دلگرم
امروز: چهارشنبه, ۲۳ آبان ۱۴۰۳ برابر با ۱۰ جمادى الأول ۱۴۴۶ قمری و ۱۳ نوامبر ۲۰۲۴ میلادی
روان درمانی تحلیلی برای تشخیص چه مشکلاتی استفاده میشود؟
0
زمان مطالعه: 6 دقیقه
یک رویکرد عمیق برای طیف گسترده ای از مشکلات مربوط به فرد و روابط او است که امکان کشف مشکلات و مسائلی که ممکن است به مرور زمان در زندگی شخص بوجود آمده باشد را فراهم می کند .

روان درمانی تحلیلی چیست ؟

روان درمانی تحلیلی شامل اصولی است که توسط کارل یونگ که شخصی موثر در زمینه روانشناسی است مطرح شد. یونگ روان درمانی تحلیلی را اینطور بیان کرد که مشکلات روانی مانند اضطراب و افسردگی ریشه در عدم یکپارچگی بین اجزای مختلف روانی افراد دارد.

در روان درمانی تحلیلی ، بیماران باید با درمانگران خود همکاری کنند تا ضمیر ناخوداگاهشان را بیدار کرده و از نظر روانی به یکپارچگی برسند. هدف از این نوع روان درمانی رسیدن به آگاهی بیشتر است ، که منجر به درک عمیق تر افراد از رفتارها و جهان پیرامون شان می شود.

پس از گسترش روانکاوی، درمانگران در بیمارستانها و کلینیک های شخصی و دانشگاهی با بیمارانی که مشکلات جدی تر و متنوع تری نسبت به بیماران سرپایی داشتن روبرو میشدند.
با توجه به نیازهای مختلف هر بیمار، از دل روانکاوی، روان درمانی تحلیلی شکل گرفت.

بدین ترتیب فرزند روانکاوی که وارث اصول اصلی مفاهیم آن بود، دارای طیف وسیعی از روان درمانی حمایتی تا روان درمانی بیش گرا شد و بتدریج بشکل فزاینده ای هویت نسبتا مستقلی بنام روان درمانی تحلیلی ،روان درمانی تحلیلی کارکردی یا همان روان درمانی پویا یا پویشی را پیدا کرد.

بیمارانی که تحت این نوع درمان قرار می گیرند در اوایل به چندین جلسه در هفته نیاز دارند و به مرور زمان جلسات به یکبار در هفته یا هر دو هفته یکبار کاهش می یابد.شاید نیاز باشد سالها با افرادی که می خواهند با روان درمانی تحلیلی یا یونگی تحت معالجه قرار بگیرند، کار کنیم.

یکی از مولفه های اصلی روان درمانی تحلیلی، کاوش ناخودآگاه و عدم ارتباط افراد با ضمیر ناخودآگاه شان است. خواب و رویا می توانند نقش بسزایی در تجزیه و تحلیل رواندرمانگران داشته باشند به همین خاطر بیماران در مورد موضوعات و تصاویری که در خواب میبینند صحبت می کنند. درمانگران می توانند علت احتمالی خواب های فرد را با آنها در میان بگذارند تا مشخص شود چه چیزی در ضمیر ناخوداگاه آنها می گذرد.

روان درمانی تحلیلی

روان درمانگر تحلیلی چگونه عمل می کند؟

روان درمانگر تحلیلی مانند لوله کشی است که از او می خواهید تا سقف در حال چکه کردن شما را تعمیر کند. شما چکه های آب را می بینید اما قادر به دیدن منشأ آن نیستید. قطرات آب را میتوانید در سطلی جمع کنید، اما اینکار باعث متوقف شدن جریان آب نمیشود. ولی لوله کش میداند ترک لوله آب، پشت گچ دیوار است که فعلا نمیتوان آنرا دید.

اگرچه لوله کش نسبت به روان درمانگر تحلیلی مزیتی دارد، او میتواند با بکارگیری یک پتک،گچ را بشکند تا لوله معیوب را بیرون بیاورد،تعمیر کند و سپس سقف را مرمت کند، اما روان درمانگر تحلیلی با یک انسان سروکار دارد نه یک سقف گچی، و در نتیجه برای جستجو و مرمت آنچه در زیر سطح است ابزار ظریفتری نیاز دارد.

تعداد جلسات روان درمانی تحلیلی در هفته چقدر است؟

در حال حاضر معمولا برای روان درمانی تحلیلی یا تحلیلی کارکردی ، تعداد جلسات مناسب یک یا دو بار در هفته است.

آشنایی با مفهوم کاناپه و روان تحلیلی

در روان درمانی تحلیلی به جای دراز کشیدن روی کاناپه روانکاوی، مراجع می تواند روبروی رواندرمانگر بنشیند. هرچند که دراز کشیدن روی کاناپه و نداشتن تماس چشمی، واپس روی را تسهیل می کند. به طور کلی این اتفاق نظر در روانکاوی وجود دارد که استفاده از کاناپه برای همه لازم نیست و این تشخیص بر عهده درمانگر است.

در روان درمانی تحلیلی از چه تکنیک درمانی استفاده می شود؟

در روان درمانی تحلیلی هم مانند روانکاوی، تکنیک تداعی آزاد حاکم است. مراجع بطور آزاد هر آنچه به ذهنش می رسد را بدون هیچ سانسوری در جلسه درمان بیان می کند .

