بیوگرافی سامان گوران کمدین
سامان گوران (متولد ۱۹ دی ۱۳۶۴ ، خرم آباد)، دانشآموخته رشته بازیگری تئاتر است. وی با بازی در سریال طنز, خنده بازار با تقلید افرادی همچون مهران مدیری، علی دایی، رضا صادقی، مهدی فخیمزاده و عادل فردوسیپور , به شهرت رسید و موجب اعتراض برخی افراد مانند علی دایی و رضا صادقی شد.
سامان گوران شخصیتی بشاش و خنده رو دارد. گویا در کودکی نیز بسیار شیطنت می کرده و در دوران مدرسه , هم صدایش معلمانش را تقلید می کرده است.
تقلید صدای علی دایی در خنده بازار موجب قهر و ناراحتی علی دایی شد که بعدها مشکل بین این دو برطرف شد.
وی با بازی در سری های اول و دوم سریال طنز خنده بازار توانست شهرت بدست آورد اما به دلایل نامعلومی, از ادامه کار در سری سوم این برنامه خودداری کرد.
ازدواج سامان گوران
او در حال حاضر مجرد است اما خودش فکر میکند با درآمد بالایی که دارد بسیاری از دختر ها دوست دارند که با او ازدواج کنند !
کاملا واضح است که آقای گوران اعتماد به نفس بالایی دارد.
اینستاگرام سامان گوران
https://www.instagram.com/samangouran/
ماجرای جنجالی توهین سامان گوران به پرسپولیس
سامان گوران با انتشار ویدئویی به توهین صدا و سیما و شخص حسین کلهر واکنش نشان داد .
گوران در این ویدئو عملا به برخی از بازیکنان تیم پرسپولیس از جمله فرشاد احمدزاده توهین کرد . گوران در گفته هایش مواردی را خطاب به شیث رضایی، محمد نصرتی و فرشاد احمدزاده بیان کرد.
صحبتهای گوران به شدت از جانب پرسپولیسی ها از جمله مهرداد میناوند و شخص فرشاد احمدزاده مورد واکنش قرار گرفت .
سامان گوران در پستی اینستاگرامی با هدف قرار دادن شیث رضایی، محمد نصرتی و البته فرشاد احمدزاده اتهاماتی به این بازیکنان وارد کرد تا بدین ترتیب پاسخ مجری برنامه سلام صبح بخیر را داده باشد.
مهمترین حاشیهای که از این پست نصیب او شد ادعایی مبنی بر مزاحمت فرشاد احمدزاده در فضای مجازی برای سلبریتیهای سینمایی بود.
فرشاد احمدزاده پس از شنیدن صحبتهایی سامان گوران درباره او مطرح شد گفت: « من اصلا این آقا را نمیشناسم، اما این که هر کسی به خودش اجازه بدهد درباره هر چیزی حرف بزند واقعا نوبر است.»
فرشاد احمدزاده از سامان گوران شکایت کرده است.
فعالیت های تئاتر سامان گوران
● بوی انار می دهد – کارگردان سیدجواد هاشمی
● یرما – کارگردان رضا گوران
سامان گوران در تلویزیون
- مجموعه خنده بازار-۱۳۹۰ (سری اول و دوم)
- مجموعه میلیاردر–۱۳۹۱
- مجموعه لیسانسه ها
- مجموعه گسل
مصاحبه با سامان گوران
در این قسمت از مقاله مصاحبه با سامان گوران را خواهیم خواند.
روایت سامان گوران از یک شوخی دردسرساز
مصاحبه با سامان گوران با شوخی و خنده آغاز شد. دقیقا همانطور که پیشبینی میشد. ظاهر و باطن, سامان گوران یکی است. همانطور که مقابل و پشت دوربین بودنش یکی است. سر شوخی را, با همه باز میکند و این چیزی بود که در طول گفتوگو با او به وضوح میشد دید.
