راههای درمان وسواسی : چگونه وسواس نباشیم ؟
وسواس چیست ؟
وسواس یک فکر، تصور و یا یک احساس و حرکتی است که شخص وسواس آن را به طور مکرر انجام میدهد که با نوعی احساس اجبار و ناهنجاری ذهنی و علاقه به مقاومت در برابر آن همراه است. مانند شستشوی بیش از حد، چک کردن درب درصورتی که قبلا بسته شده، نگاه کردن بیش از حد در آینه، و رفتار و حرکاتی که با تکرار فراوان همراه است.
وسواسی یک بیماری عصبی و روانی است و روانشناسان و روانپزشکان امروزی، آن را فکر و اندیشه مدام و مکرری می دانند که فرد مبتلا به آن، علی رغم کوشش فراوان خود، قادر نیست آن را از ذهن خویش خارج سازد. این افکار مزاحم که بدون اختیار فرد به سراغ وی می آیند، گاهی او را به تکرار برخی کارها و اعمال بی فائده وا می دارند.
هر چند وی به بیهودگی و عدم ضرورت و غیر منطقی بودن آن عمل واقف است. ولی نمی تواند از انجام آنها خودداری کند و زندگی عادی و عملکرد فرد را مختل می کنند و بسیار وقت گیرند و گاهی فرد به خاطر تمسخر یا مخالفت علنی یا ترحم دیگران، عمل تکراری خود را مخفی می کند.
روانشناسان وسواس را نوعی بیماری از سری نوروزهای شدید میدانند که تعادل روانی و رفتاری را از بیمار سلب و او را در سازگاری با محیط دچار اشکال میسازد و این عدم تعادل و اختلال دارای صورتی آشکار است.
روانکاوان نیز وسواس را نوعی غریزه واخورده و ناخودآگاه معرفی میکنند و آن را حالتی میدانند که در آن فکر، میل، یا عقیدهای خاص، که اغلب وهم آمیز و اشتباه است آدمی را در بند خود میگیرد.
آنچنان که حتی اختیار و اراده را از او سلب کرده و بیمار را وامیدارد که حتی رفتاری را برخلاف میل و خواسته اش انجام دهد و بیمار هرچند به بیهودگی کار یا افکار خودآگاه است اما نمیتواند از قید آن رهایی یابد.
ویژگیهای فرد وسواس
وسواس به صورتهای مختلف بروز میکند و در بیمار مبتلای به وسواس این موارد ملاحظه میشود :
- اجتناب
- تکرار و مداومت
- تردی
- شک در عبادت
- ترس
- دقت و نظم افراطی
- اجبار و الزام
- احساس بن بست
- عناد و لجاج
علائم دیگر بیماری وسواسی
در مواردی وسواس به صورت، خود را در معرض تماشا گذاردن، دله دزدی، آتش زدن جایی، درآوردن جامه خود، بی قراری، بهانه گیری، بیخوابی، بدخوابی، بی اشتهایی،… متجلی میشود آنچنانکه به اطرافیانش این احساس دست میدهد که نکند دیوانه شده باشد.
انواع وسواس
وسواسهایی که تمام فکر و اندیشه افراد را تحت تاثیر قرار داده و احاطه شان میکند معمولا بصورتهای زیر است:
1. وسواس ترس
صورتهای ترس وسواسی عبارت است از:
- ترس از آلودگی
- ترس از مرگ
- ترس از دفع
- ترس از محیط محدود
- ترس از امری خلاف اخلاق
- ترس از تحقق آرزو
2. وسواس فکری
این وسواس به صورتهای مختلف خود را نشان میدهد که برخی از نمونه های آن به شرح زیر است:
اندیشه درباره بدن: بدین گونه که بخشی مهم از اشتغالات ذهنی و فکری بیمار متوجه بدن اوست. او دائما به پزشک مراجعه میکند و در صدد بدست آوردن دارویی جدید برای سلامت بدن است.
رفتار حال یا گذشته: مثلا در این رابطه میاندیشد که چرا در گذشته چنین و چنان کرده؟ آیا حق داشته است فلان کار را انجام دهد یا نه؟ و یا آیا امروز که مرتکب فلان عملی میشود آیا درست میاندیشد یا نه؟ تصمیمات او رواست یا ناروا ؟
در رابطه با اعتقادات: زمانی فکر وسواسی زمینه را برای تضادها و مغایرتهای اعتقادی فراهم میسازد. مسائلی در زمینه حیات و ممات، خیر و شر، وجود خدا و پذیرش یا طرد مذهب ذهن او را بهخود مشغول میدارد.
