دلگرم
امروز: شنبه, ۲۸ تیر ۱۴۰۴ برابر با ۲۳ محرّم ۱۴۴۷ قمری و ۱۹ ژوئیه ۲۰۲۵ میلادی
دستور زبان فارسی: قواعد، چالش ها و کاربردها
زمان مطالعه: 7 دقیقه
دستور زبان فارسی به عنوان مجموعه ای از قواعد حاکم بر ساختار واژه ها و جملات، نقش اساسی در زبان آموزی و درست نویسی دارد. این مقاله به بررسی فواید، چالش ها و زیرشاخه های دستور زبان فارسی می پردازد.

دستور زبان فارسی

دستور زبان به قوانین و ضوابط حاکم بر ساختار واژه ها، جمله ها، واج ها، آواها و معناها در زبان می پردازد؛ به زبان ساده تر، دستور زبان فارسی قواعدی است که فارسی زبانان در گفتار و نوشتار فارسی از آن استفاده می کنند.

ما در این مجموعه می کوشیم دستور زبان فارسی را با زبان ساده و روان در اختیار علاقه مندان قرار دهیم. لیست مقالات این مجموعه در نوار کناری، در انتهای همین مقاله و همچنین از طریق جستجو در فیلد زیر، در دسترس شماست.

دستور زبان چیست و چه شاخه هایی دارد؟

نویسندگان دستور های کهن، دستور زبان را فن درست گفتن، درست نوشتن و تعلیم زبان می دانند و آن را به دو شاخه صرف (واژه شناسی) و نحو (جمله شناسی) تقسیم کرده اند. اما امروز دستور زبان یکی از زیر مجموعه های دانش زبان شناسی محسوب می شود و پنج زیر مجموعه دیگر را به آن نسبت داده اند که عبارتند از:

  •     آواشناسی
  •     واج شناسی
  •     صرف
  •     نحو
  •     معناشناسی

باید توجه داشت که پایه زبان شناسی جدید، دستور است و بین این دو فن ارتباط نزدیکی وجود دارد و نمی توان آنها را به آسانی از یکدیگر جدا کرد. در واقع، امروزه هیچ دستورنویسی نمی تواند بدون الهام از زبان شناسی نوین کار دقیق و شایسته ای عرضه کند.

فواید و کاربردهای دستور زبان فارسی

شاید برای شما هم پیش آمده باشد که هنگام مواجهه با کتاب های دستور از خودتان می پرسید؛ نوشتن دستور برای زبان چه اهمیتی دارد؟ استفاده کنندگان از دستور چه مقدار به آن پایبندند؟ فلسفه تدوین دستور بر چه پایه ای استوار شده است؟ آیا بدون مطالعه کتب دستور نمی توان یک متن ادبی نوشت؟

باید بدانیم که دو نوع رویکرد نسبت به دستور زبان فارسی وجود دارد. برخی آن را علمی بیهوده و بی فایده می دانند و عده ای دیگر آن را پایه زبان آموزی و درست گفتن و درست نوشتن دانسته اند. اگر بخواهیم با دقت، نظر هر دو گروه را مورد بررسی قرار بدهیم؛ می بینیم این افراط و تفریط درباره دستور زبان فارسی می تواند آسیب جدی به پیکره زبان فارسی وارد کند. حتی نظر گروه دوم، نظری ناقص است و نمی توانیم تنها فایده دستور زبان فارسی یا کارکرد آن را به علم زبان آموزی و درست نویسی مختصر کنیم.

بنابراین با نگاهی دقیق تر می توانیم برای دستور زبان فارسی فواید زیر را برشمریم:

    کمک به زبان آموزی
    تثبیت زبان
    جلوگیری از تحول های نادرست و با هرج و مرج
    کمک به نقد ادبی و فهم بهتر متون
    گسترش لغت سازی به شیوه صحیح
    وضع اصطلاحات فنی و علمی به روز
    تدوین صحیح قواعد املایی
    نشان دادن تطور زبان فارسی

چالش های دستور زبان فارسی

به طور کلی اکثر کتاب های دستور زبان فارسی دچار نواقصی هستند که احتمالا دلایل عمده آن، تغییرات زبان فارسی و آمیختگی آن با زبان هایی همچون عربی و مغولی است. از طرفی باید توجه داشت که بیشتر دستورنویسان ما با تأثیرپذیری از دستورهای عربی و اروپایی اقدام به تدوین دستور زبان فارسی کرده اند. عمده نواقص دستور فارسی را در موارد زیر می توان خلاصه کرد:

۱. آمیختگی و آشفتگی قواعد

تحولات زبان فارسی، تفاوت محاوره با نوشتار و یا اختیارات شاعری که در نظم تفاوت هایی را به وجود آورده، زبان فارسی را اندکی پیچیده کرده است. متاسفانه نویسندگان دستور زبان توجهی به گونه ها، جلوه ها و نمودهای مختلف زبان فارسی نداشتند. بنابراین در قوانین فارسی آشفتگی مشاهده می شود.

