بدن دختر نامحرم، حرام است اما حکم زنا را ندارد و حد زنا جاری نمی‌شود.

 مردی که مرتکب زنا شده‌است را «زانی»، و زن زناکار را «زانیه» می‌خوانند.

 

نکاح موقت به چه معناست ؟

 

مُتعِه یا نکاح مُنقَطِع یا ازدواج موقت که به صیغه نیز معروف است، نوعی از ازدواج در مذهب شیعه است که در آن عقد ازدواج برای مدت معین و محدودی با مهریه ای معلوم، بین زن و مرد بسته می‌شود و با پایان آن رابطهٔ زوجیت خودبه‌خود منقضی می‌شود.

در میان مسلمانان در مورد جواز این ازدواج اختلاف نظر است. اهل سنت، اباضیه و زیدیان آن را حرام و شیعیان امامی آن را مشروع و صحیح می‌دانند. برخی در تعریف متعه را ازدواج نمی‌دانند و معتقدند در شریعت اسلام ازدواج دو نوع تعریف نشده‌ است.

متعه یعنی تمتع، درحالی‌ که هدف از ازدواج، تشکیل خانواده است. همچنین ادعا شده در برخی احکام و روایات شیعه این امر دارای اجر و ثواب می‌ باشد.

 

غریزه جنسی چیست ؟

 

غریزه جنسی یکی از نیرومند ترین غرائز انسانی است، تا آن جا که پاره ای از روانکاوان آن را تنها غریزه اصیل انسان می دانند و تمام غرائز دیگر را به آن باز می گردانند.

از سوی دیگر این یک قانون کلی است که اگر به غرایز طبیعی انسان به صورت صحیحی پاسخ گفته نشود، برای اشباع آن متوجه طریق انحرافی خواهد شد، زیرا غرایز طبیعی را نمی توان از بین برد. و اگر بتوانیم آن را سرکوب کنیم، عاقلانه نخواهد بود، زیرا مبارزه با قانون آفرینش، تبعات منفی بسیاری دارد. بنابراین راه صحیح آن است که غرائز را از طریق معقولی اشباع کرد و از آن ها در مسیر زندگی بهره برداری نمود.
از سویی در مواردی ازدواج دائم مقدور نیست.

مثل این که دو طرف توانایی پذیرفتن مسئولیتهای گسترده ازدواج دائم را ندارند، یا افراد متأهل درمسافرت های طولانی و یا به علل دیگری با مشکل عدم ارضای غریزه جنسی رو به رو می شوند. یا عوامل دیگری، نیاز به ازدواج موقت را به وجود می آورد.

 

ازدواج در هر آیینى، با قوانین و مقرّرات ویژه‏اى صورت مى‏ گیرد و اسلام به آداب و رسوم دیگر اقوام احترام گذاشته و ازدواج آنها با یکدیگر را صحیح می‌داند.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به کسانی که پیوند زناشویی غیر مسلمانان را به بهانه این که عقد اسلامی بینشان جاری نشده باطل دانسته و ارتباط آنها با یکدیگر را نامشروع می پنداشتند.

فرمودند: « لِکُلِّ قَوْمٍ نِکَاحٌ» در هر آیینی قوانین و مقررات ویژه ای برای پیوند زناشویی وجود دارد که همان باعث جدایی ارتباط مشروع از نامشروع می شود.

 

حال اگر زن و مردی (در هر دین و آیینی) بر اساس آن مقررات، زندگی مشترکی را آغاز کردند رابطه شان مشروع خواهد بود و جایز و در غیر این صورت ارتباطشان نامشروع و به لحاظ همان آیین خودشان غیر قانونی خواهد بود.

 

 

ازدواج موقت در اسلام

 

اسلام که قوانینش مطابق مصالح و مفاسد حقیقی و متناسب با ذاتیات انسان است، در کنار ازدواج دائم، ازدواج موقت را نیز تشریع کرده و آن را مجاز می داند. البته باید متوجه این نکته بود که قوانین اسلام، همانند قطرات زنجیر به یکدیگر متصل می باشند. و نباید به صورت بخشی و جزئی دیده شوند. یک جزء در یک سیستم می تواند زیبایی بخش باشد، در حالی که اگر از آن سیستم خارج شود و جدا در نظر گرفته شود، جز زشتی نداشته باشد.