اندیشه افراطی: زمانی وسواس در مورد امری به صورت افراط در قبول یا رد آن است با اینکه بیمار خلاف آن را در نظر دارد ولی به صورتی است که گویی اندیشه مزاحمی بر او مسلط است که او را ناگزیر به دفاع از یک اندیشه غلط میسازد، از آن دفاع و یا آن را طرد میکند بدون اینکه آن مساله کوچکترین ارتباطی با زندگی او داشته باشد، مثلا در رابطه با دارویی عقیدهای افراطی پیدا میکند بگونهای که طول عمر، بقای زندگی و رشد خود را در گرو مصرف آن دارو میداند، اگرچه در اثر مصرف به چنان نتیجهای دست نیابد.
3. وسواس عملی
وسواس عملی به شکل های گوناگون خود را بروز میدهد که ما به نمونه ها و مواردی از آن اشاره میکنیم :
شستشوی مکرر: مردم بر حسب عادت تنها همین امر را وسواس میدانند و این بیماری در نزد زنان رایج تر است.
رفتار منحرفانه: جلوه آن در مواردی به صورت دزدی است و این امر حتی در افرادی دیده میشود که هیچگونه نیاز مادی ندارند.
دقت وسواسی: نمونه اش را در منظم کردن دکمه لباس و… میبینیم و وضعیت فرد به گونه ای است که گویی از این امر احساس آرامش میکند.
شمردن: شمردن و شمارش ها در مواردی میتواند از همین قبیل به حساب آید مثل شمردن نرده ها با اصرار بر این که اشتباهی در این امر صورت نگیرد.
راه رفتن: گاهی وسواسها بصورت راه رفتن اجباری است. شخص از این سو به آن سو راه میرود و اصرار دارد که تعداد قدمها معین و طبق ضابطه باشد. مثلا فاصله بین دو نقطه از ده قدم تجاوز نکند و هم از آن کمتر نباشد.
4. وسواس الزام
در این نوع وسواس نمیتواند خود را از انجام عمل و یا فکری بیرون آورد و در صورت رهایی از آن فکر و خودداری از آن عمل موجبات تنش در او پدید خواهد آمد.
راه های درمان بیماری وسواسی
درمان وسواس از دیدگاه دکتر علی زاده
برای درمان میتوان از راه و رسمها و وسایل و ابزاری استفاده کرد که یکی از آنها تغییر محیطی است که بیمار در آن زندگی میکند.
1. تغییر آب و هوا
دور ساختن بیمار از محیط خانواده و اقامت او در یک آسایشگاه و واداشتن او به زندگی در یک منطقه خوش آب و هوا برای تخفیف اضطراب و درمان بیمار اثری آرامش بخش دارد و این امری است که اولیای بیمار میتوانند به آن اقدام کنند.
2. تغییر شرایط زندگی
از شیوه های درمان این است که زندگی بیمار را در محیطی دیگر بکشانیم و وضع او را تغییر دهیم. او را باید به محیطی کشاند که در آن مسئله حیات سالم و دور از اغتشاش و اضطراب مطرح باشد و بنای اصلی شخصیت او از دستبردها دور و در امان باشد بررسیهای تجربی نشان میدهند که در مواردی با تغییر شرایط زندگی و حتی تغییر خانه و محل کار و زندگی بهبود کامل حاصل میشود.
3. ایجاد اشتغال و سرگرمی
تطهیر های مکرر و دوباره کاریها بدان خاطر است که بیمار وقت و فرصتی کافی برای انجام آن در خود احساس میکند و وقت و زمانی فراخ در اختیار دارد. بدین سبب ضروری است در حدود امکان سرگرمی او زیادتر گردد تا وقت اضافی نداشته باشد. اشتغالات یکی پس از دیگری او را وادار خواهد کرد که نسبت به برخی از امور بی اعتماد گردد، از جمله وسواس.
