شعر کوتاه در وصف زلف آشفته یار
در این صفحه از مجله دلگرم زیباترین اشعار کوتاه را در وصف زلف یار از شاعران بزرگی چون حافظ برایتان برگزیده ایم . با ما همراه باشید .
شعر کوتاه عاشقانه در وصف زلف یار برای بیو
هر موی زلف او یکی جان دارد
ما را چو سر زلف پریشان دارد
دانی که مرا غم فراوان از چیست
زانست که او ناز فراوان دارد
شعر کوتاه درباره زلف یار از حافظ
و ر چنین زیر خم زلف نهد دانة خال
ای بسا مرغ خرد را که به دام اندازد
حافظ
شعر کوتاه با واژه زلف
جانها به یاد زلف تو بر باد داده ایم
ور نیست باورت زنسیم صبا بپرس
سلمان ساوجی
شعر کوتاه در مورد زلف یار
از زلف پریشان تو آشفته ترم من
در کوی تو آشفته چو باد سحرم من
معینی جرنی
شعر کوتاه در وصف زلف از خواجوی کرمانی
چون اسیر است درآن زلف سمن سای دلم
چه کند گ رنکند در شکنش جای ،دلم؟
خواجوی کرمانی
شعر کوتاه درباره زلف یار از ابوالقاسم لاهوتی
اذنم بده که زلف تو را آورم به چنگ
ای بی وفا مگر که من از شانه کمترم
ابوالقاسم لاهوتی
شعر کوتاه صائب تبریزی برای زلف یار
زلف او فتنه و خط آفت و خال است بلا
آه از آن روز که این هر سه دهد دست بهم
صائب تبریزی
شعر کوتاه عاشقانه در وصف زلف یار
من بر سر آنم که به زلف تو زنم دست
تا سنبل زلف تو چه سر داشته باشد
صائب تبریزی
شعر کوتاه برای زلف یار
گرچه زلف سرکش او سرکشی از سرگذاشت
کاکل او فتنه ها در زیر سردارد هنوز
صائب تبریزی
شعر کوتاه در وصف زلف برای بیو
یک جهان دل را پریشان ساختن انصاف نیست
شانه در آن زلف خم در خم نمی باید زدن
صائب تبریزی
شعر کوتاه صائب تبریزی در مورد زلف یار
تا چند در میان فکنی زلف و شانه را
دل را نمی دهیم به زلف تو زور نیست
صائب تبریزی
شعر کوتاه درباره زلف
یک دم آهسته گذر در سر زلفش ای باد
که زهر پیچ و خمش دل سردل میریزد
صاف قاجار
شعر کوتاه در وصف زلف یار از حافظ
اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد
گناه بخت پریشان و دست کوته مااست
حافظ
شعر کوتاه در باب زلف از رهی معیّری
بنفشه گر چه دلاویز و عنبرآمیز است
خجل شود برآن زلف همچو مشک ختن
رهی معیّری
شعر کوتاه با واژه زلف برای پروفایل
طرّه آشفته چنین در گذر باد مرو
که پریشانی زلف تو پریشانم کرد
صحبت لاری
شعر کوتاه با واژه زلف
بس عهد که چون زلف تو بشکستم و بستم
سلمان ساوجی
شعر کوتاه در مورد زلف یار
گفتم: روم که چشمت مایل به خواب ناز است
بگشود زلف و گفتا بنشین که شب دراز است
فردی شیرازی
شعر کوتاه با واژه زلف از حافظ
کس نیست که افتاده آن زلف دو تا نیست
در رهگذر کیست که دامی زبلا نیست؟
حافظ
شعر کوتاه با واژه زلف
مردم ای کاش پریشانی زلفش بیند
تا نگویند پریشانی من بی سبب است
فرصت شیرازی
شعر کوتاه درباره زلف
نمی دانم چرا گردون به کام من نمی گردد
اگر عیبم پریشانی است زلف یارهم دارد
شریف شیرازی
شعر کوتاه احساسی با واژه زلف
گر پریشان کنی آن زلف خم اندر خم را
ترسم ای دوست که آشفته کنی عالم را
اختر قشقائی
شعر کوتاه در وصف زلف یار
از بهر گرفتاری ما زلف میارای
ما بسته دامیم تو فکر دگری کن
هلالی جغتائی
شعر کوتاه با واژه زلف از خواجو
ز زلف و روی تو خواهم شبی و مهتابی
که با لب تو حکایت کنم زهر بابی
خواجو
شعر کوتاه برای زلف یار
داشتم خوش روزگاری با سر زلف نگاری
خوش بود خوش روزگاری داشتن با زلف یاری
آذرخشی
شعر کوتاه در وصف زلف یار
