
آیا فقط مسلمانان به بهشت میروند؟ غیر مسلمان هم به بهشت میرود؟
آیا خداپرستان غیر مسلمان به بهشت میروند؟
آیا کسانی که مسلمان یا شیعه نیستند به جهنم میروند؟
بر اساس آموزه های دینی سرنوشت و سعادت هر کس در گرو ایمان و عمل صالح و باور و پذیرش دین حق در زمان خود او است . همه ادیان الهی تا وقتی که دین الهی بعدی نیامده، دین حق محسوب می شوند .
افرادی که قبل از ظهور حضرت مسیح (ع) به دین حقیقی موسی (ع) باور داشته و به آموزه های وحیانی آن عمل نموده اند، از نظر قرآن مؤمن محسوب می شوند. همچنین مسیحیانی که قبل از بعثت پیامبر اسلام (ص) به دین عیسی مسیح (ع) باور داشته و طبق دستورات او عمل نموده اند، مؤمن اند و رستگار . تفاوتی از حیث درجه با مؤمنان سایر ادیان در زمان حقانیت دین خودشان ندارند ، بلکه ملاک و میزان ایمان و تقوا و عمل صالح، و پیروی از دین حق می باشد .
قرآن کریم هم به همین واقعیت تصریح دارد و می فرماید:
کسانى که (به پیامبر اسلام) ایمان آوردهاند، و کسانى که به آئین یهود گرویدند و نصارا و صابئان [پیروان یحیى] هر گاه به خدا و روز رستاخیز ایمان آورند، و عمل صالح انجام دهند، پاداش شان نزد پروردگارشان مسلم است . هیچ گونه ترس و اندوهى براى آن ها نیست. (هر کدام از پیروان ادیان الهى، که در عصر و زمان خود، طبق وظایف و فرمان دین عمل کردهاند، مأجور و رستگارند.)
این آیه اعلام می کند که هر کسى که در عصر خود به پیامبر بر حق و کتاب آسمانى زمان خویش ایمان آورده و عمل صالح کرده ، اهل نجات است، و جاى هیچ گونه نگرانى نیست.بنا بر این مسیحیان مؤمن قبل از ظهور پیامبر اسلام اهل نجات و بهشتند .
وظیفه هر کس در هر زمان تحقیق و یافتن دین حق و باور عمل طبق آموزه های آن دین است . برهمین اساس ملاک بهشتی و جهنمی بودن افراد پیروی از دین حق و حقیقت جوئی و حق طلبی انسان ها و تسلیم بودن در مقابل آن، و یا در مقابل نتیجه انکار آن حقیقت است. اما در مورد مسیحیانی که پس از ظهور اسلام زندگی کرده اند و اکنون زندگی می کنند ،باید به این نکته توجه کرد که افرادی که حقانیت دین اسلام بر آن ها آشکار و واضح گشت، ولی از روی تعصب و یا عناد و یا هوای نفس و یا عوامل دیگر از حق پیروی نکردند ،آن ها قطعا در قیامت در عذاب خواهند بود و حتی اگر اعمال صالحی هم در دنیا انجام داده باشند، چون بر اساس ایمان حقیقی و باوردینی درست نبوده و در راستای اهداف دنیائی و جلب نظر مردم و یا فریب بوده ،برای آن ها مفید نخواهد بود .
اما کسانی که در کشف حقیقت کوتاهی نکردند، ولی دین حق را نیافتند و یا اصلا در محیطی بودند که امکان دسترسی به دین حق نداشتند و یا خوب به آن ها معرفی نشده، به آنان منکر و مخالف اطلاق نمی شود که مستحق عقوبتی باشند.
شهید مطهرى (ره) در این باره مى گوید:
«اگر کسى در روایات دقت کند، مىیابد که ائمه (ع) تکیهشان بر این مطلب بوده که هر چه بر سر انسان مىآید، از آن است که حق بر او عرضه بشود و او در مقابل حق، تعصب و عناد بورزد و یا لااقل در شرایطى باشد که مىبایست تحقیق و جستجو کند نکند اما افرادى که ذاتاً و به واسطه قصور فهم و یا به علل دیگر در شرایطى به سر مىبرند که مصداق منکر و یا مقصر به شمار نمىروند، آنان در ردیف منکران و مخالفان نیستند. ائمه اطهار بسیارى از مردم را از این طبقه مىدانند. این گونه افراد داراى استضعاف و قصور هستند و امید عفو الهى درباره آنان مىرود».
وى از مرحوم علامه طباطبایى نقل مى کند:
«همان طورى که ممکن است منشأ استضعاف، عدم امکان تغییر محیط باشد، ممکن است این جهت باشد که ذهن انسان متوجه حقیقت نشده باشد و به این سبب از حقیقت محروم مانده باشد». این گروه در فرهنگ دین به عنوان مستضعفان فکری و فرهنگی شناخته می شوند. اگر واقعاً و حقیقتاً به دنبال حقیقت و دین حق بودند، اما به دلایلی بر آن دست نیافتند ،ولی بر اساس باورهای فطری و عقلی و یا دینی که داشتند ،مؤمن بودند و انسان های درستکار بودند ،مورد عفو الهی اند.
در قرآن هم خداوند می فرماید:
ما از هر کس بیش از اندازه وسع و توانش تکلیف نمی خواهیم پس محاسبه اعمال آنان، و بهشتی بودن یا نبودن و رتبه آنها در بهشت بر پایه عدل خداوندى به نسبت توان شان و میزان مطابقت اعمال و کردار آنها طبق علم و باورهای دینی آن ها صورت می گیرد .