4. زندگی در جمع
فرد وسواسی را باید از گوشهگیری و تنهایی بیرون کشاند. زندگی در میان جمع خود میتواند عاملی و سببی برای رفع این عادت باشد. ترتیب دادن مسافرتهای دسته جمعی که در آن همه افراد ناگزیر شوند شیوه واحدی را در زندگی پذیرا شوند، در تخفیف و حتی درمان این بیماری مخصوصا در افراد کمرو موثر است.
5. شیوه های اخلاقی
رودربایستی ها و ملاحظات که هر انسانی به نحوی با آن مواجه است تا حدود زیادی سبب تخفیف این بیماری میشود. طرح سوالات انتقالی توام با لطف و شیرینی، ویژه از سوی کسانی که محبوب و مورد علاقه بیمارند در امر سازندگی بیمار بسیار مؤثر است و میتواند موجب پیدایش تخفیفهایی در این رابطه شوند و البته باید سعی بر این باشد که انتقاد به ملامت منجر نشود روح بیمار را آزرده نکند.
احیای غرور بیمار در مواردی بسیار سبب درمان و نجات او از عوامل آزار دهنده و خفت و خواری ناشی از پذیرش رفتارهای ناموزون وسواسی است و به بیمار قدرت میدهد. باید گاهی غرور فرد را با انتقادی ملایم زیر سؤال برد و با کنایه به او تفهیم کرد که عرضه اداره و نجات خویش را ندارد تا او بر سر غرور آید و خود را بسازد.
باید به او القا کرد که میتواند خود را از این وضع نجات دهد. همچنین باید به بیمار اجازه داد که درباره افکار خود اگر چه بی معنی است صحبت کند و از انتقاد ناراحت نباشد.
6. تنگ کردن وقت
بیش از این هم گفتهایم که گاهی تن دادن به تردیدها ناشی از این است که بیمار خود را در فراخی وقت و فرصت ببیند و برای درمان ضروری است که در مواردی وقت را بر فرد وسواسی تنگ کنند. در چنین مواردی لازم است با استفاده از متون و شیوههایی او را به کاری مشغول دارید به امر و وظیفهای او را وادار نمایید تا حدی که وقتش تنگ گردد و ناگزیر شود با سر هم کردن عمل و وظیفه کار و برنامه خود را اگرچه نادرست است سریعا انجام دهد. تکرار و مداومت در چنین برنامهای در مواردی میتواند به صورت جدی در درمان موثر باشد.
7- زیر پا گذاردن موضوع وسواس
در مواردی برای درمان بیمار چارهای نداریم جز اینکه به او القا کنیم به قول معروف به سیم آخر بزند، حتی با پیراهنی که آن را او نجس میداند و یا با دست و بدنی که او تطهیر نکرده میشمارد و به نماز به ایستد و وظیفه اش را انجام دهد. به عبارت دیگر بیمار را وا داریم تا همان کاری را که از آن میترسد انجام دهد. تنها در چنین صورت است که در می یابد هیچ واقعه ای اتفاق نمیافتد.
شیوه های اصولی در درمان وسواس
درمان بیماری وسواس راه های متفاوتی دارد ولی 2 راه اصولی برای درمان این بیماری وجود دارد که در ادامه آن پرداختیم:
الف) روانپزشکی
اگر رفتار و یا عمل وسواسی شدید شود نیاز به متخصص روانی و درمانگری است که در این زمینه اقدام کند. کسی که تعلیمات تخصصی و تحصیلی اش در روان پزشکی او به او اجازه میدهد که برای شناخت ریشه بیماری و درمان بیمار اقدام نماید.
علاوه بر اینکه در زمینه ریشه یابیها کار و تلاش کرده و دائما در رابطه با خود هم اقداماتی بعمل آورده و لااقل حدود 300-200 ساعتی هم در رابطه با شناخت خویش گام برداشته است.
اینان اجازه دارند که در موارد لازم نسخه بنویسند و یا داروهایی تجویز کنند و یا شیوه های دیگری را برای درمان لازم میبینند بکار گیرند.
بیماران را گاهی لازم است که در مؤسسات روانپزشکی و گاهی هم در بیمارستانها به طرق روانکاوی و رواندرمانی درمان نمایند و در موارد ضرور باید آنها را بستری نمود.
