دلگرم
امروز: پنج شنبه, ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۸ مارس ۲۰۲۴ میلادی
نهضت های پس از عاشورا - قیام یحیی بن زید
2
زمان مطالعه: 7 دقیقه
نهضت های پس از عاشورا - قیام یحیی بن زید - کتاب امام حسين (ع ) الگوى زندگى - سقوط حزب عثمانيه -

قيام يحیى بن زيد

يحى فرزند همان زيد شهيد نيز از شهادت پدرش قيام نمود با عده اى از شيعيان و يارانش از كوفه به طرف خراسان حركت نمود. در همان سال 120 يا 121 زمان هشام بن عبد الملك هشام در صدد دستگيرى مى شود كه موفق نمى شود. يحيى به خراسان روى مى آورد.

یحیی بن زید

حدود پنج سال در آنجا اقامت داشته تا در نهايت با يارانش كه حدود 70 نفر بودند با سپاه ده هزار نفرى عمرو بن زراره درگير و آنها را قلع قمع مى كنند. در سال 126 در نهايت در روستاى جوز جان با سپاه دشمن به فرماندهى سلم بن احوز درگير مى شوند و يحيى با يارانش به شهادت مى رسند. سر يحيى را از بدن جدا به حضور وليد بن يزيد بن عبد الملك مى فرستند و جنازه اش را در همانجا به دار مى آويزند و اين جنازه بر بالاى درا مى ماند تا قيام ابو مسلم خراسانى . وى بعد كشتن مسلم بن احوز جنازه يحيى را پايين آورده بر وى نماز مى گذارد و به خاكى مى سپارد.

سقوط حزب عثمانيه

حزب عثمانيه به همه سياست مدارى و حكومت دارى خشن كه داشت به اهداف بزرگ و اصلى خويش كه دين زدايى باشد، دست يارى ننمود با اين كه در مدت حكومت دارى خويش جنايات ماندگارى از خود به يادگار نهاد. مقهور نهضت امام حسين عليه السلام گرديد. جوشش خون شهيدان كربلا و سالار شهيدان حسين عليه السلام و افشاگرى هاى كاروان انقلاب در طول اسارت و نيز بعد از آن در طول مدت زندگى امام سجاد عليه السلام و زينب كبرى و نهضت هاى كه به نام و ياد و راه حسين پديدار شدند و همواره ضربه هاى اساسى بر اقتدار اين حزب وارد ساختند تا در نهايت آن از پاى در آورده و از عرصه سياسى جامعه اسلامى بيرون ساخت . حكومت اموهاى بعد از بنى ابوسفيان (معوفى به بنى اميه ) به دست بنى مروان كه آنان نيز و تبار اميه بودند منتقل شد. و چهارده نفر از بنى اميه و بنى مروان از زمان معاويه تا مروان حمار حكومت نمودند. يعنى از سال 40 هجرى تا سال 132 هجرى كه قدرت به خليفه عباسى عبد الله بن محمد سفاح منتقل شد به مدت 92 سال تداوم يافت .

مى توان گفت عامل اصلى سقوط بنى اميه را نهضت هاى خونينى بود كه از خون حسين جوشش گرفتند. ستم ها و تبعيض و ناهنجارى هاى اجتماعى و نيز دين زدايى و مبارزه و ستيز با عترت آل رسول عامل اصل تزلزل اين حاكميت شده و نهضت هاى كوچك و بزرگ همانند نهضت حسينى آسيب جدى بر پيكر اين حاكميت وارد ساخت و بعد از پيام خون حسين و نهضت هايى كه از جوشش خون حسين پديدار شدند، آسيبهاى پى در پى وارد ساختند تا حكومت حزب عثمانيه تضعيف و در نهايت سقوط نمودند. و آن نتيجه اصلى كه بايد نهضت امام حسين ببار مى نشست آشكار شد.

علل ديگرى مانند غور در خواهش هاى نفسانى و لذت جويى ، تبعيض در دو محور توزيع نيروى انسانى و سرمايه هاى عمومى باز گزاردن دست افراد ناشايسته در انجام كارهاى خود كامه و در نهايت فشار شديد به مردم در ابعاد گوناگون همه اين مورد كه مردم را به ستوه آورد
ه بود در سقوط و انقراض بنى اميه نقش ايفا نمود. ليكن عامل اصلى كه نقش محورى را بر عمده داشت نهضت امام حسين عليه السلام و نهضت هايى بود كه الهام و پيام از نهضت كربلاى حسين به خون خواهى حسين شكل گرفتند و همواره بر پيكر رژيم حزب عثمانيه آسيب رساندند تا آن هنگامى كه توان مقاومت را از آنان سلب نمودند و آنان با همه رفتار جنايت بارشان رخت بربستند و اسطوره سلب نمودند و آنان با همه رفتار جنايات بارشان رخت بر بستند و اسطوره تاريخ شدند. تنها همانند ساير ستمرگان جناياتى از خود بر جاى نهادند.

