
تیتر روزنامه اطلاعات از حادثه بی سابقه در ایران خبر داد.نیمه شب شنبه ۲۷ شهریور ۱۳۵۵ دو جت نیروی هوایی در ارتفاع ۵۶۰۰ پایی آسمان تهران یک شیء نورانی را که احتمالاً یک بشقاب پرنده بود تعقیب کردند.
در نیمهشب 28شهریور 1355خورشیدی پرواز یک پرنده ناشناخته بر فراز آسمان تهران عده زیادی از شهروندان تهرانی را مبهوت کرد. این شیء مشکوک که برخی رسانهها در ایران و جهان خبر آن را به نام «رصد بشقابپرنده تهران» به جهان مخابره کردند، جزو یکی از معدود رصدهای معتبر یوفو در جهان شناخته میشود. یوفو به صورت کلی به شیء ناشناس پرنده در جهان گفته میشود و سالهاست حرف و حدیث درباره آنها ادامه دارد. پرونده مشاهده یوفو در آسمان تهران به خاطر آنکه پای نیروهای زبده هوایی و خلبانان جنگنده هم به آن کشیده شد در جهان بسیار حائز اهمیت است. فردا، سالگرد این اتفاق است که پای نیروهای امنیتی و اطلاعاتی آمریکا را هم به تهران کشاند. حوالی ساعت 11شب، عدهای در پیچ شمیران و بعدتر سیدخندان و نزدیکیهای بهشتزهرا شیء مشکوک نورانیای را دیدند که ستاد نیروی هوایی را مجبور به واکنش کرد. خلبانهای مرکز بعد از شنیدن دستور، از پایگاه شاهرخی (نوژه) که آن شب پایگاه آمادهباش کشور بود، به سمت تهران پرواز کردند و سعی کردند شیء پرنده را شناسایی و معدوم کنند اما موفق نشدند چون پیش از نشاندادن هر عکسالعملی متوجه شدند که دستگاههای الکترونیکی و مکانیکیشان از کار افتاده است. ماجرا آنقدر جدی شد که خلبانهای آن پرواز را تا مدتها منقلب و گیج کرد. خبر تا آمریکا هم رسید و وزارت دفاع ایالات متحده درباره آنچه در آن شب دیده شده بود و چگونگی شکار بشقابپرنده گزارش محرمانه و دقیقی منتشر کرد. برای اطمینان از صحت گزارش و بررسی اینکه شیء دیدهشده یک ابزار جاسوسی یا جنگافزار پیشرفته بوده یا نه، خلبانهایی که در عملیات شکار شرکت داشتند، از نظر روانی و رادیواکتیو بررسی شدند اما همه نتایج، منفی بود؛ کسی خیالاتی نشده بود، شواهدی هم از وجود یک جنگافزار به چشم نمیخورد. مدت کوتاهی بعد از این مسئله، نمایندگانی از سازمانهای امنیتی و نظامی آمریکا به ایران آمدند و خلبانان را مورد پرسوجو قرار دادند. گفته میشود این رصد غیرعادی، حتی شاه را هم درگیر کرده و باعث شده بود دادههای اصلی و مهم مرتبط با این رصد غیرعادی، محرمانه باقی بماند. در همان سالها، در یکی از برنامههای علمی تلویزیون، اسماعیل میرفخرایی - مجری مشهور برنامههای تلویزیون - از یکی از خلبانان ستاد نیروی هوایی که پرنده مشکوک را دنبال کرده بود و حسین پیروزی - مسئول برج مراقبت فرودگاه مهرآباد در شب حادثه - دعوت کرد تا درباره ماجرا توضیح بدهند. حالا و مدتها بعد از آن رخداد عجیب، اسماعیل میرفخرایی در گفتوگو با همشهری جزئیات این ماجرا را بازخوانی کرده است. تماس ما با اسماعیل میرفخرایی باعث شگفتی شد و حکایت تازهای آفرید که او و همسرش را بسیار متعجب کرد.
در «شب یوفو» چه اتفاقی افتاد؟حدود ساعت 11شب 28شهریورماه تماسهایی با برج مراقبت فرودگاه مهرآباد برقرار شد که پرواز یک شیء عجیب نورانی در ارتفاع نسبتا کم را گزارش میداد. این شیء عجیب مدام تغییر رنگ میداد و با سرعت نسبتا بالایی بهصورت زیگزاگی پرواز میکرد. حسین پیروزی میگوید: «کمی بعد از دریافت گزارشهای اولیه، من به بالکن برج رفتم و با دوربین دوچشمیام جسم عجیب را دیدم. حدود یکساعتونیم بعد از نخستین گزارش مردمی، آن شیء نورانی همچنان در شهر، حوالی سیدخندان و پیچ شمیران جولان میداد و رنگ عوض میکرد. ماجرا غیرعادی بود؛ به همین دلیل، در ساعت 12:30 با ستاد نیروی هوایی ارتش تماس گرفتیم. نیروی هوایی 2فانتوم افـ4 به محل اعزام کرد که ماموریتشان شناسایی و در صورت لزوم، منهدمکردن پرنده بود و البته هیچکدام انجام نشد.
معاون فرماندهی عملیات نیروی هوایی در آن شب تیمسار یوسفی بود که به جای تیمسار آذربرزین مشغول کار بود. او بعد از دیدن شیء نورانی پرسرعت با چشم غیرمسلح و بعد از اینکه مطمئن شد نور مربوط به سیاره یا ستارهای نیست، دستور «اسکرمبل» (برخاست اضطراری هواپیما) را به پایگاه شاهرخی (نوژه) که در 280کیلومتری تهران قرار داشت، صادر کرد. یک دقیقه بعد از صدور دستور، کاپیتان محمدرضا عزیزخانی و خلبان دوم کاپیتان یدی ناظری سوار بر جنگنده افـ۴ از زمین برخاستند و چند دقیقه بعد به تهران رسیدند».کمی بعد از آنها، خلبان پرویز جعفری بهعنوان هواپیمای کمکی به منطقه اعزام میشود و سعی میکند شیء نورانی را تعقیب کند. این گفتههای جعفری است که مدتها بعد از حادثه، چگونگی آن را شرح میداد: «من دنبال جسم میرفتم اما نمیتوانستم به آن برسم. اطرافش گشتم و سعی کردم بفهمم چیست اما نمیشد. مدام مکان و ارتفاعش را تغییر میداد. کمی بعدتر، از درون این جسم پرنده سیگاریشکل، چند دیسک سفید و نورانی بیرون آمد که مثل ماه میدرخشید. این دیسکها از سفینه مادر جدا شدند و در اطراف گردش کردند. یکی از آنها به سمت من آمد و حالت تهاجمی به خودش گرفت. میخواستم به سمتش شلیک کنم اما متوجه شدم سیستمهای الکترونیکی از کار افتادهاند. سیستم اجکت (نجات خلبان در شرایط اضطراری) که به صورت مکانیکی کار میکرد هم از کار افتاده بود». در نهایت بعد از حدود یکساعت تعقیب و گریز بینتیجه، درحالیکه سوخت هواپیما رو به اتمام بود، خلبان دستور بازگشت به پایگاه را دریافت کرد و بینتیجه برگشت. تمام کادر پروازی آن شب از نظر روانی و تشعشع رادیواکتیو بررسی شدند اما نتیجه، منفی بود. همه سالم بودند. چند ساعت بعد از پایان تعقیب یوفو در تهران، لیسبون گزارش داد که شیئی مشکوک با مشخصات مشابه را دیده است.در اینجا کلیپی از این اتفاق را می توانید ببینید.
دیدگاه ها