باتوجه به قرآن کریم :

[سوره بقره/ آیه شریفه ۸۵]

«أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتابِ وَ تَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَما جَزاءُ مَنْ یَفْعَلُ ذلِکَ مِنْکُمْ إِلاَّ خِزْیٌ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ یُرَدُّونَ إِلى‏ أَشَدِّ الْعَذابِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ.»

«آیا به بعضى از کتاب ایمان مى‌‏آورید و بعض دیگر را انکار مى کنید ؟ پاداش کسى که چنین کند در دنیا جز خوارى نیست و در روز قیامت به سخت‏ ترین وجهى شکنجه میشود و خدا از آن چه مى‌‏کنید غافل نیست.»

بنابر این باید در نظر داشت که همان دینی که ازدواج موقت را تشریع کرده است، مجوزی برای تنوع طلبی و هرزگی نمی دهد و نفس اماره انسان را دشمن ترین دشمنان انسان معرفی می کند.

 

«قَالَ النَّبِیُّ ص أَعْدَى عَدُوِّکَ نَفْسُکَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیْک‏ پیامبر (ص) فرمودند: دشمن ترین دشمنان انسان، نفس میان دو پهلوی اوست. (کنایه از شکم و شهوت جنسی)»

با این نگاه روشن می شود که ازدواج موقت در جای خود بسیار مناسب و حتی ضروری است. که مقابله با آن، تبعات منفی بسیاری در جامعه ایجاد می کند.

حضرت علی (ع) در این باره می فرمایند:
«لَعَنَ اللَّهُ ابْنَ الْخَطَّابِ فَلَوْلَاهُ مَا زَنَى إِلَّا شَقِیٌّ أَوْ شَقِیَّةٌ- لِأَنَّهُ کَانَ یَکُونُ لِلْمُسْلِمِینَ غَنَاءٌ فِی الْمُتْعَةِ عَنِ الزِّنَا» « خدا پسر خطاب را لعنت کند ، اگر او نبود، کسی مرتکب زنا نمی شد، به جز انسان پست ! چون مسلمانان به واسطه متعه، نیازی به زنا نداشتند.»

separator line

بیشتر بخوانید:

صیغه چیست و قوانین نکاح موقت در ایران چگونه است ؟

مطالبه مهریه در ازدواج موقت (صیغه) چگونه است ؟

 

 

ازدواج موقت مانند ازدواج دائم است

 

نکته دیگری که باید به آن توجه نمود، این است که ازدواج موقت، مانند ازدواج دائم، یک رابطه با ضوابط خاص و روشن است. و بیان یک جمله ساده، به منزله امضای یک قرار حقوقی است. قراری که به تبع آن حق و حقوق طرفین در حالات و شرایط مختلف تعیین شده است. پس نباید گمان نمود که ازدواج موقت، تنها چند لفظ است و تفاوت دیگری با روابط نامشروع ندارد. چون هرگز امضای یک چک، به خط خطی کردن کاغذ تشبیه نمی شود، اگر چه ممکن است، ظاهر آن ها تفاوت چندانی نداشته باشند.

 

ازدواج موقت شبیه همان است که امروزه در کشورهای دیگر به نام ازدواج توافقی مطرح می شود که زن و شوهری توافق می کنند تا مدت چند سال با هم زندگی مشترک داشته باشند و در صورت موافق بودن علایق و سلیقه ها در روحیات یکدیگر، با هم عقد ازدواج دائم ببندند. ازدواج توافقی ممکن است تا پایان عمر هم طول بکشد و کاملاً مشخص است که این عمل با آنچه در کشورها به نام فحشا وجود دارد، متفاوت است.

 

اصل و اساس مخالفت با صیغه

 

1- عده ای تصور می کنند هر نوع رابطه جنسی یک نوع پلیدی و خباثت است. و صیغه را با همین معیار محکوم می کنند چرا که در آن اغراض جنسی وجود دارد. این در حالی است که با اندک توجهی می توانند بیابند که در ازدواج دائم نیز اغراض جنسی وجود دارد. و زوجین با یکدیگر ارتباط جنسی دارند. و بسیاری نیز با همین امیال و برای پاسخگویی به آن ازدواج کرده اند. پس نمی توان وجود غرض جنسی و ارضای شهوت را عامل پلیدی و خباثت دانست. خصوصا که بدون روابط جنسی، نسل بشر منقرض می شود و تولید مثل محقق نمی شود.

