7 متن مداحی سینه زنی واحد شب هفتم محرم از میثم مطیعی
لای لای لای لای، طفل بریده حنجر (متن سینه زنی واحد)
دریغا گل من علی اصغر
که سوز عطش برده از هوشَت
وضوکن ز خون گلوی خود
شهادت، اذان گفته در گوشت
به لرزه افتاده ای، به روی دست پدر
تلظّی مکن بیش از این جان بابا
تو آیینه ی احمدی، تویی نور چشمان من
که جان می دهی روی دستان بابا
لای لای لای لای / ای ناشکفته پرپر
لای لای لای لای / طفل بریده حنجر
لای لای لای لای / جانم علی اصغر
(لای لای لای لای، جانم علی اصغر)
به جایی رسیدم در این غربت
که بر دست خسته تو را آرم
فدای تو که با لب تشنه
شدی عاقبت آخرین یارم
سوی میدان می برم، تو را با چشم ترم
سه شعبه ولی می دهد پاسخت را
به روی گونه ببین، میامیزد اینچنین
غریبانه خون تو و اشک بابا
برگردانم / چگونه پیکرت را
سرگردانم / جواب مادرت را
سرگردانم / جواب مادرت را..
(لای لای لای لای، جانم علی اصغر)
نظر کن به اطفال معصومی
که چَشم انتظار دعا هستند
به شام و عِراق و یمن امروز
به خون چهره ها را حنا بستند
غریبانه غرق خون، روی دست مادران
ز بی رحمی حرمله ها گواهند
چه خاموش است این جهان، خدایا این کودکان
مگر کشتگان کدامین گناهند
یابن الزهرا/ عجِّل علی ظهورِک
مولا مولا / عجِّل علی ظهورِک
بازآ بازآ / عجِّل علی ظهورِک
(یابن الزهرا/ عجِّل علی ظهورِک)
شاعر: میلاد عرفان پور و محمد مهدی سیار
آه از کودک کشی و از ظلم حرمله ها (متن سینه زنی شب هفتم محرم)
حیران هروله شد، هاجر در ماتم تو
پا می کوبد به زمین، اسماعیل از غم تو
می جوشد زمزم اشک، از خاک کرببلا
می گرید بر غم تو، مشک سقا به خدا
آه و حسرتا/ دم گرفته عالمین
می روی تو هم/ از پی ادای دین
چیده می شوی/ میوه ی دل حسین
لالایی علی
(لالایی علی، لالایی علی علی)
عطرت ای غنچه سرخ، می آید از همه سو
سرآمد گریه تو، خون بسته راه گلو
ای قربان سر تو، بی سر شد پیکر تو
کشته بابای تو را، لبخند آخر تو
ای ذبیح من/ شیر خوارِ روزه دار
شد برای من/ جسم کوچکت نثار
حنجر تو را/با سه شعبه ها چه کار
لالایی علی
(لالایی علی، لالایی علی علی)
چشم ما چشمه اشک، دل پر شد از گله ها
آه از کودک کشی و از ظلم حرمله ها
فریاد از تشنه کشی، فریاد از جور و جفا
خون می گرید یمن و بحرین و قدس و منا
ای اُمید ما/ یابن فاطمه بیا
انتظار تو/ شور لحظه های ما
ندبه های ما/ می زند صدا تو را
یابن فاطمه
(یابن فاطمه ، العجل بیا بیا)
شاعر: میلاد عرفان پور
بیشتر بخوانید::
متن نوحه سینه زنی واحد شب اول محرم از میثم مطیعی
متن نوحه سینه زنی جدید محرم از مداح خوش صدا حسین فخری
متن نوحه سینه زنی واحد تلظّی مکن نازنینم، تلظّی مکن جان بابا
تلظی مکن نازنینم/ تلظی مکن جان بابا
مبادا که دشمن ببیند/ تکان خوردن شانه ام را