درمان بیماری برای برخی از افراد بسیار ساده و آسان و برای برخی دیگر بسیار سخت است ; به ویژه که شرایط اقتصادی و اجتماعی بیمار هم در این امر موثر است.
ب) روان درمانی
این هم نوعی درمان است که توسط روانکاو یا روانشناس صورت میگیرد و آن یک همکاری آزاد بین بیمار و درمان کننده مبتنی بر اعمال متقابل است که بر اساس روابطی نسبتا طولانی و طبق هدف و برنامه ریزی مشخصی به پیش میرود.
درمان اختلال به صورت مکالمه و صحبت و یا هر شیوه مفیدی که قادر به اصلاح زندگی روانی فرد باشد انجام میگیرد. در این درمانگاهی هم ممکن است دارو مورد استفاده قرار گیرد. البته اصل بر این است که بر اساس شیوه مصاحبه و گفتگو زمینه برای یک تحول درونی فراهم شود.
اصولی در روان درمانی
در روان درمانی افراد، همواره سه اصل مورد نظر است و مادام که به این جنبه ها توجه نشود امکان اصلاح و درمان نخواهد بود:
1. اصلاح محیط
و غرض محیط زندگی بیمار، توجه به امنیت آن، بررسی اصول حاکم بر جنبه های محبتی و انضباطی، نوع روابط و معاشرت ها، فعالیت های تفریحی، گردش ها، تلاش های جمعی، مشارکتها در امور،… است.
2. ارتباط خوب و مناسب
در روان درمانی آنچه مهم است داشتن و یا ایجاد روابط خوب و مناسب همدردی و همراهی، کمک کردن، دادن اعتبار و رعایت احترام، وانمود کردن حق بجانبی برای بیمار، تقویت قدرت استدلال، بیان خوب، خودداری از سرزنش و… .
3. روانکاوی و روان درمانی
که در آن تلاشی برای ریشهیابی، ایجاد زمینه برای دفاع خود بیمار از وضع و حالات خود گشودن عقدهها، توجه دادن بیمار به ریشه و منشا اختلال خود، القائات لازم و…
درمان وسواس از دیدگاه دکتر آخوندزاده
درمان وسواس می تواند به 2 صورت دارویی و غیردارویی و یا توام با هم انجام گیرد که معمولا" بهترین جواب را زمانی خواهیم داشت که این 2 نوع درمان را در کنار هم داشته باشیم.
با اشاره به این که 20 تا 30 درصد بیماران به خوبی به درمان جواب می دهند و حدود 40 درصد بهبودی متوسطی دارند، می گوید: متاسفانه حدود 20 تا 40 درصد از بیماران پاسخ خیلی خوبی به درمان نمی دهند.
عامل اصلی رفتارهای وسواسی یک میانجی شیمیایی به نام»سروتونین« می باشد و بیشتر درمان های وسواس مبتنی بر »مهار بازجذب سروتونین« است.
داروهای مهم وسواس
1. قدیمی ترین داروی وسواس که هنوز هم یکی از موثرترین آنها، کلومیپرامین است که در حقیقت یکی از داروهای ضدافسردگی سه حلقه ای می باشد.
2. داروهای اختصاصی مهارکننده بازجذب سروتونین مثل فلوکستین و به طور اخص فلووکسامین و سرترالین.
3. اگر داروهای 2 گروه اول و دوم پاسخ ندهند، داروهای دسته سوم را به این داروها اضافه می کنیم؛
این داروها شامل: باسپیردن، کلونازپام و حتی داروهای آنتی سایکوتیک مثل هالوپریدول، پیموزاید و ریسپریدون هستند و حتی گاهی از لیتیوم هم استفاده می کنیم.
درمان غیردارویی وسواس
روشی که برای درمان غیردارویی وسواس استفاده می شود (R.E.P) یا Response exposure prevention است که مواجهه بیمار با موردی می باشد که نسبت به آن وسواس دارد ( مثل آلودگی ها) و این که از پاسخ دادن جلوگیری کند که در واقع نوعی حساسیت زدایی است.
اهمیت رفتار درمانی برای درمان اختلال وسواس
گاهی اوقات کارایی روش رفتار درمانی معادل ارزش درمان دارویی است و می تواند بسیار ارزشمند باشد. به صورت کلی وسواس وابسته به شرایط محیطی است و قابلیت پیشگیری ندارد، مراجعه به موقع به پزشک را برای درمان بیمار، جهت جلوگیری از توسعه بیماری بسیار موثر می داند و به اطرافیان بیمار توصیه می کند که برای درمان بیمار خود صبر و تحمل کافی داشته باشند.