بدون وقفه سر به سر شریفینیا میگذاشت و دقایقی را که آرام میشد پاسخگوی سؤالات ما بود. در طول مصاحبه با یادآوری آنچه که از دیروز تا امروز بر او گذشته بدون هیچ پنهانکاریای همه چیز را تعریف کرد.
شیطنت های دوران مدرسه سامان گوران
داستان تقلید ادا و صدای معلمان مدرسهاش و پشت سر آن هم تنبیه گواهی بود بر استعداد که سالها, بعد شکوفا شد. قصه آشتی با علی دایی را هم به سیاق خودش تعریف کرد و در تیپسازی علی دایی , دوباره خودش را نشان داد. گوران در این مصاحبه صمیمی حرفهای خواندنی زیاد گفته است.
پدرم حق دیگران را گرفت خودش بیکار ماند
من در بیمارستان دی تهران به دنیا آمدم نه این که فکر کنید بچه پولدار بودم، نه خانواده ما قشر متوسط, رو به بالا بودند. البته اگر پدرم چند انتخاب درست میکرد الان رئیس کارخانه ایرانخودرو بود, اما چون دلسوز کارگرها بود و برای این که حق آنها را بگیرد حق خودش را نگرفت.
در نهایت یکسری از آدمهایی که حق و حقوق سرشان نمیشود آمدند و جای پدرم را گرفتند. ما همیشه, حسرت این ماجرا را به دل داریم.
پدرم مرد زحمتکشی بود اما فقط زحمت میکشید و چیزی عایدش نشد.
او در حال حاضر بازنشسته با افتخار چندین کارخانه معتبر ایران است. وقتی بازنشسته شد در ۶۰ سالگی, باز هم شروع کرد به ساخت خانه برای کارگرها در مناطق حومه تهران.
در واقع از اعتبار شرکت استفاده کرد , و برای کارگرهایی که قدرت خرید نداشتند شهرکسازی کرد.
ماجرای فوتبالیست شدن سامان گوران
وقتی ۱۵-۱۴ ساله بودم در تیم ملی نوجوانان بازی میکردم. حتی پیشنهاد بازی در تیم امارات را هم داشتم. برای فوتبال بازی کردنم خیلی پول خرج کردم البته سال ۸۴ ماهی یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان از تیم, سایپا دستمزد میگرفتم.
بازی سامان گوران در تیم سایپا
آن موقع که من در تیم جوانان سایپا بازی میکردم آرش برهانی در امید پاس بازی میکرد اما در یک مسابقه, مینیسک پایم پاره شد و دیگر نتوانستم فوتبال را دنبال کنم. باورتان نمیشود قیچی برگردان میزدم, میلاد میداوودی با دهان باز من را نگاه میکرد.
رفاقت من با فوتبالیستها به آن موقع برمیگردد. نیکبختواحدی را از وقتی با ۲۰۶ از مشهد به تهران آمد, و دو متر دماغ داشت میشناختم (میخندد).
خلاصه تازه به مرحله بازدهی و پیشرفت رسیده بودم, که دچار مشکل شدم و زیر تیغ جراحی خیلی گران رفتم.
سامان گوران: قدرتمند شدهام
دو سال است که به آن قدرت رسیدهام که هر کاری که دلم بخواهد برای پدر و مادرم انجام دهم. روز پدر, برایشان سهمیه سفر مکه را خریدم. خدا را شکر از من راضی هستند. دو خواهر و یک برادر دارم.
یک خواهر و برادرم بزرگتر هستند و خواهر دیگرم کوچکتر و محصل است. الان در رشته بازیگری تئاتر دانشگاه, اراک تحصیل میکنم.
یکی، ۲ ترم دیگر مدرکم را میگیرم. هیچوقت درسخوان نبودم، حساب و کتاب, به مغزم فرو نمیرفت اما حفظیاتم خوب بود. اگر میخواستم الان رتبه یک المپیاد بودم اما, چون رفتم سراغ فوتبال خیلی برای درس خواندن وقت نمیگذاشتم.