روان درمانی تحلیلی چه هدفی را دنبال می کند؟

فرد دچار روان رنجوری به دلیل سرکوب گری، به رفتارهای ناسازگار دست می زند. در واقع روان درمانی تحلیلی می خواهد با رفع سرکوبگری، به فرد کمک کند تا به طور سازگارانه تری رفتار نماید.

هدف عمده روان درمانی تحلیلی ایجاد تغییر ساختاری در شخصیت فرد می باشد. این کار با اصلاح ایگو یا من انجام می شود تا من بتواند برای مواجهه با تعارض های ناخودآگاه آماده گردد. که در نتیجه فرد با افزایش ادراک خود موجب افزایش تسلط بر رویدادهای زندگی خصوصا کنترل هیجانات شده و با استفاده بیشتر از تفکر منطقی و متناسب با اتفاقات و رویدادهای زندگی با مسائل خود برخورد می کند.

در نهایت این تغییرات منجر به خشنودی بیشتر ، افزایش رفتارهای سازگارتر و نیز برطرف شدن علائم روان رنجوری و بیماری می شود.

تجزیه تحلیل تعاملی : چگونه از TA در مشاوره استفاده می شود؟

TA که به طور گسترده از روانشناسی مدرن گرفته شده یکی از در دسترس ترین نظریه های روانشناسی است. به زبان ساده، TA برای ارتقای رشد و تغییر شخصی طراحی شده است و یک درمان اساسی برای بهزیستی و کمک به افرادیست که برای دستیابی به پتانسیل کامل خود در تمام جنبه های زندگی در نظر گرفته می شود.

کاربرد روان درمانی تحلیلی

درمان TA که توسط اریک برن در اواخر دهه 1950 تأسیس شد، مبتنی بر این نظریه است که هر فرد دارای سه حالت نفسانی است: والد، بزرگسال و کودک. اینها همراه با سایر مفاهیم، ​​ابزارها و مدل‌های کلیدی برای تجزیه و تحلیل نحوه ارتباط افراد و شناسایی نوع تعاملی که برای یک نتیجه بهتر مورد نیاز است، استفاده می‌شوند.

تجزیه و تحلیل تعاملی یک گفتار درمانی است. این جلسات برای بررسی شخصیت یک فرد و چگونگی شکل‌گیری آن توسط تجربه (از دوران کودکی سرچشمه می‌گیرد) طراحی شده‌اند. درمانگر تحلیلی از طریق پرسشگری ماهرانه و استفاده از مدل ها، تکنیک ها و ابزارهای مختلف اطلاعات خوبی در خصوص بیمار به دست می آورد.

جلسات را می توان به صورت مشاوره فردی، با خانواده، زوج یا گروه انجام داد. تجزیه و تحلیل تعاملی می تواند به عنوان یک درمان طولانی مدت موثر استفاده شود.

رویکرد تحلیلی در روانشناسی

رویکرد تحلیلی در روانشناسی توسط یونگ مطرح شد.یونگ سال های زیادی را صرف مطالعه و تمرین با زیگموند فروید کرد، اما نظریه تحلیلی او باعث شد که راه ایندو نفر جدا شود.

حتماً بخوانید:
چه زمانی از روان درمانی وجودی استفاده می شود ؟

چه زمانی از روان درمانی وجودی استفاده می شود ؟

روان‌درمانی روشی است که توسط درمان‌گر آموزش دیده به شکل حرفه‌ای، با توجه به خاستگاه «اختلال تحت درمان»، انجام گیرد. روان‌درمان‌گری بر دوپایه «رابطه»…

مفاهیم روان درمانی یونگ بطور کلی به بخش های زیر تقسیم می شود:

Active Imagination: مفهوم تخیل فعال راه باریک بین ناخودآگاه و خودآگاه را پر می کند. یونگ معتقد بود که با استفاده از تخیل، فانتزی، رویاها و مراقبه، مراجع می تواند ناخودآگاه خود را در زمان حال بازگو کند.

Individuation: فرآیندی در روانشناسی تحلیلی است که در آن فرد به چیزی که باید باشد تبدیل می شود. یعنی تجربیات مثبت و منفی گذشته یک فرد طوری با هم تلفیق می شود که فرد بتواند زندگی سالم و پایداری از نظر عاطفی داشته باشد.

Collective Unconscious: یونگ اولین کسی بود که از وازه ناخودآگاه جمعی برای بیان ناخودآگاهی استفاده کرد و معتقد بود ناخودآگاه جمعی از گذشتگان به ما ارث رسیده و در ذات هر موجودی وجود دارد.

Logos در تئوری یونگ: یونگ معتقد بود که لوگوس یک نشانه مردانه برای عقلانیت است در حالیکه اروس همتای زن، نشان دهنده احساس روانی است.

Nekyia: به معنای فرآیند کندوکاو در ناخودآگاه است.

منبع : روان آگاه



این مطلب چقدر مفید بود ؟
 
توجه: مطالب پزشکی و سلامت مجله دلگرم ، از منابع معتبر داخلی و خارجی تهیه شده اند و صرفا جنبه اطلاع رسانی دارند ، لذا توصیه پزشکی یا درمانی تلقی نمی شوند ، چنانچه مشکل پزشکی دارید حتما برای تشخیص و درمان به پزشک یا متخصص مراجعه کنید.

دیدگاه ها

اولین نفر برای ثبت دیدگاه باشید !


hits