- به طور کلی میزان شیوع اختلال وسواس اجباری، 2 تا 3 درصد است
- بیشتر درمان های وسواس مبتنی بر مهار بازجذب سروتونین است
- احتمال ابتلای مرد و زن به اختلال وسواس اجباری یکسان است
درمان وسواس در درمان وسواسی
نتایج تحقیقات نشان میدهد: عصاره آبی گل گاوزبان دارویی موثر و بیخطر برای درمان بیماران مبتلا به اختلال وسواسی اجباری است. گل گاوزبان ایرانی گیاهی از تیره بوراژیناسه راسته پولمونی الیسه، کلاس دیو تبلونس و جنس اکیوم است. گونه مزبور گیاهی علفی، دوساله و پایاست که پوشیده از کرکهای نرم و نازک و دارای گلهای لولهیی شکل و آبی رنگ مایل به ارغوانی میباشد.
برگهای آن ساده، میوه آن نوک تیز و فندقی و سطح آن دارای برجستگیهای کوچک و تیز میباشد. فصل گل دهی گیاه از آغاز اردیبهشت تا اواخر مرداد است. در ایران اطلاق نام «گاوزبان» تنها به این گیاه است. این گیاه به طور وسیعی به صورت خودرو در استانهای شمالی ایران همچون گیلان، مازندران، ارتفاعات کندوان، کلاردشت و چالوس یافت میشود.
مهدی سیاح برگرد دستیار روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران و حاتم بوستانی استادیار گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی اهواز و همکارانشان در این تحقیق به بررسی اثر بخشی و سلامت مصرف عصاره آبی گل گاوزبان با دور ثابت در درمان بیماران مبتلا به اختلال وسواسی اجباری در یک دوره شش هفتهای پرداختند.
در این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی 33 بیمار مبتلا به این اختلال که در مقیاس یال براون نمرات مساوی یا بالاتر از 21 داشتند وارد مطالعه شده و به صورت تصادفی دارونما و یا 500 میلیگرم از عصاره آبی گل گاوزبان دریافت کردند. بیماران برای شش هفته پیگیری شدند و اثر بخشی درمان با مقیاس یال براون در هفتههای 0، 1، 2، 4 و 6 اندازهگیری شد.
نتایج این یافتهها نشان داد: در هفتههای انتهایی، عصاره گاوزبان نسبت به دارونما برتری داشت که این اختلاف در هفته چهارم نزدیک به معنیدار و هفته ششم معنیدار بود. عصاره آبی گل گاوزبان در هیچ کدام از هفتهها بیش از دارونما عوارض جانبی ایجاد نکرد. پژوهشگران با استناد به یافتههای این تحقیق تاکید کردهاند که عصاره آبی گل گاوزبان دارویی موثر و بیخطر برای درمان بیماران مبتلا به اختلال وسواسی اجباری است، اگرچه مطالعات بیشتر برای تایید آن لازم است.
یافته های جدید در درمان وسواس
بررسی های جدید نشان می دهد داروی ریلوزول که در درمان نوعی اختلال عصبی به کار می رود در درمان اختلال وسواس موثر است. دانشگاه پیل از داروی ریلوزول در درمان سیزده بیمار مبتلا به اختلال وسواس استفاده شد نتایح درمان بسیار امیدوار کننده است .
این عده از بیماران به هیچ یک از درمانهای دارویی دیگر یا رفتار درمانی جواب نداده بودند.به عقیده محققان داروی ریلوزول ویژگیهای ضد وسواس، ضد افسردگی و ضد اضطراب چشمگیری دارد.
وسواس در چه رابطه و چه کسانی بروز می کند؟
1. وسواس در رابطه با سن
تجارب حیات عادی افراد نشان میدهد که وسواس همگام با بلوغ و در غلیان شهوت در افراد پایه گرفته و تدریجی رشد میکند. اگر در آن ایام شرایط برای درمان مساعد باشد بهبودهای نسبی و دورهای پدید میآید وگرنه بیماری سیر مداوم و رو به رشد خود را خواهد داشت تا جایی که خود بیمار به ستوه میآید.
