عمری گشتیم به دنبال دست خدا برای گرفتن
غافل ار آنکه دست خدا ، دست همان بنده اش بود
جامعه ای که در آن حق فقیر از غنی بدون لکنت زبان گرفته نشود اسلامی نیست
پیامبر اکرم (ص)
امیر المومنین، امام على (ع) :
«تباهی و هلاکت اندیشه ها»، غالبا تحت تاثیر «برق طمع ها» است . . .
براستی کدام برترند ؟
دستی که گره ای رو باز کنه
یا چشمی که فقط ببینه و دلسوزی کنه ؟
پسر گرسنه اش می شود ، شتابان به طرف یخچال می رود
در یخچال را باز می کند
عرق شرم ...بر پیشانی پدر می نشیند
پسرک این را می داند
دست می برد بطری آب را بر می دارد
... کمی آب در لیوان می ریزد
صدایش را بلند می کند ، " چقدر تشنه بودم "
پدر این را می داند پسر کوچولو اش چقدر بزرگ شده است ..
تمامی لحظات کودکی مان در این کوچه های تنگ و خانه های مخروبه پایین شهر سپری شد
همیشه این سوال در ذهنم بوده و هست
خدایا پس کو آن عدالتت که همه از آن دم میزنند؟؟
دیگر هیچ شکی ندارم که سردمداران این مملکت که همیشه دم از تو میزنند عدالت را از تو آموخته اند!
از فقر مینویسم ، با دستهای خالی
سفره پراست امشب از شامی خیالی.
معتاد زجر بودیم ، باید که می کشیدیم
خواب غذا می دیدیم از خواب می پریدیم.
دلهای همسایه ها ، برای ما کباب بود
سارا ولی هنوزم شبها گرسنه خواب بود.
آری....
حق با توست ای آخوند....
مشکل کشور ما فقط شاهین نجفی است
که باید اعدام شود...
کسی به فکر اعدام آرزوهای
یک بچه ی دست فروش نیست....
من به حکمت خدا هیچ شکی ندارم
اما تو خودت بگو
این همه بدبختی مشکوک نیست؟
بخشنده بودن بیشتر از آنکه توانایی مالی بخواهد،
قلبی بزرگ میخواهد...
خیلی از ماها بعد از دیدن این عکس باید به این فکر کنیم،
که آیا ما واقعا انسانیم..؟
۱ دیدگاه