دلگرم
امروز: جمعه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۸ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی
نگاهی به فیلم «شکاف» همراه با پرسش و پاسخ
2
زمان مطالعه: 12 دقیقه
نگاهی به فیلم «شکاف» همراه با پرسش و پاسخ-نگاهی به فیلم شکاف-نگاهی به فیلم «شکاف» ساخته کیارش اسدی -نگاهی به فیلم شکاف-یک قالب جذاب اما بدون‌پایان

نگاهی به فیلم «شکاف» همراه با پرسش و پاسخ

نگاهی به فیلم «شکاف» همراه با پرسش و پاسخ

رویکرد هدف سینمای اجتماعی ایران را بایست در بازنمایی بحران ها و معضلات اجتماعی که عمده ترین تهدید برای سلامت خانواده به مثابه هسته مرکزی جامعه ارزشی محور ایران قلمداد می شود و ترسیم سبک زندگی طبقات اجتماعی جستجو کرد. کیارش اسدی زاده دومین اثر بلند سینمای خود «شکاف» را با همان دغدغه های اجتماعی برسازنده «گس» تهیه و تولید کرده است و اینبار درونمایه طلاق و جدایی را برای بیان یکی از آسیب های پرخطر مقابل روی خانواده ایرانی

در نظر گرفته و تبعات ناشی از آن را در قالب ملودرامی تراژیک به تصویر درآورده است.پیشینه آثاری با مضمون طلاق و جدایی در سینمای پس از انقلاب به دهه شصت و رونق ملودرام های خانوادگی نظیر مترسک (حسن محمدزاده - 1362) راه دوم (حمید رخشانی - 1363)، بی بی چلچله (کیومرث پوراحمد - 1362)، گل های داودی (رسول صدرعاملی - 1364)، خط پایان (محمدعلی طالبی - 1364)، جستجو در شهر (حجت الله سیفی - 1364)، کنار برکه ها (یدالله نوعصری - 1365)، بگذار زندگی کنم

(شاپور قریب - 1365)، ایستگاه (یدالله صمدی - 1366)، طوبی (خسرو ملکان - 1367)، بچه های طلاق (تهمینه میلانی - 1368)، ریحانه (علیرضا رییسیان - 1368)، زمان از دست رفته (پوران درخشنده - 1368)، قربانی (رسول صدرعاملی - 1370) و یکبار برای همیشه (سیروس الوند - 1370) باز می گردد. «شکاف» نیز در ادامه همین آثار سرنوشت کودکی به نام "ایلیا" را ترسیم می کند که قربانی ندانم کاری ها، اختلافات بی پایه و اساس و خود خواهی های والدین خویش می شود.

به مانند «گس»، ساختار ملودراماتیک «شکاف» بر پایه الگوی آرامش، بحران و بازگشت مجدد به آرامش بنا گذاشته نشده بلکه از همان ابتدا با ارائه اطلاعات مربوط به بیماری سارا و سپس فصل دادگاه نسیم و فرهاد روایت قصه ای ملتهب در دستور کار قرار می گیرد که تا پایان نه تنها تلاشی برای بازگشت آرامش گم شده در بستر ناملایمات و مصائب و فروکاستن از لحن تلخ و تراژیک آن (که یکی از نقاط قوت فیلم محسوب می گردد) نشده بلکه با کمک دوربین روی دست و لرزش های کم و بیش آن بر ناآرامی تنش های موجود مهر تایید زده می شود.

برخلاف «گس» که فرم روایی اپیزودیک، تعدد پرسوناژ (نمایش زندگی پنج خانواده از طبقات مختلف اجتماع)، پرهیز از قهرمان فردی و همراستاسازی شخصیت ها در القای مفهومی واحد را برای تبیین معانی مورد نظرش برگزیده بود، «شکاف» با پی گیری دو خط داستانی در هم تنیده شده (و همچنان دوری گزیدن از قهرمان فردی) که به لحاظ درونمایه ای لازم و ملزوم یکدیگر هستند و بهره گیری از الگوهای رایج سینمای اجتماعی این سال ها،

زندگی دو خانواده از طبقه متوسط را ترسیم می کند که یکی به علت بیماری همسر به ناچار می بایست در مدت زمان محدودی صاحب فرزند شود و دیگری زوج متارکه کرده ای است که تنها فرزندشان را به علت بی مبلاتی و شانه خالی کردن از بار مسئولیت از دست می دهند.به بیان دقیق تر فیلمساز با انتخاب قهرمان جمعی به جای قهرمان فردی، همه افراد را در خلق این تراژدی سهیم و مقصر می داند. حتی پیمان که ترسیمی از پدر ثانوی ایلیاست به علت سهل انگاری، مقدمات مرگ او را فراهم می آورد.

