افسردگی چیست؟
با دلگرم همراه باشید:
همه ما گاهی اوقات احساس خستگی، بدبختی و ناراحتی میكنيم، اين احساسات معمولاً بيش از يك يا دو هفته دوام
نمی آورند و چندان با روند زندگی ما تداخل ايجاد نمی كند.
گاهی اوقات دليل خاصی برای آن وجود دارد، گاهی هم فقط از غم و اندوه ناشی ميشود.
ما معمولا خودمان از پس آنها برمی آييم و نيازی به كمك گرفتن از دیگران نداریم
زمانی افرادافسردگی جدی دارند که احساس افسردگی سريع برطرف نشود به قدری حالشان
بد باشد كه زندگی روزمره آنها دچار اختلال گردد.
حس افسردگی چيست؟
حس افسردگی به مراتب قوی تر و نامطلوب تر از دورههای كوتاه مدت یأس و ناراحتی
كه ما گاه وبی گاه با آن مواجه می شويم. معمولا بسيار طولانی مدت می شود و می تواند
روزها، هفتهها و حتی ماهها طول بكشد.
اغلب افراد مبتلا به افسردگی دارای همه علائم ظاهری ليست شده در اينجا نيستند، ولی اكثراً
حداقل پنج يا شش مورد را دارند.
این علائم عبارتند از:احساس ناراحتی در بيشتر اوقات, ولی ممكن است در هنگام غروب كمی بهتر شوند.
از دست دادن توجه و علاقه به زندگی و عدم توانايی در لذت بردن از هر چيز تصميمگيری
مشكلتر می شود.
نمی توانند به چيزهايی كه دوست دارند، بپردازند.
كاملاً احساس خستگی می كنند.
احساس بیقراری و اضطراب دارند.
كم اشتها شده و وزن كم می كنند (برخی افراد برعكس، پراشتها شده و چاق میشوند
1 تا 2 ساعت طول میکشد تا بخواب روند و زودتر از وقت معمول بيدار می شوند.
علاقه خود را به سكس از دست می دهند.
اعتماد به نفس آنها كم می شود.
احساس بی مصرفی، بی كفايتی و نااميدی می كنند.
از ديگران دوری می كنند.
تند خو و بدخلق می شوند.
در اوقات خاصی از روز، معمولا صبحها حس بدی دارند.
به فكر خودكشی می افتند.
معمولاً ما متوجه نمی شویم که چگونه دچار افسردگی می شويم، زيرا به تدريج در ما ايجاد می شود.
ممكن است تصميم بگيريم با آن مقابله كنيم وخودمان را به خاطر تنبل بودن يا بی اراده بودن سرزنش كنيم.
گاهی لازم است ديگران ما را متقاعد كنند كه كمك خواستن نشانه ضعف نيست.
ممكن است تلاش كنيم برای غلبه برافسردگی خود به شدت كار و فعالیت كنيم. اين امر
می تواند ما را به مراتب متاثرتر و فرسودهتر كند ما اغلب به دردهای فيزيكی و جسمی،
سردردهای مداوم يا بی خوابی توجه نمی كنيم، گاهی اوقات اين نشانههای فيزيكی می تواند
علامت اوليه افسردگی باشد
چرا افسردگی اتفاق می افتد؟
برای افسردگی روز مرهای كه همه ما گاه به گاه تجربه می كنيم، معمولا بيش از يك دليل وجود
دارد.
اين دلایل در افراد مختلف میتوانندمتفاوت باشند.
ممكن است گاهی اوقات کاملاً واضح به نظر برسند و یا بالعکس آشكار به نظر نرسند.این عوامل
میتوانندیک چيز نااميد كننده وياس آور باشند يا به خاطر از دست دادن چيزی یاشخصی
باشد.اماگاهی اوقات، مشخص نيست که چرا احساس افسردگی می كنيم.
فقط بی حوصله هستيم، قوز می كنيم، حس غم داريم، و انگار که از دنده چپ بلند شدهايم.
واقعا نمی دانيم چرا. به هر ترتیب اين احساسات می توانند به قدری بد باشند كه ما نياز به كمك
داشته باشيم.
