
تفاوت عقل و فکر چیست ؟
عقل نیروی است که انسان بوسیله آن کلیات را درک می کند و فکر حرکت ذهن از ادراکات بدیهی به ادراکات نظری است .
به عبارت بهتر عقل قدرت ارزیابی و سنجش و فکر قدرت راه یابی و چاره جویی است . یعنی هنگامی که فکر راهها را پیشنهاد می کند ، عقل آنها را ارزیابی نموده و به بهترین هدایت می کند .
فکر چیست؟
فکر، ابزاری است برای برنامهریزی، تحلیل، یافتن راه حلهای مختلف، نتیجهگیری از اطلاعات متفاوت و حل مسئله با استفاده از اطلاعات.
در واقع ما با فکر، مسائل و مشکلات روزمره را حل و فصل میکنیم. به طور مثال برای به دست آوردن یک موقعیت تحصیلی، شغلی یا مالی، برنامهریزیِ گام به گام انجام داده، شرایط را سنجیده و امکانات مختلف را بررسی مینماییم.
این گونه فعالیتها در حوزهی فکر انجام میشود که جایگاه آن در «مغز» است. همهی ما کم و بیش این تجربه را داشتهایم که پس از یک روز پر مشغله، خستگی فکری و نیاز به استراحت را حس کردهایم.
در این موارد تمایلی به کار فکری و تمرکز بر کار یا مسئلهای نداریم و ترجیح میدهیم فکرمان را به هر ترتیب، با ورزش، سفر، خواب و ...، رها کنیم. نتیجه آنکه:
بسته به فعالیت فیزیکی، درگیریهای ذهنی و نوع تغذیهای که داشتهایم، ممکن است در شرایطی قرار بگیریم که قدرت تحلیل، برنامهریزی و تفکرمان به شدت اُفت کند. اما آیا در مورد عقل هم چنین است؟ آیا وقتی خستهایم، قدرت تشخیص عقل، پایین میآید؟ آیا مثلا بعد از یک روز سخت کاری دیگر نمیتوانیم به راحتی تشخیص دهیم صداقت خوب است؛ ظلم بد است؛ خیانت بد است؛ محبت خوب است؛ ...؟! میبینید که چنین نیست. عقل، حتی در مواقعی که خسته هستیم و کاراییِ فکر به شدت اُفت کرده، میتواند به خوبی درست را از نادرست تشخیص دهد.
نکتهی مهم دیگر این است که فکر، شبیه به چاقوی دو دَم است! یعنی از فکر میتوان در هر نوع فعالیتی – فارغ از خوب یا بد بودن آن – استفاده کرد.
فکر میتواند برای ادارهی یک یتیمخانه برنامهریزی کند، به دنبال کسب منابع مالی و جلب افراد خیّر باشد و برای این هدف خوب، نقشه و برنامهای قابل اجرا تهیه کند.
همچنین میتواند برای ادارهی یک باند تبهکاری و سرقت برنامهریزی کند و تدابیر امنیتی اتخاذ نماید. فکر، در هر دوی این حوزهها، به خوبی عمل خواهد کرد. پس در استفاده از فکر باید مراقب باشیم. اما عقل، ابزاری نیست که بتوان آن را در راه نادرست به کار گرفت.
عقل، ابزاری است که همواره راه صحیح را تشخیص میدهد. به عنوان نمونه عقل، تشخیص میدهد ادارهی یک یتیمخانه کار درستی است؛ و سرقت از دیگران، کاری نادرست. حال، این آدمی است که میتواند به تشخیص عقل عمل نماید و مثلا به برنامهریزی و تفکر دربارهی ادارهی یتیمخانه بپردازد؛ یا به تشخیص عقل عمل نکند و مثلا نقشه و برنامهی سرقت تهیه کند.
ارتباط فکر با عقل
برای انجام هر کاری، ابتدا باید عقل، درست یا نادرست بودن کلیّت آن را تشخیص دهد. سپس اگر انجام آن کار، فعلی صحیح (عقلانی) تشخیص داده شد، میتوانیم از «فکر» برای اجرای آن کمک بگیریم.
مثلا شرایط را بسنجیم؛ دانش و اطلاعات خود را افزایش دهیم؛ مشورت بگیریم؛ تحلیل کنیم؛ برنامه ریزی نماییم؛ و خلاصه دربارهی اینکه چگونه گام به گام آن کار را جلو ببریم تفکر کنیم. اگر تک تک این مراحل، توسط عقل محک زده شود (یعنی توسط عقل خوب یا بد بودن هر گام تشخیص داده شود) و سپس ادامهی مسیر بر اساس تشخیص عقل، پیش برود، میتوان گفت: این تفکر ابزاری ارزشمند در خدمت عقل بوده است.
اگر از این چاقوی دو دم (یعنی فکر)، در کنار ابزار عقل استفاده کنیم، نه تنها تبدیل به کمک کاری برای عقل میشود؛ بلکه دلیل و راهنمای عقل میگردد. در مکتب تربیتی اهل بیت علیهم السلام، چنین تفکری است که ارزشش از سالها عبادت بیشتر میشود!
مفهوم عقل و فکر
عقل: فهم، معرفت، درک. .......است. اگر آیات قرآن را تتبّع(جستجو) کنیم، خواهیم دید که عقل در قرآن به معنى فهم و درک و معرفت است. طبرسى نوشته: عقل، فهم، معرفت و لبّ نظیر هم اند.
راغب نوشته است: به نیرویی که آماده قبول علم است، عقل گویند . هم چنین به علمی که به وسیله آن نیرو به دست آید.
عقل به معنى اسمى در قرآن نیامده و فقط به صورت فعل مثل عَقَلُوهُ- ... یَعْقِلُونَ- ... تَعْقِلُونَ- ... نَعْقِلُ به کار رفته است. مراد از آن ظاهرا همان نیروى فهم و درک انسانى است.
فکر: فکر اعمال نظر و تدبّر است براى به دست آوردن واقعیات و عبرت هاى و غیره .در قاموس نوشته شده است: "الفکر: اعمال النّظر فى الشّىء" در مصباح فیومى آمده: الفکر تردّد القلب بالنّظر و التّردد لطلب المعانى؛ فکر اعمال نظر در مورد چیزی است و یا به معنای تردد قلب برای جستجو و یافتن معانی است.