شاید هیچ زمانی به این موضوع به عنوان والدین آنقدرها فکر نکرده باشیم که انتخاب در کودکان و دادن حق انتخاب به آنها چه فوایدی برای کودکان دارد. همچنین شاید فکر می کردیم که کودکان اصلاً در جایگاهی نیستند که بتوانند انتخاب کنند. زیرا ممکن است انتخاب غلطی داشته باشند، به دلیل رشد نکردن مغزشان، پس همان بهتر که پدر و مادر برایشان همیشه بهترین انتخاب را انجام دهند. ولی این مدل تربیت کاملا اشتباه است، زیرا باید برای انتخاب درست، به کودک آموزش داد و همچنین اجازه داد طعم شکست را هم در انتخاب های اشتباه تجربه کند.
چرا همه باید انتخاب کردن را از کودکی بیاموزند
زیرا با انتخاب میتوان به خودمختاری، قدرت ذهنی، خواسته قلبی، عزت نفس و مسئولیت پذیری فردی رسید. هنگامی که کودک یاد بگیرد که در شرایطی قرار دارد و میتواند خودش انتخاب کند، حتی شرایط پیش پا افتاده ایی، مثل انتخاب بین دو خوراکی مورد علاقه. در این صورت میتواند به قدرت تفکر در لحظه، انتخاب گری، شناخت علایق، قبول کردن خودش به عنوان یک فرد کامل و دیده شدنش از چشم والدین که عزت نفس در کودک را پرورش میدهد، تحکیم ببخشد.
فواید قدرت انتخاب کردن در کودکان چیست؟
کودکان وقتی با والدینی سخت گیر، انتخاب گر و یا والدینی بیش از حد آسانگیر مواجه میشوند، در انتخاب کردن های خود در دوران بزرگسالی دچار مشکلات فراوانی می شوند.
مثل انتخاب رشته تحصیلی، انتخاب دانشگاه، انتخاب همسر و انتخاب محل زندگی همه از عواملی هستند که اگر کودک نتواند به حق انتخاب و قدرت انتخاب دست پیدا کند، در آینده با تمام این مشکلات بر خواهد خورد.
در مورد انتخاب کردن در کودکان وقتی کودک بتواند یاد بگیرد انتخاب کند، بنابراین یاد میگیرد با انتخاب خود هر چند بد کنار بیاید و راهکارهای بهبود شرایط را برای خود پیدا کند. این یعنی به دست آوردن توانایی حل مسئله که همان مثبت اندیشی برای آینده را پایه ریزی می کند. در گام بعد فرد مسئولیت انتخابش را به عهده می گیرد و دیگران را در هر شرایطی مسئول و باعث و بانی انتخاب اشتباه خود نمی داند.
- کودکان انتخاب گر
کودکان انتخاب گر راهکار های حل مسئله را بهتر از دیگر کودکان می آموزند، آنها با انتخاب اشتباه، خشمگین نمی شوند، داد و فریاد راه نمی اندازند، پنهان کاری نمیکنند، خودشان را از انتخابشان جدا میدانند و هویت خودشان را به انتخابشان نسبت نمیدهند، زیرا یاد میگیرند آنچه که انتخاب کرده اند به تفکرشان و تصمیمشان که وابسته به نیاز آن لحظه و یا بعد از آن بوده میباشد.
بنابراین در بزرگسالی هنگامی که انتخاب میکنند، پیش از انتخاب خود به تفکرشان، احساساتشان، تعلقاتشان و محیط اطرافشان کاملاً معطوف هستند. از روی هیجان تصمیم نمیگیرند و با هیجان عمل نمیکنند، واقع نگر میشوند، به آینده و تلفیق احساسشان در انتخاب فکر میکنند، حتی اگر بدترین انتخاب را از منظر خودشان و یا اطرافیانشان داشته باشند. در آنها فرافکنی، داد و هوار را نمی بینید و شهامت قبول عواقب و مسئولیت زندگی خودشان را قبول می کنند.
شاید به عنوان والدین یک کودک، به این فکر کنیم که چگونه با شروع انتخاب از بین دو خوراکی میتوانیم کودکمان را به این مرحله از عقلانیت برسانیم.