چيزهايی كه در زندگی ما رخ می دهد
حس افسردگی بعد از يك رويداد عذاب آور، مثل سوگواری، طلاق و یا از دست دادن شغل،
طبيعی به نظر می رسد. ممكن است چند هفته يا چند ماه بعد هم به فكر كردن و صحبت كردن
راجع به آن رويدادتلخ بپردازيم،ولی پس از مدتی این رویداد تلخ را به تدریج میپذیریم و سعی
میکنیم که با آن کنار بیاییم.
ولی عدهای از مانمیتوانیم با آن کنار بیاییم و دچار افسردگی میشویم
شرايط محيطی
اگر ما تنها باشيم، دوستی نداشته باشيم، نگرانیهای فکری و جسمی داشته باشیم. احتمال
ابتلا به افسردگی در ما بیشتر می باشد.
بيماری جسمی
اغلب افسردگی وقتی بروز می کند كه ما از نظر فيزيكی بيمار باشيم. اين امر نه تنها برای
بيماريهای تهديدکننده زندگی مثل سرطان و بيماری قلبی صادق است بلكه در مورد بيماريهای
مزمن، مثل آرتروز يا برونشيت نيز صدق می كندجوانترها ممكن است بعد از ابتلا به عفونتهای
ويروسی مثل سرماخوردگی ،آنفولانزا یا تب غده ای دچار افسردگی شوند.
شخصيت
هر كسی می تواند افسرده شود. ولی عدهای از ما به نظر بيشترمستعد ابتلا بافسردگی
هستيم، اين امر ممكن است به علت خصوصیات خاص بدن ما، به علت تجارب اوليه در زندگی مان
يا هر دو باشد.
الكل
بسياری از افرادی كه زيادالكل می نوشند، دچار افسردگی می شوند. معلوم نيست اول كدام يك
در شخص بروز می كند نوشيدن مفرط يا افسردگی. همچنین افرادی كه خيلی زياد مشروب
می خورند بيشتر از ديگران مستعد خودكشی هستند.
جنسيت
زنان بيشتر از مردان مستعد افسردگی هستند. بدين علت كه مردان كمتر دستخوش احساسات
می شوند، احساسات خود را سركوب می كنند يا آنها را با خشونت بيان می كنند يا اينكه از طريق
نوشيدن زياد مشروب سركوب می كنند.از طرف دیگر، زنان معمولا بیشتر تحت استرس
هستند.چون هم استرس محیط کار را دارند ودر عين حال باید مراقب بچه هم باشند.
ژن ها
افسردگی می تواند به صورت خانوادگی باشد اگر يكی از والدين شما شديداً افسرده باشد، شما
هشت برابر بيشتر مستعد ابتلا به افسردگی هستيد.
افسردگی روان شيدايی
(Manic Depression ) چيست؟
حدود 1 نفر از 15 نفری كه دچار افسردگی شديد هستند. پريودهايی خواهند داشت كه فوق
العاده فعال و پرانرژی می شوند. اين مورد، افسردگی روان شيدايی ناميده می شود.امروزه از
آن بعنوان اختلال (دو قطبی یا مانیک دپرشن) نیز نام برده می شود.این نوع افسردگی به
نسبت مساوی مردان و زنان را مبتلا می کند .
آيا ابتلا به افسردگی شكلی از ضعف است؟
ممکن است از دید ديگران اینطور بنظر برسد كه شخص افسرده خودش خواسته که افسرده
باشد.ولی حقيقت اين است كه، افسردگی نوعی از بيماری است که می تواند برای اكثر افراد
اتفاق بيفتد و به هیچ عنوان نشانه ضعف نيست، حتی اشخاص قدرتمند نيز میتوانند دچار
افسردگی شديد شوند.
ونيستون چرچيل که خودازافسردگی رنج می برد، افسردگی را "سگ سياه" می ناميد.
چه موقع بايد كمك بخواهيم؟
وقتی احساس افسردگی شما بدتر از حد معمول باشد و به نظر می رسد بهتر نمی شود
وقتی احساس افسردگی شما روی كار، علايق و احساسات شما نسبت به خانواده و دوستانتان
تاثير بگذارد.
در صورتی كه شما حس كنيد كه زندگی ارزشی ندارد يا اينكه افراد دیگر بدون شما خوشتر
خواهند بود.