 

2- عده ای شباهت ها را می بینند و از درک تفاوت ها عاجر هستند. به تعبیری هر گردی را گردو می بینند و به محض دیدن چند شباهت، صیغه را با فاحشگی یکسان می کنند. در حالی که برای نگاه معقول باید علاوه بر شباهت ها، تفاوت ها را نیز مد نظر قرار داد. اگر در فاحشگی مرد به زن پول می دهد یا اینکه با او رابطه جنسی برقرار می کند، و این امور در صیغه نیز وجود دارد، باید توجه کنیم که این امور در ازدواج دائم نیز وجود دارد. در فرهنگ ما مرد به زن نفقه می دهد. و زوجین با یکدیگر ارتباط جنسی دارند.

 

آیا می توانیم به دلیل وجود شباهت فاحشگی و صیغه، صیغه را محکوم کنیم ؟ آیا دو شباهت ذکر شده در ازدواج دائم نیز وجود ندارند ؟

 

پس روشن می شود که وجود این شباهت ها نیز سبب قبح و پلیدی صیغه نمی شود. و از این حیث صیغه با ازدواج دائم فرقی ندارد.

 

3- عده ای صیغه را با توجه به چند مصداق آن مد نظر قرار داده و آن را نقد می کنند. در حالی که سوء استفاده از یک قانون نمی تواند، سبب بد دانستن قانون شود. روشن است که از بهترین امور نیز سوء استفاده می شود. آیا بلوک شرق به اسم عدالت، مردم را به فلاکت نینداخت ؟ آیا نظام استکبار، به اسم دموکراسی، جنگ ها و کشتارها ایجاد نکرده است ؟

آیا استعمار (ایجاد عمران و آبادانی) بد بوده است که با شعار آن ثروت های جوامع را غارت کرده اند ؟

بنابر این رویکردهایی که علیه قانون متعه و ازدواج موقت هجوم (تهاجم) می کنند، با دیدگاههای غلط و ناروا به این هجوم دست می زنند.

 

زشتی و قباحت فاحشگی در غیر منضبط بودن روابط و عدم مسئولیت پذیری طرفین است. و با فهمیدن این معیار می توان فرق صیغه با فاحشگی را دریافت که صیغه با احکام و ضوابط روشن و از پیش تعیین شده این بی انضباطی را از بین برده و طرفین با خواندن خطبه اولیه، خود را ملتزم به رعایت تعهدات می کنند.

نکته ای که باید بدان توجه جدی کرد؛ این است که تهاجم علیه صیغه، بدون درک حقایق جامعه و در نظر گرفتن واقعیت هاست. از همین رو، می بینیم که با مطرود شدن اموری نظیر صیغه، دوستی های نامشروع و روابط زشت فراگیر می شود. کسانی که به صیغه حمله می کنند، غالبا از درک این واقعیت عاجر هستند که نیروی شهوانی انسان، نیرویی قوی است و اگر در بستر مناسب خود قرار نگیرد، مانند سیلی ویرانگر خواهد شد. 

بهترین کار برای جلوگیری از زیان های این سیل، بستر سازی برای رویه ای منطقی و معقول است. نمی توان همگان را مجبور به ریاضت کرد و در جامعه ای که سن ازدواج به دهه سوم زندگی می رسد، افراد را تا آن سن وادار به سرکوب غریزه کرد. همچنان که نمی توان کمونیسم جنسی را پذیرفت و اجازه داد روابط کثیف و خیانت بار در جامعه رایج شود.

 

separator line

 

تفاوت ازدواج موقت با زنا

 

از آنانی که سؤال یا شبهه‌ای به ذهن‌شان خطور می‌کند و می‌پرسند: « فرق ازدواج موقت با رابطه نامشروع چیست ؟ »

بپرسید: « فرق ازدواج دائم با رابطه‌ی نامشروع چیست ؟».

