گلچین برترین و زیباترین شعرها در وصف دوشنبه
شعر تک بیتی در مورد دوشنبه
چونکه روز دوشنبه آمد شاه
چتر سرسبز برکشید به ماه
شعر کوتاه دوشنبه
دوشنبه که دارد مزاج ماه ای ماه
چو ماه مجلس بفروز و جام باده بخواه
شعر در وصف دوشنبه
او بر دوشنبه و تو بر آدینه
تو لیل قدر داری و او یلدا
شعر نو در وصف دوشنبه
ایستاده ام بر مدار نبودن هایت
و چشم هایم
به دورترین جنوب خیره
ترانه هایت در گوشم
فالبین ،
خط دستهایم به کدام سمت است ؟
فرکانس صدایت گم ، در پارازیت های اندوه تهران
کتاب هایم ورق ورق
نامه هایم پاکت پاکت
و نشانیت در نزدیکی پاییز
نبض هر بیمار گم می شود در آریتمی نبض من
و چشمهای موربت
نگاه می دزدد
لبهایت کلام می بلعد
پاهایت راه آمدن را پس می کشد
آه اگر برسی
اگر برسی به بزنگاه دوشنبه های خسته تهران
اگر برسی به بلندای قامت استخوانی ام
چمدان را بگذاری بر زمین
و بمانی ...
شعر از یگانه صبایی
شعر عاشقانه دوشنبه
دوشنبه های بی تو
میشه یه روزی دلم چشماتو بخواد
بشینم پای حرفات و دلم دستاتو بخواد
بمونم همونجایی که اولین بار دیدمت
بخونم واست شعرای بعد رفتنت
تو لیلی و من مجنون پاییزی ام
میشه یه پاییز بیاد و دلم هواتو بخواد
بشینم توی این کوچه ها
ببندی چشماتو نری از این کوچه ها
تو لیلی و من مجنون پاییزی ام
دوشنبه هایی که نیستی منو شکنجه ام میکنه
غروب های رفتنت هر لحظه پیرم میکنه
نمیدونی پاییز چه سخت میگذره
منو خسته کرده چه بد میگذره
که هر هفته رو برام یه روز میکنه
که هر فصل رو برام یه پاییز میکنه
چی میشد یه پاییز دیگه جوون تر بمونیم
تو لیلی و من مجنون پاییزی هم بمونیم
شعر از هاشم خشت زر
شعر غمگین دوشنبه
به مشت میکوبم من تمام بودن را
به دست های کبودم تگرگ چسبیده
کسی که از تپش باغها هراسان بود
همان که از سر ِ سرما به مرگـــــ چسبیده
دوتا پرنده ی سرما زده به کنج قفس
و ساعتی که دو سال از خودش عقب مانده
به بوسه های سپیدی که برلبم ننشست
و آن دو ساعت ِ سردی که تا ابد مانده
دوشنبه های سیاهی که مرگ می زایند
شبیه حادثه هایی که سخت نزدیک اند
شب است و گرگها گرسنه برگشتند
چقدر ثانیه هامان به مرگ نزدیک اند
چقدر ثانیه هامان به مرگ نزدیک اند...
شعر از فرهاد کریمی
شعر رمانتیک دوشنبه
از شنبه های بوق ِ ممتد اشغال
پشت خط ِ یهودای دور از دسترس
تا ناقوس ِ کر کنندهء یکشنبه های آخرین جنگ صلیبی
حفره ای می شوم
در دوشنبه های سوراخ ِ تقویم!
نحسی سه شنبه ها را کسی با من به در می کند
تا به دروازهء چهارشنبه ها پاس شوم
شوت... در پنجشنبه های / -گُُُُ ُ ُ ُ..ل -
در دقیقه نود و چندین و چند!
در آغوش کشیده می شوم در صفوف جمعهء تعطیل!
و خدا
باز هم
وقت ِ اضافه می گیرد .
شعر از مهران سالاری
شعر درباره دوشنبه
صورتکهای چاک باز
و عصرهای بارانی
نوستالوژیِ دوشنبه هایِ اهلی
که اهلِ هیچ هندسه ای نبود تویِ جغرافیای من...
و کوچه ،
که تا انتهایِ جت های کاغذی
مچاله
می بارید
و چترها ، به خانه بر می گشتند ..
