دلگرم
امروز: سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ برابر با ۰۸ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۱۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی
با امام زمان (عج) مسجد مقدس جمكران را تعمير مى كرديم
2
زمان مطالعه: 3 دقیقه
کتاب مسجد مقدس جمکران - مسجد مقدس جمکران -مسجد جمکران - با امام زمان (عج) مسجد مقدس جمكران را تعمير مى كرديم - تعمیر مسجد جمکران - سيد عبدالرحيم - خادم مسجد مقدس جمكران - حاجى عليقلى جمكرانى

با امام زمان (عج) مسجد مقدس جمكران را تعمير مى كرديم

مسجد مقدس جمكران

سيد عبدالرحيم خادم مسجد مقدس جمكران نقل مى كند: بعد از آنكه مسجد مخروبه شده بود تا آنكه حاجى عليقلى جمكرانى مريض شده بود به او گفتم نذر كن خدا شفا بدهد ترا قدرى تعمير اين مسجد كن تا آنكه شفا يافت به مقدار سيصد تومان خرج نمود، يك طرف مسجد را بساخت، اما گفت وقت زدن طاقهاى مسجد از مسجد بايد گوسفندى كشت.

مى گويد رفتم و گوسفندى كشتم و گوشت او را به فقرا دادم و محزون بودم از براى خرابى باقى مسجد تا كه روزى در خواب ديدم كه درب مسجد امام حسن جمعيت زيادى مى باشد و ملا آقا رضا كه خويش بود با ما او را ديدم و گفتم بيا برويم ميان حرم حضرت معصومه (س) او به من گفت كجا برويم و حال آنكه حضرت حجه در اين جا مى باشد.

اشاره نمود به سوى جلو جانب درب مسجد، ديدم كه در جلو خان درب مسجد امام حسن سجاده افتاده و حضرت نماز كرده بود و تعقيب نماز مى خواندند چون كه پيش حضرت را خواب ديده بودم و منتظر فرصت بودم كه عرض خود را بكنم آخرالامر حضرت از نظرم غائب شد و نشد كه عرض خود را خدمت حضرت نمايم، از باب خرابى مسجد تا آنكه در اين دفعه پيش خود خيال نمودم كه حال مثل آن روز نشود كه من عرض خود نكرده غايب شوند.

مسجد مقدس جمكران

لهذا افتاده به روى زانوى حضرت و عرض كردم كه مسجد مقدس جمكران خراب شده چرا يك مرحمتى نمى فرمائيد كه تعمير شود به يك مرتبه ديدم كه من خودم و حضرت ميان مسجد مقدس جمكران مى باشم ديدم آب گل گرفته و قدرى آب به روى آن گلها ريخت و فرمودند وقتى كه نماى مسجد را مى ساختيد من در اينجا بودم مى ديدم و از گوشت آن گوسفند به ما رسيد به يك مرتبه صبيه ام مرا از خواب بيدار كرد من به او دعوى كردم، عيالم گفت چرا دعوى مى كنى گفتم الحال خواب ديدم و نگذاشت كه خواب خود را تمام ببينم.

سيد عبدالرحيم نقل كرد كه بعد از آنكه حاجى عليقلى فوت شد، استاد رضاى نجار ابن حاجى اسماعيل نجار قمى حاجى مذكور را خواب ديده بود و اين حقير مولف از استاد رضا سوال كردم از كيفيت خوابى كه ديده بود نقل كرد كه در خواب ديدم يك باغ بسيار بزرگ را و در ميان باغ قصرى عالى و بسيار بلندى بود و ديدم حاجى على قلى را در بالاى آن قصر بود و سر خود را از ميان قصر بيرون آورده بود، به او گفتم كى اين باغ و قصر رابه تو داده ، گفت صاحب الزمان تا سه مرتبه الى آخر، معلوم مى شود كه حضرت حجه آن باغ و آن قصر را به او مرحمت كرده در عوض آن مقدارى كه تعمير نموده بود، از اين مسجد شريف پس از خواب و همچنين از خواب سابق معلوم مى شود و كشف از اين كند كه عمل او مقبول حضرت حجه گرديده ، هنيئا له بهذه الكرامه

منبع: کتاب مسجد مقدس جمکران



این مطلب چقدر مفید بود ؟
5.0 از 5 (2 رای)  

دیدگاه ها

اولین نفر برای ثبت دیدگاه باشید !


hits