مهم این است که کودک و انتخابهایش به خوراکی ها و در خوراکی ها نمی ماند، بلکه اگر والدین سخت گیر و کنترل گری نباشیم و آزادی عمل را از کودکمان نگیریم میتوانیم خلاقیت و رشد تفکر خلاق هم در کودکمان را ببینیم. در مورد خانواده های آسانگیر هم به همان نسبت کودکانی بی مسئولیت، لوس، از زیر کار گریز و نا متعهد خواهیم داشت که با عزت نفس رشد نکرده، نه خودشان را و نه اطرافیانشان را قبول ندارند و در هر قدمی از زندگیشان به دنبال کسی برای جبران خسارت میگردند.
راهکارهایی برای دادن قدرت انتخاب به کودکان
1. کودک را به عنوان یک هویت انسانی کامل بشناسیم.
2. کنترل کردن کودکان و دستورات مداوم را از آنها کم کنیم و از بین ببریم، کودکان حرف شنو و کنترل شونده در آینده به دنبال کسانی میگردند که آنها هم بهشان دستور دهند.
3. آسانگیری و ولنگرانی برای کودک مخرب است و بی مسئولیت میشود.
4. به کودک وظایفی بدهید که آنها را در هر شرایطی به پایان برساند، پایان دادن به وظایف قبول مسئولیت را در آنها تقویت میکند.
5. در بازیهایشان دخالت نکنید، بگذارید بیش از هر زمانی با همسالانشان بازی کنند تا بزرگ سالان و پدر و مادر.
کودکان با بازی با همسالانشان روابط مساوی را یاد میگیرند، در صورتی که با بزرگسالان فقط روابط نابرابر را می آموزند زیرا همیشه یا برنده هستند و یا بازنده.
6. هدف گذاری برای کودک در روابط و بازیهایشان
مثلاً با جمع کردن اتاقشان به هدف پارک رفتن میرسند، در واقع هدف گذاری کردن و سعی و تلاش کودک برای رسیدن به اهدافش امکان مسئولیت انتخاب را در آنها رشد میدهد و سعی و تلاش در کودک را تقویت میکند.
7. روشن بینی و واقع گرا بودن انتخاب در کودکان، کودکان با واقع گرا بودن و انتخاب هایی از سر تفکر صحیح به منظور رسیدن به هدفی که به آن فکر میکنند مانع از انتخاب هایی از سر هیجان و در لحظه بودن میدهد.
بنابراین با مسائل و محیط پیرامونشان میتوانند واقع گرایانه برخورد کنند و از ای کاش ها و چرا های بی دلیل و خواستن های نا ممکن دست بر میدارند. کسب قدرت انتخاب نیاز به شناخت رفتار کودکان توسط والدین دارد که در ادامه پرسشنامه ای را به شما معرفی خواهیم کرد که رفتارهای کودک خود را با کمک معلمانش بررسی کنید.
فرمهای ویژه این فهرست برای والدین و معلمین به منظور پوشش طیف وسیعی از علائم و چندین نگرش مثبت مربوط به کفایت تحصیلی و اجتماعی تدوین شده است. این فهرست شامل مواردی مربوط به خلق، تحمل محرومیت، بیش فعالی، رفتارمقابله ای، اضطراب و انواعی از سایر رفتارها می باشد.
فرم والدین شامل 118 سوال است و فرم معلم هم شبیه به فرم والد است به استثنای مواردی که به زندگی در خانه مربوط می شود. چنین فهرستی می تواند مشکلات احتمالی و ویژگی های رفتاری کودک شما را باز کند که در کسب قدرت انتخاب برای کودک می تواند مفید باشد.
مقیاس مختصر تخریب (Brief Impairment Scale)
مقیاس مختصر تخریب BISابزاری است بسیار مناسب که سه حوزه تحصیلی، شغلی و مراقبتی را می سنجد. ابزار شامل 23 مورد است و مخصوص کودکان 4 تا 17 سال می باشد. این ابزار اطلاعات بسیار خوبی را در مورد 3 حوزه فوق به شما می دهد و زمان زیادی را هم از والدین نمی گیرد.
منبع : اینجا مکث
- برچسبها
- رفتار با کودک
- کودک مستقل
۱ دیدگاه