نگاهی به فیلم «شکاف» همراه با پرسش و پاسخ

«شکاف» نیز همچون «گس» تلاش دارد تا با دادن هشدار درباره یک واقعه تلخ اجتماعی، قدمی در راه صلاح امور و استحکام خانواده ایرانی بردارد. لذا اینبار با دقت بیشتر، موضوع مورد بحث را در یک بازه فراگیرتر انتخاب کرده که قابلیت تعمیم به بخش قابل ملاحظه ای از جامعه معاصر ایران می باشد.اگر رخ دادهای فیلم «گس» و موضوع خیانت مردانه به درصد کمی از جامعه تعمیم پذیر بود و به همین علت، منطق ساختاری اش دچار نقصان می گشت، مقوله رو به افزایش متارکه و جدایی، این روزها به یکی از مباحث مناقشه برانگیز زندگی شهرنشینی بدل گشته است.

تردید مضاعف سارا و پیمان نسبت به آینده فرزندی که به علت فقدان تصور روشن و تصمیم قاطع این زوج، میان آمدن و نیامدن معلق مانده با هنگامه طلاق و جدایی نسیم و فرهاد همزمان می شود و فیلمساز از این فرصت استفاده کرده تا (در قالب گفتگوهای مستقیم و با کمترین ظرافت داستان گویی در صحنه های متعدد) والدین را به تغییر رویکردهای سنتی و تفکر جدی در باب یکی از مهمترین دغدغه های انسانی یعنی تربیت و پرورش نسل آینده دعوت نماید.

اسدی زاده با تمرکز بر تردیدهای پایان ناپذیر پیمان و سارا (که در ادامه با مشکلات اقتصادی پیش آمده برای پیمان تشدید می شود) و موقعیت متزلزل و آسیب پذیر ایلیا (پسربچه معصومی که به خاطر سهولت خدمت سربازی فرهاد بدنیا آمده بود) خانواده ایرانی را به اندیشیدن در باب مسئولیت پذیری آینده فرزندی فرامی خواند که می تواند سرنوشتی مشابه ایلیا داشته باشد.

در فصل های ابتدایی پیمان پس از اطلاع از بیماری رو به افزایش سارا و برای حفظ سلامتی همسر، از او می خواهد تا با بچه دار شدنشان موافق نماید اما اتفاقات تلخ رخ داده در طول داستان، تردید آنها را چند برابر کرده تا جایی که در صحنه پایانی فیلم، پیمان از پزشک معالج سارا راه حل دیگری را جستجو می کند.

به طور مسلم هشدار سازندگان «شکاف» با رویکردی که در سال های گذشته و به علت کاهش جمعیت جوان کشور، تولید نسل را به عنوان نسخه شفا بخش تجویز و ترویج نموده اند، در تندترین زاویه مخالف قرار می گیرد.تصویرسازی کارگردان از یکی از موضوعات متشنج اجتماعی روز، همچنان به مدد اشاره های مستقیم و گفتگو های دو نفره صورت می پذیرد و از این حیث نمی توان «شکاف» را به نسبت «گس» پیشرفتی در کارنامه اسدی زاده دانست.

به یاد بیاوریم فصل پایانی «گس» را که با ذکر آیه ای از قرآن مبنی بر بازگشت نتیجه اعمال نیک و بد انسان به خود او پایان می یابد و در کمال تعجب فیلم به لحاظ تمایتک به مجموعه شاید برای شما اتفاق بیافتد بدل می شود.گرچه در «شکاف» فیلمساز تلاش می کند بیشتر از گذشته به مخاطب اعتماد داشته و او را در ساختن داستان سهیم گرداند اما باز هم سایه محافظه کاری و ترس برلحظات متعددی از فیلم سایه افکنده و کارگردان را ناگزیر می دارد تا نیت و قصد خویش را در قالب گفتگوهای صریح و روشن رد و بدل شده میان پرسوناژها، به بیننده منتقل نماید.

به عنوان مثال در صحنه ای که نسیم با تحت فشار قرار دادن پیمان از او می خواهد تا در دادگاه علیه فرهاد شهادت بدهد با خطابه تند پیمان "نه تو و نه فرهاد هیچ کدام صلاحیت نگهداری از ایلیا را ندارید" روبرو می گردد. نکته ای که از خلال تصاویر مربوط به مجادله میان نسیم و فرهاد بر سر ایلیا به راحتی درک و دریافت شده و نیازی به توضیح واضحات نیست. یا در صحنه گفتگوی دونفره نسیم و سارا در اتومبیل نسیم که او با جملاتی همچون "تو رو خدا اول فکر کن اگر اوضاعتون خوبه بعد بچه دار شین" سارا را از هرگونه اقدام عجولانه بر حذر می دارد.