در این شرایط ، صحبت با خويشاوندان يا دوستان مورد اعتماد ممكن است کمک کننده باشد،در
غیر اینصورت نياز است که توسط دكتر عمومی تان ویزیت شوید. گاهی اوقات دوستان و يا
اعضائ خانوادتان متوجه تغييراتی در شما ميشوند و درباره شما نگران ميشوند كمك به خودتان
آنرا برای خودتان نگه نداريد اگر اخبار بدی داشتهايد يا ناراحتی عمدهای داشتهايد، سعی كنيد به
كسی كه با شما نزديك است بگوييد و به او بگوييد چه حسی داريد. اين اغلب به رفع ناراحتی
كمك می كند. در مورد آن با كسی حرف بزنيد. اين بخشی از مسير طبيعی التيام بخشی ذهن
است. كاری انجام دهيد برای ورزش از خانه بيرون برويد.اگر شده حتی فقط برای پياده روی، اين
امر به شما كمك می كند تناسب فيزيكی خود را حفظ كرده و بهتر بخوابيد. ممكن است حس كنيد
قادر به كار كردن نيستيد ولی بهتر است تلاش كنيدو فعال بمانيد اين می تواند كار منزل باشد، آنرا
خودتان انجام دهيد (حتی با انجام کارهای ساده مثل تعويض يكلامپ).
اين می تواند به ذهن شما كمك كند از افكار دردناكی كه شما را افسردهتر می كنند فارغ شويد
خوب بخوريد سعی كنيد خوب بخوريد، وعده غذايی متوازنی داشته باشيد، ولواينكه ممكن است
تمايل به غذا نداشته باشيد، سبزيجات و ميوهجات تازه بسيار مفيدند. افسردگی می تواند وزن
شما را كم كند و باعث کمبود ويتامينها شود كه باعث تشدید روند افسردگی میشود از الكل
پرهيز كنيد.
در مقابل تمايل مصرف الكل، برای سر پوش گذاشتن و فراموش کردن غمهایتان ، مقاومت كنيد،
الكل افسردگی را واقعاً بدتر می كند، چند ساعتی حس بهتری به شما می دهد ولی بعداً حس
افسردگی بدتری دوباره باز میگردد. مصرف خيلی زياد الكل ،شما را از درخواست كمك و حل
مشكلتان باز می دارد. در ضمن برای سلامت جسمانی شما نيز مضر است
بخوابيد
سعی كنيد نگرانی در مورد مشكل خوابيدن به خود راه ندهيد. گوش دادن به راديو يا تماشای
تلويزيون در حاليكه دراز كشيده اید يا بدنتان در حال استراحت است می تواند كمك زيادی بكند.
حتی اگر نتوانيد بخوابيد، می توانيد ذهنتان را به اين روش مشغول كنيد، به این طریق كمتر حس
اضطراب داشته و خوابيدن برايتان سادهتر می شود.
علت را پيدا كنيد
اگر فكر می كنيد می دانيد چه چيزی باعث افسردگی شما است، نوشتن آن و بررسی راه
هايی كه می تواند به حل آن كمك كند،مفید خواهد بود.
اميدوار باشيد
بخاطر داشته باشید که شما تجربهای را پشت سرمی گذاريد كه عده زيادی سپری كردهاند
شما به تدريج این دوره را پشت سر می گذاريد، گرچه ممكن است باور این موضوع برایتان
مشكل باشد.
افسردگی می تواند تجربه مفيدی باشد.میتواند شمارا به شخصی سرسخت تر و قوی تر بدل
کند که میتوانید وضعيتها و روابط افراد را شفافتر ببینید و درک بهتری از روابط بین افراد داشته
باشید.
شما ممكن است قادر به اخذ تصميمات و تغيیرات مهمی در زندگی خود باشيد كه قبلاً از آن
اجتناب می کرديد.چه نوع كمكی در دسترس می باشد بيشتر افراد افسرده توسط دكتر عمومی
خود معالجه می شوند. بسته به علائم بيماری، شدت افسردگی و شرايط محيطی، دكتر ممكن
است شكل خاصی از روان درمانی، قرصهای ضد افسردگی و يا هر دو مورد را تجويز كند.
روانشناسی
گفتگو در مورد احساساتتان می تواند مفيد باشد، دکتر عمومی شما ممكن است مشاوری در
مطب داشته باشد كه شما بتوانید با او صحبت كنيد. اگر افسردگی به رابطه تان باهمسر و یا
شریک زندگی تان مربوط شود، انجمن ( ریلیت 1 ) میتواند به شما کمک کند. این انجمن
بطور اختصاصی روی اینگونه مسائل کار میکند.
