شعر تسلیت شهادت امام سجاد (ع)
ارسال متن تسلیت روز عاشورا و شهادت امام زین العابدین (ع) به وسیله پیامک، عکس نوشته، اس ام اس، عکس، شعر، دلنوشته، استوری و پیام مرسوم است. در ادامه مجموعه ای برترین اشعار به مناسبت شهادت امام سجاد(ع) را خواهید دید.
شعر شهادت امام سجاد (ع) برای استوری
ای طبیبی که ز تب سر به قدم سوختهای
از بد حادثه هم ساخته، هم سوختهای
نور عشقی و برافروختهای در شب شام
روح عدلی و به زنجیر ستم سوختهای
چهارمین حجّتی و حافظ خون شهدا
ز تب داغ تو سر تا به قدم سوختهای
شهادت امام سجاد (ع) تسلیت باد
زین العباد ای امام عزادار
با اشک تو کربلا مانده بیدار
یاد شهیدان دشت بلایی، هر جا همیشه به کوچه به بازار
شهادت امام سجاد (ع) تسلیت باد
هرگز نگذاشت تا ابد شب باشد
او ماند که در کنار زینب باشد
سجاد که سجاده به او دل میبست
تدبیر خدا بود که در تب باشد
شهادت وارث نهضت عاشورا تسلیت باد
متن شعر شهادت امام سجاد (ع)
قد قامتِ تو، کلام عاشورا بود
آمیخته با قیام عاشورا بود
سجّاد ! پس از غروب آن ظهر غریب
سجاده تو پیام عاشورا بود
شهادت سجاد مظلوم، بزرگترین حافظ پیام کربلا تسلیت باد
تو را سجاده داران میشناسند
تو را سجده گزاران میشناسند
تو سجادی تو سجاده نشینی
تو در زهد و ورع تنهاترینی
شهادت امام سجاد (ع) تسلیت باد
نالههای آتشین دارد مدینه
داغ زینالعابدین دارد مدینه
مانده بر لب نغمههای دلنشینش
پاره پاره گشته قلب نازنینش
شهادت امام سجاد (ع) تسلیت باد
شعر جانسوز شهادت امام سجاد (ع)
آن روز که شهر، از تو پُر غوغا بود
در خشم تو هیبت علی پیدا بود
آن خطبه پُر شور تو در کوفه و شام
فریادِ بلند و سرخِ عاشورا بود
شهادت امام سجاد (ع) تسلیت باد
زهر نوشید، و تب کرد محیط جگرش
گُر گرفت از عطش و سوخت همه بال و پرش
خشک شد جلگهی لبهایش و با خشکی لب
روضه میخواند به یاد لب خشک پدرش
شهادت امام سجاد (ع) تسلیت باد
امشب اشک های داغ روی گونههایم، در کنار تپشهای ملتهب قلبم،
نظارهگر پر کشیدن سجده دارترین عنصر هستی است.
ای امام زمزمههای عاشقانه شب، سفرت پرباران !
