متن مجری محرم
در این مقاله از مجله اینترنتی دلگرم مجموعه ای از متن مجری محرم را برای شما عزیزان آورده ایم. با ما همراه باشید.
متن مجری گری محرم
آغاز کلام
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام ما به شهیدی که عشق، زنده از اوست
کسی که خون خدایش دویده در رگ و پوست
سلام ذات خدا وآنچه آفریده خدا
بر او! که آبروی عالمی ز خون گلوست
سلام ما به شهیدی که «سیدالشهدا»ست
خدا جلال و علی صولت و محمد خوست
«شاعر: سیدرضا مؤید»
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سلام و درود خدا بر نبی گرامی اسلام، حضرت محمد بن عبداله (ص) و سلام بر فرزندان و وارثان او که نورهای فروزان و ستارگان درخشان هدایت و سعادتاند.
و سلام بر شما شیعیان، دوستان و دوستداران سلالهی آفتاب، که امروز با قلبی محزون و دلی مفتون از یاد سیدالهشداء حضرت اباعبدالله الحسین (ع) زینتپخش و محفلآرای این برنامه هستید که به همت دوستانم در ………. (نام برگزار کننده ذکر شود) برگزار میگردد.
اینجانب مسعود پایمرد فرارسیدن ایام شهادت سید و سالار شهیدان، امام حسین (ع) را خدمت یکایک شما گرامیان تسلیت و تعزیت عرض کرده و خداوند متعال را شاکرم که در چنین زمانی، توفیق حضور در این مراسم را به من عطا فرمود.
جا دارد در این قسمت، عرض خیرمقدم ویژه داشته باشم محضر ارزشمند ……… (اسامی میهمانان برنامه ذکر شود.) که با قدوم پرنور خود، این جلسه را آراستهاند.
میان برنامه (شعر)
تا خیمهی تقرّب تو پر کشیدهایم
تو نور محض و ما ز تبار سپیدهایم
هفتاد و دو صحیفهی با خون نوشتهایم
هفتاد و دو کتیبهی در خون تپیدهایم
در جسم ما هنوز تب جانفشانی است
«هَل مِن مُعِین» بی کسیات را شنیدهایم
خورشید نیزهها شدی و در هوای تو
بر روی نیزه مثل ستاره دمیدهایم
«شاعر: یوسف رحیمی»
میان برنامه (متن و شعر)
بهراستی چه چیزی سبب میشود که انسان دست از مال و جان بشوید، و در نبردی که لشکر باطل با تمام قوا در برابر حق و حقیقت صفآرایی کرده است، خود را در دریای تیر و شمشیر و نیزه غرق کند؟ چهچیزی جز عشق توان چنین کاری را دارد؟
خود را چو ز نسل نور مینامیدند
رفتند و به کوی دوست آرامیدند
سیراب شدند زآنکه در اوج عطش
آن حادثه را به شوق آشامیدند
«شاعر: قیصر امینپور»
میان برنامه متن مجری ماه محرم (شعر)
ای جان فدای نام تو! جان جهان تویی
جان چیست؟ تا ز صدق نمایم فدای تو
هرچند خفته جسم تو در دشت کربلا
اما دل شکستهدلان است جای تو
اصل وجود عالم و آدم تویی و بس
هیچ است ماسوا همه، ای جان! سوای تو
«شاعر: کهتر اصفهانی»
میان برنامه (شعر)
این اشک نیست، آب زلال و مطهر است
این چشم نیست، چشمهای از حوض کوثر است
ظرف نزول رحمت پروردگار شد
چشمی که پای مجلس این روضهها، تر است
ما را از این تلاطم دنیا هراس نیست
تا کشتی نجات حسینی، شناور است
«شاعر: علی اکبر لطیفیان»
میان برنامه (حدیث)
قال ابوعبدالله علیه السلام: موضع قبرالحسین علیه السلام ترعه من ترع الجنه.
امام صادق علیه السلام فرمود: جایگاه قبر امام حسین (علیه السلام) درى از درهاى بهشت است. از خداوند درگاه خداوند متعال آرزمندم که توفیق زیارت قبر منور و بارگاه ملکوتی حضرت امام حسین (ع) در روز اربعین را روزی همهی ما بگرداند.
میان برنامه (متن ادبی)
کربلا، داستانی نیست جز داستان مردانگی و غیرت. ماجرایی نیست جز ماجرای ایستادگی و شهامت. ماجرای دلدادگانی که در راه برافراختن پرچم حقیقت، از هیچچیز دریغ نمیکنند. حتی از بذل جان خود.
کربلا، داستانی سراسر آکنده از عبرت است. داستان سعادتمند شدن آنان که روزی راه گم کرده بودند و شقاوتمند شدن آنان که خود را مدعی حق و حقیقت میدانستند.