اگر در حاليكه از معلولیت جسمی رنج می بريدیا مسئولیت مراقبت از فردی معلول می باشید،و
دچارافسردگی شدهايد،با شرکت در گروههای خود درمانی و در میان گذاشتن تجاربتان با ديگران
می توانید احساس بهتری داشته باشید.
اگر قادر به كنار آمدن با فوت فردی از اطرافيان خود نيستيد. گفتگو درمورد آن با ديگران می تواند
مفيدباشد؛ گاهی اوقات بيان احساسات واقعی حتی به دوستان نزديك نيز مشكل است،در
حالیکه در میان گذاشتن این احساسات با يك مشاور مجرب يا تراپيست می تواند سادهتر باشد.
بازگو کردن آنچه در سينه نهفتهايد، ميتواندكمك كننده باشد، خصوصاًاگر بتوانيداز کمک یک مشاور
بهره ببرید که برای مدتی به طور اختصاصی به شما بپردازد.دراین صورت به احتمال زیاد احساس
بهتری خواهيد داشت انواع مختلفی از روان درمانی وجود دارد، مواردی از آنها برای افراد
باافسردگی خفیف تا متوسط بسيار موثر است رفتار درمانیِ شناختی2 به افراد كمك می كند
ديدگاههای منفی را كه می تواند گاهی اوقات عامل افسردگی باشند را برطرف كنند.
درمانها بين فردی و ديناميك برای افرادی که نمیتوانند با دیگران رابطه خوبی برقرار کنند مفید
است.
روان درمانی، اصولاً كار زمان بری است جلسات معمولاً حدود يك ساعت طول می كشد و
شما نياز به 5 تا 30 جلسه داريد. برخی تراپيستها شما را هفتگی ملاقات می كنند و برخی هر
2 تا 3 هفته يكبار.
روان درمانی چگونه عمل می كند؟
اين بستگی به شكل درمانی كه شما اتخاذ كردهايد ،دارد. تنها در میان گذاشتن نگرانی هايتان، با
شخصی ديگر می تواند مفيد باشد. چون شماحس میكنيد که با مشكلات خود تنها گذاشته
نشده اید و حمايت می شويد.
رفتار درمانی شناختی به شما كمك می كند ايدههايی را كه باعث افسردگی تان شده است را
بررسی كرده و تغيیر دهيد.
مشاوره می تواند به شما كمك كند در مورد حس تان راجع به زندگی و ديگر افراد شناخت
بهتری بدست آورید.
درمانهای ديناميك به شما كمك می كندکه متوجه شوید که تجارب گذشتهتان چگونه ممكن
است روی زندگی حال حاضر شما تاثير بگذارد.
صحبت کردن در گروه می تواند در تغيیر نحوه رفتارتان باديگران مفيد باشد.در گروه اين شانس را
داريد كه بشنويد دیگران چگونه به شما نگاه می كنند و فرصت برای بررسی روشهای مختلف
رفتار و گفتگو موجود است.
مشكلات توام با روان درمانی
اين روشهای درمانی معمولا بسيار بيخطر هستند ولی گاهی می توانند اثرات جانبی داشته
باشند. گفتگو در مورد مسائل ممكن است خاطرات بدی را از گذشته به ذهن آورد، و اين می تواند
شما را غمگين يا متاثر سازد.
بعضی گزارش كردهاند كه روان درمانی می تواند ديدگاه و ارتباط افراد را با دوستان و خانوادهشان
تغيیر دهد. اين امر می تواند روی روابط تاثير گذار باشد. مهم است که شما به تراپيست خود
اطمينان داشته باشیدوبدانید كه آنها آموزش لازم را ديدهاند. اگر نگران روان درمانی هستيد با
دكتر يا تراپيست خود مشورت کنید. متاسفانه،مابا کمبود روان درمانگر مواجه هستیم و در برخی
مناطق، ممكن است مجبور باشيد ماهها صبر كنيد.