2. وسواس در رابطه باهوش
بررسیهای علمی نشان دادهاند که وضع هوشی آنها در سطحی متوسط و حتی بالاتر از حد متوسط است. وسواسیهایی که دارای هوش اندک و یا با درجه ضعیف باشند بسیار کماند بر این اساس رفتار آنها نباید حمل بر کم هوشی شان شود.
3. وسواس در رابطه با اعتقاد
زمانی فکر وسواسی زمینه را برای تضادها و مغایرتهای اعتقادی فراهم میسازد. مسائلی در زمینه حیات و ممات، خیر و شر، وجود خدا و پذیرش یا طرد مذهب ذهن او را به خود مشغول میدارد.
4. وسواس در رابطه با شخصیت و محیط
تجارب نشان دادهاند آنهایی که در زندگی شخصی حساسترند امکان ابتلای آن به بیماری وسواس بیشتر است و غلبه وسواس بر آنها زیادتر است. در بین فرزندانی که والدینشان معمولا محکومشان میکنند این بیماری بیشتر دیده میشود.
پارهای از تحقیقات نشان دادهاند که شخصیت والدین و حتی صفات ژنتیکی، روابط همگن خویی و محیطی در این امور موثر اند به همین نظر وسواس در بین دوقلوهای یکسان بیشتر دیده میشود تا در دیگران، اگرچه ریشههای اساسی و کلی این امر کاملا مشهود نیست.
مساله شخصیت را اگر با دامنهای وسیع تر مورد توجه قرار دهیم خواهیم دید که این امر حتی در برگیرنده افراد و اشخاص از نظر جوامع هم خواهد بود. وسواس بر خلاف بیماری هیستری است که اغلب در جوامع عقب نگهداشته شده دیده میشود، در جوامع به ظاهر متمدن و پیشرفته و حتی در بین افراد هوشمند هم به میزانی قابل توجه دیده میشود.
پرسش و پاسخ : من وسواس زیاد دارم" تکلیفم چیه؟
در ادامه نمونه ای از پرسش و پاسخ درباره وسواس فکری را مشاهده میکنید :
سلام. من وسواس زیاد دارم و میخواستم بپرسم گاهی که دستشویی می روم با اینکه کلی دستهایم رو میشویم اما میبینم که بو میدهد یا گاهی که می شوییم و بعد دستهایم را با لباسم خشک میکنم یا دستم را به جایی میزنم که خیس است. با اینکه خیلی هم شستم اما بوی بد آن نرفته یعنی دستهایم نجس هست یا در صورت بودن نجسی به آن کثیف هست آیا در صورت اول کثیف هست؟ لطفا زودتر بگویید.
پاسخ مشاور: خانم نورالدینی
سلام،دستتان نجس نیست. دست شما همان موقع که محل خروج ادرار و مدفوع را شستید پاک می شود و دیگر نجس نیست و شستن دست بعد از آن از جهت تمیزی و نظافت است، به هیچ وجه دستتان را چند بار نشویید، همان بار اول کافی است. هر چند بار اضافه که دستتان را بشویید وسوسه ی شیطان است.
ریشه های خانوادگی وسواس
در مورد ریشه و سبب این بیماری مطالب بسیاری ذکر شده که اهم آنها عبارتاند از وراثت، شخصیت زیر ساز یا الحاقی، وضع هوشی، عوامل اجتماعی، عوامل خانوادگی، عوامل اتفاقی، رقابتها، منعها و… که در ادامه با آن اشاره میکنیم.
1. وراثت در بیماری وسواسی
تحقیقات برخی از صاحب نظران نشان داده است که حدود چهل درصد وسواسی ها، این بیماری را از والدین خود به ارث بردهاند، اگرچه گروهی دیگر از محققان جنبه ارثی بودن آن را محتمل دانسته و قایل شده اند، انتقال زمینه های عصبی میتواند ریشه و عاملی در این راه باشد.