چرا اگر یک زن و مرد ( چه مسلمان، چه مسیحی، چه بودایی و ...) ، اگر حتی بیست سال هم زیر یک سقف با هم زندگی کنند و صاحب سه فرزند هم بشوند، رابطه‌ی آنان نامشروع و فرزندان‌ شان حرامزاده قلمداد می‌شود، مگر چه فرقی دارد ؟!

چرا حتی در قوانین مدنی و حقوقی، کسی که بیست یا سی سال با دیگری زندگی مشترک دارد و سه فرزند هم دارد، نمی‌تواند مدعی شود که من «متأهل هستم » و حتی از حقوق مدنی و اجتماعی یک متأهل نیز نمی‌تواند استفاده کند ؟! خواه در ایران یا یک محیط اسلامی باشند و خواه در یک جامعه‌ی غربی مثل امریکا و اروپا و خواه در خاور دور مثل چین، ژاپن، کره و فیلیپین.

 

فرق اول ازدواج موقت با زنا

 

ازدواج موقت مانند ازدواج دائم، پیوندی است که قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام بر جواز، صحت و درستی آن تاکید دارند. اما زنا رابطه ای است غیر قانونی و خلاف شرع که قرآن و روایات اهل بیت علیه السلام به شدت از آن نهی کرده اند و نیز در هر مکتب و آیینی که فطرت در آن دفن نشده باشد کاری است غیر انسانی و خلاف قانون.

 

این که امیرالمومنین (علیه السلام) می فرماید:« ما زَنا غیورٌ قَطُّ» « هرگز انسان غیرتمند زنا نمی کند.» یا ما زَنا عَفیفٌ:« هیچ انسان پاکدامنی زنا نمی کند.»

گویای همین مطلب است. امام علی (علیه السلام) نفرمود هیچ مومن یا مسلمانی خود را به این کار آلوده نمی کند؛ بلکه حضرت این سخن را درباره تمام کسانی فرمود که هنوز فطرت الهی شان فعال است و نفس می کشد.

 

فرق دوم ازدواج موقت با زنا

 

ازدواج موقت به مانند ازدواج دائم نیازمند اجرای صیغه است که این صیغه بر خلاف تصور برخی، «دعا» نیست؛ بلکه عبارت هایی است که مفاد آن ابراز از سوی زوجه و قبول از سوی زوج برای شروع یک زندگی مشترک است و در اصطلاح به آن ایجاب و قبول گفته می شود که باید به قصد انشاء بیان شود. این ایجاب و قبول گاهی به واسطه وکیل یا وکلای دو طرف صورت می گیرد که احکام خاص خود را دارد. در حالی که در زنا، هیچ یک از این احکام وجود ندارد نه صیغه ای (تا چه رسد به قصد انشاء) نه ایجابی و نه قبولی.

 

قبل از بیان ادامه فرق‌ها، پاسخ به یک سوال ضروری است.

 

اجرای صیغه چه اهمیتی دارد ؟!

 

آسانی «اجرای صیغه» و کمی زمانی که این کار می برد سبب شده تا عده‌ای اصل آن را ناچیز دانسته و از اهمیت آن غفلت کنند تا جایی که برخی نوشته اند «چه فرقی می کند که برای برقراری رابطه، اولش چیزی خوانده شود یا نه ؟!»

از این عده می پرسیم: « آیا واقعا فرقی بین رعایت یک قانون و رعایت نکردن آن نیست ؟ »

برای مثال، شما رئیس بانک هستید. کسی به شما مراجعه کرده و تقاضای چند میلیون وام می کند. شما هم با تقاضای او موافقت می کنید به شرط آن که او شرایط و تعهداتی را که بانک از او می خواهد در عرض چند دقیقه امضاء کرده و بپذیرد؛ اما او از شما می‌خواهد تا بدون گذراندن مراحل قانونی، خواسته او را اجابت کرده و پول را به او تحویل دهید.

او این جمله را به شما می گوید :«چه فرقی می کند من این چهار تا برگه را امضاء کنم یا نه ؟ اصل آن نقل و انتقال پول است.» شما چه جوابی به او می دهید ؟ حق را به او می دهید و فورا پول را در اختیارش می گذارید ؟ یا به او می گویید درست است که چند دقیقه بیشتر طول نمی کشد؛ اما کار باید طبق قانون باشد؛ اگر قانون اجرا نشد این نقل و انتقال دیگر نامش پرداخت وام نیست؛ اختلاس است.