راهحلهای جايگزين
سنت جان وارت3 یک داروئی گیاهی موثر می باشدکه در داروخانه ها قابل تهیه میباشد،این دارو
در آلمان كاربرد وسيعي دارد و شواهدی وجود دارد كه در موارد افسردگی خفیف تا متوسط موثر
است. مصرف يك قرص در روز کافی میباشد.به نظر می رسد در اكثر موارد مشابه قرص های
ضدافسردگی اثر میکند ولی برخی افراد گزارش کرده اند که این دارو عوارض جانبی كمتری
دارد. اگر داروی ديگری مصرف می كنيدقبل از استفاده ازسنت جان وارت با دكتر خود مشورت
کنید
ضد افسردگی ها
اگر افسردگی شما شديد است يا مدتها طول كشيده است، طبق نظر دكترتان برای مدتی از دارو
های ضد افسردگی استفاده خواهید کرد. اين دارو ها(ضد افسردگی ها) آرامبخش نيستند. گرچه
ممكن است به شما كمك كنند احساس اضطراب و پريشانی كمتری داشته باشيد. اين داروها به
افراد افسرده كمك می كنند حس بهتری داشته باشندبطوريكه بتوانند دوباره از زندگی لذت برده و
با مشكلات خود به طور موثر دست وپنجه نرم کنند.
به خاطر داشته باشيد كه ، برخلاف بسياری از داروها، شما اثر ضدافسردگی ها را به سرعت
حس نمی كنيد. اغلب افراد، برای 2 يا 3 هفته اول، هيچ بهبودی در خلق و خوی خود مشاهده
نمی كنند، گرچه برخی مشكلات ديگر ممكن است با سرعت بيشتری بهبود يابند. مثلاً، افراد
اشاره می كنند كه بهتر می خوابند و اضطراب شان کم می شود
ضد افسردگی ها چگونه عمل می كنند؟
مغز از ميليونها سلول ساخته می شود كه پيامها را با استفاده از مقادير انبوهی اجزای
شيميايی موسوم به انتقال دهندههای عصبی به يكديگر منتقل می كنند. بيش از یکصد نوع ماده
شيميايی مختلف در قسمتهای مختلف مغز فعال هستند. در افسردگی، دو نوع از اين انتقال
دهندههای عصبی نقش مهمتری دارند که عبارتنداز: سروتونين و نورآدرنالين. ضدافسردگی ها
مقادیر اين دو ماده شيميايی را در قسمتهای انتهايی عصب افزايش میدهند و بنابراين عملكرد
بخشهائی از مغز را كه از سروتونين و نورآدرنالين استفاده میكنند، تقويت می كنند.
مشكلات توام با ضدافسردگی ها
مثل تمام داروها، ضدافسردگیها نيز اثرات جانبی(ناخواسته) دارند.اگرچه،اين اثرات معمولاً ملايم
بوده و با ادامه درمان بتدریج کاهش میابند. ضدافسردگی های جديدتر مثل(اس اس آر آیز4 )
ممكن است در ابتدا كمی احساس تهوع به شما بدهند و برای مدت كوتاهی احساس اضطراب
كنيد.
ضد افسردگی های قديمی ترمی توانند باعث خشكی دهان و يبوست شوند. دكتر
شما معمولا توصیه به ادامه درمان میکند مگر اینکه عوارض داروئی بسیار شدید باشند.
همانند هرگروهی از داروها، ضدافسردگی های مختلف نيز اثرات مختلفی دارند. دكتر شما ميتواند
درباره عوارض و اثرات داروهااطلاعاتی به شما بدهد ومشتاق است درباره هرآنچه شما را نگران
ميكند بداند.يك نسخه از بروشور اطلاعاتی را همراه با دارو از دارو ساز بگيريد.بعضی از این داروها
باعث احساس گیجی و خواب آلودگی می شوند،که معمولاً در شب تجويز می شوند، بنابراين به
نوعی می تواند به شما كمك كنند بهتر بخوابيد. هرچند اگر در طی روز احساس خواب آلودگی
میكنيد، بايداز رانندگی و یا کار با ماشينآلات خودداری كنيد.
مصرف اين قرصهااحتیاج به رعایت الگوی غذایی خاصی نداردو شما می توانيد از رژیم غذایی
معمول خود استفاده كنيد(اگر در مواردی نیاز به رعایت رژیم غذائی خاصی باشد دكتر به شما
خواهد گفت). اين قرصها تداخل داروئی با مسكنها ، آنتی بيوتيكها يا قرصهای ضد بارداری
ندارند. شما بهتر است که از مصرف الكل اجتناب كنيد.مصرف الكل و قرص می تواند باعث خواب
آلودگی شديد شما گردد.