کربلا، داستانی برای تمام تاریخ است، داستانی که هرگز تکراری نخواهد شد، قصهی خونی که هرگز از جوشیدن نخواهد ایستاد. نام کربلا، همواره تداعیگر آزادی و آزادگی است و حامل این پیام که تا آن روز که در راه حقیقت باشیم، ما را از مرگ باکی نیست.
آری، کربلا داستان عشق است، پس کربلا هم اگر نرفتهای، کربلایی باش؛ حتی اگر ساکن شامی.
میان برنامه (کلام رهبر)
ای حسین مظلوم! این حسین شهید! ما… از اعماق وجودمان عرض میکنیم: «السّلام علیک یا اباعبداللَّه، السّلام علی الحسین الشهید». شهادت تو، جهاد تو و ایستادگی تو، اسلام را رونق داد و دین پیامبر را جان تازه بخشید. اگر آن شهادت نبود، از دین پیغمبر چیزی باقی نمیماند.
امروز دلهای ما هم مشتاق حسینبنعلی (علیهالسّلام) و آن ضریح شش گوشه و آن قبر مطهر است. ما هم گرچه دوریم، ولی به یاد حسینبنعلی و به عشق او سخن میگوییم. ما با خودمان عهد کردهایم و عهد میکنیم که یاد حسین، نام حسین و راه حسین را هرگز از زندگی خودمان جدا نکنیم.
همهی ملت ما، همهی کشور ما، همهی شیعیان عالم و بلکه همهی آزادگان در سرتاسر جهان، یک چنین احساسی نسبت به حسینبنعلی (علیهالسّلام) دارند.
«بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی، ۱۳۸۵»
حسن ختام (بخش پایانی متن مجری ماه محرم)
خداوند متعال را شاکرم که بار دیگر به من توفیق عطا کرد تا با کلام و بیانم میزبان شما در برنامهای وزین و دلنشین باشم.
جا دارد در انتهای این برنامه، از زحمات همکاران عزیزم در پشت صحنه و نیز تلاشهای دیگر بزرگوارانی که به عنوان حامی در کنار عوامل و برگزارکنندگان حضور داشتند، تقدیر و تشکر کنم.
ای حسین! نام تو تا همیشهی تاریخ، بلند و شکوهمند است. یادت همچون چشمهای در میان دل مشتاقان میجوشد و پیام ایثار و آزادگیات همچون رعد آسمان را میشکافد.
سلام ما به نشانهای اخلاص، پیوسته نثار وجودت باد:
السلام علی الحسین، و علی علی بن الحسین، و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (ع).
خداوند یار و نگهدار همهی شما.
متن مجری گری ماه محرم
صدای پای قافله سالاری میآید، صدای زنگ شتری، کاروان نزدیک میشود، کاروانی که مقصد نهایی اش کربلاست.
اینجا سرزمین طف است، سرزمین موعود، کاروان به مقصد رسیده و خیمهها به عظمت خورشید تکیه کرده است، گرما هر لحظه تکثیر میشود و عطش تنها تصویر دل انگیز نینوا است و بس.
کربلا یا طف، فرقی نمیکند، آن روزها معنای هر کدام تنها یک چیز بود: عطش و عطش یعنی سیراب شدن از لحظات آسمانی جهاد، یعنی چرخیدن در دل میدان، ذوب شدن و پیوستن به بیکرانه آبی آسمان.
یاد کربلا و واقعه عاشورا دانشگاهی است که تو را میخواند و این بار هم چه شور و شوقی ایجاد میکند این ماه عطش.
شهر حال و هوایی دیگر به خود میگیرد، بچه هیاتیها در تکاپو هستند، بار دیگر نغمههای عاشقانه حسین (ع) نقل محفل شان شده است، همه همدیگر را پیدا میکنند، محرم مقصد مشترک همه است، اینجا عشق توزیع میشود.
باید دوباره لباس سیاه خود را بپوشیم، باید خودمان را خانه تکانی کنیم، باید به اصل خویش بازگردیم، به یک ظهر داغ، پا به پای عطش کودکان بسوزیم، با ضجههای زینب (سلام الله علیه) آتش بگیریم، ۷۲ بار هروله کنان بر مدار شعلههای عشق سوختن را تجربه کنیم تا که محرم را درک کنیم.
وای مگر محرم همین سیاه پوشیدن است و …
نه، محرم تمرین سوختن است، تمرین شعله ور شدن، مشق ققنوسی بودن، تمرین سوختن در آتش عشق، مشق فداکاری و ایثار، تمرین جانبازی با دستان بریده، محرم تمرین عاشقی است با سر بریده، محرم مقصدی است برای مبداء، محرم رجوعی دوباره است و محرم…
محرم ماه عاشورا است و شهید شش ماهه، محرم ماه دلهای شکسته کودکان حرم است و زینب شکسته بندی که خود بیش از همه میشکند، محرم ماه داغ برادر است و سرداری که مشک بر دندان در راه خیمههای کودکان تشنه آسمانی گام بر میدارد.