چقدر در بی اتفاقیِ سالهایی که ته گرفته اند
سطرها مرا دویده اند ..
دست از جیبِِ شب که بیرون می اورم ،
پیله میکنم به صبح ..
که ایستاده باشم
روی نقطه سرِ خط ها یِ تو
و مردکی نا تمام
که عقوبتِ سلام من بود ..
اه می شوم
و زخمهایِ همیشه
به صورتم تن می دهند ..
شعر از بهناز لامعی
شعر برای دوشنبه
شنبه ها آغاز می کنم
یک شنبه ها ساز می کنم
دوشنبه ها راز می گویم
سه شنبه ها ناز می کند
چهارشنبه ها شاد می شوم
پنج شنبه ها قهر می کند
جمعه ها خاموش می شوم
یک هفته می گذرد و من باز زنده ام
بالاخره می آید یک هفته بدون من
جای من هر که نشست
بداند که سراسر عمرم
با شنبه های آغاز یک شنبه های ساز دوشنبه های راز سه شنبه های ناز چهارشنبه های شاد پنج شنبه های قهر گذشت .
بالاخره خاموشی جمعه کار همه مان را می سازد ...
.................
شه ممه ده ست پی ده که م
یه ک شه ممه ساز ئه که م
دوشه ممه نه هینی ده ر ئه خه م
سه شه ممه نازم بو ئه کات
چوار شه ممه م پی خووشه
پینج شه ممه لیم ئه توریت
هه ینی ده کوژیمه وه
یه ک هه وته تیپه ر ده بیت ومن ئیستاش زیندووم
له ئاکامدا یه ک هه وته دیت بی من
له سه ر جی من هه ر که س دانیشت
بزانیت که ته واوی عومرم
له گه ل شه ممه ی ده ستپیکه ر
یه ک شه ممه ی سازان
دوشه ممه ی پر له نه هینی
سه شه ممه ی نازان
چوار شه ممه ی خوشی
پینج شه ممه ی توران گوزه را
له دواییدا کوژانه وه ی هه ینی هه موومان له بین ئه بات .
شعر از بهزاد ساوانا
شعر عاشقانه زیبا در وصف دوشنبه
بی تو غروب پاییز و بهار فرقی نمی کند وقتی در تک تک ساعاتش نیستی ...
فکر میکنی فرق می کند بی تو غروبه عصر جمعه با غروبه دوشنبه های پاییزی ...
نمیدانی ای مطلوبترین شاعرانه گاهی بی تو بهار از پاییز دلگیر تراست..
و دوشنبه ها از جمعه ها نفس گیر تر...
شعر از فطمه شرقی
شعر در وصف بعد از ظهر دوشنبه
نمی دانم چرا وقتی غزل آغاز می گردد
به سمت تو ضمیر فعل هایش باز می گردد
ردیف و قافیه می ریزد از شعرم شبیه برگ
و با پائیز هر شعری پر از اعجاز می گردد
گلوی مهر با آهنگ زیبای قدمهایت
ترانه می شود سرشار از آواز می گردد
سوالی ذهن من را سخت مشغول خودش کرده
چه کردی با رشن (1) این گونه او با ناز می گردد
حقایق های تقویم معاصر از نگاه تو
دوشنبه هفت بعد از ظهرها احراز می گردد
زبان واژه بی تاب نوشتن از صفای توست
ولی پایان همیشه ناگهان آغاز می گردد
شعر از مهدی
شعر غمگین و احساسی دوشنبه
دوشنبه در دل خود حرفها دارد
بی کسی غربت درددلها دارد
روزهایش روزهای تنهایی
لحظه هایش لحظه های بی تابی
غروبش که نگویم آه مادر
یاد محسن یاد کوچه یاد در
بغضی درون حنجره ام جاگرفته
تنهایی وقت غروب معنا گرفته
(دنیا نه فقط غروب
بلکه تمام این روز چه دلگیر میشود)
شعر از حمید جمالی
شعر برای شنبه | برترین اشعار عاشقانه و زیبا در مورد شنبه
شعر روز یکشنبه | ۷۴ شعر زیبا در وصف روز یکشنبه
20 شعر بلند و کوتاه عاشقانه در وصف پنجشنبه و دلتنگی هایش
دیدگاه ها