معمولا قرص های ضد افسردگی توسط دکترعمومی تان تجویز میشود(و نه روانپزشک).در
وهله اول او شما را بطور منظم ویزیت خواهد کردتا مطمئن شود قرصها خوب عمل می كنند.
اگر قرصها موثر باشند برای حداقل 4 ماه بعد ازاحساس بهبودی نیز تجويز خواهند شد. اگر اين
اولین تجربه افسردگی شما باشد ممكن است نیاز باشدبرای مدت بيشتری قرص بخوريد. وقتی
زمان قطع آن برسد، بايد به تدریج و تحت نظر پزشکتان قرصها را كم وسپس قطع كنيد.
اغلب افراد نگرانند كه ضد افسردگی ها ا عتياد آور باشند.در حالیکه اینطور نیست ولی شما
ممكن است علایمی را در صورت قطع ناگهانی ضد افسردگی ها تجربه كنيد ـ که می تواند
شامل اضطراب، اسهال، روياهای زنده يا حتی كابوس باشد. اين امر می تواند تقريباً همواره با
كاهش آهسته دوز آنها قبل از توقف کامل دارو، قابل اجتناب باشد. برخلاف دارو هائی مثل واليوم،
نيكوتين يا الكل شما نیاز به افزايش مقدار دوز برای دستیابی به همان اثر نخواهيد داشت و هيچ
وقت اعتیاد به مصرف آنها پیدا نخواهيدکرد.
برای آگاهی بیشتر میتوانید به بروشور داروهای ضدافسردگی رجوع کنید.
كداميك برای من مناسب است .
روان درمانی يا مصرف قرص؟
اين بستگی به افسردگی شما و شدت آن دارد. در كل، روان درمانی در افسردگی خفیف تا
متوسط موثرتر است. دارو در افسردگی خفیف خیلی موثر نيست. اگر افسردگی شما شديد
باشد احتمالا نياز به مصرف داروی ضد افسردگی برای مدت شش الی نه ماه خواهد بود
پس از بهبود نسبی بادارو های ضد افسردگی، اغلب افراد روان درمانی را روش مناسبی یافته
اند . روان درمانی می تواند به شما كمك كند روی مواردی در زندگیتان کارکنید كه اگربه آنها
توجه نشود ممکن است دوباره افسردهشويد.هم ضدافسردگیها و هم روان درمانی در كمك به
افراد جهت بهبود افسردگی متوسط موثرهستند. بسياری از روانپزشكان معتقدند كه ضد
افسردگی ها در درمان افسردگی شديد موثرتر هستند. برخی افراد فقط ايده دارو را دوست
ندارند، عدهای هم ايده روان درمانی را نمی پسندند بنابراين اینکه کدامیک موثرتر است امری
نسبی است.در ضمن باید این نکته را هم در نظر داشت که مشاوره صحيح و روان درمانی در
برخی نقاط كشور در دسترس نمی باشد.
وقتی افسرده باشيد تصمیم گیری سخت می شود اين را به دوستان ،خانواده يا به كسانی كه
اعتماد داريد، بگوييد آنها به شما كمك می كنند تصميم بگيريد آيا به ديدن روانپزشك نياز خواهم
داشت؟
اكثر افراد افسرده توسط پزشک عمومی درمان میشوند ولی تعداد كمی از افراد بهبود
نمی يابند و به كمك تخصصی تری نياز دارند. آنها احتمالا به روانپزشك يا عضوی از تيم بهداشتِ
روانی5 برای كمك اختصاصی ارجاع می شوند. روانپزشك يك دكتر است كه در زمينه درمان
اختلالات روانی و روحی تخصص دارد. اعضای تيم بهداشت روانی ممكن است پرستار،
روانشناس، مددكار اجتماعی يا متخصص کاردرمانی باشند. هر یک از این افراد در مسائل
بهداشت روانی مجرب و ورزيده هستند.
