اکبر عبدی آقاباقر (زادهٔ ۴ شهریور ۱۳۳۹) بازیگر ایرانی است. او برای تنوعپذیری در نقشهایش شهرت دارد. او دارندهٔ نشان درجه یک فرهنگ و هنر است. عبدی فعالیت خود را از اواخر دههٔ ۱۳۵۰ آغاز کرد و از هنرجویان مدرسه هنر و ادبیات صدا و سیما بودهاست که توانست با مجموعهٔ تلویزیونی باز مدرسم دیر شد (۱۳۶۲) به شهرت برسد. او برای نقشآفرینی در مادر (۱۳۶۸) و خوابم میآد (۱۳۹۰) برندهٔ دو جایزهٔ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شدهاست.
هنرپیشه
«هنرپیشه» زمانی ساخته شد که اکبر عبدی در کمتر از یک دهه موفق شده بود تا ۱۶ فیلم بازی کند و سالی چندبار نام خود را بر سر در سینماها حک کند. دوران اوج عبدی فرا رسیده و حاشیه و شایعه برای موقعیت او دندان تیز کرده است. «هنرپیشه» روایتی ساختگی و غیرواقعی از زندگی زناشویی اکبر عبدی است.
محسن مخملباف زمانی دست به ساخت هنرپیشه زد که در آن زمان خبری از ساخت فیلم حول محور حواشی زندگی ستارههای سینما نبود. او با انتخاب اکبر عبدی در نقش خودش ماجرایی را روایت کرد که طی آن عبدی و همسرش سیمین با بازی فاطمه معتمدآریا در زندگی خود به خاطر ناباروری یکی از طرفین به بنبست خوردهاند. عبدی برای گذران زندگی و ساخت زیستی شاهانه برای همسرش تن به بازی در فیلمهای دمدستی و تجاری داده و از آنچه که میخواسته دور مانده و رضایتی از موقیعت کنونیاش ندارد.
دلشدگان
«دلشدگان» فیلمی شاعرانه در وصف و ستایش موسیقی ایرانی است که مرحوم علی حاتمی با جمعی از بازیگران مطرح سینما جلوی دوربین برد. اکبر عبدی پس از درخشش در «مادر» باردیگر بهعنوان یکی از نقشهای مهم فیلم حاتمی ظاهر شد. فرج بوسلیک عنوان نقشی بود که در «دلشدگان» به عبدی سپرده شد. گروهی از نوازندگان ایرانی بهمنظور ضبط صفحات موسیقی به فرانسه عازم میشوند و در این میان عیسیخان وزیر به دلیل تعهد کاریاش از همراهی نوازندگان خودداری کرده و فرج را جایگزین خود میکند.
ای ایران
عبدی در «ای ایران» نقش گروهبان مکوندی را بازی میکند که بهعنوان فرماندهی جدید پاسگاهی در ماسوله انتخاب میشود. گروهبان مکوندی در عین مستنبد بودن آدم ضعیفی بوده و در مقابل همسرش اختیاری از خود ندارد اما میکوشد تا خود را جدی و باجذبه نشان دهد. گروهبان مکوندی در تلاش است تا با اعلام حکومت نظامی، ساخت سرود سفارشی و سختگیری بیش از اندازه اوضاع پاسگاه و منطقهی تحتحفاظتش را سر و سامان بدهد اما به هیچ طریقی موفق نمیشود.
دزد عروسکها
«دزد عروسکها» ماجرای پسری تنبل، شکمو و دستوپا چلفتیای به نام گنجو است که از سوی مادر بدذاتش مأمور میشود تا وام مسکن یک مادر بیوه و دو فرزندش به نامهای لیلا (مهرواه شریفینیا) و بهرام (شروین نجفیان) را بدزدد. اما گنجو در حین سرقت عروسکهای سخنگوی بچهها را میرباید و لیلا و بهرام تصمیم میگیرند تا به هر طریقی گنجو را پیدا کرده و عروسکهایشان را پس بگیرند.
اکبر عبدی که در میان مخاطبان بزرگسال تبدیل به بازیگر چهرهای شده بود با بازی در نقش گنجو در میان کودکان و نوجوانان هم به محوبیت رسید. او با بهرهبری ششدانگ از فیزیک و چهرهی کودکانهاش سبب شد تا پس از گذشت سیسال نقش گنجو با آن موهای زرد و دندانهای خرگوشی و لکنت زبان و شعرهایش همچنان در یاد و خاطر سه نسل باقی بماند.
مادر
غلامرضا کوچکترین پسر خانواده است که در یک بیمارستان روانی بستری بوده و با جمع شدن اعضای خانواده در روزهای آخر زندگی «مادر» مرخص شده و به آنها ملحق میشود. غلامرضا همچون کودک معصوم و سادهای است که مرتبا مورد آزار و اذیت برادر بزرگترش قرار میگیرد. لطافت و زلالی غلامرضا بهگونهای است که بازیگری جزء عبدی را نمیتوان برای آن متصور شد.
اجارهنشینها
ماجرای این فیلم قصهی ساکنین یک مجتمع مسکونی زهوار دررفته واقع در حاشیهی تهران است که هر کدام از آنها در جهت حفظ منافع شخصی خود عمل میکنند. آقای قندی یکی از این ساکنین این مجتمع بوده که همراه برادر افلیجش زندگی میکند و با همدستی عدهای تصمیم دارد تا با عباسآقا مقابله کند. سکانس ترکیدن لوله آب، انفجار سیم تلفن و درگیری قندی و عباس آقا در میان گچ و خاک با درخشش عبدی چند لحظه بهیادماندنی و البته طنز را تحویل سینمای کمدی ایران داد.
بازم مدرسم دیر شد
«بازم مدرسم دیر شد» از اولین کارهای اکبر عبدی است که پیش از ورودش به سینما در آن بازی کرد. سریالی ساختهی حسین افصحی و مهوش جزایری که محصول گروه کودک و نوجوان شبکهی یک سیما بود. عبدی که در زمان ساخت این سریال چیزی در حدود ۲۴ سال سن بیشتر نداشت. او نقش پسری به نام محسن را ایفا میکرد که هر روز صبح در راه رسیدن به مدرسه بازیگوشی میکرد و سپس با در بسته مواجه میشد و هر بار بهانهای برای تاخیرش میتراشید. این سریال با هدف بررسی معضل و دغدغه بچههای دهههای ۵۰ و ۶۰ در دیر رسیدن به مدرسه ساخته شد.
دیدگاه ها