
3
زمان مطالعه: 1 دقیقه
با ما در مجله اینترنتی دلگرم همراه باشید و از خواندن شعر فریدون مشیری در وصف گندم لذت ببرید .
شعر گندم فریدون مشیری
پشت خرمن های گندم، لای بازو های بید
آفتاب زرد کم کم رو نهفت .
بر سر گیسوی گندم زار ها
بوسه ی بدرود تابستان شکفت .
از تو بود ای چشمه ی جوشان تابستان گرم
گر به هر سو، خوشه ها جوشید و خرمن ها رسید
از تو بود از گرمی آغوش تو
هر گلی خندید و هر برگی دمید.......
این همه شهد و شکر از سینه ی پر شور توست
در دل ذرات هستی نور توست
مستی ما از طلایی خوشه ی انگور توست.....
راستی را، بوسه ی تو، بوسه ی بدرود بود؟
بسته شد آغوش تابستان؟
خدایا، زود بود!
فریدون مشیری
شعر تنهایی | زیباترین شعرهای فریدون مشیری در مورد تنهایی
شعر زیبای مادر از فریدون مشیری
احساس ترین شعر فریدون مشیری در مورد خنده
عاشقانه ترین شعر انتظار از فریدون مشیری