مصاحبه اول با روانپزشك احتمالا يك ساعت طول ميكشد. ممكن است از شما خواسته شودبه
همراه یکی از خويشاوندان يا دوستانتان به روانپزشک مراجعه نمائید. نيازی به نگرانی نيست
روانپزشك می خواهد در موردگذشته شماودر مورد هر بيماری جدی يا مشكلات روحی شما در
گذشته بیشتر بداند. وی در مورد مسائلی كه اخيراً در زندگی شما رخ داده ،در مورداینکه چطور
دچار افسردگی شدید و در مورد سابقه درمانی و دارو یی شما سئوال می كند. گاهی اوقات
پاسخ به تمامی اين سئوالات ممکن است مشكل باشد، ولی به دكتر كمك می كند به اطلاعاتی
در مورد شما دست يابد و بهترين درمان را برای شما تجويز كندکه ممکن است صرفاً یک
توصیه،تغییر دارو و یابستری در بیمارستان باشد(اگر افسردگی شما شديد باشد يا به نوع خاصی
از درمان نيازمند باشید، بهتر است به بيمارستان برويد) اين فقط برای يك درصد افراد افسرده
ضروری می باشد.
اگر هيچ درمانی را اتخاذ نكنم، چه خواهد شد؟
جالب اينكه 4 نفر ازهر 5 نفرافراد افسرده ظرف مدت 4 تا 6 ماه بدون هيچ كمكی كاملاً بهبود
می يابند. بنابراين چرا بايد به درمان افسردگی پرداخت؟
اگرچه 4 نفر از هر 5 نفر با گذشت زمان خوب می شوند، 1 نفر باقيمانده،تا دوسال بعد هم
افسرده می ماند. ما قادر به پيشبينی دقيق اينكه نهایتاً چه كسی بهبود ميابد و چه كسی
بهبود نميابد نمی باشیم. حتی اگرهمه افراد مبتلا هم به تدريج بهبود يابند، تجربه افسردگی
می تواند به قدری ناخوشايند باشد كه تلاش برای كوتاه کردن زمان آن ارزشمند است.
به علاوه،افرادی که اولین تجربه افسردگی را می گذرانند، 50 درصد احتمال ابتلای مجددبه
افسردگی را خواهند داشت.همچنین خطر خودکشی -هر چند تعداد كمی از افراد افسرده ممکن
است اقدام به خودكشی کنند-را هم باید به موارد بالا اضافه کرد.
با بکار گیری برخی پيشنهاداتِ اين بروشور، ممكن است مدت افسردگی تان كوتاهتر شود.
اگر بتوانيد خودتان بر افسردگی غلبه كنيد، اعتماد به نفستان برای غلبه دوباره برآن در آينده
افزايش خواهد يافت. هرچند، اگر افسردگی شديد یا مزمن باشد ممكن است قادر به كار
نباشيدواز زندگی لذت نبريدکه دراین صورت نیازبه کمک پزشک دارید.
چگونه می توانیم به كسی كه افسرده است كمك كنيم؟
می توانیدشنونده خوبی باشيد، اين می تواند سختتر از آن چیزی باشد که به نظر میاید، ممكن
است مجبور به شنيدن يك مطلب، بارها و بارها باشيد. پيشنهاد یا نصیحت نکنید حتی اگرپاسخ
به نظر برايتان بسیار راحت و شفاف باشد مگر آنکه از شما خواسته شود که نظر یا پیشنهاد
دهید. گاهی اوقات، ممكن است افسردگی به علت یک مشكل مشخص وواضح به وجود آمده
باشد، در اين صورت ممكن است قادر به كمك به فرد افسرده باشيد تا راه حلی پيدا كند يا حداقل
روشی برای غلبه بر مشكل بيابيد. تنها صرف وقت با كسی كه افسرده است نيزمی تواند مفيد
باشد. شما می توانيد فرد افسرده را تشويق كنيد، به وی كمك كنيد حرف بزند، و كمك كنيد به
كارهای عادی و روزمره خود بپردازد. كسی كه افسرده است باور اين موضوع که می تواند بهتر
شود برایش سخت می باشد شما می توانيد به وی اطمینان بدهيد كه بهتر خواهد شد ولی
ممكن است مجبورشوید بارها اين مطلب را تكرار کنید. مطمئن شويد كه فرد به مقدار كافی غذا
مصرف می كند و از الكل دوری می كند. اگر فرد بدتر شد و شروع به صحبت از عدم علاقه به
حيات و زندگی كردو یا صحبت از آسیب رساندن به خود کرد،آن را جدی بگیریدوبه دکتر اطلاع دهید.
سعی كنيد به وی كمك كنيد درمان را بپذيرد، وی را از مصرف دارو يا ديدن مشاور يا روانكاو مايوس
نكنيد.
اگر درمورد نحوه درمان نگران هستيد،با دكتر بیمار خود صحبت كنيد.
دیدگاه ها