ببین بی تو تنهایی ام را/ ببین خم شده قامت من
به خون تو دستم حنا شد/ علی اصغر ای زینت من
تلظی مکن ای/ گل پرپر من
یا باب الحوائج/علی اصغر من
(لالایی، علی اصغر)
چرا نازکای گلویت/ دگر جای بوسه ندارد
شده موسم آن که خونت/ به عرش الهی ببارد
تو ذبح حسینی که عطشان/ منا کرده ای کربلا را
که گهواره ی خالی تو/تکان داده ارض و سما را
مرا می کشد غم/ در این حال محزون
که لبهای خشکت/ لبالب شد از خون
(لالایی، علی اصغر)
شده جلوه ی اسم اعظم/ به چشمان ناز تو پیدا
تو سرّ حسینی که آمد/ برای شهادت به دنیا
اگرچه که ششماهه باشی/ تو هفت آسمان را نشانی
تو طفلی ولیکن شگفتا / که پیر همه عارفانی
شبیهت ندیدم/ شهیدی به عالم
تو را با دو دستم/ به حق، هدیه دادم
(لالایی، علی اصغر)
شاعر: میلاد عرفان پور
متن مداحی سینه زنی واحد (شب هفتم محرم) در بیعت وفای ولی زمانه ایم
عشق است کربلای تو لبیک یا حسین
جان و تنم فدای تو لبیک یا حسین
گفتی به خلق: کیست که یاری کند مرا
قربان آن ندای تو لبیک یا حسین
با شور و اشک و زمزمه یک عمر گفته ام
در خیمه عزای تو لبیک یا حسین
کی میشود که آیم و از جان صلا دهم
در صحن با صفای تو لبیک یا حسین
احرام بسته، تلبیه گویان،کفن به تن
آیم سوی منای تو لبیک یا حسین
گویم میان صحن تو و صحن ساقی ات
از مروه تا صفای تو لبیک یا حسین
جان میدهم به عشق تو یا ایها الشهید
سر مینهم به پای تو لبیک یا حسین
جان دادنم به پای تو احلی من العسل
شیرین بود لقای تو لبیک یا حسین
این انقلاب جلوه لبیک ما به توست
در جان ما ولای تو لبیک یا حسین
در بیعت وفای ولی زمانه ایم
در دست او لوای تو لبیک یا حسین
شاعر: محمد مهدی سیار
بیشتر بخوانید::
متن مداحی سینه زنی واحد شب دوم محرم از میثم مطیعی
متن مداحی نوحه و روضه سینه زنی شب چهارم محرم از میثم مطیعی
بست روی سر عمامه پیغمبر را (متن سینه زنی دهه اول شب هفتم محرم)
بست روی سر عمامه پیغمبر را
رفت تا بلکه پشیمان بکند لشکر را
من به مهمانی تان سوی شما آمدهام
یادتان نیست نوشتید بیا؟ آمدهام
نوشتید بیا کوه فراهم کردیم؟
پشت تو لشکر انبوه فراهم کردیم
ننوشتید زمینها همه حاصلخیزند؟
باغهامان همه دور از نفس پاییزند
ننوشتید که ما در دلمان غم داریم
در فراوانی این فصل تو را کم داریم
ننوشتید که هستیم تو را چشم به راه
نامه نامه لک لبیک اباعبدالله
حرف هاتان همه از ریشه و بن و باطل بود
پشمه هاتان همگی از ده بالا گل بود
باز در آینه، کوفی صفتان رخ دادند
آیهها را همه با هلهله پاسخ دادند
نیست از چهره آیینه کسی شرمنده
که شکم ها همه از مال حرام آکنده
بیگمان در صدف خالیشان درّی نیست
بین این لشکر وامانده دگر حرّی نیست
بی وفایی به رگ و ریشه آن مردم بود
قیمت یوسف زهرا دو سه مَن گندم بود
آی مردم پسر فاطمه یاری میخواست