نگاهی به فیلم «شکاف» همراه با پرسش و پاسخ

اما اگر این روبنا را که به عناصر نه چندان چشم نوازی مزین گشته، کنار زده و از منظری دیگر و با نگاهی تفسیرگرانه به موقعیت شخصیت ها و حوادث رخ داده برای هر یک از آنها نظری بیافکنیم، می توان «شکاف» را تصویری تراژیک از طبقه متوسط ایرانی قلمداد کرد. طبقه ای که به نظر می رسد با نوزایی جدیدی همراه نخواهد بود و آینده اش (ایلیا نماد آینده قشر متوسط) همچون ترمه جدایی نادر از سیمین سرگردان و رو به ازمحلال و فناست.

با این تفسیر می توان نگاه اسدی زاده در «شکاف» را تا حدودی ملهم و تاثیر پذیرفته از اندیشه های اصغر فرهادی دانست که از خلال روایت داستانی با موضعیت طبقات اجتماعی ایران، بررسی موشکافانه ای از موقعیت حال و آینده آن بدست می دهد.برخلاف بسیاری از فیلم های موسوم به اجتماعی که بنا بر سنت چند دهه گذشته، طبقه متوسط را درگیر و دار بحران های اجتماعی، تزلزل های اخلاقی و فروپاشی خانوادگی تجسم می کنند

و از نمایش هرزگی ها و فروریختن دیوار های اخلاقی در میان این طبقه به نفع مقاصد تجاری خود سود می برند، کشمکش میان زوج ها، شک و تردید فراوان نسبت به نوزایی حتمی فرزندی که سلامت سارا در گرو بدنیا آمدن اوست و به شکل غیرمستقیم با مسائل مادی و اقتصادی گره می خورد (فرهاد به دلیل مشغله کاری فراوان ایلیا را نزد پیمان و سارا می گذارد و پیمان که به علت سهل انگاری در انجام وظایف اخراج می گردد)

«شکاف» را به مرثیه ای تمام عیار برموقعیت طبقه ای تبدیل می کند که به گفته بسیاری از صاحب نظران، کارکرد غیرقابل انکاری در پویایی و توسعه هر جامعه ای می تواند داشته باشد. شاید توسل به این نوع تفاسیر فرامتنی بتواند تلخی وگزندگی و البته کم و کاستی های فیلم را تا حدودی کاهش دهد.در شامگاه سومین روز از سی‌وسومین دوره جشنواره فیلم فجر، نشست پرسش و پاسخ فیلم «شکاف» به کارگردانی کیارش اسدی زاده، با حضور این کارگردان و سایر عوامل سازنده فیلم، در سالن سعدی برج میلاد برگزار شد.

در این نشست کیارش اسدی زاده (کارگردان)، علی سرتیپی و منیژه حکمت (تهیه‌کنندگان) و هانیه توسلی، بابک حمیدیان و سحر دولتشاهی بازیگران فیلم «شکاف» حضور داشتند و مانی باغبانی نیز به عنوان منتقد در جلسه حاضر شد.در ابتدای نشست کیارش اسدی زاده در مورد شکل گیری ایده فیلم گفت: ایده اولیه این فیلم از زمانی در ذهن من شکل گرفت که من و همسرم تصمیم گرفتیم که صاحب فرزند شویم. همراه با این شرایط با زوجی آشنا شدیم که درگیر شرایطی شدن که به اجبار فرزند دار شوند. بعد از آن ایده اولیه را با شاهرخ کافی شروع به نگارش فیلم‌نامه کردیم و نتیجه کار این شد.

در ادامه نشست منیژه حکمت در صحبت‌های ابتدایی‌اش گفت: در سال‌های اخیر سیر کاری من از فیلم‌های متنوع شکل گرفته است اما همیشه ژانر سینمای اجتماعی حیطه کاری من بوده است. من به فکر نسل جوان احترام می‌گذارم و کارهایی متفاوت و خلاقانه‌ای از آنها نسبت به نسل خود دیدم.سرتیپی تهیه کننده دیگر فیلم «شکاف» گفت: با توجه به شناختی که من از کیارش اسدی زاده داشتم این کار را با او شروع کردم و امیدوارم که فیلم در اکران هم موفق باشد.

کیارش اسدی زاده در بخش دیگری از صحبت‌هایش با اشاره به پروسه تحقیقی که برای این فیلم انجام شده است گفت: برای مسائلی که در فیلم مطرح می‌شود سعی کردیم تحقیقات خوبی انجام دهیم و بی‌گدار به آب نزنیم. در مراحل تحقیق فیلم، قوانین پزشکی و ورزشی را برای این کار بررسی کردیم.وی در مورد شیوه کارگردانی این فیلم گفت: شیوه کارگردانی من سرصحنه به گونه‌ای است که فیلم را تدوین شده می‌سازم. ضمن اینکه من در قیچی کردن فیلم هم بی‌رحم هستم.

