داستان تصویری کودکانه سفر به پرو

قصه تصویری سفر به پرو برای کودکان

سلام بچه ها!

همون طور که می دونین اسم من سمیره.

دوس دارین درباره ی مکانای مختلف چیزی یاد بگیرین و دوستای جدید پیدا کنین؟

من که خیلی دوس دارم!

امروز قراره کجای دنیا بریم؟

همراه من باشین تا یه سفر هیجان انگیز رو شروع کنیم.

اون جا رو ببینین! من یه دوست جدید اینجا می بینم. اون قد بلنده. گردن درازی داره، بدنش کرکی و نرمه و چشمای بزرگ و قهوه ای داره.

اون داره میاد!

یعنی چی می تونه باشه؟

اوه اون یه لاماست!

لاما به من می گه : «سلام خوش اومدی! من ایوا هستم.»

لاماها با پشم نرم و گرم پوشیده شده ان. انگشتان چسبیده ی پاهاشون به اونا کمک می کنه به راحتی از مسیرهای شیب دار کوه بالا برن.

ایوا همونطور که سرش رو بالا گرفته می گه : «همراه من بیا. ما با هم دیگه سرنخ ها رو پیدا می کنیم. تو اون صدا رو شنیدی سمیر؟»

ما صداهایی شبیه به جیغ از بالای سرمون می شنویم. یه عالمه حیوون اون جا اون روی درختا هستن.

ایوا بهشون می گه : سلام بچه های اون بالا!

من از ایوا می پرسم : «این صدای چه حیوونیه؟»

ایواه بهم توضیح می ده : «صدای گروهی از میمونای عنکبوتی رو داریم از بالای سرمون می شنویم.»

 از دور اونا واقعاً شبیه عنکبوتن! خیلی با مزه ان! میمونای عنکبوتی بازوهای بلند و دم قوی ای دارن که ازونا برای پریدن از شاخه ای به شاخه ی دیگه استفاده می کنن. همونطور که ما به راهمون ادامه می دیم، اونا با هم صحبت می کنن.

از ایوا می پرسم : «بوی چی میاد؟ بوی شیرینی میاد. شبیه بوی کیک میوه ای. قول میدم یکی داره این دور و ور کیک درست می کنه.»

ایوا می خنده و می گه : «هیچکی تو جنگلای بارونی کیک درست نمی کنه. اما واقعا  این بوی شیرینی از کجا میاد؟»

ایوا در حالی داره به مسیرش ادامه می ده می پرسه : «دیگه قراره چی پیدا کنیم؟ اوه اونجا رو ببین! اونا ارکیده ان! این بوی خوب مال گل ارکیده است که این جا بین درخت ها روییده.»

همچنین بخوانید:

قصه جذاب زندگی زرافه ها برای کودکان

آشنایی با زندگی شگفت انگیز زرافه ها، بلندترین حیوانات جهان، و ویژگی های منحصر به فرد آنها برای کودکان.

من به ایوا می گم : «مردم از این گل ها می خرن و تو خونه هاشون نگهداری می کنن اما اینجا تو جنگل این گل ها خودشون رشد می کنن! چه جالب!»

من و ایوا اونقدر که راه رفتیم دیگه خسته شدیم.

ایوا می گه : «سمیر بیا این جا بشینیم. این جا جای خوبی برای نشستنه.»

اما قبل از نشستن یه چیز اسفتجی رو زیرمون احساس می کنیم.

این  دیگه چیه؟؟

ایوا به من توضیح می ده : «  این خزه است!»

خزه ضخیم و سبزه. روی زمین و روی تنه ی درختا در بالای کوه رشد می کنه. مردم برای کمک به رشد گیاهان اون رو می فروشن. چون خزه مقدار زیادی آب تو خودش نگه می داره که ریشه های گیاه های تو گلدون رو مرطوب نگه می داره.».

پیاده روی باعث میشه ما گشنه بشیم. ایوا می گه : «خیلی گشنه شدیم. بیا یه چیزی بخوریم»

یه چیز خامه ای و خوشمزه می خوریم  که از بیرون ترد و از داخل نرمه. سس خوشمزه ای داره

ایوا جیغ میزنه و میگه “وای! خیلی تنده ! اما خیلی خوشمزه است!”.

اگه گفتین اون چیه؟

ما یک سیب زمینی رو مزه می کنیم! این یک سیب زمینی پخته شده به یه مدل خیلی قدیمیه.

در کوره های آجری که زیر زمین ساخته شده ان سیب زمینی میپزن.

  مردمِ اینجا از صدها سال پیش تو همین کوره ها غذا می پختن.

به ایوا می گم : «چه سس خوشمزه ای روش ریختن!»

ایوا بهم توضیح می ده که این سس رو با فلفل های قرمز درس می کنن.

تو این سفر ما این چیزا رو کشف کردیم :

ایوا که یه لامای بامزه ست که در سفر ما به کوه و تو جنگل بارونی بهمون کمک کرد.

میمون های عنکبوتی با صداهای جیغ جیغیشون. ارکیده با بوی شیرینش.

خزه ی نرم و مرطوب. سیب زمینی پخته شده با سس خوشمزه.

 اگه گفتین ما کجای دنیا هستیم؟

ایوا می گه : «ما در پرو هستیم! در پرو می تونیم هم شهرهای بزرگ رو ببینیم و هم دهکده های کوچیک، همین طور جنگل ها و کوه ها و حتی دریا رو.حتی می تونیم خرابه های ماچو پیچو رو ببینیم که یه جای باستانیه که در زمان های دور مردم اون جا زندگی می کردن.»

چه سفر خوبی بود! بهتون خوش گذشت؟

من عاشق اطلاعات کسب کردن از پرو و پیدا کردن دوستای جدیدم.

شما چه طور؟

راستی می دونین دفعه ی بعد می خوایم کجا بریم؟