ادای معلمهایم را درمیآوردم
باورتان نمیشود در دوران مدرسه هفتهای سه روز اخراج بودم. چون ادای معلمهایم را درمیآوردم. در کل , هیچ کدام از مسئولان مدرسه از من خوششان نمیآمد اما بچهها عاشقم بودند. من همیشه, در جشنهای مدرسه ادای معلمها و ناظم و مدیر مدرسه را درست مثل خودشان درمیآوردم.
تنبیه شدن سامان گوران توسط معلمان
و همه حرصم را خالی میکردم. تصور کنید ۴۰۰ نفر در مدرسه با صدای بلند میخندیدند اما دبیرها به خونم , تشنه بودند. بعد از مراسم تنبیههای عجیب و غریب میشدم. من را میانداختند زیر میز , و پایشان را روی کمرم فشار میدادند.
مدرسه اشرار !
مدرسهام در صادقیه غرب تهران بود. به دلیل محیط عجیب و غریبش به جای احرار اسم آن را گذاشته بودند اشرار. مدرسهام خانه بغلی ما بود. من هر روز از کیف مادرم کلی پول میدزدیم تا برای همکلاسیهایم خوراکی بخرم.
یادم میآید یک روز مادرم از پشت پنجره دیده بود که من برای کل بچهها همبرگر خریدهام. خلاصه, وقتی به خانه رفتم حسابی توبیخ شدم.
فرار کردن از مدرسه
به جای مدرسه به پشتبام میرفتم دوران نوجوانیام با نقشه کشیدن این که چطور خودم را به تمرین استقلال , برسانم گذشت. هرطور شده بود خودم را به آنجا میرساندم.
۷ صبح که میشد بیدار میشدم، لباس میپوشیدم و به جای مدرسه رفتن به پشتبام میرفتم.
و تا ۱۰ صبح زیر کانال کولر میخوابیدم بعد از آن به تمرین تیم استقلال میرفتم. چند وقتی گذشت، مادرم دو، سه روز از پنجره حیاط مدرسه را نگاه میکرد من را نمیدید. یک روز دیدم مادرم در پشتبام , بالای سرم ایستاده است.
طعم کتکهای خواهرانه
بزرگترین تنبیه زندگیام از طرف خواهرم که ۸ سال از من بزرگتر است، بود. یادم میآید برادرم تازه ازدواج , کرده بود. عروسمان برای اولینبار به خانهمان آمد. میخواستم هرطور شده شیرینبازی دربیاورم, و جلب توجه کنم ولی نمیدانستم چطور.
تنبیه سامان گوران توسط خواهرش
خلاصه چشمتان روز بد نبیند دور سفره نشسته بودیم و صحبت میکردیم، نه گذاشتم نه برداشتم گفتم, خوب است دیگر یک نانخور هم به ما اضافه شد (میخندد). خلاصه خواهرم تا توانست من را کتک زد، هیچ وقت طعم آن کتک خوردن را فراموش نمیکنم.
ادا درآوردم برای شبهای برره انتخاب شدم
وقتی در هنرستان درس میخواندم یک دوست داشتم به اسم شهاب: عاشق بازیگرها بود. با همه , چهرههای سینمایی عکس داشت آرشیو عکسهایش واقعا کامل بود با همه عکس داشت.
آلبومهایش را به مدرسه میآورد خیلی دوست داشتم جای او باشم. خلاصه اطلاعاتش کامل بود. آدرس, همه لوکیشنهای فیلمبرداری را داشت اما استعداد بازیگری نداشت. یک روز شهاب من را با خودش, به لوکیشن شبهای برره برد.
من رفتم حسن شکوهی مدیرتولید آن پروژه را پیدا کردم. هرچه تقلید و صداپیشگی بلد بودم را اجرا کردم. حسن شکوهی، خوشش آمد و به من گفت به عنوان مردم برره بروم و نقشهای کوتاه بازی کنم.
