دلگرم
امروز: چهارشنبه, ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ برابر با ۰۱ ذو القعدة ۱۴۴۶ قمری و ۳۰ آوریل ۲۰۲۵ میلادی
گزیده ای از اشعار ناب در وصف سال مار
زمان مطالعه: 4 دقیقه
شعرهایی از شاعران معاصر درباره سال مار و مفاهیم عمیق آن

شعرهای ناب درباره سال مار

هرگز ندیده کس چو من، فرارِ یارش را
چون زهرِ مار، افتتاحِ سالِ مارش را

یک باغِ سبز سپردمش که عین پرباری
بر جانِ من نهد او داغِ نوبهارش را

تنها غروبِ بختِ من برای غم کافیست
تا تشنه تر کند دهانِ اقتدارش را

بودم شکارِ چشمِ او ولی ندانستم
از دست دهد عقابِ تیرخورده اعتبارش را

لبخند زن به حالِ دل، اگر چه آن لبها
بر خاک و خون نشانده روز و روزگارش را

از انتظار خسته ام چرا که از چشمم
حتّی گرفته او غبارِ بی سوارش را

دل،جای زخم بیشتری نداشت که دستانش
بر قامتم خمیده کنده یادگارش را

دلگیرِ این مشو ای دل! مگو چرا دنیا
تسلیمِ ما نکرده عزمِ استوارش را

وقتی پرنده در قفس، نفسْ نفسْ دارد
دیگر خدا ببخش به صبرِ او قرارش را

مردن برای دلبریدنم بسی کم بود
بس کن مزارِ من! هوای انتظارش را

اینک شرابِ اشک من رسیده پس ای دوست
سرکش!از آنِ خویش کن تو افتخارش را

از لاله ای شکسته بر مزارِ خود خواندم
زیبای من شکسته قلبِ داغدارش را.

 شاعر محسن ملک زاده(رهگذر)

separator line

شعر غمگین در مورد سال مار

سال مار است / از مار بدم می آید

مار از پونه من از مار بدم می آید

یعنی از عامل آزار بدم می  آید

هم از این هرزه علف های چمن بیزارم

هم ز همسایگی خار بدم می آید

کاش می شد بنویسم... بزنم بر در باغ

که من از این همه دیوار بدم می آید

دوست دارم به ملاقات سپیدار روم

ولی از مرد تبردار بدم می آید

ای صبا بگذر و از من به تبردار بگو

که از این کار تو بسیار بدم می آید

عمق تنهایی احساس مرا دریابید

شعر سال مار

دارد از آینه انگار بدم می آید

آه ای گرمی دستان زمستانی من

بی تو از کوچه و بازار بدم می آید

لحظه ها مثل ردیف غزلم تکراری است

آری از این همه تکرار بدم می آید...

محمد سلمانی

separator line

شعر کودکانه درباره سال مار

دیدم   یه   مار   کبری     

رویِِ  زمین ، تو  باغ ها

خوشحال بود و  خندان 

 می گفت سلام بچه ها

عید     اومده    دوباره     

شادی   و   فصل   کاره

تو      تقویم      آدما       

امسال   ،  سالِ    ماره

separator line

شعر زیبا در باب سال نو

لحظه ی تحویل سال مار شد
شاخه ی خشکیده ، تر، بیدار شد
غنچه ، لب واکرده بر روی بهار
از لبش پرخنده سبزه زار شد
آسمان هنگام بذل و بخشش اش
شادمان از ابر گوهربار شد
عیدی آیینه از دستان تو
دوری از گرد غم و زنگار شد
زندگی تحویل سال عاشقی ست
مرده است آن دل که دور از یار شد
تابه دست آرم دل حوایی ات
آدم جانم به گندمزار شد
رستگاران را نشان ((پندار نیک))
((نیکی گفتار و هم رفتار)) شد
خنده ات را قاب کردم در دلم
سبز و گلباران از آن دیوار شد
نیش بدخواهت گوارا، نوش شد
دستگیرت چون ید دادار شد

شاعر مهدی زکی زاده قریه علی

separator line

شعر مفهومی و سنگین در وصف سال مار


سال مار
نیش مار ها را در این سال خورده ام
تیشه ها بر ریشه هایم خورده اند
بیشه های سبز دستم میوه داد
جنگل سرسبز من آتش زدند
من بسوختم میوه ها را برده اند
شیشه های دل شکسته بسیار
آب برای جنگل سوخته ی خود آورده ام
پیرمردی را بدیدم که بگفت:
من به دست روزگار سال خورده ام
پینه ها بر دست تنهایم ببین
کینه ها از دست دنیا خورده ام
تو گلایه میکنی از سال مار؟
من در این سال و در آن سال خورده ام

شاعر آرش مهاجری

separator line

همچنین بخوانید:
شعر برای دل شکسته | برگزیده بهترین اشعار درباره دل شکسته

شعر برای دل شکسته | برگزیده بهترین اشعار درباره دل شکسته

یکی از بدترین احساس ها دل شکستگی ست که باعث می شود ساعت ها برایش شعر سرود و در این مطلب گلچینی از برترین اشعار دل شکستگی را برگزیده ایم .

 

دیدگاه ها

اولین نفر برای ثبت دیدگاه باشید !


hits