فقط از آن همه یک پاسخ آری میخواست
چه بگویم به شما هست زبانم قاصر
دشت لبریز شد از جمله هل من ناصر
در سکوتی که همه ملک عدم را برداشت
ناگهان کودک شش ماهه علم را برداشت
همه دیدند که در دشت هماوردی نیست
غیر آن کودک گهواره نشین مردی نیست
چون ابالفضل به ابروی خودش چین انداخت
خویش را از گهواره به پایین انداخت
خویش را از دل گهواره می اندازد ماه
تا نماند به زمین حرف اباعبدالله
آیه آیه رجز گریه تلاوت می کرد
با همان گریه خود غسل شهادت می کرد
گاه در معرکه آن کار دگر باید کرد
گریه برنده تر از تیغ عمل خواهد کرد
عمق این مرثیه را اشک و علم می دانند
داستان را همه اهل حرم می دانند
بعد عباس دگر آب سراب است سراب
غیر آن اشک که در چشم رباب است رباب
مرغِ در بین قفس این در و آن در میزد
هی از این خیمه به آن خیمه زنی سر می زد
آه بانو چه کسی حال تو را می فهمد؟
علی از فرط عطش سوخت خدا می فهمد
می رسد ناله آن مادر عاشورایی
زیر لب زمزمه دارد پسرم لالایی
کمی آرام که صحرا پر گرگ است علی
و خدای من و تو نیز بزرگ است علی
کودک من به سلامت سفرت آهسته
میروی زیر عبای پدرت آهسته
پسرم می روی آرام و پر از واهمهام
بیشتر دل نگران پسر فاطمه ام
پسرم شادی این قوم فراهم نشود
تاری از موی حسین بن علی کم نشود
تیر حس کردی اگر سوی پدر میآید
کار از دست تو از حلق تو بر میآید
خطری بود اگر، چاره خودت پیدا کن
قد بکش حنجرهات را سپر بابا کن
متن مداحی سینه زنی واحد یاسیدی یا ثارالله، مولا اباعبد الله
یا سیدی یا ثارالله، مولا یا ابا عبدالله
قدرِ تو به عالَم گمنام، ای کشتۀ راهِ اسلام
تو جان دادی لبِ تشنه، جدا شد از تنِ تو سر
به راه امرِ به معروف، به راه نهیِ از منکر
دارم ز غمت بر لب آه، مولا یا اباعبدالله
یا سیدی یا ثارالله، مولا یا ابا عبدالله
قدرِ تو به عالَم گمنام، ای کشتۀ راهِ اسلام
شد قاتلِ تو در غربت، آن فرقۀ بی بصیرت
رفته سرِ تو برنیزه، از فتنۀ اهل بدعت
گرچه به لبان تشنه، در قتلگهت افتادی
تا روز ابد بر عالَم، تو درس شرافت دادی
الا ای تا دم محشر، دو عالَم از غمت گریان
ز رحمت ما محبین را، أَنیس و مَحرمت گردان
با تو نَشود دل گمراه، مولا یا اباعبدالله
یا سیدی یا ثارالله، مولا یا ابا عبدالله
قدرِ تو به عالَم گمنام، ای کشتۀ راهِ اسلام
در مکتب تو ای ارباب، در راهِ ولی می مانیم
تا نابودیِ استکبار، با سید علی می مانیم
تا ذکرِ تو را می گوییم، مشغول عبادت هستیم
چون باکری و همت ها، مشتاق شهادت هستیم
حسین جانم دلم سوزد، به یاد غصه های تو
به یاد جسمِ مجروح و، سرِ از تن جدای تو
افتاده ای در قتلگاه، مولا یا اباعبدالله
یا سیدی یا ثارالله، مولا یا ابا عبدالله
قدرِ تو به عالَم گمنام، ای کشتۀ راهِ اسلام
شاعر : حاج امیر عباسی
دیدگاه ها