آنکه عمری به دعا غنچه لب وا میکرد
گریه بر غربت و مظلومی بابا میکرد
آنچه در معرکه کرب بلا رخ میداد
شاهدی بود که از خیمه تماشا میکرد
مصلحت بود که آنجا به شهادت نرسد
ور نه او هم به بر فاطمه ماوا میکرد
شهادت امام سجاد (ع) تسلیت باد
شعر دوبیتی درمورد شهادت امام سجاد (ع)
بیمار غیر شربت اشک روان نداشت
بودش هزار درد و توان بیان نداشت
دانی چرا ز آل پیمبر کشید دست
نقشی دگر به کار ستم آسمان نداشت
تنها زمین نداشت به سر دست از فلک
پایی به عزم پیشنهادن، زمان نداشت
یکسر به خاک ریخت گل و غنچه، شاخ و برگ
آمد ولی زباغ نصیبی خزان نداشت
دانی به کربلا ز چه او را عدو نکشت
تا کوفه زنده ماندن او را گمان نداشت
از تب زبس که ضعف بر او چیره گشته بود
میخواست بگذرد ز سر جان، توان نداشت
یک آسمان ستاره به ماه رخش ز اشک
میرفت، یک ستاره به هفت آسمان نداشت
در ترکش دلش که دو صد تیر آه بود
میبرد و غیر قامت زینب کمان نداشت
من بر این ماه که بر نیزه نشسته، پسرم
پاره پاره شده همچون لب بابا جگرم
من جگر پاره آن بزم شرابم والله
خیزران رنگ گرفت از لب زخم پدرم
اینکه آتش به سرم ریخته شد دردی نیست
عکس رخساره نیلی است در این چشم ترم
لرزه بر پیکرش افتاد کنیزش خواندند
من خجالت زده از خواهر نیکو سیُرم
خارجی و پسر خارجیان گفت به من
آنکه با زخم زبان کرده چنین خونجگرم
خواهر کوچک من گوشه ی ویران جان داد
هر سحر یاد همان غربت وقت سحرم
اس ام اس تسلیت شهادت امام سجاد (ع)
دل سودا زده ام ناله و فریاد کند
هر زمان یاد غم سید سجاد کند
بى گمان اشک به رخساره بریزد از چشم
هر که یادى ز گرفتارى آن راد کند
بود در تاب تب و بسته به زنجیر ستم
آن که خلقى ز کرم از الم آزاد کند
به جز از شمر ستمگر نشنیدم دگرى
با تن خسته کسى این همه بیداد کند
تن تب دار و اسیرى و غم کوفه و شام
واى اگر شِکوه این قوم بر اجداد کند
خون ببارد ز غم مرگ پدر در همه عمر
چون که از واقعه کرب و بلا یاد کند
غیر زینب که بد آن قافله را قافله دار
کس نبودى که بر آن غمزده امداد کند
نتوان ماتم سجاد نوشتن "خسرو"
دل اگر سنگ بود ناله و فریاد کند
بعد از آن واقعه ی سرخ، بلا سهم تو شد
پیکر سوخته ی کرب و بلا سهم تو شد
بعد از آن واقعه هفتاد و دو آیینه شکست
ناگهان داغ دل آینه ها سهم تو شد
بعد از آن واقعه آشوب قیامت برخاست
بر سر نیزه سر خون خدا سهم تو شد
بعد از آن واقعه خون جوش زد از چشمانت
خطبه ی اشک برای شهدا سهم تو شد
بعد از آن واقعه در هروله ی آتش و خون
در شب خوف و خطر خطبه ی «لا» سهم تو شد
بعد از آن واقعه در فصل شبیخون ستم
خوردن زخم ز شمشیر جفا سهم تو شد
خیمه ی نور تو در فتنه ی شب سوخت ولی
کس نپرسید که این ظلم چرا سهم تو شد
بعد از آن واقعه، ای زینت سجاده ی عشق
از دلت آینه جوشید، دعا سهم تو شد
بعد از آن واقعه، ای کاش که می مردم من
مصلحت نیست بگویم، که چه ها سهم تو شد
بعد از آن واقعه ی سرخ ، حقیقت گل کرد
کربلا در تو درخشید، خدا سهم تو شد
متن سوزناک برای شهادت امام سجاد (ع)
شبهای غربت تو گذشت و سحر نداشت
حتی سحر غم از دل تو دست برنداشت
در حیـرتم کـه سلسله آهنین مگـر
جایی ز زخم گردن تو خوبتر نداشت
زخم تن تو را همه دیدند و هیچکس
غیر از خدا ز زخم درونت خبر نداشت
دنیا چه کرد با تو که هجده عزیز تو
تنهایشان به روی زمین بود، سر نداشت
سنگت زدند بـر سر بازارهای شام
با آنکه جز تو یوسف زهرا پسر نداشت
هجـده سـر بریـده برایت گریستند
آهت هنوز در دل دشمن اثر نداشت
سوزم بر آن عزیز که در آفتاب سوخت
یک سایبان به جز سرِ پاکِ پدر داشت
حـال تـو بـود در دل گـودال قتلگاه
چون بسملی که بال زد و بال و پر نداشت
مهمـان شـام بـودی و بهر تو میزبان
جز گوشة خرابه مکانی دگر نداشت
سوز شما به سینه«میثم» اگر نبود
اینقدر نخل سوخته او ثمر نداشت
دیدگاه ها