۲. وجود اصطلاحات نامناسب

از آنجا که اساس نوشتن دستور فارسی، با تأثیر از عربی آغاز شده، بسیاری از اصطلاحات مانند حال، تمیز، مفعول و ... هم به فارسی راه پیدا کرده است. اگرچه عده ای از دستورنویسان و محققان زبان و ادبیات فارسی مانند دکتر خانلری و دکتر فرشیدورد تلاش کرده اند که واژگانی فارسی بسازند، اما باز هم از سوی محققان دیگر، به این واژگان تازه انتقاداتی وارد شده است. تعدادی از این کلمات عبارت است از: تکواژ، واژک، همکرد، کارواژه، نام واژه و ...

۳. افراط و تفریط در توجه به تحقیق های دستورنویسان بیگانه

دستور زبان فارسی به تقلید از دستور زبان های عربی، فرانسه، انگلیسی و ترکی نوشته شده است که سبب شده از دقت و صحت دستورهای موجود کاسته شود. از سوی دیگر، عده ای از دستورنویسان با تقلید کورکورانه از قواعد زبان بیگانه به نحوی به شالوده دستورنویسی آسیب رسانده اند و عده ای دیگر از پژوهش های ضروری و کاربردی آنها غفلت کرده اند.

دکتر فرشیدورد معتقد است که هر زبانی علاوه بر قوانین ویژه خود که باید از همان زبان استخراج شود، دارای یک رشته قوانین مشترک با زبان های دیگر است که همگانی های زبان نامیده می شود و آنها را می توان از کتب بیگانه به دست آورد. شاید به همین جهت است که لایبنیتز (از پیشروان زبان شناسی جدید) می گوید:

  •     دستورنویس باید دستور چند زبان را بداند.

۴. بی خبری از زبان شناسی و بی توجهی به روش تحقیق جدید

دستور نویسی با زبان شناسی عجین شده است و دستور نویسان نباید از تازه ترین نتایج تحقیقات زبان شناسی نوین غافل بمانند. از سویی باید در نظر داشت که آنچه به عنوان زبان شناسی وارد کتب درسی و دانشگاهی شده است، بیشتر بدلی و عامیانه است و با زبان شناسی واقعی و علمی فاصله دارد.

۵. نقص در روش تحقیق

از آنجایی که دستورنویسان تخصص دقیقی در زبان شناسی نداشته اند و دستور زبان را به تقلید از دستورهای فرنگی و یا دیگر زبان ها نوشته اند، برخی از جنبه های مهم دستور نادیده گرفته شده است. در دستورهای موجود، از مصوت ها، هجاها، سازه ها و آواهای زبر زنجیری، واج شناسی و گروه های دستوری کمتر صحبت شده و توجه پژوهشگران بیشتر به صرف و مفردات کلمات معطوف شده است. به نظر می رسد توجه دقیق اساتید این حوزه به متون نظم و نثر فارسی هم آن چنان که باید معطوف نبوده است.

۶. اقبال کم دانش آموختگان زبان و ادبیات فارسی و زبان شناسی به دستور

شاید دلیل این امر را بتوان پیچیدگی دستور زبان فارسی دانست که وقتی با اطلاعات کم اساتید رشته های مرتبط عجین می شود، جایی برای خلاقیت و بررسی دوباره دستور فارسی نمی ماند. اگر دقت کنیم، بیشتر کتاب های موجود، اغلب به تقلید از دستور پنج استاد، خیامپور، پنج استاد، دکتر باطنی و دکتر خانلری نوشته شده اند و ذوق و ابتکار دیگری در دستورنویسی به کار نرفته است.

نکته: نخستین کسی که کلمه دستور را برای نام کتاب قواعد زبان پارسی انتخاب کرد و قواعد فارسی را از عربی جدا ساخت میرزا حبیب اصفهانی بود که این کار را با الهام از دستور زبان های فرنگی انجام داد. اگر به این موضوع علاقمندید، برای مطالعه بیشتر در این باره، به صفحه ۱۲۶ کتاب لغتنامه مراجعه کنید.

{LoadArticle a350303}

جالب است بدانید کتاب هایی درباره دستور زبان فارسی در خارج از ایران و به زبان های اروپایی هم نوشته شده است. در این رابطه می توان به کتاب دستور زبان فارسی یا شکرستان در نحو زبان پارسی اشاره کرد که توسط سر ویلیام جونز نوشته شده است و در سال ۱۷۷۱ میلادی (۱۱۵۰ شمسی) منتشر شد.

 

۳ دیدگاه

شما هم می توانید نظرات خود را ثبت کنید

دبیر ادبیات | ۱ هفته پیش
اصلا ریشه زبان فارسی در ترکی و عربی نیست و به قبل تر برگردیم متوجه می شويم که ایران باستان ارتباطی با اعراب جاهلی نداشتند و بعد از ورود اسلام به ایران و پذیرش آن توسط مردم اندک اندک لغات عربی وارد زبان فارسی شد که در آثار شاعران و نویسندگان سبک عراقی مشهود است.
0
0
مدرس و محقق تاریخ | ۲ هفته پیش
زبان فارسی ریشه اصلی اش ترکی و عربی است .. و بعد ورود اسلام شصت درصد عربی گردید و سی درصد ترکی مابقی اروپایی و سانسکریت هندو
4
0
صادق ابراهیمی | ۲ هفته پیش
سلام
انگ نزنید مرغ همسایه غازه ؟؟؟ زبان های دیگر پر است از نا بسامانی مردی آستین بالا بزن تا زبانمان بروز شود ، آنهایی که جرقه را زدنند افسران بی سلاح روزگار بودند.👍❤️🐔🏋️
0
0

hits