در ادامه نشست از بازیگران فیلم «شکاف» در مورد همکاری با کارگردان‌های جوان سوال شد. حمیدیان گفت: من عاشق نسلی هستم که همسن خودم است. این فیلم مسئول یک کار تیمی است که به خوبی یکدیگر را شنیدند و به خوبی فیلم ساختند.هانیه توسلی دیگر بازیگر فیلم گفت: اولین چیزی که برای من مهم است فیلم‌نامه است. ضمن اینکه جوان‌ها جسارت بیشتری در فیلم‌سازی دارند. البته در بین فیلمسازهای جوان هم هستند کسانی که می خواهند فیلم‌های به ظاهر هنری بسازند ولی کاری پوچ و بی فایده می سازند.

سحر دولتشاهی دیگر بازیگر این فیلم گفت: مدت طولانی با این فیلم‌نامه همراه بودم و از کار کردن با فیلمسازهای جوان لذت می برم.در این بخش از نشست بابک حمیدیان در مورد دورخوانی که در این فیلم صورت می گرفت، گفت: ما برای این فیلم دورخوانی کردیم و تجربه خوبی بود. علاوه بر اینکه صحنه هایی‌در این فیلم بود که در سکانس‌های خارجی فیلم‌برداری شد.

یادم است در یکی از این سکانس‌های خارجی من و خانم توسلی بازی می‌کردیم که پلیس در چند متری آن صحنه آمد و با بدترین حالات با ما برخورد کرد و این صداها به کمک صداگذاری در فیلم حذف شد.توسلی هم با اشاره به این موضوع گفت: سخت ترین سکانس‌ها برای عوامل تولید فیلم سکانس‌های خارجی است چون خیلی‌ها همکاری نمی‌کنند اما دورخوانی‌هایی که برای این فیلم داشتیم به ما خیلی کمک کرد.

در ادامه این نشست از کیارش اسدی زاده سوالی مطرح شد مبنی بر اینکه چقدر مساله خودکشی یک کودک 6 تا 7 ساله می‌تواند دقیق باشد که در فیلم مطرح شده است؟ و کارگردان فیلم «شکاف» گفت: لحظاتی که برای این فیلم ساخته شده است همه بر اساس تحقیقات است و هیچ تخیلی در فیلم ورود نکرده است. این سوال از جایی نشات می گیرد که ما بچه‌های این نسل را بچه فرض می‌کنیم.

سوال دیگری در مورد پیام فیلم از کارگردان پرسیده شده و اسدی زاده این گونه پاسخ داد: این کار درستی نیست که من پیام فیلم را بدهم ولی این فیلم در مورد بچه است.در ادامه این نشست از منیژه حکمت تهیه کننده فیلم «شکاف» سوال شد که حمایت از فیلم‌های مستقل در سینمای ایران در چه سطحی است و او این‌گونه پاسخ داد: وقتی دولت حیاط خلوتی دارد که فقط دوستان و آشنایان را به آن راه می‌دهد سینمای مستقل لنگان پیش می‌رود.

دولت که فربه شده است و در حیطه دوستان خودش کار می‌کند. سینما حس و اندیشه است و نمی‌توان گفت که در کدام سطح قرار دارد.وی ادامه داد: در دنیای کنونی دیگر نمی‌شود گفت که فیلمی دیده نمی‌شود. حتی با موبایل می‌شود فیلم ساخت و آن هم دیده می‌شود. نسل جدید به لحاظ امکانات از این جهت نسبت به نسل من بهتر است.

به گزارش تسنیم، در این نشست سعید‌ راد بازیگر پیشکسوت سینما حضور داشت و او در مورد فیلم «شکاف» گفت: یکی از کارهای خوبی‌ که اسدی‌زاده برای این کار کرده است این بوده که پربارترین عوامل را با خود همراه کرده است. امیدوارم که ضعف عوامل را برای بقیه فیلم‌ها هم برطرف شود.در انتهای نشست اسدی زاده ضمن تقدیر از بازی خوب پارسا پیروز فر در این فیلم گفت: پارسا پیروزفر آقاترین مرد سینمای ایران است. از همین جا به او سلام می فرستم چون با آمدن او حال دیگری به فیلم داده شد.

گردآوری: مجله ی اینترنتی دلگرم



این مطلب چقدر مفید بود ؟
5.0 از 5 (2 رای)  

دیدگاه ها

اولین نفر برای ثبت دیدگاه باشید !


hits