پریشان کن سر زلف سیاهت شانه اش با من
سیه زنجیر گیسو باز کن دیوانه اش با من
حمید نقوی
شعر کوتاه عاشقانه برای زلف
آزاد اگر باشد دلی، زلفت گرفتارش کند
ور خفته باشد فتنهای چشم تو بیدارش کند
شریف تبریزی
شعر کوتاه با واژه زلف
نقّاش چون شمایل آن ماه میکشد
نوبت به زلف او چو رسد آه میکشد
خالص
شعر کوتاه غمگین در وصف زلف
در درازی به سر زلف تو میماند شب
در سیاهی سر زلف تو به شب میماند
رشید وطواط
شعر کوتاه با واژه زلف از رهی معیری
امشب کمند زلف ترا تاب دیگری است
ای فتنه در کمین دل و هوش کیستی؟
رهی معیری
شعر کوتاه در باب زلف یار
آنکه بهر دیگران در زلف چین میافکند
چون رسد نزدیک من چین در جبین میافکند
بابافغانی شیرازی
شعر کوتاه زلف صائب تبریزی
ای صبا در خم آن زلف چو محرم شدهای
با ادب باش که دلهای پریشان آنجا است
صائب تبریزی
شعر کوتاه صائب تبریزی در باب زلف یار
ای زلف یار این قدر از ما کناره چیست
ما دل شکستهایم و تو هم دل شکستهای
صائب تبریزی
شعر کوتاه در مورد زلف از صائب تبریزی
زلف چون حاشیه برگرد سرش میپیچید
در کتابی که بود شرح پریشانی من
صائب تبریزی
شعر کوتاه درباره زلف یار
به عالمی ندهم موئی از پریشانی
که باشد از سر زلف تو یادگار مرا
میربرهان
شعر کوتاه با واژه زلف
گویند بوی زلف تو جان تازه میکند
سلمان قبول کن که من از جان شنیدهام
سلمان ساوجی
شعر کوتاه در مورد زلف یار
در خم زلف تو میجستم دل گم گشتهام را
یافتم در وی دل جمع پریشان روزگاری
وفای نوری
شعر کوتاه با واژه زلف از فروغی بسطامی
قامتم از خمیدگی صورت چنگ شد ولی
چنگ نمیتوان زدن زلف خمیدة ترا
فروغی بسطامی
شعر کوتاه زلف از صائب تبریزی
شب که صحبت به حدیث سر زلف تو گذشت
هرکه برخواست ز جا سلسله بر پا برخاست
صائب تبریزی
شعر کوتاه برای زلف از قصّاب کاشانی
کس چو من آشفته زلف دل آویز تو نیست
گر پریشان خاطری خواهی مرا آواز کن
قصّاب کاشانی
شعر کوتاه عاشق اصفهانی درباره زلف یار
به غلط ز دست دادم سر زلف یار خود را
که نیازموده بودم دل بیقرار خود را
عاشق اصفهانی
شعر کوتاه با واژه زلف برای بیو
اگر زلفت به هر تاری اسیر تازه ای دارد
مبارک باشد امّا دلبری اندازه ای دارد
قراگوزلو
شعر کوتاه صائب تبریزی در وصف زلف
از خدا میطلبم عمر درازی چون زلف
که به صد چشم کنم سیر سراپای ترا
صائب تبریزی
شعر کوتاه زلف از صائب تبریزی
در هر شکن زلف گره گیر تو دامی است
این سلسله یک حلقه بیکار ندارد
صائب تبریزی
شعر کوتاه صائب تبریزی در مورد زلف یار
یک عمر میتوان سخن از زلف یار گفت
در بند این مباش که مضمون نمانده است
صائب تبریزی
شعر کوتاه درباره زلف از صائب تبریزی
گهی بر دل شبیخون میزند گاهی بر ایمانم
همیشه کاکل او فتنه ای در زیر سر دارد
صائب تبریزی
شعر کوتاه درباره زلف یار
تو تا ز شرم فکندی به چهره زلف سیاه
فغان ز خلق بر آمد که آفتاب گرفت
ظهیر فاریابی
شعر کوتاه در وصف زلف
زلف تو غرقه به گل بود و هر آن گاه که من
می زدم دست بدان زلف دوتا، گل میریخت
باستانی پاریزی
شعر کوتاه رمانتیک در وصف زلف یار
عهد کردم گر رهائی یابم از کنج قفس
جز به دام زلف او دیگر نبندم دل بهکس
توسیرکانی
شعر کوتاه غمگین در مورد زلف
زلف بر روی تو گوئی که بر آتش دود است
ای بسا دیده کز آن دود ، سرشک آلوداست
شهاب تبریزی
شعر کوتاه عاشقانه غمگین در وصف زلف یار
گره در گره، دریای زلف یار
به طوفان خورده ست
زورق دلم
دیدگاه ها