با همین چند دقیقه، کار به آن خوبی، به کاری به این بدی تبدیل می شود بی آن که تغییری در ظاهر آن پدید آمده باشد. گذشته از این که در این مثال، قانون، قانون اعتباری انسانی است ولی اجرای عقد برای ازدواج، قانون واقعی الهی است.

 

فرق سوم ازدواج موقت با زنا

 

تمام احکام محرم و نامحرمی که در ازدواج دائم وجود دارد در ازدواج موقت نیز لحاظ می شود. برای مثال مرد به محض این که زنی را صیغه کرد دیگر حق ازدواج با مادر او را نخواهد داشت؛ آن زن هم دیگر حق ازدواج با پدر این مرد را ندارد و بسیاری از احکام دیگر.

ولی در زنا که سراسر بی بند و باری و عدم رعایت قوانین شرع است؛ این احکام از اساس معنا ندارد.

 

فرق چهارم ازدواج موقت با زنا

 

در ازدواج موقت پس از آن که دو طرف از هم جدا شدند زن باید «عده» نگه دارد. نگه داشتن عده به این معناست که زن تا پایان مدت مشخص که «عده» نام دارد، حق ازدواج و ارتباط زناشویی با مرد دیگری را ندارد.

 

با نگاهی گذرا بر این قوانین و احکام، بر هر مُنصِف متدینی پوشیده نخواهد ماند که فرق و فاصله بین ازدواج موقت و زنا از بهشت تا جهنم است. چگونه می توان ازدواج موقت را عین و یا حتی شبیه به کاری دانست که در آن نه خبری از صیغه است نه صحبت از محرم و نامحرم؛ نه زنی عده نگه می دارد و نه مردی عده آن زن را محترم می شمرد ؟!

یکی محبوب خدا و دیگری مغبوض خدا ناخرسندی قرآن کریم از تشبیه حلال خدا به حرام خدا عده ای به بهانه این که «نزول» (ربا) مانند «خرید و فروش» (بیع) ، سود آوری دارد این دو را مثل هم گرفتند و در برابر نهی از ربا گفتند: « إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبا »

 

بی تردید بیع هم مثل رباست؛ درست مانند حرفی که امروز می زنند: صیغه هم مثل زناست؛ اما خداوند متعال پاسخ می دهد که کجا این مثل آن است ؟ یکی مطابق قوانین شرع است و ما آن را حلال کرده ایم و دیگری خلاف شرع است و ما آن را حرام کرده ایم : «أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا » پس نگویید این هم مثل آن است.

جالب تر این که شبیه همان حرفی را که طرفداران «ربا» به طرفداران «بیع» می زدند و می زنند؛ طرفداران «زنا» به طرفداران «نکاح» می زدند و می زنند. که امید است مومنین در اظهار نظر و استفاده از تعابیر به این اصل قرآنی توجه نمایند و از تعابیری مانند «زنا» و «هرزگی» و «هوس رانی» و مانند اینها برای کاری که خداوند متعال آن را حلال کرده است استفاده نکنند.

 

فرق‌ های اساسی بین ازدواج موقت و روابط نامشروع وجود دارد و هرگز نباید رابطه نامشروعی که مورد نفرت خداوند متعال است را به بهانه شباهت در مورد یا مواردی، همانند ازدواجی دانست که مورد عنایت قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) است و احکام و قوانین مشخص و الزام آور خاصی دارد.

یکی ارتباط و پیوند مشروع و قانونمند است و دیگری ارتباطی غیر مشروع و بی ضابطه؛ چه در اسلام باشد و چه در غیر اسلام.

از اینجا بی اساسی این سخن که: « صیغه زنای شرعی است » روشن می شود؛ زیرا صیغه یا همان ازدواج موقت یک نکاح شرعی است ولی زنا یک ارتباط غیر شرعی و اصولا در اسلام چیزی به نام حرام شرعی وجود ندارد؛ کار یا شرعی است یا غیر شرعی. این هم که برخی «ازدواج موقت» را «هرزگی شرعی» می نامند نشانگر بی خبری ایشان از معنای «ازدواج» و «هرزگی» است.