امام خون حسين و يارانش به ثمر نشست . درخت دين را شاداب و پر طراوت ساخت . درخت دين همواره سبز و پر ثمر مستقر شد كه همواره جامعه از دين بهره ورى مى نمايد توتى اكلها كل حين .

یحیی بن زید

خون شهيدان ببار نشست درس آزادگى و آزاد مردى درس زندگى درس ‍ پايدارى درس رسيدن به انگيزه هاى بلند به همگان آموخت ، كه امروزه هاى نهضت حسينى براى هميشه پايدار و ماندگار خواهد بود.

در كربلا خون بر نفاق و خشونت و شمشير چيره شد و ستم پيشگان اموى را رسوا ساخت و پرده از چهره نفاق آنان افكند و چهره اصلى آنان كه ستيز با دين الهى بود بر همگان آشكار گشت .

رفتار مدبرانه اهل بيت با همه ستم ها و مظلوميت هايى كه از بنى اميه تحمل نمودند، در نهايت ريشه هاى آنان را قطع و درخت خبيث بنى اميه خشكيد و سرنگون شد كه درخت باطل بى اساس و ناپايدار است : كمثل شجره خبيثه اجتثت من فوق الارض مالها من قرار.

رفتار مدبرانه و جسورانه حسن بن على عليه السلام سترگ تاريخ تشيع ، در برابر طاغى زمان معاويه و قيام حسين بن على عليه السلام در برابر ستمگرى چون يزيد هر دو به بار نشستند و ريشه بنى اميه و حزب عثمانيه را سوزاندند. همان گونه كه در كتاب امام حسن عليه السلام الگوى زندگى نگاشته شد مصالحه امام مجتبى عليه السلام با قيام سالار شهيدان همانند دو لبه يك قيچى مى باشند كه ريشه هاى حاكميت حزب عثمانيه را قطع و درخت بى اساس و بى ثمر آنان را خشكاندند و امت اسلامى را از سايه شوم آنان آسوده نمودند. و دين را كه زندگى جاويد جامعه را شكل مى دهد در ميان مردم روان و جارى ساختند. البته بارورى خون سالار شهيدان منحصر به اين نهضت ها نمى باشد. اين ها برخى از حركت هاى پر شورى بود كه در زمان بنى اميه از بركت خون حسين عليه السلام پديدار شدند. نهضت هاى ديگر در زمان بنى عباس آنگاه بعد از آنان و در اين زمان و هر زمان از بركت خون حسين همواره خيزش نموده اند و بارور شده اند و تا ابد نيز اين حركت ها تداوم خواهند يافت كه راه سرخ شهادت پايان پذير نيست .

راه حسين هميشه پر رهرو و آرمان حسين همواره زنده و جاويد است . پرچمى كه حسين در كربلا بر افراشت هيچ گاه بر زمين نهاده نمى شود. سلام و صلوات خدا بر سالار شهيدان و همراهان سترگش .

آنان كه با خون سرخشان درخت دين را براى هميشه سر سبز و شاداب نمودند. درود خدا بر رهروان پاك و مقاوم حسين عليه السلام كه راه حسين را هر زمان هموار مى نمايند.

درود خدا بر تو ابا عبد الله ، درود خدا بر تو فرزند رسول الله ، درود خدا بر تو فرزند على مرتضى ، درود خدا بر تو فرزند فاطمه زهرا، درود خدا بر تو سرور جوانان بهشت ، درود خدا بر تو خون خدا و فرزند خون خدا، درود خدا بر تو و بر جان هايى كه در پيشگاه تو سر نهادند. آنان كه در كنار تو ارميدند.

درود خدا بر حسين ، و بر على بن الحسين و بر فرزندان حسين ، و بر ياران حسين ، آنان كه جان خود را در راه حسين فدا نمودند.

گواهى مى دهم كه تو نماز را بپا داشتى و پرداخت زكات را رواج دادى . گواهى مى دهم كه شما (اهل بيت ) اسوه پاكى و سمت و سوى رهنمون هستيد و دستاويز محكم مى باشيد. شما مهمترين شهيدان در اين سرا و در آن سرا مى باشيد. از بركت شما درهاى رحمت گشوده و بسته مى شود. (آغاز و انجام به واسطه شماست ) از بركت شما اندوه ها زدوده مى شود، به بركت شما باران رحمت را فرو مى فرستد. اى كاش من نيز همراه شما بودم و به مراحل برترى دست مى يافتم . خدا لعنت كند آن كسى كه تو را كشت . خدا لعنت كند آن كسى را كه در ريختن خون تو شريك شد.

خدا لعنت كند شان كسى را كه بر عليه تو كمك نمود. خدا لعنت كند كسى را كه اين فاجعه را شنيد و بر آن شادمان شد.

منبع: کتاب امام حسين (ع ) الگوى زندگى



این مطلب چقدر مفید بود ؟
5.0 از 5 (2 رای)  

    دیدگاه ها

    اولین نفر برای ثبت دیدگاه باشید !

    
    hits