دلگرم
امروز: پنج شنبه, ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۸ مارس ۲۰۲۴ میلادی
محجورین در حقوق ایران چه کسانی هستند؟

محجورین به چه کسانی گفته میشود؟

محجورین در حقوق ایران چه کسانی هستند؟
1
زمان مطالعه: 5 دقیقه
محجورین : همه‌ی اشخاص به صرف انسان بودن به‌طور بالقوه این توانایی را دارند که صاحب حقوق و تکالیفی شوند. به عنوان مثال همه حقِ دارا شدن و تملک اموال را دارند. به این امر در اصطلاح حقوقی «اهلیت تَمَتُع» گفته‌ می‌شود.

چه کسانی محجورند؟

همه‌ی اشخاص به صرف انسان بودن به‌طور بالقوه این توانایی را دارند که صاحب حقوق و تکالیفی شوند. به عنوان مثال همه حقِ دارا شدن و تملک اموال را دارند. به این امر در اصطلاح حقوقی «اهلیت تَمَتُع» گفته‌ می‌شود. اهلیت تمتع به این معناست که اشخاص‌ می‌توانند دارای حق باشند؛ اصولا همه‌ی افراد و اشخاص اهلیت تمتع دارند. اما زندگی در اجتماع علاوه بر دارا شدنِ حقوق، نیازمند اجرا و انجام برخی اعمال حقوقی نیز هست (به عنوان مثال بستن قرارداد با دیگران، ازدواج کردن، طلاق گرفتن، وصیت نامه نوشتن و …).

بنابراین علاوه بر اهلیت برخوردار شدن از حقوق و تکالیف، افراد باید توانایی و شایستگی اجرا و انجام اعمال حقوقی را نیز داشته باشند. به این توانایی و شایستگی در اصطلاح حقوقی «اهلیت اِستیفا» گفته‌ می‌شود. گفتیم که همه‌ی اشخاص به صرف انسان بودن دارای اهلیت تمتع هستند اما همه‌ی افراد لزوما اهلیت استیفا ندارند. به افرادی که اهلیت استیفا ندارند «مَحجور» گفته‌ می‌شود. محجور به معنای شخصی است که حق انجام دادن اعمال حقوقی مانند بستن قرارداد را ندارد. این نوشته را بخوانید تا ببینید محجورین در حقوق ایران چه حقی دارند.

محجورین کسانی هستند که به علت صغر سن یا اختلال در وضعیت روانی و عقلی خود نمی‌توانند به راحتی و آزادانه در امور خود تصرف کنند و اعمال حقوقی که برای حیات انسان لازم است را انجام بدهند؛ به همین دلیل قانون، حمایت‌های ویژه‌ای از این افراد به عمل‌ می‌آورد.

به طور کلی سه گروه از افراد محجور محسوب‌ می‌شوند:

۱. صغیر

منظور از صغیر کسی است که به بلوغ و رشد نرسیده باشد. به عبارت بهتر کودکان که هنوز قوه‌ی درک و تمیز ندارند و نمی‌توانند خوب را از بد و سود را از زیان تشخیص بدهند، صغیر هستند و حق انجام اعمال حقوقی را ندارند. این افراد نیاز دارند که ولی (پدر یا پدربزرگ پدری) یا یک قیم (که منصوب دادگاه است) بر تصمیمات و اعمال حقوقی آنان نظارت داشته باشد.

باید توجه داشته باشیم که درست است که صغیر محجور است اما بسته به سن و سالش ممکن است دارای قوه‌ی درک و تمیزِ نسبی باشد. در این موارد صغیر‌ می‌تواند برخی اعمال کوچک حقوقی –مانند خرید و فروش از یک مغازه خوار و بار فروشی- را بدون نیاز به ولی یا قیم انجام دهد.به علاوه صغیر‌ می‌تواند تملک بلاعوض کند. یعنی اگر کسی مالی را به او ببخشد، مالک آن شود هر چند که ممکن است اجازه‌ی دخل و تصرف در آن را نداشته باشد؛ مثلا نمی‌تواند آن را به دیگری منتقل یا واگذار کند.

صغیر بعد از رسیدن به سن بلوغ و رشد (رسیدن به قوه‌ی درک و تمیز عقلی) دیگر محجور نیست و‌ می‌تواند اعمال حقوقی انجام دهد. منظور از رشد این است شخص توانایی اداره‌ی اموال خود را به‌طور عقلانی پیدا کرده باشد. در قوانین ایران، مطابق شرع اسلام سن بلوغ پسران ۱۵ سال قمری و سن بلوغ دختران ۹ سال در نظر گرفته‌ می‌شود. با این وجود سن خاصی برای رشد مقرر نشده است. سنی که در بیشتر کشورها برای رشد در نظر گرفته‌ می‌شود ۱۸ سال است.

۲. سفیه

منظور از سفیه یا غیررشید در اصطلاح حقوقی شخصی است که علی‌رغم اینکه به بلوغ و رشد جسمانی رسیده است، توانایی اداره‌ی اموالش را ندارد و تصرفات او در اموالش عاقلانه نیست. گفته‌ می‌شود که سفیه اموال خود را در راه‌های غیرعقلانی صرف‌ می‌کند و صفتی در او وجود ندارد که موجب حفظ و نگهداری اموالش شود و مانع از صرف آنها در راه‌های غیرعقلانی شود. باید توجه داشت که این عدم توانایی باید به طور غالب و همیشگی وجود داشته باشد و اگر فردی گاهگاهی اموالش را بد صرف‌ می‌کند، به این معنا نیست که سفیه است.

باید توجه داشت که درست است که سفیه محجور محسوب‌ می‌شود و نیاز به ولی و قیم دارد تا تصمیمات او را تأیید کنند اما حجرِ سفیه تنها محدود به امور مالی است و در امور غیرمالی (ازدواج، طلاق، حضانت و …) حق انجام اعمال حقوقی بدون تأیید ولی یا قیم خود را دارد.سفیه هم مانند صغیر‌ می‌تواند تملک بلاعوض را بدون اجازه و تأیید ولی یا قیم بپذیرد.

۳. مجنون

کسی است که قوه‌ی درک و عقل ندارد و به اختلال کامل قوای عقلی مبتلاست. اساس تکالیف انسان داشتن قوه‌ی تمیز و اراده است و حتی تکالیف مذهبی هم از عهده‌ی شخصی که فاقد قوه‌ی تمیز باشد، برداشته شده‌اند. اعمال حقوقی این شخص هم چه در امور مالی و چه در غیر آن باطل هستند.باید دقت داشته باشیم که مجنون با سفیه یکی نیست. سفیه شخص عاقلی است که نمی‌تواند امور مالی خود را اداره کند اما قوای عقلی او مختل نیست.در قانون ایران میان درجات مختلف جنون تفاوتی گذاشته نمی‌شود و جنون به هر درجه‌ای که باشد، فرد محجور محسوب‌ می‌شود. بنابراین مجنون به ولی یا قیم نیاز دارد تا در صورت لزوم به عنوان نماینده‌ی قانونی او، اعمال حقوقی لازم را به نیابت از او انجام بدهد.



این مطلب چقدر مفید بود ؟
5.0 از 5 (1 رای)  

دیدگاه ها

اولین نفر برای ثبت دیدگاه باشید !


hits