شهاب عباسی یکدفعه خودش را گرفت
بعد از برره در یک تئاتر دانشجویی بازی کردم. داوران آن کار آقای بشارتی و انوشیروان ارجمند بودند. آقای بشارتی بعد از اجرای کار من را به شهاب عباسی معرفی کرد.
شبخیز از من خوشش نیامد، اما , شهاب از تست اولیه من راضی بود و به من اعتماد کرد.
خیلی زود به آن چیزی که میخواست رسید. کار کردیم، همه چیز خوب بود، دوست بودیم به حرفهای من گوش, میکرد چون آن موقع خودش را نمیگرفت و تغییر نکرده بود. اما از یک جایی به بعد میانهمان به هم خورد.
صحبت های سامان گوران درباره برنامه هایش
برنامه ۹۰ حسابی ترکاند و به موفقیت نسبی رسیدیم. برنامه ما با «پایتخت ۲» برابری میکرد. حتی علی دایی, در کیش من را دید گفت آفرین ماشاالله به اجرای اپیزود عادل فردوسیپور ات. بعد از عید ۹۱ , سراغ ساخت برنامه ماه رمضان رفتیم.
حسابی از همه چیز برای خندهبازار مایه گذاشتم. هر روز به تمرینهای پرسپولیس میرفتم و ادای علی دایی , را درمیآوردم (میخندد).
وقتی علی دایی با من لج کرد
وقتی استقلال قهرمان جام حذفی شد چون از بچگی استقلالی دوآتیشه بودم به جشن مراسمشان , دعوت شدم. روی استیج رفتم عادل فردوسیپور شدم، مهران مدیری شدم و… امید زندگانی روی استیج گفت ,
آرش برهانی میگوید ادای علی دایی را اجرا کن. یک ژست علی دایی آمدم، یک جمله گفتم و بیچاره شدم. از فردای آن روز همه روزنامهها تیتر زدند بدل عادل بدل دایی شد و فلان و فلان … علی دایی با من لج کرد،
علیرضا محمد را به این دلیل که دوست و همسایهمان و دفاع راست پرسپولیس بود اخراج کرد. بنده خدا به دلیل رفاقت با من از دنیای فوتبال رانده شد.
آشتی سامان گوران با علی دایی
از وقتی با علی دایی آشتی کردم، ارتباطم با کل ایران خوب شد.
خیلیها از کدورت من و دایی سوءاستفاده کردند. تصمیم گرفتم هرطور شده دل آقای دایی را به دست بیاورم. پیغام دادم به دوستان مشترکمان که هر وقت مناسب دیدند به من بگویند با آقای دایی آشتی کنیم.
وقتی راهآهن از پرسپولیس برد بچهها تماس گرفتند و گفتند علی آقا دوست دارد شما را ببیند. وقتی آنجا رفتم , با من سرسنگین بود، اما کمکم با من راه آمدند. من هم ایشان را به کنسرت شهرام شکوهی دعوت کردم, که با همسرشان به کنسرت آمدند.
اعتراف میکنم از وقتی ارتباطم با علی دایی خوب شد انگار ارتباطم با کل ایران خوب شد.
درآمد سامان گوران
او در مصاحبه اعلام کرد بین 30 تا 60 میلیون تومان ماهانه درآمد دارد، بیشتر این درآمد حضور در برنامه های مناسبتی و کنسرت های خنده می باشد و میگوید باید خیلی از دخترا آرزو داشته باشن با وی ازدواج کنند.
فیلم های سامان گوران
گالری تصاویر سامان گوران
بیشتر بخوانید:
سلفی جنجالی سامان گوران با ماهچهره خلیلی (فیلم)
فیلم جنجالی توهین سامان گوران به پرسپولیس و بازیکنانش
ماجرای جنجالی توهین سامان گوران به پرسپولیس و احمدزاده + واکنش میناوند
۱۰ دیدگاه