2. تربیت در بیماری وسواسی
در این مورد مباحثی قابل ذکر اند عبارتند از:
الف- دوران کودکی: اعتقاد گروهی از محققان این است که پنجاه درصد وسواسهای افراد در سنین جوانی و پس از آن از دوران کودکی پایهگذاری شده و تاریخچه زندگی آنها حاکی از دوران کودکی ویژهای است که در آن کش مکش ها و مقاومت ها و سرسختی های فوق العاده وجود داشته و کودک در برابر خواسته های بزرگتران تاب مقاومت نداشته است.
ب- شیوه تربیت: در پیدایش گسترش وسواس برای شیوه تربیت والدین نقش فوق العادهای را باید قائل شد. بررسیها نشان میدهد مادران حساس و کمال جو به صورت ناخودآگاه زمینه را برای وسواسی شدن فرزندان فراهم میکنند و مخصوصا والدینی که رفتار طفل را بر اساس ضابطه خود به صورت دقیق میخواهند و انعطاف پذیری کمتری دارند در این رابطه مقصرند. تربیت خشک و مقرراتی در پیدایش و گسترش این بیماری زیاد موثر است. نحوه از شیر گرفتن کودک بصورت ناگهانی، گسترش آموزش مربوط به نظافت و طهارت و کنترل کودک در رفتار مربوط به نظم و تربیت و دقت او هم در این امر مؤثر است.
ج- تحقیر کودک: عدهای از بیماران وسواسی کسانی هستند که دائما این عبارت به گوششان خورده است که آدم بی عرضهای هستی، لیاقت نداری، در خور آدم نیستی، بدرد زندگی نمیخوری… و از بابت عدم لیاقت خود توسط والدین، مربیان، خواهران، و برادران ارشد سرکوفت شنیده و تنبیه شدهاند. این گونه برخوردها بعدا زمینه را برای ناراحتی عصبی و یا وسواس آنها فراهم کرده است.
د- ناامنی ها: پارهای از تحقیقات نشان داده اند برخی از آنها که دوران حیات کودکی آشفتگی هایی داشته و با ترس و نا امنی همساز بوده اند بعدها به چنین بیماری دچار شده اند. آنها در مرحله کودکی وحشت از آن داشته اند که نکند کار و رفتارشان مورد تایید والدین و مربیان قرار نگیرد. اینان در دوران کودکی برای راضی کردن مربیان خود میکوشند و سعی داشتهاند که دقتی افراطی درباره کارهای خود روا دارند و در همه مسائل، با باریک بینی و موشکافی وارد شوند.
ه- منعها: گاهی وسواس فردی بزرگسال نشات گرفته از منعهای شدید دوران کودکی و حتی نوجوانی و جوانی است. مته بر خشخاش گذاردن والدین و مربیان، ایرادگیریهای بسیار، توقعات فوق العاده از زیر دستان، اگرچه ممکن است کار را بر طبق مذاق خواستاران پدید آورد معلوم نیست عاقبت خوش و میمونی داشته باشد.
و- خانواده افراد وسواسی: بررسیها نشان داده اند:
- اغلب وسواسیها والدین لجوج داشتهاند که در وظیفه خواهی از فرزندان سماجت بسیار نشان میدادند.
- خانواده این افراد ایرادگیر و عیب جو بودند اگر مختصر لغزشی از فرزندان خود میدیدند، آن را به رخ فرزندان میکشیدند.
- خانواده افراد وسواسی سیس و ممسک بودند به طوری که کودک برای دستیابی به هدفی ناگزیر به شیوهای اسرار آمیز بوده است.
- خانواده افراد وسواسی افرادی کم گذشت، طعنه زن، ملامتگر، بودند و کودک سعی میکرده خود را در حضور آنها دائما جمع و جور کند تا سرزنش نشود.
آمار افراد وسواسی
خیلی از افراد فکر می کنند اختلال وسواس اجباری در خانم ها بیشتر است. برخلاف تصور عموم احتمال ابتلای مرد و زن به OCD (اختلال وسواس اجباری) یکسان است، اما در گروه سنی نوجوانی، میزان ابتلای پسران از دختران بیشتر است که منشاء ژنتیک دارد.
از سوی دیگر میزان ابتلای افراد مجرد به وسواس ، بیشتر از متاهل هاست. به طور کلی میزان شیوع اختلال وسواس اجباری (OCD) 2 تا 3 درصد است.
- برچسبها
- وسواسی
- وسواس چیست
- انواع وسواس
- وسواس فکری
دیدگاه ها