نه اشکها در چشم دوام میآورند نه حرفها بر زبان، روایت درد آسان نیست و زبان بسیار ناتوان در گفتن ناگفتنیها است.
متن مجری ماه محرم
کربلا چه قدر شبیه قرآن است؛ آخرین شهدای آن اصغر و عبدا... مثل سورههای آخر قرآن کوچکند!
کربلا بلوغ عاطفه و اندیشه است، هر کس به بلوغ فکری و عاطفی برسد، عاشورایی است.
وقتی هیچ نداری باید همه چیز باشی، این درسی است که زینب به ما آموخت.
کربلا زیباترین تابلوی نقاشی است که خداوند بر بوم زمین، ترسیم کرده است.
کربلا بهشت زمین است با قلبهای سوخته، خیمههای آتش گرفته و آسمان داغ سوزان، آری بهشت در آتش متولد میشود.
ره آورد مطالعهی تاریخ، بهت و شگفتی است، تاریخ، خود مبهوت و شگفتزدهی یک روز خویش است؛ «عاشورا»
عرش بر رونق بازار حسین می نازد /
کربلا هم به علمدار حسین می نازد /
نه فقط احمد خاتم به حسین می نازد /
شرفش بس که خدا هم به حسین می نازد /
آسمان نینوا در محضر این همه خون از وسعت آبی خویش شرمسار است
اگر همه جا کربلاست و هر روز عاشورا، ما باید در همه جا و همه گاه، خود را در تشنگی همهی عطش زدگان خاک سهیم بدانیم.
خنده کنان میرود روز جزا در بهشت هر که به دنیا کند گریه برای حسین
متن مجری مراسم محرم
عالم همه قطره اند و دریاست حسین
خوبان همه بنده اند ومولاست حسین
ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش
ازبس که کرم دارد و آقاست حسین
به نام شاهد و مشهود و به نام یکتای شهادت آفرین
صاحبدلان و همراهان دل آگاه سلام ما را از عشق حسین (ع) و یارانش در ماه پر سوز و گداز محرم الحرام پذیرا باشید .
باز محرم آمد ، با هاله ای خون رنگ و با صلابتی شب مسکن .
سر محرم را عاشقان و محبان حسین (ع) می دانند آنانکه به همراه کاروان حسینی از مکه به کربلا سفر کرده اند همچون علی اکبر ، فرزند جوان حسین (ع) که در مسیر راه به همه ی جوانان پیام داد :
آنگاه که در راه حق باشیم ، ما را از مرگ باکی نیست وحسین (ع) این چنین اعلام کرد :
انی لا اری الموت الا السعاده ولا الحیاه مع الظالمین الا کبریا
مرگ را جز سعادت نمی بینم وزندگی با ستمکاران را جزخواری نمی دانم
سِرّ محرم را عاشقان و محبان حسین (ع) می دانند آنانکه به همراه کاروان حسینی از مکه به کربلا سفر کرده اند همچون علی اکبر ، فرزند جوان حسین (ع) که در مسیر راه به همه ی جوانان پیام داد :
آنگاه که در راه حق باشیم ، ما را از مرگ باکی نیست وحسین (ع) این چنین اعلام کرد :
انی لا اری الموت الا السعاده ولا الحیاه مع الظالمین الا کبریا .مرگ را جز سعادت نمی بینم وزندگی با ستمکاران را جزخواری نمی دانم.
متن محرم برای مجری
«باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟!»
«شور حسین علیه السلام است؛ چه ها می کند»؟!
فصل فراوانی یادت از راه رسیده است و من نوبرانه های اشک را از نگاهم چیده ام.
غمی سترگ بر دلم چنگ انداخته است؛ غمی به وسعت غروب عاشورا؛
غمی به اندازه پریشانی «زینب» علیهاالسلام هنگام وداع؛
غمی به بلندای فریاد «قاسم علیه السلام » از دل میدان،
غمی به وسعت زیباییِ علی اکبر علیه السلام
غمی به نازُکای حنجره «علی اصغر»، آن گاه که حتی،
تاب نوازش خنکای نسیم را نداشت چه رسد به شرنگ تیر سه شعبه.
غمی به ارتفاع تلِّ زینبیه؛ هنگامی که زینب علیهاالسلام دیگر صدای
لا حول و لا قوة إلاّ باللهِ را از حنجر امام علیه السلام نمی شنید
و آخرین تبسّم برادر را در ذهن خسته اش، تجسّم می کرد.
دیدگاه ها