اگر کسی بداند که ازدواج یک پیوند قانونمند و بر اساس مقررات ویژه است و هرزگی روابط بی ضابطه و خارج از چها چوب بین زنان و مردان است؛ دیگر این دو مقوله کاملا از هم جدا را به هم نیامیخته و عادل را فاسق نمی خواند.
شرع یعنی قانون؛ قانونی برای زندگی با سعادت و هرزگی یعنی فرار از این قانون برای زندگی با نکبت. بر این اساس چگونه می توان هرزگی را بخشی از شرع دانست و یک کار کاملا شرعی را هرزگی نامید ؟!

 

separator line

 

آیا با یک جمله زن و مرد با هم حلال می شوند ؟

 

در  پاسخ به سؤال فوق می گوییم : بلی،

 

در صورتی که شرایط موجود باشد و با قصد ازدواج موقت صیغه آن خوانده شود با هم حلال می شوند و این حکم تعبدی است که از طرف شارع مقدس این حلیت حاصل می شود. 
در سایر نظام های حقوقی نیز همین اعتبارات که در قالب عقود و ایقاعات و قرادادها صورت می پذیرد منشا اثر است.

 

 

separator line

 

صیغه یا عقد اجاره ؟

 

البته عده ‏ای این نوع ازدواج را راهی برای سوء استفاده دانسته‏ اند. این عده همیشه پیرمرد پول داری را تصور می‏کنند که برای خوش‏گذرانی، دختری را صیغه می‏کند و بعد از ارضای شهواتش، او را رها می‏سازد، یا مرد زن‏ داری که بی ‏اعتنا به خانواده ‏اش هر روز به دنبال یک زیبارویی است که بتواند او را اسیر کند و کام گیرد و...!!

در جواب این عده همین بس که همه آزادی ‏های قانونی و تأسیس‏های حقوقی، می‏توانند مورد سوء استفاده قرار گیرند برای مثال حق رانندگی که یک حق مشروع و پسندیده‏ای است از سوی عده ‏ای به بدترین نحو مورد استفاده قرار می‏گیرد و حتی منجر به وارد آمدن خسارت جانی و مالی می‏شود. 

پس بدین ترتیب باید گفت: « حق رانندگی امری مذموم و پلید است !؟ » در حالی که چنین نیست.

پس اگر عده ‏ای از این نهاد حقوقی به جهت سوء استفاده بهره ‏برداری کنند این امر خدشه ‏ای به اصل آن وارد نمی‏کند؛ بلکه ایراد به خود این افراد یا گریز گاه‏ه ای قانونی و... وارد است. 

برخی دیگر با تشبیه نکاح منقطع به کرایه و اجاره، سعی دارند که وانمود کنند زنی که صیغه می‏شود، در واقع به اجاره زوج خویش درمی‏ آید و این را خلاف شأن زن و سوء استفاده از او دانسته‏ اند. 

 

در پاسخ گفتنی است آن چه خلاف شأن زن است، این است که زن همچون کالایی بدون هیچ حق و حقوقی و بدون هیچ ضابطه ‏ای، مورد بهره ‏برداری جنسی قرار گیرد؛ یعنی، دقیقاً آنچه که در دنیای غرب اتفاق می ‏افتد و یا آنچه که در نزد افراد لاابالی و بی‏بند و بار در مشرق زمین می‏گذرد! حال اینکه زن این چنین مورد سوء استفاده قرار گیرد، خلاف شأن زن است یا این که او به طور قانونی و مشروع با حفظ حقوقش به استمتاعاتش دسترسی یابد ؟

به فرض که عقد نکاح منقطع در مواردی شبیه عقد اجاره باشد، آیا این دلیل می‏شود که این دو عقد یکی باشند ؟ در حالی که می‏دانیم این دو عقد در خیلی از اوصافش با یکدیگر تفاوت دارند.

 

 

بیشتر بخوانید:

متن صیغه ازدواج موقت چیست و چه شرایطی دارد ؟

شرایط صیغه موقت و نحوه خواندن صیغه ازدواج موقت

دیدگاه ها

اولین نفر برای ثبت دیدگاه باشید !


hits